استمداد از دولت سايه!

دولت سايه، واژه‌اي است كه بعد از روي‌كار آمدن روحاني در دوره دوم رياست‌جمهوري، بيشتر در ادبيات سياسي ايران شنيده شد. اين بازي توسط سعيدجليلي آغاز شد و در ادامه به وسيله جريان‌هاي همفكر با او و افرادي كه با اين فرد در يك جريان سياسي تعريف مي‌شدند، پيش رفت. از آنجايي كه اين روش بيشتر با سياست‌هاي بريتانيا همخواني دارد، بسياري از جريان‌ها آن را راهبردي انگليسي مي‌خواندند اما اگر ريشه ابتدايي و آغازين آن را بررسي كنيم شايد به ديدار ابراهيم‌رئيسي با فرستنده ويژه پوتين برسيم. اين ديدار در اوايل سال 96 و قبل از انتخابات رياست‌جمهوري رخ داد. در همان زمان روزنامه قانون در گزارشي با عنوان« رولت روسی!» به دلايل ديدار اين افراد پرداخت و نوشت:«ابراهیم رئیسی کمتر از یک هفته بعد ازثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، در آستان قدس رضوی میزبان هیاتی عالی رتبه از مقامات روس به ریاست نماینده تام الاختیار ولادیمیر پوتین شد. ديداري كه حساسیت‌های زیادی را درباره دخالت یک کشور خارجی در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران پدید آورد. به‌دنبال دیدار رئيسي با رستم مینیخانوف، فضاي انتقادي عليه اين كانديداي اصولگرايان گسترش يافت. انتقادات و اعتراضات ابتدا در فضای مجازی شکل گرفت و سپس به فضاي رسمي كشيده شد. نخستين انتقادات صورت گرفته از سوي صفحات و کانال های به ظاهر هوادار محمود احمدی‌نژاد شكل گرفت و به فاصله کوتاهی اعتراض‌ها به این دیدار، جنبه رسمی به خود گرفت؛ به‌گونه‌‌اي كه یک نماینده عضو فراکسیون امید و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از وزارت امور خارجه خواست درباره این دیدار توضیحاتی بدهد. ماجرا از اين قرار بود كه در 31 فروردین ، حجت‌الاسلام رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی با رستم مینیخانوف، نماینده تام‌الاختیار ولادیمیر پوتین و ريیس جمهور تاتارستان دیدار کرد.در این نشست صمیمی، طرفین درباره مشترکات مذهبی و لزوم روابط حسنه به گفت و گو نشستند. از زمینه‌های مشترک همکاری مانند پذیرش دانشجو، اعطای فرصت مطالعاتی، گردشگری علمی و زیارت و همچنین اهمیت دین اسلام در گسترش صلح و دوستی سخن گفتند و در انتها نیز رئیسی با اهدای نسخه نفیس چاپی از قرآن دست‌نویس، مشهور به قرآن بایسنقر به نماینده پوتین، از وی تقدیر کرد و در مقابل، مینیخانوف نيز یک جلد قرآن کریم به همراه قالیچه چرمین از آثار صنایع دستی جمهوری خودمختار تاتارستان را به حجت الاسلام و المسلمین رئیسی اهدا کرد».
تئوري سوخته
بعد از اين ديدار به دليل حساسيت‌هاي انتخابات و رويدادهاي بعد از آن، نظرها به سمت‌ ديدارهاي رئيسي با تتلو و ... جلب شد و اين موضوع به محاق رفت. اندكي بعد از شكست سنگين جريان مذكور در انتخابات گذشته، سعيد جليلي بازنده اصلي ميدان رقابت سال 92 با بيان يك شبه تئوري از دولت سايه سخن گفت تا شايد بتواند اندكي از داغ اين باخت بكاهد. در همان زمان انتقادهاي فراواني به اين نوع تفكر شد و البته برخي نيز از آن استقبال كردند.
استمداد از دولت سايه!


حال اخبار جديدي از حركات زير پوستي اين جريان به گوش مي‌رسد كه شايد از تحركات قبلي خطرات بيشتري داشته باشد. در همين راستا روز گذشته یک منبع آگاه در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مدعي شده است:«یکی از وزرای دولت دوازدهم به دلیل نقد و بررسی عملکرد وزارتخانه اش از دولت سایه تقديركرده‌است». به ادعاي اين خبرگزاري این وزیر از جلیلی خواسته تا برنامه‌های خود جهت ارتقای عملکرد این وزارتخانه را برای او بفرستد. بي شك دولت روحاني ضعف‌هاي فراواني دارد و نتيجه آن را نيز به خوبي مي‌توانيم در كشور مشاهده كنيم و اينكه وزراي دولت سعي كنند از مشورت‌هاي افراد وجريان‌هاي مختلف استفاده كنند نيز اتفاق مباركي است ولي اگر اين رويه در قالب استمداد از دولت سايه كه همان مخالفان روحاني و گفتمان اصلاحات هستند پيش برود در آينده‌اي نه چندان دور آن‌ها را مدعي و طلبكار خواهد كرد.
يك خبر مبهم
هرچند كه در اصل اين خبر شك‌هايي وجود دارد ولي دوگانه‌سوزهاي سياسي كه براي ابقاي در عالم قدرت از هر اقدامي كوتاهي نمي‌كنند در كشور كم نداريم و اين اتفاق اگر ادامه داشته باشد در آينده‌اي نه چندان دور سبب ترك خوردن اعتماد مردم مي‌شود. زيرا ملت اگر قرار بود به دولت‌هاي سايه و دست‌هاي هدايت كننده آن اعتماد و اطمينان كنند، در انتخابات راي خود را در سبد اين جريان مي‌ريختند و براي ايستادن مقابل آن‌ها به روحاني راي نمي‌دادند.
به ملت ايمان داشته باشيد
دولتي‌ها به جاي پناه بردن به لايه‌هاي پنهان قدرت داخلي و خارجي به سمت مردم بيايند كه همواره در طول دوران اين ملت‌ها بوده‌اند كه تاريخ‌ها را ساخته‌اند و انقلاب كردند. بنابراين دولتي‌ها به قدرت ملت‌ اعتقاد داشته و ايمان بياورند كه براي ماندگار ماندن راهي جز مردمي بودن ندارند.