در راه‌حل‌ها به ریشه‌ها فکر کنیم

از سه ماه قبل قسمت عمده قیمت ارزی را که در بازار ارائه می‌شود غیراقتصادی خواندم که هرچه هم بیشتر جلو آمدیم خودش را بیشتر نشان داد. اخیرا هم پیش‌بینی قیمت چهار هزار و دویست تومانی برای دلار داشتم که دولت هم با محاسباتش به این رقم رسید. عوامل غیراقتصادی ممکن است عوامل سیاسی، روانی، تهدیدهای خارجی، سوءاستفاده‌ کنندگان داخلی یا عمدتا به دلیل فضای ایجاد شده برای کسانی باشد که می‌خواهند پس‌اندازها و دارایی‌هایشان را حفظ کنند یا کسانی که می‌خواهند سوداگری کنند. یکی از دلایلی هم که دولت نمی‌پذیرد، درآمد ریالی است که از این بابت حاصل می‌شود و به هزار و یک دلیل متعدد دیگر. با این همه به صورت کلی فاصله بین چهار هزار و دویست تومان به بالا هرچه هست، غیراقتصادی است. دلایل اقتصادی‌اش یک بخش است و شرایط زمانی آن هم در رابطه با مسافرت‌های خارجی شب عید و در رابطه با اسکناس بود. علی‌القاعده در فصل تعطیلات نوروزی یک مقدار زیادی دلار یا ارز اسکناس لازم بود که ظاهرا در آن مقطع دولت نتوانست به اندازه نیاز اسکناس را تامین کند، لذا تقاضا بالا رفت و عرضه نتوانست صورت بگیرد. ولی بعد از ایام عید، مسائلی که پیش آمده عمدتا شاخه‌های تقاضا به دلایل دیگری تحریک شد و تا حدودی دیدگاه‌های تئوریک و نظریه‌هایی است که برخی تعادل اقتصادی را در رابطه با منافع ملی در حالت خوشبینانه تصورشان بر این بود که اگر نرخ ارز یک مدت ثابت مانده و متناسب با تورم سالانه بالا نرفته، باید تخلیه شود و عدم تخلیه ممکن است آسیب‌زا باشد. پس خوب است که در یک مقطعی با بالا بردن نرخ ارز تخلیه شود. دیدگاه‌های تلویحی برخی صاحبنظران برای یک عده که منتظر فضا هستند، تصورشان بر این شد که قیمت ارز درحال بالا رفتن است. از طرفی یک عده پس‌اندازهایی دارند و عده‌ای هم روی سوداگری ارز کار می‌کنند و یک عده هم برای سرمایه‌گذاری‌ها یا هزینه‌های آتی‌شان با تصور بالا رفتن نرخ ارز به صف تقاضای ارز پیوستند. از آن طرف هم چون تدابیر لازم برای برخورد با این قضیه انجام نشده بود، مزید بر علت شد. فضای سیاسی داخلی و خارجی هم بیشتر در قالب شایعاتی از تهدیدهای بیرونی که مثلا اگر در 22 اردیبهشت تحریم‌ها بیشتر شود، مجموعا دست به دست هم داد و ذینفع‌هایی که می‌خواستند از این فضا استفاده کنند را هم به میدان آورد. آنچه در این میان قابل تامل بود سرعت رشد این ماجراست.
ادامه صفحه6