تنش‌زدایی مهم‌ترین مسئولیت شهردار آینده تهران

مساله مهم در انتخاب شهردار تهران این است که مثل دیگر بخش‌ها و مثل دولت، به برهوت جدی مالی بدل شده است. یعنی مساله اصلی در حالی اعتبارات است که شهرداری تهران -تا آنجا که منابع به‌صورت جسته و گریخته نشان می‌دهند- ماهانه بین 700 تا 800 میلیارد تومان نیاز دارد تا بتواند فقط حقوق کارمندانش را بدهد و وظایف جاری‌اش را انجام دهد. درحالی که منابع شهر تهران در بهترین ماه‌ها و با توجه به اقدامات موثری که محمدعلی نجفی در جهت افزایش درآمد پایدار شهرداری تهران انجام داد، با دشواری به 500 میلیارد تومان می‌رسد. بنابراین اگر شهر تهران بخواهد به درستی و مطابق آن چیزی اداره شود که هم شأن تهران، هم شأن پایتخت جمهوری اسلامی ایران است و هم مسائل شهری را حل کند که بسته به جمعیت شب و روز بین 8 تا 12 میلیون نفر جمعیت دارد، باید بتواند منابع درآمد پایدارش را حداقل دو یا سه برابر کند. واقعیت این است که بدون اینکه بخواهیم به بحث‌های جناحی و سیاسی دامن بزنیم و اوضاع را بدتر کنیم، مساله اینجاست که شهر تهران همه آیند‌ه‌اش ازجمله تمام هواها و فضاهای بالای ساختمان‌هایش عملا فروخته شده، یعنی چند میلیون مترمربع تراکم سیار و استفاده نشده در اختیار مردم است که شهرداری در دوره قبل فروخته و درآمد حاصل از آن را خرج اداره شهر کرده است. دیگر با روش‌های 12سال گذشته، اداره شهر تهران ممکن نیست. بنابراین شهرداری که در تهران انتخاب می‌شود، مهم‌ترین و فوری‌ترین وظیفه‌اش به‌دست آوردن منابع برای اداره شهر تهران به صورت جاری و انجام پروژه‌های عمرانی ولو درحدی کمتر از آن چیزی که در گذشته شده، است، زیرا فروختن آینده شهر نه تنها هیچ فضیلتی ندارد بلکه تمام گناه‌ها، سیئات، گرفتاری‌هایش اکنون از شهر تهران بیرون زده است. در واقع پیداکردن منابع، بزرگترین مشکل شهردار آینده تهران است. شخصی که بتواند این منابع را برای اداره شهر تهران تجهیز کند، باید بتواند در وهله اول از عنصر و نهاد شهرداری تهران و روابطش با تمام ارکان قدرت تنش‌زدایی کند. این تنش‌زدایی نه فقط با ارکان حاکمیت بلکه با تمام نهادها باید باشد؛ از جمله دولت، نهادهای مدنی و خود مردم تهران تا احساس علاقه‌مندی کنند و قادر باشند هزینه‌های اداره و رشد پایدار شهر تهران را متقبل شوند.
دیگر امکان اداره شهر با پول نفت وجود ندارد، ضمن اینکه به آسانی قادر به انتقال همین مقدار درآمد نفتی به داخل کشور برای پروژه‌های عمرانی هم نیستیم. آینده شهر را که قبلی‌ها فروخته‌اند و از آن مهم‌تر اینکه وجدان، شرافتمندی، انصاف و قانون هم چنین اجازه‌ای به هیچ دولتی نمی‌دهد که منابع مورد نیاز مردم بلوچستان و بچه‌های جنوب خوزستان و جنوب استان کرمان و فقرا و تهیدستان ساکن در استان‌های هرمزگان، فارس، بوشهر و چهارمحال و بختیاری را خرج شهر تهران کند. هیچ عقل و قانون و آینده نگری سیاسی حتی به ما چنین اجا‌زه‌ای نمی‌دهد. بنابراین شهردار تهران باید بتواند روابط خودش با تمام ارکان قدرت از جمله نیروهای مسلح، مجلس، دولت، نهادهای مدنی، قوه قضائیه و سایر دستگاه‌ها را به گو‌نه‌ای تنش‌زدایی کند که بتواند به اصلی‌ترین وظیفه‌اش یعنی ایجاد منابعی برای درآمد پایدار که ناشی از فروش تراکم هم نباشد، دست پیدا کند و مسائل شهر تهران را به عنوان مرکز ایران اسلامی با کمترین تنش حل کند. درحالی که در این مدت آقای نجفی با وجودی که زحمت زیادی کشید ولی شهر در بلاتکلیفی قرار داشت و هنوز هم آن بلاتکلیفی ادامه دارد. بنابراین کاری که باید کرد این است که بتوانیم در روابط مختلف تنش‌زدایی کنیم تا بتوانیم به منابعی از جمله منابع خارجی و بین‌المللی برای اداره شهر تهران دست پیدا کنیم. واقعیت قضیه این است که شورای شهر فعلی و شهردار آینده تهران ماموریت ناممکن و بسیار دشواری را برعهده دارند که مستلزم همکاری و همراهی تمام ارکان قدرت است. تجربه دی‌ماه 1396، تجربه کارهایی‌ که الان آقای احمدی‌نژاد انجام می‌دهد و تجربه تلاطمات ارزی در یکی، دو ماه گذشته نشان می‌دهد که همگان سوار بر یک قایق هستیم و هیچ‌کس نمی‌تواند تصور کند که می‌تواند بخشی از این قایق را سوراخ کند، یا به تماشای سوراخ شدن تکه‌ای از قایق بنشیند و بی‌اعتنا بماند و تصور کند که احدی تهدیدش نمی‌کند. اگر تصور و فرض‌مان بر این باشد که ایران در یکی از مقاطع حساس حیات خودش قرار دارد و در معرض یک مناقشه بین‌المللی بین شرق و غرب قرار گرفته، آن‌وقت اهمیت همکاری تمام قوا برای حل مسائل کشور و در پیشانی آن مسائل شهر تهران بر همه روشن می‌شود. مسائلی که در شهر تهران طی سال‌های قبل انجام شده یک اعتمادزدایی وحشتناک از مردم کرده، به‌گونه‌ای که هیچ‌کس دیگر به اینکه آیا منابعی که در اختیار شورای شهر و شهردار می‌گذارند، درست هزینه می‌شود یا نه، اعتماد ندارد. در این زمینه آقای دکتر نجفی اقدامات بسیار مهم و موثری انجام داد که عمرش کوتاه بود و شهردار بعدی باید بتواند با قدرت این پاکدستی را با هدف برگرداندن اعتماد مردم ادامه دهد. ما باید به دو، سه سال اول جنگ ایران و عراق برگردیم که مردم بدون اینکه کوچکترین چشمداشتی، تمام زندگی‌شان را خالصانه در اختیار جبهه‌ها قرار می‌دادند و در حالی که ایران از همه سو تا سال 1362 محاصره بود و هیچ منبعی برای اداره کشور وجود نداشت، توانستیم نه تنها جنگ را اداره کنیم بلکه تا قبل از ورود به سال 1362 تقریبا تمام کشور را از وجود بعثی‌ها پاک کنیم. این الگویی است که می‌تواند در برابر همه مسئولان کشور اعم از شهرداری، اعم از دولت و بقیه ارکان قدرت در ایران قرار بگیرد و هر راهی غیر از این به سمت ناکجاآباد خواهد بود.
* مدیرمسئول