اخبار ویژه

بی‌بی‌سی انگلیس، تصاویر مهرآباد را به عنوان پایگاه نظامی در سوریه جا زد!
رسانه‌های بیگانه با انتشار تصاویری مدعی شدند پایگاه‌های نظامی ایران در سوریه را کشف کرده‌اند اما کمی دقت در این تصویرسازی ناشیانه نشان می‌دهد نقشه‌های هوایی فرودگاه مهر‌آباد تهران را به عنوان پایگاه نظامی ایران در سوریه جا زده‌اند!
به گزارش رجانیوز؛ منابع صهیونیستی به نقل از واحد سخنگوی نظامیان این رژیم، تصاویر و گزارشی منتشر کرده و مدعی شدند که این تصاویر از پایگاه‌های هوایی و مراکز هدایت پهپادهای ایران در خاک سوریه است. این گزارش به صورت زنجیره‌ای و احتمالاً برای اقناع افکار عمومی در مقابله و افزایش فشار بر ایران در رسانه‌های دنیا منتشر شد.
بی‌بی‌سی، رسانه رژیم سلطنتی انگلیس که دروغ‌پراکنی‌های آن شهره شده است در گزارشی این خبر جعلی را پوشش داد. اما دقت در تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد که «تصویر هوایی از فرودگاه مهر‌آباد تهران»، به عنوان یکی از پایگاه‌های هوایی ایران در خاک سوریه منتشر شده است. این گاف بزرگ سیاسی و رسانه‌ای آنقدر بزرگ است که اطراف فرودگاه مهرآباد همچون میدان آزادی تهران به خوبی قابل مشاهده است.


اما بی‌بی‌سی فارسی در تصاویری که جروزالم‌پست منتشر کرده بود دست برد و تصویر هوایی میدان آزادی تهران که کاملاً آشکار و قابل تشخیص بود را حذف کرد تا مخاطبان پی به جعلی بودن این خبر نبرند.
این نمونه از خبرسازی‌ها قبلاً هم توسط رسانه‌های وابسته به جبهه غرب در ماجرای حمله شیمیایی دولت سوریه علیه تروریست‌ها انجام شده بود اما این بار به سرعت این جعل خبر خود را نشان داد. حتی رسانه‌های غربی اینگونه در مورد انتشار این تصاویر به تحلیل‌گری پرداختند: «برخی کارشناسان این اقدام را اخطار و اعلام آمادگی تل‌آویو به تهران تلقی می‌کنند که در صورت افزایش تنش و حمله تلافی‌جویانه ایران، منافع ایران در سوریه مورد حمله قرار خواهد گرفت.»
یکی از مقامات امنیتی تل‌آویو در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز به طور ضمنی موضوع انتشار این تصاویر توسط ارتش این کشور را تأیید کرده و گفته بود این تصاویر، جزئیاتی را درباره فعالیت «نیروهای سپاه پاسداران ارائه می‌دهد که به اعتقاد وزارت دفاع اسرائیل در راستای تهدید ایران به گرفتن انتقام حمله به پایگاه تی-4، قصد حمله به اسرائیل را دارند.»
رونی دانیل، کارشناس نظامی یک شبکه تلویزیونی اسرائیل هم گفته بود افشای این مدارک مانند فرستادن نشانه‌ای به ایران بود. بدان معنا که چگونگی «استقرار و گسترش نظامی شما در سوریه برای ما روشن است و اگر بخواهید اقدامی نظامی در انتقام حمله به پایگاه تی-4 انجام دهید به شدت آسیب خواهید دید.»دیروز گوشه و کنایه به ارتش امروز طعنه به سپاه!
آقای روحانی در حالی اکنون مدافع ارتش شده و به همین بهانه به سپاه گوشه و کنایه می‌زند، که اول انقلاب دنبال انحلال ارتش بود.
به گزارش رجانیوز، روحانی در مراسم روز ارتش و در حالی که برادر و برادر معاون اولش متهم فساد مالی هستند، با طعنه و کنایه علیه سپاه حرف زد و این در حالی است که او قبلا نیز چندین بار به اتهام‌پراکنی و سیاه‌نمایی علیه سپاه پرداخته است.
طعنه به سپاه در پوشش دفاع از ارتش در حالی است که روحانی زمانی دنبال انحلال ارتش بود و شهید چمران با او مخالفت کرد.
ماجرا از این قرار است که حسن روحانی در یکی از جلسات مجلس خواستار انحلال نیروهای ویژه نوهد ارتش می‌شود. پس از این سخنان وزیر دفاع وقت یعنی دکتر مصطفی چمران در سخنان خود استدلال‌های متفاوتی را در پاسخ به درخواست این انحلال بیان می‌کند. حسن روحانی در جلسه مورخ 23 تیر 1359 مجلس می‌گوید: در اینجا خوشبختانه آقای چمران مسئول وزارت دفاع هم تشریف دارند، مسئله را مطرح می‌کنم. راجع به نیروهای مخصوص ارتش (نوهد) بارها به مسئولان پیشنهاد شده که این نیرو را منحل اعلام کنند و اینها خطرناک هستند و متاسفانه توجه نشد و در این کودتا هم نقش عظیمی را آنها داشتند. البته در میان آنها هم افراد صالحی وجود دارند که آنها باید بمانند.
دکتر مصطفی چمران در پاسخ این سخنرانی می‌گوید: دوست عزیز ما آقای دکتر روحانی مسئله‌ای را مطرح کردند که تیپ «نوهد»  را منحل کنید. یکی از مشکلات بزرگ همین جاست که تیپی را که بهترین رزمندگان ما هستند، منحل کنیم. آنها را بیرون بریزیم، آن وقت این تعدادی را که بیرون ریختیم، اینها چه خواهند کرد؟ کجا خواهند رفت؟ آیا به دشمن می‌پیوندند؟ نمی‌پیوندند؟ با آنها باید چگونه معامله کرد؟ آیا صحیح است که بهترین رزمندگان را دور بریزیم؟ برای اینکه احتمالا یک دهم آنها به دشمن بپیوندند. یا بهتر است آنها را تحت کنترل خود داشته باشیم.
(حجت‌الاسلام حسن روحانی: انحلال به معنای اخراج نیست، می‌شود آنها را به واحدهای دیگر منتقل کرد.)
دکتر مصطفی چمران: به هر حال من تعجب می‌کنم که جناب آقای دکتر روحانی خودشان دست‌اندرکار ارتش هستند و در سازمان سیاسی و ایدئولوژیک ما بزرگترین نقش را پیدا می‌کنند و به این مشکلات آگاهی کامل دارند. ... مسئله مهمی که از نظر نظامی باید به عرض دوستان برسانم، این است که دشمن همیشه و همه جا قادر است کودتایی به راه بیندازد. خریدن پنج افسر یا 20 افسر  برای دشمن با قدرت پول کار ساده‌ای است. شما اگر ارتش صدر اسلام را هم در نظر بگیرید، دوست عزیز من جزء عده انگشت‌شماری افراد دیگر بودند، آن چنانکه باید و شاید رسالت مقدس نبی‌اکرم را درک نکرده بودند آنها هم تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمی‌کرد، بنابراین مسئله مهم استراتژیک که برای ما مطرح است اینکه زمینه برای کودتا وجود نداشته باشد و مسئله‌ای را که از نظر نظامی در حال حاضر می‌خواهم عرض کنم این است که زمینه برای کودتا نیست.
به فرض اینکه 20 نفر از تیپ نوهد بخواهند کودتا کنند 120 نفر در مقابل آنها می‌ایستند. اگر فرماندهی بخواهد هواپیما را همان طور که امام امت فرمودند به هوا ببرد، پس از مدتی بنزینش تمام می‌شود و باید بنشیند. هنگامی که زمینه برای کودتا نیست، درجه‌داران و افسران و... با 20 نفر افسر همکاری نکنند کودتایی در نمی‌گیرد.
در حال حاضر در ارتش ما زمینه برای کودتا وجود ندارد. این ارتشیان ما اطاعت نخواهند کرد و زیر بار نخواهند رفت. نه فقط ملت ما علیه آنها خواهد جنگید، بلکه ارتشیان هم خواهند جنگید.
مسئله‌ای را که می‌خواهم به عرض شما برسانم، این است که این ارتش با تمام هجوم و حمله‌ای که به آن می‌شود، ارتشی نبود که با ملت ما بجنگد. پیروزی انقلاب ما در سایه این حقیقت بود که ارتش به ملت ما پیوست و نجنگید. یک ارتش 500 هزار نفری اگر می‌خواست با ملت بجنگد، میلیون‌ها کشته می‌دادند نه 60 هزار نفر، نه 70 هزار نفر. ارتش به ملت پیوست و طاغوت احساس کرد که این وفاداری به منفعت طاغوت نیست، پس گریخت. بنابراین ارتشی است که اکثریت مطلق، به نفع ملت و به نفع انقلاب ما است.
در این ارتش است که من با کمال جرات و جسارت در پشت آنها نماز خوانده‌ام و نماز می‌خوانم. بد نیست از یکی از افسران پاک در اینجا اسم ببرم به نام سرگرد صیاد شیرازی که هم‌اکنون به فرماندهی عملیات غرب منصوب شده است و یک سرگرد است و رئیس‌جمهور هم دستور فرمودند که به او دو درجه بدهند که سرهنگ بشود. این افسری است که در روزگار گذشته در سردشت همراه من بود و ]شاید[ در پاکی و تقوا و ایمان و شجاعت و هر چه بخواهید از این کسانی که در اینجا نشسته‌اند تبحر زیادتری داشته باشد. چنین کسانی به فرماندهی قابل قبول همگان در این کشور است. چنین افسران پاکی که مورد قبول همگان هستند، به مسئولیت گماشته شدند.
یادآور می‌شود نثار طعنه و کنایه چندباره به سپاه پاسداران در حالی است که این نهاد انقلابی، آماج دشمنی‌های جبهه استکبار قرار دارد؛ هم در حوزه نظامی و هم در زمینه تحریم.اعتماد: معاملات خارجی پس از برجام سخت‌تر شد
یک روزنامه اصلاح‌طلب حامی دولت تصریح کرد: قدرت کشور در زمینه معاملات بین‌المللی، پس از برجام کمتر شده است.
اعتماد نوشت: خبر تبدیل ارز گزارشگری کشور از واحد پولی دلار به یورو از دو منظر سیاسی و اقتصادی قابل بررسی است. از منظر سیاسی کاملاً طبیعی است که با توجه به تقابل‌های ایران و آمریکا در عرصه‌های مختلف و تشدید این تقابل‌ها با روی کار آمدن آقای ترامپ این اقدام واکنشی به اقدامات او باشد؛ از سوی دیگر می‌شنویم که در جریان التهاب‌های اخیر ارزی ردپایی از دخالت برخی کشورها که دلار زیادی در اختیار دارند وجود دارد.
به همین خاطر بود که دولت چندی پیش ابتدا ثبت سفارش از دلار به یورو را تغییر داد و پس از آن رئیس کل بانک مرکزی در نامه‌ای که از محتوای آن خبر نداریم درخواست کرد، حتی ایشان موافقت کرده و پایه ارزی کشور از دلار به یورو تغییر یابد و در نهایت نیز هیئت وزیران آن را روز گذشته به تصویب رساند. اما از نظر اقتصادی باید به عاملی که مسئولان کشور را به این حرکت واداشته است، بنگریم.
به سبب برجام و تبعاتی که برای کشورمان داشته است قدرت ارتباطی ما در زمینه معاملات بین‌المللی هر بار کم و کمتر شده است، پس اگر دولت همچنان که ظاهر امر نشان می‌دهد به دنبال بهبود روابط خود در سطح جهانی و به نوعی تسهیل مشکلاتی که در مسیر ورود درآمدهای ارزی کشور به داخل وجود دارد چنین اقدامی کرده باشد قابل پذیرش است. از طرفی مسلم است وقتی معیار ارزش‌گذاری‌های جهانی واحد پولی دلار است تغییر واحد پولی کشور به یورو نمی‌تواند آن را از میدان خارج کند، مبادلات‌ما چند درصد از خرید و فروش جهانی را شامل می‌شود که بتوان به تأثیر گذاشتن این عمل در قدرت جهانی دلار در سطح جهانی چشم داشت. اما باید در نظر داشت، ارزش صادرات و واردات ما در سطح جهانی باید با دلار محاسبه شود. اینکه یورو به عنوان ارز گزارشگری کشور به جای دلار نقش‌آفرینی کند حرکتی است که می‌تواند با انتقال ذخایر کشور از دلار به یورو به معاملات ما در سطح جهانی سر و سامان بدهد. به طوری که استفاده از یورو شاید محدودیت‌هایی را که دلار بر ما اعمال کرده است کمرنگ‌تر کند. تغییر پایه ارزی در کنار محاسنی که ممکن است داشته باشد برای ما هزینه‌بر خواهد بود؛ نرخ کارمزدی که برای تبدیل واحدهای پولی پرداخت می‌کنیم از سود تمام شده معاملات می‌کاهد. مثلاً وقتی ما بشکه‌های نفت را در بازارهای جهانی می‌فروشم، در قبال آن دلار دریافت می‌کنیم...
در شرایط کنونی برجام سبب شد که معاملات بین‌المللی کشور با محدودیت‌های زیادی مواجه شود و از این نظر تبدیل و انتقال دلار به سایر ارزها و از جمله آنها یورو می‌تواند کشور را در ایجاد ارتباط‌های بین‌المللی و تسهیل انتقالات ارزی کمک کند ولی هزینه تبدیلی که این وسط هدر می‌رود نباید نادیده گرفته شود.واشنگتن‌پست: ماموریت اسد انجام شد نه ماموریت ترامپ!
یک روزنامه آمریکایی با ناکام توصیف کردن حمله به سوریه تصریح کرد: این حمله فقط اسد و ایران و روسیه را جسورتر کرد.
واشنگتن‌پست در تحلیلی نوشت: پاسخ بسیار ضعیف نظامی ترامپ به بشار اسد، طراحی پروژه ضعف آمریکا در سطح جهان بود و فقط «اسد» و روسیه و ایران را جسورتر کرد.
در سال 2013 هنگامی‌که «بشار اسد» دیکتاتور سوریه از خط قرمزی که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور وقت آمریکا ترسیم کرده بود تخطی کرد، یک مقام آمریکایی به روزنامه «لس‌آنجلس تایمز» گفت: «حمله تلافی‌جویانه اوباما گویا «آنقدر پرزور خواهد بود که هرگز نباید آن را به شوخی گرفت»؛ اما در عین حال این حمله آنقدر هم نابودکننده نخواهد بود که پاسخ ایران و روسیه را برانگیزاند.
اما درنهایت امر، اوباما نه یک حمله خیلی پرزور، که حتی پاسخی ضعیف و کوچک هم نداد. اما «ترامپ» جمعه گذشته یک چنین پاسخی را داد. ترامپ در عرض این یک سال و اندی که روی کار آمده؛ تا به حال دو بار دست به این حمله زده است و از این لحاظ سزاوار تحسین است. اما قدرت این حمله در آن حد بود که، آنقدر که بر حسن اعتبار آمریکا در سطح جهان لطمه زد، بر رژیم «اسد» نزد. حمله هوایی به رهبری آمریکا نه هیچ هواپیمایی را نشانه گرفت؛ نه هیچ فرودگاهی را و نه هیچ سیستم تحویلی را.
حتی سایت‌هایی هم که هدف حمله قرار گرفت؛ پیش از حمله به سوری‌ها به اندازه کافی مهلت داده شده بود تا تجهیزات آنها را و انبارهای سلاح‌های‌شان را تخلیه کنند. هیچ تلفاتی از این حملات گزارش نشده است. علتش هم این است که رژیم اسد محل را به‌طور کامل تخلیه کرده بود. سوری‌ها خوب فهمیدند که برده‌اند. طرفداران اسد بعد از این حمله به خیابان‌ها ریختند و جشن و پایکوبی کردند.
آنها معنای یک حمله تهاجمی گسترده را فهمیدند و متوجه شدند که این نوع حمله هم آنطور که گفته می‌شود چندان مهم نیست.
«جک کین» ژنرال بازنشسته و نایب‌رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح آمریکا در این باره اظهار داشته است: «مردم سوریه حق دارند جشن بگیرند. چون این پاسخ بسیار ضعیف بود. اسد شرط‌بندی کرد و برد.
تمام محاسبات اسد درست از آب درآمد. پاسخ آمریکا کاملا محدود بود. امروز تمام قدرت هوایی اسد، فرماندهی و کنترل آن، گسترده و دست نخورده باقی مانده است. اسد هم تنبیه نشده است. این «ماموریت اسد است که انجام شد»؛ نه ماموریت ترامپ.
اسد نه تنها تنبیه نشد؛ بلکه هم او و هم روسیه و ایران، جسارت بیشتری پیدا کردند. و همین‌طور خواهد بود درمورد سایر دشمنان آمریکا. حالا، کره‌شمالی چه درس پندآموزی از این اقدام ضعیف ترامپ فرا خواهد گرفت؟ اینکه، ترامپ خیلی زود می‌ترسد و از خطر کردن هم بیزار می‌شود. اینجا ما بودیم که ترسیدیم؛ نه اسد. آن هم از روسیه.
ما در این حمله به جای آنکه به روس‌ها هشدار بدهیم که محل را تخلیه کنند و به آنها اعلام کنیم که درصورت تمکین از این اخطار؛ ما مسئول هر اتفاقی که برای پرسنل آنها بیفتد نخواهیم بود، مشخصا حملاتمان را طوری طراحی کردیم تا مباد کاری کنیم که مسکو تحریک شود.
حالا رهبر کره شمالی «کیم جونگ‌اون» حسابی از این طراحی نظامی ما پند می‌گیرد. درسی که او از این حرکت نظامی ما می‌آموزد این است که اگر ترامپ از ترس پاسخ متقابل روسیه، کاری به فرودگاه‌های سوریه ندارد؛ بنابراین، کاری هم به برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالستیک کره‌شمالی نخواهد داشت.