میگل دیاس کانل، جانشین رائول کاسترو شد

کوبا، نسخه ۱.۱
روح‌اله نخعی- با ادای سوگند در پارلمان، میگل دیاس کانل رسماً بر کرسی ریاست‌جمهوری کوبا نشست و جانشین رائول کاسترو شد. دیاس کانل ۵۸ ساله، از جوانی به عضویت حزب کمونیست کوبا درآمده بود و در ۳۳سالگی عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب شده بود که بالاترین نهاد تصمیم‌گیر این حزب است. او از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، وزیر آموزش عالی کوبا بود و از ۲۰۱۳ به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور کوبا، نفر دوم دولت کوبا و دست راست رائول کاسترو بود. انتخاب او به این سمت در پارلمان کوبا با یک رای مخالف انجام شد تا او ۹۹.۸۳ درصد آرا را کسب کرده باشد.
بعد از شش‌دهه، این اولین بار است که رئیس‌جمهور کوبا کاسترو نیست؛ یعنی اولین بار بعد از انقلاب سال ۱۹۵۹. آن طور که سهیل جان‌نثاری، کارشناس سیاسی و مدرس علوم سیاسی دانشگاه پومپئو فابرای بارسلونا در کانالش می‌نویسد: «اگر هرم جمعیتی کوبا در چند سال گذشته تغییر بزرگی نکرده باشد، تا یک ساعت پیش [در روز پنج‌شنبه]، فقط حدود ۱۵ درصد جمعیت یازده میلیونی این کشور تحت رهبری کسی غیر از کاستروها زندگی کرده بودند.»
سوالی که با شنیدن این خبر به ذهن می‌رسد این است که آیا این تغییر، صرفاً تغییری ظاهری است یا اتفاقات دیگری هم در جریان است؛ به عبارت دیگر، آیا این کوبا همان کوبای کاسترو است یا دوران کاستروها به سر آمده و باید منتظر کاسترویی دیگر باشیم؟ پاسخ واقعی این سوال، چیزی بین دو گزینه است، هر چند شاید به گزینه اول نزدیک‌تر.


کوبا همان کشور تک‌حزبی کمونیست است
از یک نگاه، بعد واقعی این تغییر از بعد نمادین آن عقب می‌ماند. در ظاهر، اتفاقی نو و بی‌سابقه افتاده و سایه بزرگ نام کاسترو از سر کوبا برداشته شده. فیدل کاسترو، رهبر انقلابی کوبا، در سال ۲۰۰۶ از مسند ریاست کنار کشید اما خودش تا سال ۲۰۱۶ و نامش تا همین پنج‌شنبه همچنان حضور داشتند و حالا، هر دو رفته‌اند. در عمل اما این تغییر صرفاً نتیجه روندی طبیعی است. آن طور که ژنرال ۸۲ساله بازنشسته کوبایی، ریگوبرتو سلوریو می‌گوید، این تغییر «چالشی خواهد بود اما این قانون طبیعی زندگی است. پیر می‌شویم و ناچاریم بازنشسته شویم». کناره‌گیری رائول کاسترو، برادر فیدل، نه از سر فشارهای درون حزبی و نه در واکنش به فشارهای مردمی اتفاق نیفتاده و جانشین او نیز، حاصل خیزشی درون یا بیرون حزب نیست که نزدیک‌ترین فرد به خود اوست. رائول حتی دقیقاً بازنشسته هم نمی‌شود، بلکه همچنان جایگاه خود را در حزب حفظ می‌کند که شاید از جایگاه ریاست‌جمهوری قدرت بیشتری داشته باشد. دیاس‌کانل کاملاً محصول دست‌چین‌شده حزب برای چنین روزی است. از نگاه بزرگان حزب، او دقیقاً ادامه مناسبی برای روال گذشته حزب است و با توجه به سخنرانی او در زمان ادای سوگند و دراختیارگرفتن قدرت، خود او نیز نظر متفاوتی ندارد. او در این سخنرانی گفت، وظیفه او «تضمین ادامه راه انقلاب کوبا در این مقطع حساس تاریخی است». دیاس‌کانل به اعضای پارلمان اطمینان داد «انقلاب راه خود را ادامه خواهد داد». او همچنین تاکید کرد سیاست خارجی کوبا نیز بدون تغییر پیش خواهد رفت و هر تغییری که لازم باشد، مردم درباره آن تصمیم خواهند گرفت.
از سوی دیگر این را نیز باید در نظر گرفت که تغییر فاز پیش‌بینی‌نشده آمریکا از دوران اوباما به دوران ترامپ در این میان بی‌تاثیر نیست. حرکت آمریکا به سمت پایان دشمنی‌های کهنه در دوران اوباما، این فضا را به کوبا می‌داد تا کمی از سفت‌وسختی مواضع دست بکشد و انعطاف‌پذیرتر شود. رویکرد خصمانه و غیرقابل‌پیش‌بینی دولت جدید آمریکا ریسک چنین رویکردی را در کوبا بالا می‌برد و آن‌ها را محتاط‌تر می‌کند.
تغییر رهبر، فرصتی برای تغییر مسیر
در نظام‌های تک‌حزبی مانند چین و کوبا، تغییرات افراد، هر چقدر هم که با توافق تمام اعضای حزب اتفاق بیفتد، فرصتی برای تغییر مسیر است. با نگاهی می‌توان گفت، مواضع و برنامه‌هایی که مشکلاتی به همراه داشته‌اند اما به لحاظ ایدئولوژیک، عقب‌نشینی یا اصلاح آن‌ها هزینه‌آور بوده یا برای وجهه رهبر مناسب نبوده، در چنین نقاط عطفی، بدون سروصدای اضافی قابل‌اصلاح هستند، بدون اینکه لازم باشد کسی حرفی را پس بگیرد. رهبر جدید، برای شروع کار خود به ناچار تغییر شرایط از زمان رهبران سابق و خواست‌های متفاوت مردم را تا حدودی در نظر خواهد گرفت.
گاهی حتی در نظام‌های دیگر نیز، تغییر فرد، فرصت چنین تغییر مسیری را فراهم می‌کند. کافی است به تفاوت‌های بین مواضع نامزدهای اصولگرای ایران با مواضع رئیس‌جمهور وقت در زمان انتخابات ۹۲ نگاه کنید.
دیاس‌کانل ، برخلاف دو رهبر قبل، ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد، به این معنا که اساساً پس از انقلاب متولد شده و برخلاف رهبران پیشین، مبارز آن انقلاب نبوده است. او به این دلیل از مزیت وجهه رهبر انقلابی در مقابل مردم انقلابی محروم است و این باعث می‌شود او برای کسب وجهه و مشروعیت تلاش بیشتری لازم داشته باشد. احتمالاً عدم‌اتصال تاریخی به وقایع، شکل ارتباط او با مواضع ایدئولوژیک انقلاب را هم متفاوت می‌کند. آن طور که جان‌نثاری می‌نویسد، دیاس کانل «ضمناً اولین رهبر کوباست که بعد از تشکیل نظام کنونی متولد شده است. این اتفاق به دلایل مختلف معمولاً نقطه عطفی در عمر نظام‌های سیاسی است. گورباچف در شوروی، شی جین پینگ در چین، و نتانیاهو در اسراییل نمونه‌هایی دم دستی از چنین رهبرانی هستند. گورباچف پایان نظام تحت رهبری‌اش را دید، شی جین پینگ چین را از محافظه‌کاری حرکت داده است، و نتانیاهو... خب... نتانیاهو است».
در عمل، حتی تغییر از فیدل به برادرش نیز بدون تغییر نبود. رائول کاسترو، امکان برپایی و اداره کسب‌وکارهای خصوصی، کشاورزی خصوصی و ملک‌داری خصوصی را برقرار کرد، در برنامه افزایش دسترسی کوباییان به اینترنت، مناطق Wi-Fi رایگان ایجاد کرد و در مسیر عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با ایالات متحده قدم گذاشت.
در دوران جدید، همان طور که رئیس‌جمهور جدید می‌گوید، همچنان «کسانی که به دنبال بازگرداندن کاپیتالیسم هستند، در کوبا جایی ندارند»، اما به هر حال، کشور را دیگر یک کاستروی انقلابی اداره نخواهد کرد.
سایر اخبار این روزنامه