اف‌بی‌آی با هجوم به دفتر و منزل مایکل کوهن وکیل ترامپ اقدام به ضبط اسناد و مدارک کرد

پشت در قلعه ترامپ
روح‌اله نخعی - بعدازظهر دوشنبه نهم آوریل ۲۰۱۸، ماموران اف‌بی‌آی با حکم دادستانی به دفتر، منزل و محل اقامت مایکل کوهن، وکیل شخصی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، یورش بردند و سوابق کاری، ایمیل‌ها و اسناد چندین سال گذشته، مربوط به پرونده‌های مختلف از جمله پرونده پرداخت حق‌السکوت به استفانی کلیفورد پورن‌استار را ضبط کردند.
حکم بازرسی دادستانی براساس اطلاعاتی صادر شده بود که در تحقیقات رابرت مالر کشف شده بود. طبق گزارش‌هایی که خبرنگاران نیویورک‌تایمز و بلومبرگ که اولین رسانه‌ای بود که این خبر را منتشر کرد، مالر، بازپرس ویژه تحقیقات پرونده تبانی کارزار انتخاباتی ترامپ با روسیه، در جریان تحقیقات خود به اطلاعاتی قابل‌استناد دست پیدا می‌کند که ارتباط مستقیم به پرونده روسیه نداشته. مالر به راد روزنستاین، معاون وزیر دادگستری که با کناره‌گیری وزیر از پرونده، مافوق اصلی اوست مراجعه می‌کند و روزنستاین اطلاعات را به دفتر دادستان جنوب نیویورک ارجاع می‌دهد و دادستانی نیز حکم ضبط اطلاعات را صادر می‌کند.
احتمالا مهم‌ترین پرونده مربوط به ترامپ که مایکل کوهن در آن درگیر است، پرونده پورن‌استاری است که مدعی است در زمان تاهل ترامپ با او رابطه داشته. در این پرونده استفانی کلیفورد که بیشتر با نام مستعارش، «استورمی دنیلز» شناخته می‌شود، مدعی است که ترامپ از طریق وکیلش، یعنی مایکل کوهن، به او حق‌السکوت پرداخت کرده و حالا از این بابت از ترامپ و کوهن شکایت کرده. ترامپ و تیمش تا اینجا مدعی شده‌اند که این انتقال وجه توسط کوهن شخصا صورت گرفته و ترامپ از ماجرا بی‌خبر بوده؛ اما از طرف دیگر، این مبلغ از محل اموال کارزار تبلیغاتی انجام شده که به نوع خود تخلفی جداگانه محسوب می‌شود. چیزی قطعی نیست اما بهترین حدسی که می‌شود زد این است که اطلاعاتی که منجر به صدور این حکم شده به این پرونده مربوط بوده اند.


دو بخش از بخش‌های اصلی این ماجرا، یعنی اطلاعاتی که منجر به صدور چنین حکمی شده و آنچه در یورش ماموران اف‌بی‌آی به دست آمده فعلا نامشخص است، اما این ماجرا ابعاد بسیارمهم و مشخص دیگری دارد که هفت نمونه از آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
۱. اطلاعاتی که در اختیار دادستانی قرار گرفته به جرائمی جدی مربوط می‌شوند
صدور حکم بازرسی به این شکل نیاز به بنیاد حقوقی مستحکمی دارد. یورش به دفتر کار و منزل یک فرد نیز نیازمند این است که دستگاه قضایی اطلاعات کافی از وقوع جرم داشته باشد. اسناد کاری یک وکیل و دفتر وکالتش، به‌خصوص اسناد مربوط به مکاتبات و مکالمات وکیل و موکل نیز حفاظت‌های قانونی مستحکمی دارند که به این سادگی قابل‌عبور نیستند. این حفاظت‌ها تا حدی مستحکم هستند که حتی در صورت افشای مکالمات وکیل و موکل، دادگاه در استفاده از آن‌ها محدودیت‌های جدی دارد. چنین هجومی نیازمند این است که دادستان و اف‌بی‌آی پایگاه حقوقی کافی داشته‌اند تا از تمام این موانع عبور کنند؛ تازه آن هم نه برای یک فرد عادی یا یک وکیل عادی، بلکه برای وکیل شخصی رئیس‌جمهور آمریکا. تمام این‌ها در کنار هم یعنی آنچه مالر در اختیار وزارت دادگستری و از طریق آن در اختیار دادستان در نیویورک قرار داده آن چنان تصویر مشخصی از ارتکاب جرم و نیز مخفی‌کردن آن ترسیم کرده که دادستانی بر پایه آن تصمیم بگیرد چنین حکمی صادر کند.
این می‌تواند به معنی این باشد که در همان راستای تاکید ترامپ و تیمش بر جلوانداختن کوهن در پرونده استورمی دنیلز و مبراکردن او از ارتکاب هر گونه جرم و اشتباه، حالا او رسماً بابت تخلف‌های مربوط به این پرونده متهم شده است؛ اما این احتمال هم می‌رود که ماجرا از این حرف‌ها جدی‌تر باشد. مایکل کوهن سال‌هاست وکیل ترامپ است و سوابق ترامپ این احتمال قریب به یقین را به ذهن می‌رساند که در طول این سال‌ها، ترامپ در عرصه کسب‌وکار و در عرصه شخصی بارها از خطوط قرمز مختلف گذشته. کوهن از جنس وکلایی است که فراتر از صرفاً حفاظت قانونی، همه جانبه از موکل حمایت می‌کنند. مالر بابت پرونده روسیه ترامپ و اطرافیانش را زیر نظر گرفته اما در جریان این تحقیقات تا اینجا چندین نفر را به جرم‌های مهم و نه لزوماً مربوط به پرونده روسیه راهی دادگاه کرده. در این میان مایکل کوهن جدی‌ترین و خطرناک‌ترین آن‌هاست.
۲. گرفتاری مایکل کوهن برای ترامپ و همراهان خطرناک است
همان طور که گفته شد، مشخص است که کوهن به شکل جدی گرفتار سیستم قضایی آمریکا شده؛ اما مسئله اینجاست که کوهن عضو تیمی است که در حال حاضر، تحت بررسی جدی است. روال مرسوم در فرایند رسیدگی به چنین پرونده‌هایی نشان می‌دهد که در قدم بعدی یا نهایتاً چند قدم بعدتر، کوهن و بازپرس‌های مقابلش به این مرحله بدیهی می‌رسند: معامله. این اتفاق پیشتر هم افتاده. مایک فلین بخشی از اتهامات خود را در بازرسی‌ها پذیرفت تا بتواند بخش‌هایی دیگر از اقداماتش و از آن مهم‌تر اقدامات پسرش را از معرض تحقیقات جدی نجات دهد. اف‌بی‌آی یا شاید هر سیستم پلیسی و قضایی دیگری ترجیح می‌دهد از خیر یک پرونده کوچک ایزوله بگذرد، اگر بتواند در ازای آن اطلاعات مهمی در پرونده‌ای بزرگ‌تر، گسترده‌تر و پیچیده‌تر به دست بیاورد. در مقابل، امثال فلین نیز ترجیح می‌دهد آن پرونده کوچک ایزوله که ممکن است به چندین سال زندان، هزینه‌های سنگین و جدی مالی یا خیلی ساده‌تر، آبروریزی‌هایی که می‌تواند به قیمت پایان عمر حرفه‌ای یا عمومی فرد منجر شود، کنار گذاشته شود، اگر هزینه لازم این باشد که فرد دیگری در این میان قربانی شود.
مایکل کوهن الان درست در همان وضعیت است اما با چند نکته مهم اضافه. اول اینکه مایکل کوهن برخلاف دیگرانی که منسوبان کارزار یا دولت ترامپ بوده‌اند و نهایت ارتباطشان با ترامپ مربوط به یکی دو سال گذشته و در ساختاری رسمی یا نیمه‌رسمی می‌شود، سال‌هاست کنار ترامپ بوده، آن هم در خصوصی‌ترین بخش‌های زندگی سیاسی، کاری و شخصی ترامپ. کوهن خیلی بیشتر از خیلی‌ها می‌داند و احتمالاً خیلی از چیزهایی که کوهن می‌داند به اندازه کافی مسموم باشند که فیل ترامپ را نیز از پا در بیاورند. نکته دوم اینکه کوهن، به دلیل نوع همکاری‌اش در این سالیان گذشته با ترامپ، خود نیز در خیلی از اقدامات شبهه‌ناک ترامپ شریک بوده. هر چه جرائم و اتهاماتی که کوهن در آن‌ها سهیم بوده و حالا اطلاعات آن در اختیار مقامات است، بزرگ‌تر و جدی‌تر باشند، همکاری کوهن برای ترامپ خطرناک‌تر خواهد شد. سومین مسئله که در نکته‌های بعدی بیشتر به اهمیت آن خواهیم پرداخت این است که کوهن از افراد حلقه اصلی نزدیکان ترامپ است. این یعنی ماجرا به یک‌قدمی شخص ترامپ رسیده. احتمالاً مسیری که از کوهن به ترامپ می‌رسد نه خیلی طولانی باشد و نه خیلی پیچیده. چندی پیش افشا شد، جرد کوشنر داماد ترامپ و همسر ایوانکا ترامپ، در جلسه‌ای با دو نفر دیگر از اعضای کارزار انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۱۶، با نمایندگان روس‌ها دیدارهایی داشته و شواهد این دیدارها نیز افشا شدند. آن زمان بسیاری تصور می‌کردند، تحقیقات به نزدیک‌ترین فاصله ممکن به شخص رئیس‌جمهور رسیده است. این ماجرا، مسیر همزمانی دیگری به سمت ترامپ را طی کرده و شاید در این مسیر، خطر به مراتب به ترامپ نزدیک‌تر شده است.
۳. این تقابل اف‌بی‌آی با رئیس‌جمهور است
قاعده این است که سیستم‌های قضایی، اطلاعاتی و مجریان قانون در همه جای دنیا، کاملاً به دور از سیاست و سیاست‌بازی باشد. نه‌تنها، سیاست، بلکه هیچ ملاحظه دیگری جز برقراری عدالت و حقیقت و دفاع از کیان کشور در چشم‌اندازشان نباشد. ماموران و مقامات این سیستم‌ها زحمت‌کشان ناشناخته‌ای باشند که موفقیت‌هایشان در تاریکی و سکوت اتفاق می‌افتد و کوچک‌ترین اشتباه آن‌ها با حداکثر انتقاد مواجه می‌شود اما آن‌ها باز به چیزی جز خدمت نمی‌اندیشند.
البته تقریباً هیچ وقت این طور نیست. در زمینه این ماجرا به طور خاص حتی می‌توان گفت اف‌بی‌آی شروع‌کننده ماجرا نبوده. دونالد ترامپ و تمام هم‌تیمی‌ها و متحدانش، چه در دولت، چه در کنگره و حتی در رسانه‌ها، به طور خاص فاکس‌نیوز، اف‌بی‌آی را هدف حملاتی بی‌سابقه قرار داده‌اند؛ بی‌سابقه، لااقل از زمانی که تیم نیکسون برای فرار از عاقبت اجتناب‌ناپذیرشان به هر چیزی دست می‌انداختند. رابرت مالر که با حداقل سروصدای ممکن کار خود را پیش می‌برد، جف سشنز، وزیر دادگستری که رسماً پای خود را از پرونده کنار کشیده و راد روزنستاین معاون سنشز که با کناره‌گیری او تصمیم‌گیر پرونده مالر است، همه هدف حملات کوچک و بزرگ ترامپ و طرفدارانش بوده‌اند، از کنایه‌های ضمنی تا اتهام‌زنی‌های جدی. نکته اینجاست که تک‌تک این افراد و بسیاری دیگر از سیبل‌های ترامپ و تیمش، جمهوری‌خواه هستند و حتی اغلب، منصوبان ترامپ. این شامل همین دادستانی که حکم بازرسی را صادر کرده هم می‌شود. جیمز کومی نیز از همین جنس بود و خیلی‌ها نامه دقیقه نود او علیه هیلاری کلینتون را از عوامل تاثیرگذار جدی در برد نه‌چندان قاطع ترامپ می‌بینند؛ اما این اقدام کومی باعث نشد ترامپ تا اخراج او پیش نرود. بعد از کومی نیز آخرین اقدام ترامپ علیه سازمانی که برای سال‌ها به عنوان نهادی بی‌طرف فرض می‌شد این بود که در اقدامی که کاملاً شخصی به نظر می‌رسد، اندرو مک‌کیب معاون اف‌بی‌آی را دو روز پیش از بازنشستگی اخراج کند تا صرفاً او را از مزایای بازنشستگی‌اش محروم کرده باشد.
ساختار این قبیل نهادها، هر چقدر هم بی‌طرف و صادق باشند، در مقابل چنین حملات بسیارحساس هستند. به طور کلی امنیتی‌ها به این سادگی فراموش نمی‌کنند. رئیس سابق سی‌آی‌ای زمانی که خبر اخراج مک‌کیب، طبیعتا در توییتر، اعلام شده بود با نقل توییت ترامپ در واکنشی که بسیار تند و صریح، آن هم از سوی مقام سابق اطلاعاتی خطاب به رئیس‌جمهور نوشته شده بود نوشت: «زمانی که گستره خودفروشی، دنائت اخلاقی و فساد سیاسی تو به تمامی آشکار شود، تو به جایگاه واقعی‌ات به عنوان عوام‌فریبی روسیاه در زباله‌دان تاریخ خواهی رفت.»
شکل صدور این حکم بازرسی و نوع اعمال آن نشان می‌دهد دستگاه قضایی و اطلاعاتی آمریکا، در محدوده اختیارات قانونی خود، فرصتی برای انتقام‌گیری از رئیس‌جمهور یافته و از آن استفاده تمام‌وکمال می‌برد. تخریب این نهادها از سوی تیم ترامپ به عنوان رویکردی سیاسی در صحنه افکار عمومی شاید به کمک او آمده باشد، اما ترامپ و تیمش حالا به نهادهایی که می‌توانند سرنوشت آن‌ها را تعیین کنند، انگیزه‌های دوچندان داده‌اند و این، شاید ایده خوبی نبوده.
۴. تحقیقات مالر از چند جهت به ترامپ و اطرافیانش نزدیک می‌شوند
عملکرد رابرت مالر تا اینجا را شاید بتوان در سه عبارت خلاصه کرد: بی‌سروصدا، دقیق و بسیارسریع. در مقایسه با دفعات گذشته که روسای جمهور آمریکا، مانند نیکسون جمهوری‌خواه و کلینتون دمکرات، در پرونده‌هایی این چنینی تحت تحقیقات مشابه قرار گرفته‌اند، روند ماجرا بسیارکندتر از این بوده است. نیکسون، از زمانی که اولین اخبار از خطاهای او و تیمش منتشر شد تا زمانی که سرانجام شکست را پذیرفت، یک انتخابات کامل دیگر را رد کرد و وارد دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش شد. مالر اما تا همین جا هم خیلی سریع پیش رفته و به نظر می‌رسد فاصله زیادی با پایان راهش نداشته باشد.
نکته اما اینجاست که گویا تحقیقات مالر به جز مسیر اصلی، فرعی‌های مهمی هم پیدا کرده‌اند که شاید زودتر از مسیر اصلی به پایان راه ترامپ برسند. مالر، البته به دنبال برکناری ترامپ نیست و مسیر مشخصی دارد که تحقیقات درباره پرونده تبانی با روسیه است، اما تا اینجا و در شواهد، اسناد، بازجویی‌ها و اعترافاتی که او به آن‌ها رسیده، هم اتفاقات دیگری از قبیل خبط و خطاهای مالی امثال پال منفورت آشکار شده و هم پای این تحقیقات به پرونده‌های در جریان دیگری مثل استورمی دنیلز رسیده. شاید اینجا فرصت خوبی برای اشاره به این نکته باشد: ترامپ و گروهی از اطرافیانش، با استفاده از قدرت، امکانات مالی و ارتباطاتشان، در طول سالیان گذشته در سایه‌ها مشغول اقداماتی بوده‌اند که توضیح چندانی برای آن‌ها ندارند. به نظر می‌رسد رای‌آوردن ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶، بدترین اتفاقی بوده که برای او و تیمش ممکن بوده بیفتد. حالا آن‌ها در نور پروژکتورهای قوی رسانه‌های عمومی، زیر ذره‌بین دقیق نیروهای دستگاه قضایی و اطلاعاتی آمریکا هستند و همزمان تعدادی از بزرگ‌ترین سیاستمداران این کشور در انتظارند حداکثر امتیاز ممکن را از سقوط هر کدام از آن‌ها بگیرند. گویا برای قسر دررفتن خیلی‌ها، از جمله ترامپ، فقط لازم بوده که ترامپ وارد کاخ سفید نشود و البته ترامپ ثابت کرده گاهی می‌تواند مجری خوبی برای قانون مورفی باشد.
۵. احتمال اخراج مالر توسط ترامپ بیشتر می‌شود
از زمان تعیین مالر به عنوان بازپرس ویژه تا امروز، در کنار هر خبری که از پرونده مالر منتشر شده، بحث احتمال اخراج ترامپ از سوی مالر هم به میان آمده. این گمانه‌زنی خود دو دلیل دارد. دلیل اول رویکرد حذفی ترامپ است که از ابتدای ورود به صحنه سیاست و حتی پیش از آن نشان داده. ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید مشغول رکوردشکنی در کناررفتن اعضای دولتش بوده. او تلاشش را کرد که کومی را قانع کند مانع ادامه بررسی‌ها روی پرونده‌های انتخاباتی و فشارها روی دولتش باشد و زمانی که کومی نپذیرفت، دست به اخراج او زد. در پرونده توافق ایران تیلرسون را کنار گذاشت و در پرونده تعرفه‌ها، گری کوهن را از قطار پیاده کرد. این میراث رویکرد حذفی او در دورانی است که به عنوان رئیس، تصمیم‌گیرنده نهایی بوده و می‌توانسته هر فردی را که مانعش باشد با یک جمله یا یک امضا از سر راه بردارد. او حالا مایل است دولت را نیز به همان شکل اداره کند. او حتی پیگیر احتمال صدور فرمان بخشش ریاست‌جمهوری برای خودش بوده تا از این طریق ماجرا را تمام کند.
البته ترامپ مسیر مستقیمی برای برکناری مالر ندارد، چون مالر منصوب او نیست؛ اما کاری که ترامپ می‌تواند بکند این است که به وزارت دادگستری‌اش یا به عبارت دقیق‌تر به راد روزنستاین فشار بیاورد تا مالر را برکنار کند. فشاری که تا اینجا هم گویا آمده و فعلاً روزنستاین مقاومت کرده. اگر ترامپ مصمم به کنارزدن مالر شود. می‌تواند با کنارزدن روزنستاین و سشنز سعی کند کسانی را به جای آن‌ها بگذارد که حاضر به کنارزدن مالر باشند. در واقع ترامپ می‌تواند کاری را بکند که نیکسون در آن شنبه‌شب معروف کرد: آن قدر اخراج کند تا یک نفر در دادگستری حاضر شود مالر را بردارد.
چنین چیزی در افکار عمومی و البته برای ناظران و مقامات سیاسی چیزی شبیه به اعتراف به جرم خواهد بود. اقدام به حذف مالر یعنی ترامپ رسماً می‌خواهد مانع تحقیقات او شود و این در اذهان تفسیری جز این نخواهد داشت که چیزهایی هست که ترامپ نمی‌خواهد مالر به آن‌ها برسد. از نظر سیاسی این ماجرا اشتباهی بزرگ است که در بند بعدی به آن بیشتر می‌پردازیم. از طرفی می‌توان این طور به ماجرا نگاه کرد که ترامپ آن قدر از نظر درک سیاسی ناکارآمد هست و آن قدر پتانسیل بی‌توجهی به حرف مشاوران دارد که متوجه چنین خطری نباشد و دست به چنین کاری بزند. این تحلیل چندان هم نادرست نیست. مخصوصاً اینکه ترامپ پتانسیل تصمیم‌گیری در خشم لحظه‌ای را هم دارد و به تعبیر مایکا کوهن، تحلیلگر سیاسی، کافی است ترامپ ۹۰دقیقه خشمگین بماند تا به اخراج مالر برسد.
اما از طرف دیگر هم می‌تواند به ماجرا نگاه کرد. ما نمی‌دانیم دقیقاً مالر در تحقیقاتش به کجا رسیده و نمی‌دانیم به کجا ممکن است برسد؛ اما تا همین‌جا هم اتهامات و جرائمی جدی و عجیبی از این تحقیقات بیرون آمده. این احتمال وجود دارد که در فعالیت‌های ترامپ و تیمش، قبل از ورود به سیاست، در دوران کارزار انتخاباتی یا در دوران حضور در کاخ سفید، اتفاقی افتاده که ترامپ برای افشانشدن آن، هر کاری خواهد کرد. در زمان انتخابات، ترامپ تصمیم گرفت، برخلاف روال مرسوم از انتشار گزارشات مالیاتی خود، خودداری کند. این تصمیم با انتقادات و حملات شدیدی همراه شد و مقاومت ترامپ در مقابل تمام آن‌ها باعث می‌شد این تصور ایجاد شود که آن چیزی که در آن گزارش‌هاست، آن چنان برای ترامپ نامطلوب است که از همه این حملات و حتی از دست‌دادن رای‌ها برایش مهم‌تر است. در واقع تصمیم ترامپ این بود که هر هزینه‌ای که بابت عدم‌انتشار این گزارش‌ها پرداخت کند، می‌ارزد. حالا ممکن است ترامپ به همین نتیجه برسد که متوقف‌کردن مالر در مسیرش و جلوگیری از ادامه راه او به هر هزینه‌ای می‌ارزد.
از بی‌تدبیری سیاسی باشد یا از محاسبه‌گری مجرمانه، این تصمیم ممکن است برای ترامپ به قیمت کاخ سفید تمام شود.
۶. برکناری یا استعفای ترامپ، محتمل‌تر می‌شود
قبل از هر چیز باید این نکته را در نظر گرفت که فرایند استیضاح رئیس‌جمهور از اساس فرایندی سیاسی است و نه حقوقی. در واقع استیضاح نه حکمی حقوقی صادرشده از سوی دادگاه که تصمیمی از سوی نمایندگان مجلس نمایندگان و مجلس سناست. بر این اساس، لزومی ندارد هیچ کدام از این پرونده‌ها کاملاً به نتیجه برسند. کافی است که به اندازه کافی از افکار عمومی به مجرمیت ترامپ به هر کدام از این جرائم قانع شوند و به اندازه کافی برایشان مهم شود که هزینه عدم اقدام به استیضاح ترامپ برای اعضای این دو مجلس از هزینه استیضاح او به اندازه کافی بیشتر شود. در ماجرای نیکسون معلوم شد در صورتی که جرم به اندازه کافی جدی باشد، شاید حتی لزومی نداشته باشد اعضای دو مجلس کاملاً فرایند استیضاح را طی کنند و در میانه راه ممکن است خود کاخ سفید کار را تمام کند.
برای ترامپ به طور جدی این احتمال وجود دارد که قبل از اینکه فرایند استیضاح کلید بخورد، یکی از پرونده‌هایی که زیردست مالر هستند یا از تحقیقات مالر شواهدی به دست آورده‌اند، به نتیجه برسند. ادامه این روند ممکن است کار را به جای برساند که کنگره برای استیضاح ترامپ تحت فشار قرار بگیرد.
به تعبیر لیندزی گرم، سناتور جمهوری‌خواه، اخراج مالر، آغاز پایان ترامپ خواهد بود. اگر ترامپ به هر کدام از دو دلیل ذکرشده تصمیم به حذف مالر بگیرد، برای بسیاری از نمایندگان این کنگره یا شاید کنگره بعدی، راهی جز آغاز فرایند معمولاً طولانی استیضاح باقی نمی‌ماند.
از طرف دیگر، همان طور که در بند قبلی اشاره شد، اگر ترامپ مصمم باشد که تحقیقات در پرونده‌اش متوقف شود و اگر اخراج مالر چاره کار نباشد، شاید تصمیم بگیرد با کناررفتن خودش را از معرض تحقیقات دستگاه قضایی و نیز کنگره نجات دهد.
در هر حال هر قدمی که مالر جلوتر برود، احتمالاً یک قدم به اخراج خودش و یک قدم به برکناری ترامپ نزدیک‌تر می‌شود. سوال اینجاست که کدام مقصد نزدیک‌تر است و البته در پاسخ به این سوال، نزدیک انتخابات بسیارتاثیرگذار است.
۷. احزاب باید تصمیم بگیرند
همان طور که اشاره شد، استیضاح فرایندی سیاسی است. عامل اصلی این معادله این است که هم‌حزبی‌های رئیس‌جمهور ایستادگی در کنار رئیس‌جمهور را مفیدتر ببینند یا صف‌آرایی در مقابل او. یا به عبارت دیگر، هزینه کدام بیشتر باشد. حزب مقابل نیز البته باید این محاسبه را بکند که کنارزدن رئیس‌جمهور و جایگزینی او با معاون اول مناسب‌تر است یا ماندن رئیس‌جمهوری مثل ترامپ به عنوان دشمن برای جلب حمایت انتخاباتی، سیاسی و مالی.
نزدیکی به انتخابات، یکی دو ملاحظه دیگر به ماجرا اضافه می‌کند. جمهوری‌خواهان باید محاسبه کنند آیا ماندن در کنار ترامپ ممکن است به قیمت شکست سنگین در انتخابات تمام شود؟ آیا دست‌کشیدن از ترامپ و تنهاگذاشتن او می‌تواند کرسی‌های آن‌ها را نجات دهد؟ از طرف دیگر آیا ممکن است کسانی در حزب جمهوری‌خواه با پرچم برکناری ترامپ تصمیم بگیرند در همان انتخابات اولیه صاحبان کرسی را کنار بزنند؟ آیا دمکرات‌ها برای کسب اکثریت و جمهوری‌خواهان برای حفظ آن، به این نتیجه خواهند رسید که با شعار برکناری ترامپ وارد صحنه شوند؟ و در نهایت آیا ممکن است، حکمی دقیقه نودی از سوی مالر، در فاصله کمی مانده به انتخابات، به کابوس‌های جمهوری‌خواهان رنگ واقعیت ببخشد؟
بعدازظهر دوشنبه نهم آوریل ۲۰۱۸، به پاسخ همه این سوالات، یک قدم نزدیک‌تر شدیم.
سایر اخبار این روزنامه
«همدلی» از گسیختگی تلخ اجتماعی در کشور گزارش می‌دهد رکورد طلاق گزارش میدانی «همدلی» از چهارراه استانبول و هیجان برخی شهروندان در نخستین روز تک نرخی شدن دلار اف‌بی‌آی با هجوم به دفتر و منزل مایکل کوهن وکیل ترامپ اقدام به ضبط اسناد و مدارک کرد «همدلی» ناهماهنگی خطاهای راهبردی اصلاح‌طلبان را بررسی کرد اصلاحاتِ بی‌اصلاح گزارش میدانی «همدلی» از چهارراه استانبول و هیجان برخی شهروندان در نخستین روز تک نرخی شدن دلار واکنش باشگاه رم به سانسور لوگویش در صدا و سیمای ایران توئیتر فارسی گرگ شیرده راه‌اندازی شد! رئیس جمهور: اساسی‌ترین مساله در حمایت از کالای ایرانی، فرهنگ‌سازی است بررسی تاثیر افزایش قیمت دلار بر محصولات کشاورزی گرانی 20 درصدی در راه است اصغر سمیعی آقای جهانگیری؛ این تک نرخی کردن واقعی نیست با رای موافق 15عضو شورای شهر تهران نجفی از بهشت رفت گزارش میدانی «همدلی» از چهارراه استانبول و هیجان برخی شهروندان در نخستین روز تک نرخی شدن دلار گزارش میدانی «همدلی» از چهارراه استانبول و هیجان برخی شهروندان در نخستین روز تک نرخی شدن دلار