روایت‌هایی از پشت‌پرده‌ نوسانات اخیر دلار



احسان بداغی
«ناجا و دستگاه‌های امنیتی باید پاسخگو باشند، چون التهاب‌های اخیر هیچ دلیل اقتصادی ندارد»؛ این اظهار نظر روز دوشنبه کرباسیان، وزیر اقتصاد درباره تلاطم بازار ارز بود. در شرایطی که مخالفان دولت این اتفاقات را به شکست «دولت برجام و تلگرام» تعبیر می‌کنند، ارزیابی وزیر اقتصاد چقدر می‌تواند منطقی باشد؟ این سؤالی است که با غلامعلی جعفرزاده، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مطرح کردیم. او در این رابطه به «ایران» گفت  سابقه مخالفان دولت نشان می‌دهد که نقش داشتن آنها در تلاطم‌های اخیر نمی‌تواند تعجب برانگیز و بعید باشد. او در عین حال باز هم دولت را پاسخگوی اصلی این وضعیت می‌داند.


 وزیر اقتصاد درباره تلاطم‌های بازار ارز در روزهای اخیر گفته بود که این اتفاقات الزاماً اقتصادی نیست و ریشه‌های سیاسی هم دارد. به نظر شما به عنوان یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس این ارزیابی چقدر می‌تواند دارای صحت باشد؟
من در این بحث چند موضوع را باید مطرح کنم. اول اینکه هر نوع زمینه و پشت پرده‌ای که برای این تحولات منفی اقتصادی در نظر بگیریم باز هم در نهایت اگر یک مرجع پاسخگویی داشته باشد آن مرجع دولت است و باید توضیح و پاسخ بدهد که چرا این اتفاق افتاده است. من واقعاً دوست داشتم آقای کرباسیان که این حرف را زده‌، یک آدرس هم می‌داد که ما الان بتوانیم مستندتر درباره اظهار نظر ایشان صحبت کنیم. نکته دوم اینکه به هر حال همه پدیده‌ها در اجتماعات انسانی چند عاملی هستند و هیچ پدیده یا تحولی را نمی‌توان سراغ داشت که یک عامل واحد زمینه ایجاد آن باشد. برای بحث تلاطم‌های ارزی اخیر هم می‌توان این موضوع را گفت که حتماً هم مسائل سیاسی دخیل بوده، هم برخی درصدد به هم زدن بازار ارز و ثبات کشور بودند، هم سوء مدیریت‌های داخلی تأثیر گذاشته و هم مجموعه شرایطی که از قبل در کشور وجود داشت. بنابراین چیز عجیبی نیست که این موضوع پشت پرده سیاسی هم داشته باشد. اما مسأله سوم این است که فردی مانند من نمی‌تواند سند بدهد که آیا قطعاً چنین پشت پرده‌ای وجود داشته یا نه؟ به این معنا که عده‌ای بخواهند در رقابت‌های سیاسی داخلی برای زمین زدن دولت بازار ارز را به هم بریزند. اما در کنار این یکسری چیزها هم وجود دارد که آدم را به شک می‌اندازد. مهم‌ترین آن هلهله و پایکوبی است که جریان مخالف دولت از این اتفاقات به راه انداخته‌اند.
خب این را همین جریان می‌تواند بگوید که در دوران تلاطم ارزی در دولت احمدی‌نژاد هم مخالفانش همین کار را کردند. اینها با هم چه فرقی دارند؟
انصافاً اظهار نظرهای آن موقع هر چه بود ابراز خوشحالی نبود. اعتراض بود و انتقاد، اعتراض شدید هم بود اما کسی بابت آن افزایش 300 درصدی قیمت دلار خوشحالی سیاسی نکرد. اما الان می‌بینیم که دارند ابراز خوشحالی می‌کنند. این طور بیان می‌کنند که دیدید دولت روحانی به گل نشست و شعارهای انتخاباتی‌اش نقش بر آب شد این نوع رفتار البته شبیه خوشحالی همین آقایان و جریان از روی کار آمدن ترامپ و شعار پاره کردن برجام بود. مگر همینها نبودند که می‌گفتند ترامپ اگر یک کار عاقلانه بکند، پاره کردن برجام است؟ مگر همین‌ها نبودند که انواع و اقسام سیگنال‌های منفی را در مقابل جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی به دنیا ارسال کردند؟ بنابراین با آن سابقه قطعاً می‌توان شک کرد که پشت پرده‌هایی وجود دارد، هر چند من شخصاً الان سندی در این زمینه ندارم اما اگر فردا ثابت شود که دست مخالفان دولت هم در کار بوده تعجب نمی‌کنم. در این کشور به جایی داریم می‌رویم که دیگر گویا منافع ملی چندان مطرح نیست. یعنی یک اتفاقی برای این دولت می‌افتد که حالا یا مقصر است، یا نیست، یا سهل‌انگاری کرده یا نکرده، جریان رقیب به جای اینکه در وهله اول توجه‌اش به منافع ملی باشد به دنبال استفاده سیاسی از این فرصت و زمین زدن و زیر سؤال بردن دولت است. من نمی‌گویم کسی نباید از دولت مچ‌گیری کند اما در جایی که داریم به سمت یک بحران ملی می‌رویم جای مچ‌گیری نیست، اینجا جای همکاری برای برون رفت از بحران است و بعد از بحران می‌شود هزار و یک نقد به دولت انجام داد و استیضاح به راه انداخت و سیاست‌های دولت را زیر سؤال برد. همین جریانی که در دل این تلاطم ارزی که داشت تمام کشور را به هم می‌ریخت دنبال رسوا کردن دولت بود، یک سال و نیم پیش سر موضوع پلاسکو اسم کسانی که نقدهایی به مدیریت شهرداری وارد می‌کردند را گذاشته بود کاسب بحران. شما تیتر اول روزنامه‌های اینها را ببینید. ما همه سوار یک کشتی هستیم. من می‌گویم خوشحالی اینها چه معنی دارد؟ مگر آقای روحانی رئیس جمهوری یک جای دیگر است؟ خود احمدی‌نژاد مگر رئیس جمهوری کشور دیگری بود؟
ارزیابی شما از اینکه جریان منتقدان سیاسی تمام تقصیر را متوجه دولت می‌دانند چیست؟ چقدر این نقد آنها درست است و احتمالاً از رفتن در این مسیر دنبال چه هدفی هستند؟
من معتقدم که دولت صف اول پاسخگویی در این زمینه باید باشد، حتی اگر مقصر اصلی نباشد. اما اینکه تمام تقصیر را گردن دولت بیاندازیم چیز دیگری است. من معتقدم دولت نباید می‌گذاشت کار به اینجا بکشد و می‌توانست جلوی آن را بگیرد.
به نظر شما می‌توانست؟
به نظر من می‌شد به شرطی که از قبل به فکرش می‌بودند. این بحث نرخ ارز تمام زحمات دولت در این قریب به 5 سال را به هم ریخت. حرف من این نیست که دولت و صرفاً دولت تقصیری در ماجرا دارد. اولین تقصیر دولت این است که نیامد قبل از این توضیح دهد که شرایط چگونه است و چه کسانی چه کارهایی می‌کنند. من شخصاً توقع داشته و دارم که مقامات دولت صریح‌تر و بی‌پرده‌تر با مردم سخن بگویند و گزارش بدهند. یک شائبه وجود دارد که برخی دنبال کودتای اقتصادی علیه دولت هستند و می‌خواهند زمین بازی را به این سمت ببرند. قدرت دولت تا اینجا در تک نرخی کردن تورم بوده و می‌خواهند این را بی اثر کنند. دولت اگر فکر می‌کند این شائبه واقعیت دارد و اگر می‌خواهد جلوی آن را بگیرد، اولین قدمی که باید بردارد این است که بی‌پرده درباره آن سخن بگوید.
چقدر خود شما معتقدید این شائبه واقعیت داشته باشد؟
من در شیطنت‌های طرف مقابل شکی ندارم. وقتی اینها می‌روند و ترامپ را تشویق می‌کنند که بیا برجام را پاره کن و می‌خواهند چهره‌ای غیر قابل مذاکره و غیر قابل گفت‌وگو از ایران مخابره کنند، احتمالش وجود دارد که این طرف ورود کرده باشند. مگر در اتفاقات دی‌ماه همین جریان  در گام اول فعال نشد؟ اینجا هم بعید نیست چنین شود ولی اگر هم این گونه باشد نباید شک کنند که مثل همان اتفاقات دی‌ماه، زمام امور خیلی زود از دستشان در می‌رود و کیان کشور به خطر خواهد افتاد. با این تفسیر باز هم تأکید می‌کنم من نمی‌خواهم بگویم قطعاً و یقیناً این جریان در تلاطم اخیر نقش داشته اما این را می‌توانم به جرأت بگویم که سابقه مخالفان دولت نشان داده، می‌شود به آنها شک کرد که در این ماجرا هم نقشی داشته‌اند. مشخص شدن این موضوع هم مستلزم این است که شخص رئیس جمهوری و نهادهای مسئول در دولت به صورت واضح در این رابطه با مردم صحبت کنند.

تحلیل روز
احتکار ارز

مسعود شفیعی
عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه
برای داشتن یک اقتصاد سالم و پویا باید از مؤلفه‌های اقتصادی به درستی و در جای خود استفاده کنیم. اینکه برخی از ارز- که یک واسطه مبادلات تجاری است- به عنوان یک کالای سرمایه‌ای بهره‌برداری می‌کنند، نشانگر وجود اشکال در فضای اقتصادی کشور است.
در عین حال اینکه افرادی ذخیره کردن پول خارجی را به عنوان سرمایه‌گذاری بدانند، می‌تواند به نوعی بازتاب دهنده یک مشکل فرهنگی و اخلاقی در جامعه نیز باشد. شاید هموطنان عزیز به این مهم توجه نداشته باشند که با خرید و ذخیره‌سازی ارز در هنگامی که نیازی به آن برای تجارت خارجی ندارند، در واقع تقاضای غیر واقعی وارد بازار مبادلات ارز می‌کنند که نتیجه آن بالا رفتن قیمت برای خریداران واقعی و نهایتاً بالا رفتن هزینه تمام شده برای بخش زیادی از کالاها یا خدمات مورد نیاز جامعه است.
در واقع ما با هجوم به صرافی‌ها به امید سود بردن از فروش ارز طی روزها یا ماه‌های آتی، ناخودآگاه بالارفتن قیمت‌ها در عرصه‌های دیگر و متضرر شدن خود و دیگران را رقم می‌زنیم.
از سوی دیگر سود بردن در فضای اقتصادی زمانی ارزشمند است که منجر به خلق ثروت یا ارزش افزوده در جامعه شود، حال آنکه ذخیره سازی یک پول خارجی نه تنها یک فعالیت مولد اقتصادی محسوب نمی‌شود بلکه عملاً باعث محدود کردن دسترسی افراد نیازمند واقعی به آن و بالا رفتن غیرواقعی قیمت ارز و ایجاد تورم در بخش‌های دیگر اقتصادی است.
لذا همان طور که خرید مایحتاج ضروری مردم همچون گندم، برنج ...و ذخیره‌سازی آن به امید گران‌تَر فروختن، احتکار و یک فعل غیراخلاقی است، خرید ارز بدون نیاز واقعی به آن، قطعاً یکی از مصادیق احتکار است. هجوم بردن به صرافی‌ها نیز به همین میزان و چه بسا بیش از آن آثار و تبعات مخرب اقتصادی برای جامعه دارد که قطعاً هیچگاه هموطنان شریف ایرانی راضی به آن نیستند.

دلایل افزایش قیمت ارز از زبان نمایندگان بخش خصوصی کشور
 پشت پرده‌های بازار بی سامان دلار

تاریخ باز هم تکرار شد. 5 سال پیش و در اوج بحران ارزی دولت قبل، شاهد صف‌های طولانی از سوی مردم بودیم که برای خرید ارز حاضر بودند ساعت‌ها بایستند. این روزها هم اخبار افزایش قیمت ارز نقل هر محفلی است و باز هم شاهد تشکیل صف هستیم. بانک مرکزی از افزایش عرضه ارز در بازار خبر می‌دهد و البته صرافی‌ها از محدود بودن و تمام شدن ارزشان می گویند،اما علت اصلی جهش قیمت ارز چیست که هر چند وقت یک بار در بازار کشورمان خودنمایی می‌کند. فعالان بخش خصوصی در این باره تحلیل‌های متفاوتی دارند؛ از کافی نبودن ارز حاصل از فروش نفت برای پاسخ دادن به تقاضای بازار تا فعالیت‌های مافیایی و دلالی و همچنین تلاش‌ها برای زمینگیر کردن دولت در زمره این تحلیل‌ها قرار دارند،البته کارشناسان معتقدند فارغ از نوسان کنونی، دولت با برنامه‌ریزی باید به سمت واقعی شدن قیمت ارز می‌رفت و هر ساله مطابق با افزایش نرخ تورم، از ثابت نگه داشتن قیمت ارز خودداری می‌کرد. در ادامه دیدگاه‌های اعضای اتاق بازرگانی در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران می‌آید.


یک نفرکنترل‌کننده قیمت ارز شده است

سید رضی حاجی آقامیری
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
اینکه برخی‌می‌گویند دولت با برنامه‌ریزی قیمت ارز را افزایش داده است یا حتی ناخواسته چنین اتفاقی افتاده را نمی‌توانم تأیید یا رد کنم اما آنچه به من ثابت شده این است که حداقل دولت در مقطع فعلی نتوانست قیمت ارز را کنترل کند و جهش نرخ ارز ادامه دارد و این گمانه وجود دارد که در روزهای آتی قیمت ارز افزایش بیشتری را تجربه کند.اعضای اتاق بازرگانی نسبت به اتفاقی که این روزها رخ داده است، چندی پیش به دولت تذکر دادند و این اخطار مربوط به این دولت یا دولت قبل نیست.سال‌ها است که از مسئولان دولتی خواستیم که نرخ ارز را واقعی کنند ولی برخی از آنها معتقد بودند و هستند که با واقعی شدن قیمت ارز، ارزش پول ملی کشور کاهش پیدا می‌کند و این به ضرر کشور است. بدین جهت به تذکرات بخش خصوصی توجه نکردند و در مقطع فعلی گرفتار صعود قیمت‌ها هستیم.
باید این را پذیرفت با ارزی که از درآمد‌های نفتی حاصل می‌شود کنترل قیمت ارز در بازار امکانپذیر نیست و مدام احتمال عدم موفقیت در چنین شرایطی وجود دارد. دلایل متعدد دیگری هم در افزایش قیمت ارز اثر‌گذار است که به شرح ذیل می‌آید:
1-کاهش نرخ بهره بانکی یکی از عوامل افزایش قیمت ارز است.وقتی بانک مرکزی تصمیم گرفت نرخ سود بانکی را کاهش دهد مردم برای آنکه بتوانند از نقدینگی خود درآمدی داشته باشند سراغ بازار ارز رفتند.این تقاضا منجربه افزایش قیمت ارز شد.
2-نقدینگی‌های سرگردان مردم به سمت ارز رفت.وقتی اطمینان برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد نقدینگی‌های سرگردان همواره به سمت ارز و طلا رفته است.
3-نامناسب بودن روابط بین‌الملل هم بر بازار ارز اثر گذاشته است.مصاحبه و گفت‌و‌گوها مبنی بر اینکه فضای سیاسی ایران در سایر کشورها مطلوب نیست مردم را نگران کرده است.
4-رکود عامل دیگری است که بر قیمت ارز تأثیر خود را گذاشت.
5-جلوگیری از واردات هم موضوع اثرگذار بعدی است.
6-حضور یک متقاضی ارز هم باعث افزایش قیمت ارز شده است.برخی‌ها می‌گویند یک نفر که قدرت زیادی دارد با هدف ضربه زدن به دولت هر روز حجم قابل توجهی ارز خریداری می‌کند.صف‌هایی که مردم این روزها برای خرید ارز تشکیل می‌دهند به هیچ عنوان اعداد بزرگی را در برنمی‌گیرد اما باید مشخص شود یک فرد چگونه می‌تواند حجم بالای ارز خریداری کند و باعث تنش در بازار شود.
به هر ترتیب باید پذیرفت که اگر دولت با برنامه قیمت ارز را کنترل می‌کرد و به فکر کاهش ارزش ریال نبود(این تفکر به جهت علمی و عملی هم اشتباه بود)اکنون در چنین شرایطی گرفتار نشده بودیم.
جهش قیمت ارز و قیمت‌های فعلی به نفع صادرکننده و حتی تولید‌کننده‌ای که خواهان واقعی شدن قیمت ارز بودند، نیست.این امر در نهایت منجر به بی‌ثباتی اقتصاد و فرار سرمایه خواهد شد.

این نرخ برای صادرکنندگان هم خوشایند نیست

مسعود گل شیرازی
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
چند سالی است صادرکنندگان از دولت می‌خواهند قیمت ارز واقعی شود تا بواسطه آن بتوانند حجم کالاهای صادراتی خود را افزایش دهند و در عین حال فعالیت آنها سودده شود.حال قیمت 6هزار تومانی ارز (تنظیم گزارش ظهر دوشنبه) به جهت آنکه یکباره گران شده است برای آنها هیچ نفعی ندارد و در حقیقت قیمت جدید ارز باعث بی‌انضباطی بازار شده است و در نهایت برای اقتصاد ایران مطلوب نیست.اثر سوء دیگری که جهش قیمت ارز برای کشور دارد، کاهش سرمایه‌گذاری است.سرمایه‌گذار وقتی ببیند قیمت‌ها ثبات ندارد برای سرمایه‌گذاری وارد ایران نمی‌شود و این در شرایطی است که ما به سرمایه‌های داخلی و خارجی با هدف توسعه و اشتغال کشور نیاز داریم.
هدف اصلی دولت هم خروج از رکودی است که طی 70 سال اخیر در کشور بی‌سابقه بوده است.دولت قیمت ارز را محرکی برای توسعه کشور تعریف کرده است.با نوسان پیش آمده در قیمت ارز به نظر می‌رسد که دولت نتوانسته برنامه‌های خود را به صورت کامل اجرا کند و اکنون دچار چنین تنشی شده‌ایم.
در حال حاضر صادرکنندگان با کمبود مواد اولیه روبه‌رو شدند و از آنجا که بازار ملتهب است نمی‌توانند مواد اولیه خود را خریداری کنند. همه می‌خواهند از افزایش قیمت ارز منتفع شوند و کسب درآمد کنند.لذا افزایش صورت گرفته به نفع صادرکنندگان نیست و برای آنها نرخ فعلی ارز خوشایند نیست. متأسفانه ارز در کشور با کمبود مواجه شده است چرا که برخی از فعالان اقتصادی و مردم در صف خرید ارز هستند.برخی‌ها می‌گویند قیمت ارز تا 7 هزار تومان هم واقعی است و حال باید دید که دولت چگونه و در چه سطحی می‌خواهد قیمت ارز را حفظ کند.به هرترتیب افزایش قیمت ارز به جذب سرمایه‌گذار آسیب جدی می‌زند و دولت باید برای برون رفت از شرایط موجود فکری کند.

از این وضعیت همه ضرر می‌کنیم

محمد رضا زهره‌وندی
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
بیشترین نوسان قیمت ارز که کشور با آن مواجه شد، زمان جنگ بود.در آن زمان مردم با جهش قیمت ارز مواجه شدند اما دولت وقت تدبیری اندیشید تا قیمت‌ها مهار شود و البته در این میان مردم هم همکاری کردند.در مقطع حاضر تکانه‌های قیمت ارز به نفع تولید‌کننده و صادر‌کننده کشور نیست.هیچ فعال اقتصادی واقعی شدن ارز به چنین شکلی را نمی‌خواست.ما خواهان واقعی شدن قیمت ارز با برنامه‌ریزی صحیح و دقیق بودیم نه آنکه هر روز و هر ساعت قیمت‌های جدید را به نظاره بنشینیم.آن هم در شرایطی که تولید در ایران به شکل گلخانه‌ای و محصولات ما رقابت پذیر نیست. واقعی شدن قیمت ارز موضوع خوبی است و کشور باید به آن سمت حرکت می‌کرد اما هیچ کارشناسی شرایط فعلی را قابل قبول نمی‌داند و اکنون بالا رفتن قیمت ارز به ضرر تولید‌کننده هم شده است چرا که نمی‌تواند مواد اولیه مورد نیاز خود را خریداری کند.آنها با قیمت‌های گذشته محصولات خود را فروختند و اکنون با قیمت‌های بسیار بالاتری باید مواد اولیه مورد نیاز خود را خریداری کنند، بدین جهت فضای موجود باعث آسیب جدی آنها می‌شود.
واقعی شدن قیمت ارز نیازمند برنامه‌ریزی، مدیریت و آینده‌نگری است. اکنون هیچ‌کدام از موارد عنوان شده در بازار دیده نمی‌شود.اکنون تولید‌کنندگان برای سال 97 می‌گویند امسال به فکر سود نیستیم، اگر بتوانیم در سال‌جاری موجودی فعلی خود را حفظ کنیم، هنر کرده‌ایم.جالب آنکه در مورد قیمت ارز از برخی از مسئولان دولتی سؤال پرسیدیم و آنها اظهار داشتند بازار بسیار پیچیده است و معلوم نیست که چگونه جهش قیمت ارز رخ می‌دهد.
معتقدم دولت با شفافیت با مردم صحبت کند.اگر ارز ندارد، بگوید ارز نداریم.مردم در کنار دولت قرار می‌گیرند و دیگر شاهد صف جلوی صرافی‌ها نیستیم اما اگر دارد بگوید که همه تکلیف خود را بدانند.

افزایش قیمت ارز مافیایی است

حسین راغفر
 اقتصاددان و استاد دانشگاه
افزایش قیمت ارز به عوامل مختلفی بستگی دارد که عامل عمده فضای مافیایی کشور و گروه‌های رانتی هستند که تبدیل به بازیگر عمده بازار ارز شده‌اند و از هر بهانه‌ای مانند خروج امریکا از برجام و اتفاقات شب عید برای غارتگری استفاده می‌کنند.
این شرایط باعث تزریق احساس نگرانی و اضطراب به جامعه می‌شود و افراد برای حفظ ارزش دارایی‌های خود اقدام به تبدیل دارایی‌های ریالی به دلاری می‌کنند که برآیند آن در افزایش تقاضای ارز و افزایش بی‌رویه قیمت آن نمایان است.
 این فضا خود ملتهب‌کننده اتفاقاتی است که در شرایط کنونی ماهیت سیاسی پیدا کرده و افرادی که سعی می‌کنند از این رهگذر با دامن زدن به فضای بی‌اعتمادی، سود‌های هنگفتی را به بهای تحمیل هزینه به بخش‌های مختلف اقتصاد مانند تولید، بودجه خانوار‌ها و گسترش اضطراب‌های اجتماعی و سیاسی به دست آورند.نااطمینانی‌هایی که در این حوز‌ها تشکیل شده، سبب بروز مشکلات جدی بویژه برای طبقه فرودست و محروم جامعه از طریق هزینه‌های بالای زندگی و تأمین حداقل‌های زندگی شده است.
بنابراین جامعه در التهاب واکنش‌های سیاسی خواهد بود. البته عده‌ای در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کنند تا شعله این التهابات را زیاد کنند که تأکیدی است بر ماهیت سیاسی موضوع و اینکه ما وارد دور بسته‌تر می‌شویم که از سویی افزایش قیمت‌ها باعث تشدید التهابات سیاسی شده و از سویی خود این التهابات سیاسی باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود و آسیب‌های جدی و پرهزینه دربخش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به بار خواهد آورد.
 البته نباید فراموش کرد که این موضوع تنها به دولت مربوط نیست وبخش‌های مختلفی خارج از نهاد دولت، منابع بزرگ ریالی خود را وارد بازار ارز می‌کنند تا از طریق افزایش قیمت وایجاد التهاب به اهداف اقتصادی وحتی تضعیف موقعیت دولت دست یابند، ازهمین روی نباید تمامی مشکلات را به پای دولت نوشت./ ایلنا