گروگانگیری منافع شهروندان در جهت مصالح جناح!

صادق فرامرزی: نجفی به‌رغم تکرار چندباره مساله بیماری خود و ناتوانی‌‌‌‌اش از ادامه مدیریت شهرداری تهران نتوانست رأی مثبتی برای استعفای خود کسب کند تا مساله نگاه جناحی داشتن در امور موثر بر زندگی عمومی مردم در سیاست‌‌های «شورای شهر تهران» امتداد پیدا کند. اعضای شورای شهر تهران و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب که از همان نخستین ساعات انتشار خبر استعفای محمدعلی نجفی به طرق مختلف سعی کرده بودند با وارونه جلوه دادن علت استعفای شهردار تهران از بیماری وی به فشارهای موهوم و کاذب بیرونی، این تلقی را ایجاد کنند که باز هم پای «نگذاشتند کار کنیم» در میان است، دیروز پس از تاکید مجدد نجفی بر مساله بیماری‌‌‌‌‌اش که او را مجبور به بستری شدن و تحت مراقبت قرار گرفتن از چند هفته دیگر می‌کند، باز هم بر نظرات سابق خود پافشاری کردند تا در قدرت ماندن نجفی را تبدیل به نمادی از مقاومت در برابر عوامل بیرونی کنند. مساله اصرار موکد نجفی بر علیت داشتن بیماری و ناتوانی جسمی‌‌‌‌اش در ادامه مدیریت شهرداری تهران و انکار مجدد آن از سوی حامیان سیاسی وی ذهن‌ها را به سمت آن حکایت می‌برد که در مجلس ختم شخصی گفتند «مرحوم وصیت کرده در عزای او کسی لباس مشکی نپوشد که ناگهان یکی از حضار فریاد زد: مرحوم غلط کرده با تو؛ اون داغ بود نمی‌فهمید!» اما با تمام این اوصاف چگونه می‌شود فردی خود اقرار به ناتوانی جسمی‌‌‌‌اش برای ادامه مسؤولیتی بکند اما حضار به مثابه «کاسه داغ‌‌‌‌‌‌تر از آش» به اتفاق بگویند خیر و به او تفهیم کنند که اتفاقا نه‌تنها توانایی ادامه مسؤولیت را دارد که حتی ناتوانی جسمی‌‌‌‌اش پوششی بیش نبوده است؟
پاسخ پرسش فوق را می‌توان از لابه‌لای سخنانی که نمایندگان شورای شهر تهران بر زبان آورده‌‌اند، یافت. موضع غالب اعضای شورا در واکنش به استعفای نجفی بیش از آنکه موضعی بر مبنای مصلحت مدیریتی شهرداری باشد بر پایه منافع حزبی و جناحی اعضا بود، فی‌المثل مرتضی الویری که حتی در جلسه دیروز هم تمام تلاش خود را برای انتساب استعفای نجفی به عوامل بیرونی کرده بود با یادآوری تجربه استعفای خود از شهرداری تهران و ضرباتی که بابت آن به اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان وارد آمد، گفت: «این باعث لطمه به شهر و اصلاح‌طلب‌ها شد لذا باید دقت کنیم و براحتی فکر نکنیم که کسی بیماری دارد و مدیر دیگری می‌گذاریم». حسن رسولی، دیگر عضو شورای شهر نیز دلیل تاکید بر ادامه فعالیت نجفی به‌رغم بیماری و ناتوانی جسمانی‌‌‌‌اش را این چنین توضیح داد: «نگذارید بگویند اصلاح‌طلبان محکوم به تجربه شورای اول هستند، با قدرت به استعفا رأی منفی بدهیم. ما به مردم قول داده‌ایم غیر از مرگ از شورا خارج نشویم و شهردار هم به ما قول داد بماند». چنین مواضعی که با صراحت و در جلسه‌ای علنی بر زبان‌ها آمد اذهان را به این سمت و سو می‌برد که دیروز به‌جای جلسه بررسی استعفای یک شهردار در شورای شهر، جلسه شورای مرکزی یک حزب سیاسی تشکیل شده بود، جلسه‌ای که بیش از سنجش یک استعفا بر مبنای سبک و سنگین کردن نتایج موافقت یا مخالفت با آن بر حوزه شهر و منافع شهروندان با ترازوی منافع حزبی شرایط را در صورت در قدرت ماندن و نماندن نجفی مورد بررسی قرار داده است.
حیثیت سیاسی نجفی و بقای او در جایگاه شهردار تهران برای اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان و ابهام آینده مدیریت شهری تهرانی که قرار است شهردار داشته باشد و نداشته باشد تصویری کوچک اما واضح از نحوه تصمیم‌گیری‌‌های موجود در میان مدیریت پرزدو‌‌‌بندی را به نمایش می‌گذارد که به جای ابزارانگاری جناح در جهت منافع عمومی، منافع عمومی را به گروگان مصالح جناحی درمی‌آورد. آنچه در قالب جلسه روز گذشته شورای شهر تهران رخ داد و تلاش تمام‌قد اعضای شورا برای وارونه جلوه دادن علت استعفای نجفی، بی‌گمان این فرضیه را تقویت خواهد کرد که نگاه‌‌های حاکم بر فضای تصمیم‌گیری مدیریت شهری حتی در معضلات شهری نیز از زیر عینک جناحی می‌گذرد. تلاش برای تبدیل یک تهدید مدیریتی- ادامه شهرداری فردی که خود اقرار به ناتوانی جسمی برای انجام آن را دارد- به یک فرصت جناحی- باز کردن پای عواملی غیردخیل در استعفا برای فرار از پاسخگویی- و پس از شکست خوردن آن، تلاش برای امتداد یک تهدید مدیریتی برای ممانعت از تبدیل شدن آن به یک تهدید جناحی، خلاصه‌ای از تمام آنچه بود که در جریان استعفای محمدعلی نجفی و رای مخالف نسبت به این استعفا رخ داد. استعفای نجفی که نمادی از یک مدیریت پیرسالارانه و تکنوکراتیک بود می‌توانست امیدبخش تغییر در مسیر مدیریتی‌ای باشد که افق نگاه خود را به سمت مدیران جوان و باانگیزه تغییر دهد اما تلاش برای ماندن وی به دلایل جناحی‌ای که از سوی نمایندگان اصلاح‌طلب بیان مهر بطلانی بود بر این امیدها.
نجفی مهم‌ترین ثمره شورایی است که حتی نمی‌توان در صورت عیان شدن ناکارآمدی آن پای شورای نگهبان و نهادهای دیگر را نیز به آن باز کرد. نجفی نمادی از پایان عمر سیاسی مدیرانی است که از نسل اول مدیریت پس از انقلاب تا به حال بدون هیچ‌گونه پوست‌اندازی، جایگاه مدیریتی کشور را همواره در دست داشته‌‌اند و هیچگاه مبدع حرکت جدید و موثری نبوده‌‌‌‌اند، از جمیع این جهات حیثیت جناحی نجفی و مصلحتی که ماندن او را اقتضا می‌کرد تبدیل به مهم‌ترین علت در تصمیم اخیر شورای شهر تهران شد، تصمیمی که پذیرفت تا تهران پس از این با شهرداری اداره شود که خود نیازمند شدیدترین مراقبت‌ها و نگهداری در فضایی دور از فشارهای کاری است اما نگذاشت تا هزینه این انتخاب نابجا به اسم یک جناح سیاسی ثبت شود. اگر شورای اول به علت سیاسی‌کاری محکوم به فروپاشی از سمت دولتی همسو با خود شد شورای مستقر با «نه» غیرمنطقی خود به استعفای نجفی سعی کرد این بار هزینه فروپاشی را به روال مدیریتی موثر بر زندگی شهروندان تحمیل کند. تنفس مصنوعی‌ای که روز گذشته به کالبد مدیریت پیر و فرسوده شهری داده شد بیش از آنکه قوت حیات‌بخشی بر شهر داشته باشد یک دوپینگ سیاسی ـ جناحی برای حفظ ظاهری جناحی بود.