آقاي روحاني!دست‌ها را«رو كنيد»

آرمان- محمد سلیمی: هیچ کس منکر پیچیدگی‌های اقتصاد یک کشور نیست؛ به خصوص کشوری با جغرافیا و دامنه وسیع تاثیرگذاری سیاسی در منطقه و حتی در بخش مهمی مانند نفت در جهان. هیچ کس منکر پیچیدگی‌های چنین اقتصادی نیست و به موازات آن کسی هم به دلایل بسیار نمی‌تواند منکر تاثیرپذیری چنین اقتصادی از مولفه‌های جهانی باشد. اگر فشار اقتصادی به‌جا مانده از تصمیم‌های شتابزده و غیراصولی دولت‌های نهم و دهم کنار گذاشته شود این روزها در جهان جنگ تعرفه‌ای شدیدی که بین آمریکا و چین درگرفته بر اقتصاد کشورهای دیگر تاثیرگذاشته اشت. اما بازار ارز و طلا در ایران علاوه بر پارامترها و متغیرهای جهانی و منطقه‌ای عوامل پنهانی هم دارد. یک ارزیابی سریع و گذرا هم می‌تواند به هر ناظری نشان دهد که توان و انگیزه عوامل پنهان برای سد کردن حرکت رو به جلوی دولت حسن روحانی در اقتصاد تا چه اندازه قدرتمند و موثر است. وقتی قیمت ارز و طلا لحظه‌ای تغییر می‌کند، آن هم در حالی که اتفاق خارج از چهارچوب در اقتصاد کشور ایجاد نشده، برکسی پوشیده نیست که کسانی در تاریکی و گوشه‌های پیدا و ناپیدای اقتصاد و سیاست ایستاده‌اند و با تمام توان به مقابله آمده‌اند. علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در واکنش به نوسانات قیمت ارز در توییتر خود نوشت: «افزایش قیمت ارز هیچ منطق اقتصادی ندارد و به سرعت کاهش می‌یابد. در شرایطی که دنیا در حال بازی روانی با ایران است، مخالفان دولت نیز به دنبال ضعیف نشان دادن دولت هستند».
از موسسات غیرمجاز تا سفته بازی
آقای روحانی تاکنون چند بار به تاکید و ابرام از مشکل مردم به‌خاطر زیاده‌خواهی برخی افراد و جریان‌ها در موسسات مالی غیرمجاز سخن گفته است. دولت پرداخت پولی را به عهده گرفت که در اختیار عده‌ای سودجو قرار داشت و اکنون همان سرمایه و پول مردم که در دست عده‌ای باقی مانده به ابزاری برای سفته‌بازی و اخلال در بازار ارز و طلا تبدیل شده است. این حجم سنگین نقدینگی چنان است که می‌تواند در هر بخش اقتصادی موج ایجاد کند تا کسانی را لحظه‌ای بالاتر ببرد. این افراد گمان می‌کنند که همیشه با موج بالا می‌روند، حال آنکه وقتی موج می‌گذرد، پایین می‌آیند. چنان که عصر دیروز رئیس بانک مرکزی از متعادل شدن قیمت ارز در روزهای آینده خبر داد و علاوه برآن برخلاف روند رو به‌رشد قیمت ارز در صبح دوشنبه، نرخ دلار در شب گذشته به سراشیبی رسید و تا ۵۷۴۰ تومان پایین آمد. صعود و سقوط 300 تومانی در چند ساعت فاش کننده ماهیت موج است.
بحران در سکوت؟


داستان چیست؟ افزایش قیمت ارز و طلا وضعیت روانی سنگینی ایجاد کرد و مردم را به سوی خرید غیر واقعی ارزهای خارجی و طلا ترغیب کرد و در عین حال دلار کافی هم برای خرید وجود ندارد. جو روانی عده‌ای را برای تبدیل ریال به دلار سرگردان کرده و کسانی که در پشت پرده ایستاده‌اند، مشعوف از وضع پیش آمده با دلار بازی می‌کنند و از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند تا هم در مخالفت با دولت، حرکت اصولی برنامه‌های اقتصادی دولت را از مسیر خارج کنند و هم جو روانی و افکار عمومی مردم را بر علیه دولت در دست بگیرند. تنها می‌توان به این نکته اشاره کرد که اگر در سال‌های 90 و 91 قیمت دلار در مدت کوتاهی سیصد درصد بالا می‌رود به‌خاطر تورم لجام گسیخته آن سال‌هاست و امروز به‌رغم همه تلاش‌های مخالفان دولت قیمت آن روی 30 درصد نوسان می‌کند. این اختلاف به‌خاطر کنترل تورم در سال‌های اخیر است و اگر تورم مانند سال‌های پایانی دولت دهم در حدود 35 درصد بود برنامه‌های کسانی که در سایه ایستاده‌اند قطعا تاثیر بسیار بیشتری داشت. نکته این است که مردم در این کشور زندگی می‌کنند و بی‌خبر از ماجراهایی که چند سال اخیر اتفاق افتاده نیستند؛ برجام و بدعهدی آمریکا و مشکل در نقل و انتقال پول به کشور و جنگ تعرفه‌ای و حتی سفته بازی کسانی که اکنون در پوست خود نمی‌گنجند؛ اما داستان چیست؟ وجهی از داستان به سکوت مربوط است. حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور و حتی وزرای اقتصادی کابینه باید روشن‌تر و صریح‌تر با مردم سخن بگویند و قدر مسلم این است که سخن در مجاز و کنایه نه تنها بی‌تاثیر است که همان افراد را جری‌تر خواهد کرد و جری‌تر شدن آنها چنان به مردم منتقل می‌شود که وزیر اقتصاد با نظر به تحولات بازار ارز و گرانی ناگهانی دلار واکنش نشان می‌دهد. مسعود کرباسیان در پاسخ به این پرسش که آیا مافیای دلار باعث افزایش قیمت ارز شده است، گفته‌ است: باید بخش‌هایی مثل تیپ ناجا و امنیتی جوابگو باشند چون هیچ اتفاق خاصی در اقتصاد کشور رخ نداده که با این التهاب چند روزه روبه‌رو هستیم.
داروی اشتباهی
برای غلبه بر مشکل، راه حل باید معطوف به مشکل باشد. راه حل‌های ایذایی و حاشیه‌ای کاری از پیش نمی‌برند و تنها موجب سخت‌تر شدن وضعیت می‌شود. اگر کسانی در نقاط کور سیستم دیوانسالاری و یا بروکراسی ایستاد و با سرمایه‌های ناروشن و مبهم دست به چنین کارهایی می‌زنند، موثرترین راه و چه بسا تنها راه غلبه به آنها وضوح است؛‌ اینکه بی‌پرده و بی‌تعارف درباره روشنگری شود چه کسانی هستند که در این روزگار پرآشوب و در این منطقه فرورفته در اضطراب و آتش اجازه امنیت اقتصادی به کشور و امنیت روحی و روانی به مردم نمی‌دهند؟ این کافی نیست که توسط مشاور رئیس جمهور اظهار شود: «مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل ۴ راهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و… منتهی می‌شود. مردم و دولت نه تسلیم بحران سازی اجتماعی دی ماه شدند و نه تسلیم بحران سازی اقتصادی، ارتباطی و اطلاعاتی اردیبهشت می‌شوند. ساعت پایتخت ایران هرگز به وقت شام تنظیم نخواهد شد». این گفته نشان می دهد عوامل پشت پرده‌ای و جوددارد اما باید از آقای آشنا پرسید که آیا این جمله توضیحی دقیقی درباره دلایل گرانی دلار می‌تواند باشد؟ آیا چنین جمله‌ای می‌تواند روشن کننده ابعاد ماجرایی باشد که رئیس جمهور را وامی‌دارد که بگوید: اگر نرخ ارز امروز بالاتر از هفته‌های پیش است دلایل تجاری و اقتصادی ندارد. راست این است که اینچنین گفتن، شفاف کننده وضعیت نیست. از این رو احمد زیدآبادی می‌نویسد: آقای آشنا اگر می‌خواهد با توئیت‌های خود پیامی را به جامعه منتقل کند؛ به نظرم بهتر است شفاف‌تر سخن بگوید و اگر می‌خواهد به طرفی خاص و ناشناس پیغام رمزدار بفرستد، به گمانم مناسب‌تر است که آن را از طریق وسیله‌ای غیر عمومی ارسال کند، اما اگر قصدش سر کار گذاشتن مخاطب است، همین راه را ادامه دهد. اگر این روزها از بحران اردیبهشت سخن گفته می‌شود، اگر بحران همان واژه‌ای است که می‌تواند در سطح معینی توضیح دهنده ناکارآمدی باشد، همه بخش‌های دولت باید درباره آن صراحت به خرج دهند و با شفافیت محض درباره آن سخن بگویند. کافی نخواهد بود که معاون اول دولت بگوید: نخواهیم گذاشت با شوک‌های بیرونی و فضاسازی داخلی ثبات اقتصادی کشور، این دستاورد مهم، آسیب ببیند.