گفت‌وگوی متمدنانه شرق و غرب



علیرضا بخشی استوار



گزیده‌ای از آثار گنجینه موزه لوور در روزهای پایانی سال 96 به ایران آمد و در محل موزه ملی ایران(ایران باستان) جانمایی شد تا علاقه‌مندان بتوانند از این آثار بازدید کنند. نمایشگاهی که تا پایان خرداد ماه سال‌ جاری نیز ادامه دارد. این نمایشگاه بعد از نمایشگاه مشترکی که میان ایران و آلمان در سال 94 برگزار شد شاید دومین رخدادی باشد که از لحاظ عنوان و از لحاظ کیفیت آثار به نمایش در آمده منحصر به فرد به نظر می‌آید. اگر چه در این سال‌ها نمایش منشور کوروش و رخدادهایی شبیه به این نیز اتفاق افتاده است.
برگزاری نمایشگاه آثار موزه لوور از چند جهت قابل تأمل است. آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه که بیشتر مربوط به‌ تمدن‌های باستانی غرب آسیا، شمال آفریقا و از سویی تمدن‌های روم و در وجهی کلی‌تر اروپاست، آثاری هستند که می‌توان ریشه‌های پیوسته‌ای میان آنها و تمدن و فرهنگ ایرانی جست‌و‌جو کرد.
در میان آثاری از فرهنگ‌های مصر باستانی، رم، یونان، بین‌النهرین و هنر کلاسیک اروپا که در لوور کوچک تهران به نمایش گذاشته شده، دو اثر از ایران باستان را می‌توان دید؛ تبر مفرغی ۳۳۰۰ ساله، کاوش شده توسط رومن گیریشمن از محوطه جهانی چغازنبیل منقوش به نام پادشاه عیلامی (اونتاش ناپیریشا) و دِرفش مدور مفرغی که در اوایل هزاره دوم پس از میلاد در لرستان کشف شده است. موزه لوور این درفش را در قرن ۱۹ تملک کرد که آن زمان از نخستین آثار مفرغی لرستان در یک مجموعه عمومی بود. در سال ۱۹۶۷ میلادی از این شیء برای تهیه لوگوی رسمی بازار بورس تهران استفاده شد.تمدن بین النهرین که لوور در زمان تکمیل مجموعه خود سراغ آنها رفت، آثاری قابل توجه برای نمایش در تهران دارد که مکشوفه‌هایی از نینوا و خورس آباد عراق متعلق به تمدن آشور و سومر است که قطعه‌ای از نقش برجسته سر خراج گزار مادی از خورس آباد عراق متعلق به امپراطوری آشور، قطعه‌ای از نقش برجسته سربازان با کلاه پردار یافته شده از نینوای باستان متعلق به امپراطوری آشور و مجسمه گودِآ مربوط به دوره سومری را شامل می‌شود.از «هیتی»‌ها فرهنگی که بین سوریه و ترکیه در هزاره اول و در جغرافیای محدود وجود نیز اثری از قرن ۷۰۰ - ۸۰۰ پیش از میلاد به نمایش گذاشته شده، این هم یکی از معدود آثار مکشوفه باستان شناسان فرانسه بود که معرفی این فرهنگ ناشناخته را باعث شد. اثر نمایش داده شده از آن فرهنگ در ایران سنگ مزار مادر و پسری مزین به خط هیروگلیف لووی است که به ارزش کتیبه افزوده است.کتیبه‌ای از میترا که در حال کشتن گاو نر است و تخمین زده شده قدمت آن به قرن دوم - چهارم میلادی مربوط شود، از منطقه صیدا در لبنان پیدا شده و سالم‌ترین کتیبه میتراییسم جهان به شمار می‌آید که تمام نشانه‌های این آیین را در خود جای داده و از این نظر ارزشمند شناخته شده است. اما تابلوهای نقاشی که سعی شده رنسانس هنر اروپا را به نمایش بگذارد، از دیگر شاهکارهای گنجینه منتقل شده به تهران است. یک اثر از «ژان باتیست کامی کورو» متعلق به قرن ۱۹ که با تکنیک‌های جدید تصویرهای تازه و متفاوتی از طبیعت را پدید آورده و گام بلندی در نقاشی آن دوره به شمار می‌آید که هنرمند را از خانه راهی طبیعت می‌کند، از جمله این نمونه‌ها به‌شمار می‌آید. تابلوهایی از «آرنولوف راینر» در قرن ۲۰ میلادی اثر سفارشی لوور به هنرمندان و بازنمایی‌های «ژی آر» نیز در بخش هنری لوور تهران آویخته شده است. این آثار به دوره‌ای از تاریخ لوور اختصاص دارد که بخشی از فضای خود را در اختیار هنرمندان می‌گذاشت و سفارش اثر می‌داد تا هنرمندان آن زمان را به خلق آثاری جدید و متفاوت راغب کند. بازنمایی‌های «ژی آر» نیز یادآور سنت لوور برای زنده نگه داشتن خود است که پرینت‌هایی از نقاشی‌های کلاسیک را در اختیار می‌گذارد تا روی آن کار کنند. این آثار دوباره به لوور داده می‌شود تا در مجموعه نگهداری شود، مثل آثار کیارستمی که ۱۸ تابلوی عکس او در لوور کوچک تهران به نمایش درآمده است.
یکی از نکات حائز اهمیت در قبال این نمایشگاه، مجموعه آثاری است که قرار است در سوی دیگر این تعامل فرهنگی از ایران خارج شده و در کشور فرانسه به نمایش دربیاید. خروج آثار تاریخی و هنری از ایران یکی از مسائل مهمی است که همواره با معضلات فراوانی مواجه بوده است که این معضلات دلایل متعددی دارد. نمونه این خروج تلاش چند ساله برخی مدیران برای نمایش آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر در برخی از کشورهای اروپایی است که با واکنش‌های متعدد طی این سال‌ها عملاً متوقف شده و حتی در این مورد خاص با دستور شخص وزیر ارشاد خروج این آثار از کشور به کلی منتفی شده است. اگر چه بسیاری از آثار تاریخی که زیرمجموعه میراث فرهنگی است از کشور خارج و در کشورهای مختلفی به نمایش در آمده اما هیچگاه آمار یا اخباری مبنی بر اینکه چه آثاری از ایران خارج می‌شود و چه نمایشگاه‌هایی در خارج از ایران از گنجینه ملی ایران برگزار می‌شود وجود نداشته است.
بهرام کلهرنیا هنرمند طراح و گرافیست برجسته کشور که خود از مشاوران نمایشگاه موزه لوور در تهران است در این رابطه گفت: من معتقدم آثار هنری باید از کشور خارج شوند اما طبق یک چارچوب قانونی محکم و چفت و بست دار.ما باید آثار تاریخی خود را به نمایش در بیاوریم.آن‌ها نمایندگان صلح هستند و ما می‌خواهیم پیغام صلح مان را به نمایش در بیاوریم.
او پنهان کاری برخی از مسئولان را مهم‌ترین و منطقی‌ترین نگرانی برای خروج آثار هنری و تاریخی از ایران می‌داند.» ما گنجینه‌های شگرفی از آثار بومی و تاریخی داریم.از مجموعه‌هایی که مربوط به دوران باستانی است تا مجموعه‌هایی که در سال‌های قبل و بعد از انقلاب در گنجینه موزه هنرهای معاصر گردآوری شده است.ضروری است که این مجموعه‌ها باید به شکلی منطقی در دیگر نقاط جهان اعلام موجودیت کنند. ما باید به این موضوع اهمیت بدهیم. این حق ماست که آثارمان در دیگر کشورهای جهان به نمایش در بیاید. اما بر اساس یک ضابطه و مقرارت. ما باید اطمینان داشته باشیم که آثارمان به کجا می‌رود. چه کسانی آن را تحویل می‌گیرند. آیا همان را که داده‌ایم تحویل گرفته‌ایم. متأسفانه ما در سیستم تشخیص اصالت اثر هنری به شکل قرون وسطایی عمل می‌کنیم. در حالی که کارشناسان خبره‌ای هستند که با ابزار‌های متنوعی کار کارشناسی اصالت اثر را به عهده دارند. این اتفاق باید در ایران هم شکل بگیرد. ما به ابزارهای جدید که با مکانیسم علمی اصالت را می‌سنجد نیاز داریم تا وقتی اثری از این مملکت خارج شد با مراجعه به روش‌های علمی بررسی شود و به کشور باز گردد. تا زمانی که ما این دانش را نداشته باشیم تردید در ذهن ما کمین کرده است.ما رفتارهای غیرمسئولانه و سودجویانه بسیار دیده‌ایم. اما این قضیه باید در قالب اهداف عالی تری دیده شود. اگر بسیاری از مردم و هنرمندان در خروج آثار از ایران یا برگزاری برخی نمایشگاه‌ها تردید دارند به‌دلیل آن بوده که بسیاری از امور اجرایی دور از دیدگاه هنرمندان شکل گرفته است. متأسفانه پنهان کاری‌های سودجویانه برخی از مافیاهای قدرت و از سویی پنهان کاری‌های مدیران اجرایی به زیان آثار موجود در موزه‌ها بوده و سرنوشت بدی را برای آنها رقم زده است.»
کلهرنیا معتقد است که نمایش این آثار جدای از اینکه زمینه‌های منطقی پرسشگری را در مردم نسبت به آثار هنری ایجاد می‌کند، ما را نسبت به بسیاری از ضعف‌ها و کاستی‌های خودمان آگاه می‌کند. از این منظر باید به وجوه مثبت این نمایشگاه‌ها فکر کرد.«این اتفاق مبارک در مرحله بعد به نظر باید سؤال‌ها و مطالبات دیگری را برای ما ایجاد کند و ما نباید به همین سادگی از کنار نمایش این آثار در کشور ایران بگذریم.نخستین سؤالی که در پی این نمایش برای من به وجود آمد این بود که چرا  طی این سال‌ها و در دوران گذشته این اتفاق رخ نداده است؟ چه اقداماتی باید انجام بدهیم تا این اتفاق‌ها رخ بدهد تا مردم در یک تجربه دائمی این وضعیت را پشت سر بگذارند و با زندگی خود همراه کنند؟ وقتی شما گنجینه موزه لوور را به نمایش درآوردید پروژه بعدی شما چیست؟ در واقع من فکر می‌کنم که کار موزه ملی بعد از این سخت‌تر شده است اگر ما مردمانی داشته باشیم که پیگیر این مطالبات باشند.»
علی فرامرزی هنرمند نقاش و منتقد هنرهای تجسمی نیز برگزاری این نمایشگاه را برگ برنده‌ای در دیپلماسی فرهنگی ایران می‌داند. «حرکت اخیردولت فرانسه و آوردن بخشی از داشته‌های موزه لوور به تهران و استقبال خوبی که  از طرف مردم صورت گرفته است دلیل واضحی است برنیاز و اهمیت دیپلماسی فرهنگی. کشور فرانسه به‌دلیل سابقه فرهنگی وهنری طولانی و نوع نگاه و ذهنیت ایرانی ها نسبت به آن ملت، از موقعیت خاصی در ایران برخوردار است. با این حال از اهمیتی که این کشور برای این سپهر تأثیرگذاری قائل است نمی‌توان غافل شد. فرانسه به‌ لحاظ بهره‌جویی از هنرو فرهنگ درجهت نفوذ دربین دیگرملت‌ها از رتبه اول دیپلماسی فرهنگی درجهان برخوردار است و زودتر از دیگر کشورها از قدرت این نوع از دیپلماسی درکشورخودمان ایران بهره جسته است.»