دلم برای پول ملی وطنم می‌سوزد

غلامرضا کیامهر - رییس‌جمهور، رییس کل بانک مرکزی، نمایندگان مجلس، مشاور اقتصادی دولت و اقتصاددان‌های نئولیبرال بی‌خبر از واقعیت‌های جاری در بستر جامعه و تنگناهای شدید معیشتی مردم درباره پرواز نرخ دلار در ماه‌های اخیر هرچه می‌خواهند بگویند‌ اما به عنوان یک شهروند ایرانی دلم برای پول ملی وطنم که مدت‌هاست آن را در برابر دلار و دیگر ارزهای خارجی به ذلت کشانده‌ا‌یم و اسکناس‌های درشت آن از نظر قدرت خرید به چیزی در حد کاغذ باطله تبدیل شده است، می‌سوزد. این درد کمی نیست که می‌دیدیم تا همین چند روز پیش در بازار آزاد، پنجاه، شصت هزار از واحد پول ملی ما با یک واحد ارز خارجی به نام دلار مبادله می‌شد و حالا هم که دولت و بانک مرکزی زیر فشار مجلس و افکار عمومی تصمیم گرفته‌اند به منظور فرونشاندن ظاهری التهاب موجود در بازار ارز، با هزار شرط و شروط نرخ 4200 تومان را برای دلار تعیین کنند، چیزی از سرشکستگی پول ملی ما در برابر ارزهای معتبر جهانی خصوصا دلار کم نشده است. دلار یعنی پول ملی آمریکا، یعنی همان کشوری که سال‌هاست در سالروزها و مناسبت‌های مختلف در راهپیمایی‌ها علیه آن شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهیم، پرچم آن را به آتش می‌کشیم و روی تصویر نقاشی‌شده آن بر کف خیابان‌ها پا می‌گذاریم، اما شرایطی را در جامعه به وجود آورده‌ایم که هر ایرانی مترصد است در اولین فرصتی که به دست می‌آورد، اندوخته خود را به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری مطمئن به دلار تبدیل و آن را در برابر نرخ تورم انتظاری واکسینه کند. مبادله پنجاه و شصت هزار‌ یا چهل و دو هزار پول ملی ما با یک واحد از پول ملی آمریکا اگر از زاویه‌ای متفاوت از دید اقتصاد‌دان‌های نئولیبرال به آن نگاه شود، یک تراژدی ملی به حساب می‌آید، چه پول ملی هم مانند پرچم ملی یکی از نشانه‌های عزت و حیثیت و استقلال هر کشور و ملیت است که متاسفانه برخی از اقتصاددانان، برنامه‌ریزان و سیاستگذاران اقتصادی ما برای آن پشیزی ارزش قائل نیستند و با توسل به بهانه‌های مختلف در مقام دفاع، از ضرورت کاهش مداوم ارزش پول ملی در برابر دلار و سایر ارزهای معتبر جهانی نظیر پوند و یورو و امثالهم بر‌می‌آیند. مشابه چنین وضعیتی را جز در چند کشور جهان همچون ونزوئلا، زیمبابوه و چند کشور بسیار فقیر آفریقایی و آمریکای‌جنوبی در جای دیگری نمی‌توان سراغ گرفت. اما آنچه تحمل مشاهده سقوط پی‌درپی ارزش پول ملی ما در برابر دلار را بیشتر می‌کند و در سال حمایت از کالای ایرانی به صنعت و تولید ما ضربات جبران‌ناپذیری وارد می‌سازد این است که هیچ مقام مسوولی تا امروز در خصوص عوامل واقعی موثر بر سقوط ارزش پول ملی و جهش نرخ دلار و سایر ارزهای خارجی توضیح مشخص و شفافی به مردم و افکار عمومی نداده و همه چیز در پرده ابهام باقی مانده است. همین عدم شفافیت‌ها زمینه را برای انتشار انواع و اقسام شایعات نگران‌کننده درباره وضعیت اقتصادی و چشم‌انداز بازار ارز در کشور فراهم کرده است. از همه بدتر و نگران‌کننده‌تر آنکه در گرماگرم افزایش نرخ و کمیابی دلار و قول و وعده‌هایی که مقامات تراز اول کشور در خصوص مهار التهاب موجود در بازار ارز و کاهش قریب‌الوقوع نرخ دلار به مردم می‌دهند و به ظاهر افزایش نرخ دلار را در تضاد با سیاست‌های ارزی و اقتصادی دولت معرفی می‌کنند، در نهایت شگفتی مشاهده می‌کنیم که مشاور عالی اقتصادی دولت که انگار در سیاره‌ای دیگر به سر می‌برد و هیچ اطلاعی از نگرانی‌های مردم و فعالان اقتصادی در ارتباط با جهش‌های پی‌درپی نرخ دلار ندارد، در اظهاراتی کاملا مغایر با آنچه در ماه‌ها و هفته‌های اخیر از زبان رییس‌جمهور و رییس کل بانک مرکزی شنیده‌ایم، به دفاع همه‌جانبه از افزایش نرخ دلار بر‌می‌خیزد و آن را به مثابه نوشدارویی برای رونق صادرات غیرنفتی کشور توصیف می‌کند و شگفتا که هیچ‌یک از مقامات ارشد دولت در مقام اعتراض و ابراز مخالفت با اظهارات و موضع‌گیری مشاور اقتصادی دولت بر‌نمی‌‌آیند و جامعه از مشاهده این همه تضاد و تعارض میان اظهارات مشاور اقتصادی و مقامات مسوول دولت در بهت و حیرت فرو می‌رود و نمی‌داند حرف کدام یک از دو سوی این معادله را باور کند. مشاور اقتصادی دولت که بی‌تردید دیدگاه‌های او و همفکرانش نقشی تعیین‌کننده در تنظیم و ترسیم سیاست‌های اقتصادی کشور در دولت‌های مختلف خصوصا دولت یازدهم و دوازدهم داشته است، انگار دارد برای توسعه صادرات یک اقتصاد آزاد و غیروابسته به دولت نظیر آمریکا یا ژاپن، سنگاپور و کره و امثال آن نسخه می‌نویسد از کاهش ارزش پول ملی ما در برابر دلار به عنوان یک ضرورت یاد می‌کند و اصلا کاری به این ندارد که صفر تا صد چرخه تولید در اختیار صنعتگر و تولیدکننده ایرانی نیست و تولید‌کننده ایرانی برای تولید محصول باید مواد اولیه، تجهیزات‌ و ماشین‌آلات مورد نیاز را با پرداخت دلار و با دور زدن انواع تحریم‌های بانکی و اقتصادی از خارج وارد کند، ولی کسی از این آقایان نمی‌پرسد آیا تولیدکننده‌ای که تا این حد به واردات برای تولید محصول نهایی نیاز دارد می‌تواند با دلار چهارپنج هزارتومانی محصول با کیفیت و با قیمت رقابتی برای صادرات تولید کند و در داخل هم شرایط لازم را برای حمایت از کالای ایرانی فراهم آورد. این سوالی است که اقتصاددان‌ها و مشاور اقتصادی نئولیبرال دولت تاکنون هیچ پاسخی به آن نداده‌اند و نگفته‌اند چرا سال‌هاست نرخ دلار به دغدغه بزرگ مردم و فعالان اقتصادی ما تبدیل شده است. آیا تنها دلالان در ایجاد التهاب‌ها در بازار ارز و صعود بی‌وقفه نرخ دلار نقش دارند؟ آیا کسری بودجه‌های سنگین دولت عامل افزایش نجومی نرخ دلار و سقوط غم‌انگیز ارزش پول ملی ماست، آیا دست‌ها و عواملی در پشت صحنه و به قول رییس بانک مرکزی عوامل غیراقتصادی باعث بروز این همه تنش و التهاب در بازار ارز شده ‌یا همه این التهاب‌ها ریشه در تحریم‌های اقتصادی و نگرانی جامعه از لغو احتمالی برجام از سوی آمریکا دارد؟ خب چرا نمی‌آیید درباره سهم هریک از این عوامل در به‌وجود آمدن این همه التهاب در بازار ارز که با سقوط ارزش پولی ملی دارد بی‌وقفه ارزش دارایی‌های مردم را هم کاهش می‌دهد، صریح و شفاف با مردم صحبت کنید؟ اجازه ندهید اعتماد عمومی نسبت به دولت و قول و وعده‌های آن بیش از این خدشه‌دار شود. فرونشاندن التهاب موجود در بازار ارز با شفاف‌سازی واقعیت‌های بیش از بگیر و ببندها و عملیات پلیسی امکان‌پذیر خواهد بود. لطفا برای یک بار هم که شده شفاف و بی‌پرده واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذارید و نتایج مثبت آن را مشاهده کنید.
Kiamehr_gh@yahoo.com