لزوم تعصب به اقتصاد ملی

حضرت آیت ا... خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال 1397 در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در رواق امام خمینی(ره) و صحن های اطراف حرم، با اشاره به استحکام و نشاط انقلاب در 40 سالگی و خنثی شدن نقشه شوم آمریکایی ها برای منطقه، به تبیین چرایی، الزامات و راه های تحقق شعار سال یعنی حمایت از کالای ایرانی پرداختند و با تأکید بر «قابل حل بودن همه مشکلات با نگاه به داخل» و نیز ضرورت توجه و به کارگیری هرچه بیشتر جوانان در میدان های مختلف از جمله عرصه های مدیریتی، افزودند: نسل جوان و پرافتخار این سرزمین، پرچم استقلال، عزت، عظمت و شرافت ایران را بلندتر از هر زمان دیگر به اهتزاز درخواهد آورد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی (khamenei.ir)، مشروح بیانات ایشان به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم: و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین. اللّهمّ صلّ علی ولیّک علیّ بن موسی عدد ما فی علمک صلاةً دائمةً بدوام عزّک و سلطانک، اللّهمّ سلّم علی علیّ بن موسی الرّضا عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام مجدک و عظمتک و کبریائک. اللّهمّ صلّ علی ولیّک علیّ بن محمّد الهادی النّقیّ سلاماً دائماً بدوام عزّک و سلطانک. خدای متعال را شاکرم که توفیق عنایت کرد یک بار دیگر، یک سال دیگر در کنار این بقعه مطهّر و مبارک با شما مردم عزیز و وفادار دیدار کنم و سلام مخلصانه خود را به زوّار عزیزی که از سراسر کشور در این جا اجتماع کرده اند و به مجاوران محترم این شهر مقدّس عرض کنم. حلول سال نو و عید نوروز را تبریک عرض می کنم و شهادت حضرت امام هادی (سلام اللّه علیه) را تسلیت عرض می کنم. این امام بزرگوار در مجموعه آثار و برکاتی که از ائمّه هدی (علیهم السّلام) رسیده است، این خصوصیّت را دارد که در ضمن زیارت، مهم ترین فصول مربوط به مقامات ائمّه (علیهم السّلام) را با بیان وافی و شافی، با زیباترین تعبیرات بیان کرده اند. زیارت جامعه کبیره، از این بزرگوار است؛ زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر که یکی از غُرَر(۱) تعبیرات و فرمایش های ائمّه (علیهم السّلام) است، از این بزرگوار است. امیدواریم که به برکتِ نگاهِ عطوفت آمیز این امام بزرگوار -که شهادت ایشان با روز اوّل سال و با عید نوروز همراه شده است- ملّت ایران در این سال از هدایت الهی برخوردار باشند. امروز چند مطلب را من عرض خواهم کرد به شما برادران و خواهران عزیز که حضور دارید و در واقع به همه ملّتِ بزرگِ ایران. اوّلاً یک نگاه گذرا و اجمالی به کارنامه 40 ساله جمهوری اسلامی -چه در اصول بنیانی و شعارها و ارزش ها و چه در عملکردها- خواهیم کرد؛ چون سال ۱۳۹۷ که امسال است، چهلمین سال پیروزی انقلاب است. در این چهل سال، این پرچمِ برافراشته، چشم ها را، دل ها را در مجموعه عظیمی از ملّت های منطقه به خود جلب کرده است. مایلیم یک نگاه اجمالی بکنیم، ببینیم در این چهل سال، شعارهای اصلیِ نظامِ جمهوریِ اسلامی در چه وضعیّتی است، عملکرد ما مسئولان در این مدّت چگونه است. البتّه این بحث، یک بحث طولانی و مفصّلی است که با آن طول و تفصیل، مناسب این جلسه نیست لذا بنده اکتفا می کنم به بیانی کوتاه و تقریباً بااشاره؛ بیان مفصّلِ این موضوع را محوّل می کنم به جلسه دیگری در ماه مبارک رمضان. اگر زنده بودم و ماه مبارک را درک کردم، در یکی از دیدارهای ماه مبارک رمضان، مفصّل در این زمینه ان شاءا... صحبت خواهم کرد؛ یک مطلب این است. مطلب بعدی این است که عرض کنیم در کشور ما استعدادها و ظرفیّت های بسیار گسترده ای وجود دارد که تاکنون از آن ها استفاده نشده است؛ اگر استفاده بشود، وضعیّت کشور به مراتب پیش خواهد رفت و بهتر خواهد شد. مطلب بعدی که امروز عرض می کنم، این است که موانع استفاده از این ظرفیّت ها چیست؛ یک مقداری به عیوب رفتاریِ خودمان واقف بشویم؛ ببینیم چه چیزی موجب شده است که ما نتوانیم از این ظرفیّت وسیع استفاده کنیم. مطلب بعدی، سر فصل بعدی، راجع به شعار امسال است که «حمایت از کالای ایرانی» است؛ یک توضیحی در این زمینه عرض می کنم. بعد هم یک اشاره ای به مسائل منطقه و یک اشاره ای به آینده خواهم کرد؛ این فهرست بحث های امروز است. امیدوارم برادران عزیز و خواهران عزیز که در جلسه حضور دارند، با حوصله این بحث را بشنوند و از خدای متعال درخواست می کنم که زبان بنده را گویا کند تا بتوانم آن چه مورد نظر است بیان کنم.   ملّت ایران توانسته است اصول بنیادین و شعارهای اصلی انقلاب را به همان استحکامِ اوّل، تا امروز حفظ کند در باب ارزش های اصلیِ انقلاب و شعارهای انقلاب و اصول بنیادین انقلاب، آن چه من می توانم عرض بکنم این است که انقلاب، امتحان خوبی در این زمینه پس داده است؛ یعنی ملّت ایران توانسته است اصول بنیادین و شعارهای اصلی انقلاب را به همان استحکامِ اوّل، تا امروز حفظ کند. شعارها و ارزش های اصلی این هاست: استقلال، آزادی، مردم سالاری، اعتماد به نفس ملّی و خود باوری ملّی، عدالت و برتر و بالاتر از همه این ها تحقّق و پیاده شدن احکام دین و شریعت در کشور؛ این شعارها با همان طراوتِ اوّل حفظ شده است. در طول 200 سال متمادی، حکومت های ما را یا این قدرت یا آن قدرت می آورد و می بُرد امروز کشور از استقلال برخوردار است و این خواسته عمومی این مردم در انقلاب بوده، یعنی واکنش ملّت ایران به 200 سال سلطه بیگانگان بر این کشور است. این را خوب است جوان های ما، اهل فکر و تحقیق ما، مورد توجّه قرار بدهند. تا قبل از انقلاب، حدود 200 سال قدرت های سلطه گر بر این کشور مسلّط بودند و حکومت ها زیر سایه قدرت های بیگانه حکومت می کردند. حکومت قاجار با تضمینِ دولتِ تزاریِ روسیه بر سرِ پا بود؛ یعنی در جنگ های ایران و روس، در قضیّه ترکمانچای، عبّاس میرزای قاجاری [از روس ها] قول گرفت که حکومت در خاندان قاجار باقی بماند؛ یعنی خاندان قاجار زیر پرچم و ضمانت روس ها زندگی می کردند. بعد انگلیس ها آمدند، رضاخان را سر کار آوردند؛ همان انگلیس ها محمّد رضا را سر کار آوردند؛ بعد در بیست وهشتم مرداد سال ۳۲ آمریکایی ها وارد میدان شدند و محمّد رضا را تجدید سلطنت کردند؛ یعنی در طول این سال های متمادی، حکومت های ما را یا این قدرت یا آن قدرت می آورد و می بُرد. در یک برهه ای از زمان -قرارداد ۱۹۰۷- انگلیس و روس تزاری با هم توافق کردند، کشور ایران را بین خودشان تقسیم کردند؛ یک قسمت زیر سلطه انگلیس، یک قسمت زیر سلطه روس، یک قسمت کوچک هم این وسط مستقل؛ یعنی این جور کشور در زیر سلطه بود؛ لذا خواست عمومی ملّت ایران این بود که از این حالت خارج بشود و استقلال پیدا کند. من می توانم عرض بکنم که امروز هیچ کشوری در دنیا، ملّتی به استقلال ملّت ایران ندارد؛ همه ملّت های دنیا به نحوی از انحا، نوعی ملاحظه کاری در مقابل قدرت ها دارند. آن ملّتی که آرایش تحت تأثیر هیچ کدام از قدرت ها قرار نمی گیرد، ملّت ایران است. بنابراین استقلال محفوظ ماند. افراد متعدّد در رسانه های مختلف، افکارِ گوناگونِ ضدّ حکومت را -که عقیده شان است- ابراز می کنند و کسی هم با این ها کاری ندارد آزادی؛ استقلال و آزادی در کنار هم جزو شعارهای اصلی انقلاب بوده است؛ آزادی در این کشور تأمین شده است. بله، عدّه ای بی انصافی می کنند؛ از آزادی موجود استفاده می کنند و به دروغ می گویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آن ها را بازتاب می دهند. واقع قضیّه این نیست؛ امروز در کشور ما آزادی فکر هست، آزادی بیان هست، آزادی انتخاب هست؛ هیچ کس به خاطر این که فکر و نظرش مخالف نظرِ حکومت است، مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمی گیرد. هرکس ادّعا کند که «من مورد فشار قرار گرفته ام چون عقیده ام در فلان مسئله برخلاف عقیده حکومت بوده»، هرکس این جور ادّعایی بکند، دروغ گفته؛ چنین چیزی نیست. افراد متعدّد در رسانه های مختلف، افکارِ گوناگونِ ضدّ حکومت را -که عقیده شان است- ابراز می کنند و کسی هم با این ها کاری ندارد؛ بنا هم نیست که کسی متعرّض این ها بشود. آزادی بیان هم هست؛ می توانند بگویند. چارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشوراست بله، آزادی در همه جای دنیا چارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل کردن» وجود ندارد. چارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهام گرفته از شریعت مطهّر اسلام است؛ البتّه این هست. این که کسی توقّع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد. بنابراین آزادی هست. انتخابات عمومی در کشور ما جزو کم نظیرترین انتخابات ها در تمام دنیا و در کشورهای مختلف است مردم سالاری؛ انتخابات عمومی در کشور ما جزو کم نظیرترین انتخابات ها در تمام دنیا و در کشورهای مختلف است. تقریباً همه سال ها و اخیراً هر دوسال یک بار، انتخابات انجام می گیرد. در انتخابات همه آزادند، همه شرکت می کنند، با شور و شوق هم ملّت ما شرکت می کنند. شما ملاحظه کنید در این 40 سال، دولت هایی که با انتخاب مردم سرِ کار آمدند، دارای گرایش های مختلف بودند؛ یک وقت گرایش به نوعِ سیاستی داشتند، یک وقت گرایش به ضدّ آن داشتند؛ همه این ها را مردم انتخاب کردند. مردم سالاری در کشور ما مستقر است. ما در انتخابات های خودمان نگذاشتیم یک روز تأخیر بشود، حتّی در دوران جنگ. ارزش و اصل دیگر، اعتماد به نفس ملّی و خودباوری ملّت ایران است یعنی ملّت، در مقابل دیگران احساس انفعال و سرافکندگی نداشته باشد؛ یعنی روحیه «ما می توانیم»؛ این امروز بحمدا... در کشور وجود دارد. البتّه عرض کردم، شرح این ها و آمارهای مربوط به این ها طولانی است و این ها را در جلسه دیگری عرض خواهم کرد. امروز بحمدا... ملّت ما و جوانان ما روی پای خودشان می ایستند و احساس استقلال و خودباوری می کنند. در باب عدالت کارهای بسیار زیادی انجام گرفته است، منتها با آن عدالتی که ما دنبالش هستیم و آرزوی ملّت مسلمان است فاصله دارد مسئله عدالت؛ بنده در چند هفته قبل گفتم(۲) در بحث عدالت عقبیم؛ عقیده من همین است، منتها دیگران -بدخواهان- جور دیگری استفاده کردند؛ معنای این حرف را این قرار دادند که کشور در باب عدالت، هیچ حرکتی انجام نداده است؛ این خلاف واقع است. در باب عدالت کارهای بسیار زیادی انجام گرفته، کارهای بسیار خوبی انجام گرفته است، منتها این، آن عدالتی که ما دنبالش هستیم و آرزوی ملّت مسلمان است نیست، با آن فاصله دارد؛ وَالّا اگر شما مقایسه کنید کشور ما را با دوران قبل از انقلاب یا با بسیاری از کشورهای دیگر، می بینید در این جا فاصله طبقاتی کمتر است، توانایی های قشر ضعیف بیشتر است، عمومیّت آموزش وپرورش و بهداشت و دیگر چیزها حتماً از بسیاری کشورهای دیگر بیشتر است. کاهش ضریب جینی پس از انقلاب اسلامی من یک آماری این جا نوشته ام که این را بد نیست بگویم. منشأ این آمار و کسی که این آمار را داده است، بانک جهانی است؛ یعنی آمار داخلی نیست. این جا گفته می شود که پیش از انقلاب، ضریب جینی بالای ۵۰ بود. ضریب جینی، یک محاسبه ای است که برای نشان دادن شکاف طبقاتی و فاصله فقیر و غنی در کشورها انجام می گیرد؛ هرچه عدد این ضریب بالاتر باشد، شکاف طبقاتی بیشتر است؛ هرچه کمتر باشد، شکاف طبقاتی کمتر است. قبل از انقلاب، ضریب جینی بالای ۵۰ بوده است؛ در سال ۹۴ ضریب جینی در کشور ۳۸ بوده است؛ یعنی ما این مقدار -فاصله ۵۰ و ۳۸- توانسته ایم فاصله طبقاتی را کم کنیم.[طبق] یک آمار دیگر -که این آمار هم مربوط است به بانک جهانی؛ آمار بانک جهانی است؛ جزو آمارهای بین المللی است- قشر فقیر مطلق، پیش از انقلاب ۴۶ درصد ملّت ایران بودند، یعنی تقریباً نصف ملّت ایران قبل از انقلاب جزو قشرهای فقیر مطلق بودند؛ امروز این عدد ۴۶ درصد، رسیده است به 9.5 درصد -البتّه در سال ۹۳؛ آمار بعد از آن را بنده ندارم- یعنی این مقدار، کار انجام گرفته. جمهوری اسلامی با وجود همه فشارهایی که داشته است، در تأمین عدالت کارهای بزرگی انجام داده است و پیشرفت های خوبی کرده است. البتّه تبلیغات، چیز دیگری را می گوید؛ و آن عدالتی هم که ما توقّع داریم، ما دنبالش هستیم، بیش از این هاست. بنابراین شعار عدالت هم، شعار واقعی است و شعاری است که بحمدا... در کشور، ماندگار و مستقر است. و مسئله دین و تحقّق شریعت به برکت وجود شورای نگهبان؛ که همه قدرت های مستکبر هم با شورای نگهبان مخالفند، به خاطر این که تأمین کننده انطباق قوانین و عملکردها با شرع مقدّس است؛ این مربوط به شعارها. بنابراین من می توانم به طور اجمال عرض بکنم که عملکرد 40 ساله در زمینه شعارهای اصلی انقلاب، عملکرد قابل قبول و عملکرد خوبی است. کارنامه عملکرد اجرایی مسئولان امّا در مورد کارکردهای مسئولان کشور؛ کارنامه در باب عملکرد اجرایی مسئولان. در باب امنیّت و ثبات، کارکرد، کارکرد بسیار خوبی است؛ در باب علم و فناوری، کارکردها بسیار خوب است؛ در باب زیرساخت های کشور -یعنی راه های ارتباطی، سدها، نیروگاه ها، بنادر و امثال این ها- کارکرد، بسیار کارکرد خوبی است؛ در باب صادرات غیر نفتی، در باب سرانه ناخالص ملّی، سرانه ناخالص ملّی نسبت به دوران قبل از انقلاب، تقریباً به دو برابر رسیده است، یک کارنامه مطلوبی در این زمینه ها وجود دارد؛ در باب توسعه اجتماعی همین جور؛ یعنی در عملکردها، در بخش های مختلف، آمارهای خرسندکننده ای وجود دارد. البتّه تبلیغات، غیر از این را نشان می دهد؛ در تبلیغات، دشمنان سعی می کنند مردم را از واقعیّت های مثبت دور کنند، برای این که دل های آن ها را نسبت به انقلاب اسلامی و نسبت به نظام و نسبت به اسلام چرکین کنند؛ واقعیّت این است که عرض کردیم. امکانات و ظرفیّت های استفاده نشده کشور مطلب بعدی راجع به امکانات و ظرفیّت های استفاده نشده است؛ این هم نکته بسیار مهمّی است. من می خواهم عرض بکنم آن چه شما ملاحظه می کنید -از پیشرفت ها، از امکانات، از توانایی های عمومی و ملّی- استفاده از بخشی از ظرفیّت کشور است؛ ظرفیّت کشور بیش از این هاست. اگر ما بتوانیم از همه ظرفیّت کشور با برنامه ریزیِ درست استفاده کنیم، پیشرفت کشور، رشد کشور بسیار بیشتر از امروز خواهد شد. ظرفیّت هایی که وجود دارد [این هاست]: از جوانان دانش آموخته استفاده درستی نکرده ایم؛ امروز هم متأسّفانه استفاده درستی نمی کنیم یک ظرفیّت، جوانان دانش آموخته ماست؛ این خیلی مهم است. ما ده میلیون [نفر] در کشور جوانان فارغ التّحصیل دانشگاهی داریم؛ بیش از چهار میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل داریم؛ یعنی ۲۳ برابر اوّل انقلاب. اوّل انقلاب ما ۱۷۰ یا ۱۸۰ هزار دانشجو داشتیم؛ امروز بیش از چهار میلیون دانشجو داریم؛ یعنی ۲۳ برابر آن روز دانشجو هستند؛ این یک ظرفیّت بسیار مهمّی است برای کشور. غیر از جوانان دانشجو، جوانانی که در حوزه های علمیّه مشغول تحصیل اند یا جوانانی که در میدان های عملی مشغول کار هستند تعدادشان بسیار زیاد است؛ این ها توانایی های زیادی دارند و می توانند در علم، در صنعت، در امور تجربی و در تربیت نقش آفرینی کنند. ما از این ها استفاده درستی نکرده ایم؛ امروز هم متأسّفانه استفاده درستی نمی کنیم. این که بنده اصرار دارم که جوان ها هر جایی که دستشان می رسد خودشان کار کنند، اقدام کنند، تأسیس کنند، ابتکار کنند به خاطر این است. یک برنامه ریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد برای استفاده از این مجموعه جوانی که ما در کشور داریم. این که ما گفتیم «آتش به اختیار»، فقط مخصوص کارهای فرهنگی نیست، در همه زمینه هایی که برای پیشرفت کشور مؤثّر است جوان ها می توانند نقش آفرینی کنند. این یکی از امکانات ماست. یکی از امکانات و ظرفیّت های مهم، موج جمعیّتی است یکی از امکانات و ظرفیّت های مهم، موج جمعیّتی است که بعضی‌ها مخالفند. بعضی‌ها می گویند «جمعیّت کشور چرا باید این تعداد باشد و چرا باید بیشتر بشود؟»؛ این خطا است. هشتاد میلیون جمعیّت در یک کشور، آبرو برای این کشور است؛ این کشور هشتاد میلیون [جمعیّت دارد]. این سیاست غربی‌ها -که من بعد اشاره خواهم کرد- [یعنی] سیاست تحدید نسل، امروز گریبان خود آن ها را گرفته است و دارد بیچاره‌شان می کند؛ می خواهند کشورهای اسلامی از جمعیّت های زیاد و جوان های فعّال و انسان های کارآمد برخوردار نباشند.  این که من اصرار می کنم که حتماً بایستی تکثیر نسل بشود، خانواده‌ها باید فرزنددار بشوند -فرزندهای بیشتری- برای این است که فردای این کشور به همین جوان ها احتیاج دارد و جوان و نیروی انسانی چیزی نیست که انسان بتواند از خارج وارد کند؛ بایستی خود کشور آن را تأمین بکند. این موج جمعیّتی یکی از امکانات است.وسعتِ سرزمینِ کشورِ ما و همسایگی با آب های بین‌المللیِ آزاد، از فرصت های این کشور است؛ ما از این ها به‌طورکامل استفاده نمی کنیم؛ یکی از دو حاشیه خلیج فارس متعلّق به ماست، بخش عمده‌ای از دریای عمان متعلّق به ماست. همسایگان متعدّد؛ با پانزده کشور ما همسایه هستیم و این یک امکان و یک ظرفیّت بسیار مهم برای کشور است. کشور ما از لحاظ جغرافیایی در جای حسّاسی قرار گرفته است؛ نقطه اتّصال شرق و غرب و شمال و جنوب است و این از لحاظ جغرافیایی مهم است. منابع طبیعی باارزشی در کشور ما وجود دارد که امروز بدون این که ارزش افزوده‌ای داشته باشد، به خارج فروخته می شود منابع طبیعی باارزشی در کشور ما وجود دارد که امروز بدون اینکه ارزش افزوده‌ای داشته باشد، به خارج فروخته می شود؛ یکی از آن ها نفت و گاز است. من سال گذشته در همین جلسه(۳) گفتم که ما در موجودی نفت و گاز بر روی هم، در دنیا اوّلیم؛ یعنی هیچ کشوری به‌قدر ایران عزیز ما مجموعاً نفت و گاز ندارد؛ در گاز اوّل، در نفت چهارم و در مجموع این ها -حجم مجموع نفت و گاز- اوّل در همه دنیا [هستیم]. این خیلی ظرفیّت مهمّی است؛ امکان بسیار مهمّی است؛ این که دشمن می خواهد به هر قیمتی تسلّط خود و قیمومیّت(۴) خود را بر این کشور اعمال کند، به‌خاطر همین ثروت ها است. این [نفت و گاز] یکی از منابع باارزش کشور است، [به‌علاوه ] فلزّات فراوان و باارزش، مراتع، جنگل ها و امکانات فراوان دیگر. اگر از این ظرفیّت ها استفاده بشود، اقتصاد ایران در میان بیش از دویست کشور جهان، بین دوازده کشور اوّل قرار خواهد گرفت؛ اگر با ابتکار جوان ها، با حضور جوان ها، با حضور مدیران فعّال و پُرکوشش ان‌شاءا... بشود از این امکانات استفاده کرد، اقتصاد کشور در میان دوازده اقتصاد اوّل همه دنیا قرار خواهد گرفت و از همه جهت پیشرفته خواهد شد که امروز البتّه این‌جور نیست. موانع استفاده نکردن از ظرفیت های کشور خب، ما چرا از این ظرفیّت ها استفاده نکرده‌ایم؟ علّت این که از این ظرفیّت ها استفاده نشده است، وجود موانع است؛ من چند مورد از این موانع را می شمارم. یکی از این موانع باور نداشتن بعضی از مسئولان ما به همین ظرفیّت هاست؛ یا باور ندارند یا به این ها اهمّیّت نمی دهند. وجود این‌همه جوان در کشور، یک ظرفیّت مهمّی است؛ بعضی از مسئولان ما، در طول زمان ها، به این اهمّیّتی نمی دادند؛ بعضی‌ها این را باور نداشتند، اهمّیّت نمی دادند؛ این را که «از دست این جوان ها کار برمی‌آید»، بعضی‌ها قبول نداشتند، باور نداشتند. آن روزی که صنعت هسته‌ای کشور شروع به فعّالیّت کرد و به آن اوجی که همه می‌دانید رسید، بعضی‌ها بودند -حتّی بعضی از دانشمندان ما، بعضی از نسل های قدیمی ما- که به ما می گفتند «آقا نکنید، فایده‌ای ندارد، نمی شود، نمی توانید»؛ بعضی‌ها به خود من نامه می نوشتند و می گفتند نمی توانید. چرا؟ چون آن کسانی که دست‌اندرکار بودند، همه تقریباً جوان بودند؛ اکثر آن ها در سنین حدود سی سال و کمتر از سی سال بودند؛ این ها توانستند. همان کسانی که منکر بودند، بعداً اعتراف کردند که «بله، این ها واقعاً توانستند این کار را انجام بدهند». امروز در صنایع مختلف، در نانوتکنولوژی، در صنایع گوناگون، در صنایع برتر -به قول فرنگی‌مآب‌ها «های‌تِک»- کشور، عمده جوان ها هستند؛ مشغول کارند، دارند تلاش می کنند و می توانند؛ جوان های ما قادر به خیلی از کارهای بزرگ هستند. بعضی از مسئولان ما در طول زمان، این امکان را باور نداشتند یا به آن اهمّیّت نمی دادند. مهم‌ترین چالش کشور ما یک چالش ذهنی است، یعنی همین‌‌که افکار عمومی نمی دانند چقدر ثروت در اختیار کشور هست به نظر من مهم‌ترین چالش کشور ما یک چالش ذهنی است، یعنی همین‌‌که افکار عمومی نمی دانند چقدر ثروت در اختیار کشور است؛ بعضی از مسئولان ما هم متأسّفانه نمی دانند چقدر ثروت -ثروت انسانی و ثروت طبیعی- در اختیار کشور هست؛ دشمن هم از همین دارد استفاده می‌کند. دشمن می خواهد بگوید که شما نمی توانید یا ندارید؛ بنده اصرار دارم به مردم بگویم که ما می توانیم و ما دارا هستیم و امکانات مان فراوان است.  مسئولان ما باید به قدرت جوانان و به توانایی جوانان ایمان بیاورند و اهمّیّت بدهند؛ جوانان ما هم باید از کار خسته نشوند، از ابتکار خسته نشوند، از بعضی از قدرنشناسی‌ها دلسرد نشوند.  بعضی جوان ها به ما شکایت می کنند که «ما این کار را کردیم یا می توانستیم بکنیم یا می توانیم بکنیم؛ [امّا] به ما اعتنایی نمی شود»؛ خیلی خب، دلسرد نباید بشوند؛ باید دنبال کنند کار را، ابتکار را؛ مسئول هم وظیفه دارد، خود جوان هم وظیفه دارد؛ این یکی از موانع. بعضی از افرادی که در بخش های مختلف مسئول اند، متأسّفانه دچار تنبلی و کم‌کاری بوده‌اند و هستند یک مانع دیگر کم‌کاری‌ها است. بعضی از افرادی که در بخش های مختلف مسئول اند، متأسّفانه دچار تنبلی و کم‌کاری بوده‌اند و هستند. وضع کشور اقتضا می کند کار پُرتوان و پُرتلاش را؛ مسئولان و مدیران در هرجا که هستند، بایستی تلاش را افزایش دهند. بعضی‌ از مسئولان ما در گوشه‌وکنار کشور به نسخه بیگانگان اعتماد بیشتری دارند تا به نسخه داخلی! یکی از موانعی که موجب شده ما از این ظرفیّت ها استفاده نکنیم، اعتماد کردن به نسخه بیگانگان بوده. عرض کردم؛ مردم ما در مقابل بیگانگان منفعل نیستند. بعضی‌ از مسئولان ما در گوشه‌وکنار کشور به نسخه بیگانگان اعتماد بیشتری دارند تا به نسخه داخلی! و این هم خطای بزرگی است. شما ملاحظه کنید همین سیاست جمعیّتی غربی‌ها که «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، سیاست اروپایی است، سیاست غربی است؛ خودشان هم عمل کردند و امروز دچار مشکل اند؛ دارند جایزه می دهند که خانواده‌ها فرزنددار بشوند؛ می خواهند جبران کنند عقب‌ماندگی را، فایده هم ندارد. این سیاست را، نسخه غربی را [بعضی‌ها] قبول کردند. ما چند سال قبل اصرار کردیم، گفتیم -در سخنرانی، در جلسات خصوصی با مسئولان- که موانع تولید نسل را بردارید؛ مسئولان هم قبول کردند، تصدیق کردند حرف ما را، منتها در مدیریّت های میانی متأسّفانه موانعی وجود دارد؛ آن‌چنان که باید و شاید به این نسخه اسلامی که «تَنَاکَحوا تَناسَلوا تَکثُروا فَاِنّی اُباهی بکُمُ الاُمَمَ یَومَ القِیامَة»(۵) عمل نمی کنند، [امّا] به نسخه غربی عمل می کنند! این یکی از موانع پیشرفت ماست. یکی دیگر، [عمل کردن به] سیاست های بانک جهانی، سیاست تعدیل، سیاست های مربوط به بعضی از معاهدات بین‌المللی، به قول خودشان کنوانسیون‌ها؛ این سیاست ها را عمل کردن، جزو موانع پیشرفت در کشور است. بی توجه بودن به درون زایی در اقتصاد به درون‌زاییِ در اقتصاد بی‌توجّه بودن. جزو سیاست های اقتصاد مقاومتی و خصوصیّات اقتصاد مقاومتی، درون‌زایی است؛ درون‌زایی یعنی تولید ثروت به‌وسیله فعّالیّت درونی کشور انجام بگیرد؛ چشم به بیرون نباشد، نگاهمان به بیرون نباشد. در طول سال های گذشته، در دولت های مختلف، چندبار می خواستند از بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول، وام بگیرند، بنده نگذاشتم؛ جلویش را گرفتم؛ مقدّمات را فراهم کرده بودند که این کار را انجام بدهند. این که ما از بیگانه طلب بکنیم و متعهّد در مقابل بیگانه بشویم، این خطای بزرگی است؛ باید اقتصاد درون‌زا باشد. البتّه معنای درون‌زا بودنِ اقتصاد این نیست که درهای کشور را ببندیم؛ نه، ما گفته‌ایم «درون‌زا و برون‌گرا» که حالا بعد در توضیح «حمایت از کالای ایرانی» این را عرض خواهم کرد. یکی از موانع هم عدم توجّه به سیاست درون‌زاییِ اقتصاد در کشور بوده است. یکی از موانع پیشرفت ما، قبیله‌گرایی سیاسی یا جناحی است یکی از موانع پیشرفت ما، قبیله‌گرایی سیاسی یا جناحی است؛ [یعنی] «این کار را اگر چنان چه شما بکنید خوب است، اگر جناح مقابل شما بکند بد است»؛ این اِشکال کار ما است. گرفتار جناح‌گرایی و قبیله‌گراییِ سیاسی هستیم؛ این را باید کنار بگذاریم. کار خوب را اگر کسی انجام داده است که دشمن شما هم هست، وقتی مدیریّت دست شماست، تصمیم‌گیری با شماست، آن کار خوب را باید ترویج کنید، باید دنبال بکنید؛ [این که] «چون فلانی کرده است، پس ما نمی کنیم؛ چون جناح مقابل کرده است، نمی کنیم»، این خطا است؛ این غلط است. یکی از مشکلات ما این است. یکی از مشکلات ما، عدم مبارزه جدّی با فساد است یکی از مشکلات ما، عدم مبارزه جدّی با فساد است. من این جا عرض بکنم که امروز مسئله فساد در کشور یعنی شهرتِ فساد و مُفسد در کشور، به یک مسئله خیلی رایجی درآمده؛ نه، این خبرها نیست. البتّه فساد کمش هم بد است، کمش هم مضر است؛ امّا این که بعضی تبلیغ می کنند که «حالا همه‌جا را فساد گرفته»، نخیر، به‌هیچ‌وجه این‌جوری نیست. آدم های صالح، آدم های مؤمن، آدم های درستکار، آدم های پاک‌دست در مجموعه مدیریّت‌های کشور کم نیستند، زیادند؛ اکثر آن‌ها هستند؛ حالا یک تعدادی هم البتّه فاسدند. البتّه با این فاسدها باید مبارزه جدّی کرد، باید مبارزه پیگیر کرد؛ این که ما بگوییم، یک سروصدایی راه بیفتد و بعد از چند وقتی هم خاموش بشود، این آن کاری نیست که برای کشور، در نهایت مفید باشد. پس یکی از مشکلات، عدم مبارزه جدّی با فساد است. اختیار ما نباید دست نفت نباشد، اختیار نفت باید دست ما باشد عزیزان من! یکی از مشکلات ما، متّکی بودن کشور به نفت است. این نفت، نعمت خدا است در حقّ ما، امّا این که اقتصاد ما، متّکی به نفت است، این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور ماست. باید کاری کنیم، تلاشی بکنیم که نفت را مستقلّ از اقتصاد کشور بکنیم؛ اختیار ما دست نفت نباشد، اختیار نفت دست ما باشد. اختیار ما اگر دست نفت شد -[چون] قیمت نفت را قدرت های دیگرند که معیّن می کنند، گاهی تحریم می‌کنند، گاهی می خرند، گاهی می گویند نباید از فلانی بخریم، از این کشور بخریم- این مشکلات وجود دارد. ما باید خودمان را از اقتصاد نفتی خلاص کنیم که البتّه کار بسیار دشواری هم هست؛ امّا بالاخره باید حتماً این کار در کشور انجام بگیرد. یکی از موانع مهم، عیوب اساسی در سبک زندگی ماست که مربوط به مسئولان نیست، مربوط به خود ما و شما آحاد مردم است یکی از موانع مهم، عیوب اساسی در سبک زندگی ماست؛ این دیگر مربوط به مسئولان نیست، مربوط به خود ما و شما آحاد مردم است. ما در سبک زندگی مشکلاتی داریم: یکی از مشکلات ما، مصرف‌گرایی است؛ یکی از مشکلات ما، اسراف و زیاده‌روی و زیاد خرج کردن است؛ یکی از مشکلات ما رفاه‌طلبیِ افراطی است؛ یکی از مشکلات ما اشرافی گری است. اشرافی گری متأسّفانه از طبقات بالا سرریز می شود به طبقات پایین؛ آدم متوسّط -[یعنی] از قشرهای متوسّط- هم وقتی می خواهد مهمانی بگیرد، وقتی می خواهد عروسی بگیرد، مثل اشراف عروسی می گیرد. این عیب است، این خطا است، این ضربه به کشور می‌زند. زیاد مصرف کردن، زیادی خواستن، زیادی خوردن، زیادی خرج کردن، جزو عیوب مهمّ ماست در سبک زندگی‌مان. نسبت به اقتصاد ملّیِ خودمان باید تعصّب داشته باشیم ما نسبت به اقتصاد ملّیِ خودمان باید تعصّب داشته باشیم؛ مصرف جنس خارجی یکی از عیوب مهمّ ماست؛ ما بایستی تعصّب داشته باشیم نسبت به مصرف داخلی و جنس داخلی و اقتصاد ملّی‌مان. جوان های ما تعصّب دارند نسبت به فلان تیم فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز است، یکی طرفدار تیم آبی است، [آن هم] با تعصّب؛ و حتّی [تعصّب به] تیم‌های خارجی؛ یکی طرفدار تیم رئال است، یکی طرفدار تیم [دیگر]؛(۶) این ها تعصّب نسبت به این تیم‌ها دارند؛ اگر همین مقدار و همین اندازه تعصّب را نسبت به اقتصاد ملّی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد؛ این هم یکی دیگر از موانع. خب، حالا راجع به شعار سال صحبت کنیم؛ موضوع «حمایت از کالای ایرانی»؛ این شعار امسال است. اوّلاً این را عرض بکنم؛ بعضی‌ها می گویند «شما شعار سال معیّن می کنید، فایده‌ای ندارد‌؛ عمل که نمی کنند، چرا بی خودی شعار سال معیّن می کنید؟»؛ بنده قبول ندارم این حرف را. شعار سال با دو منظور مطرح می شود: یکی جهت دادن به سیاست های اجرایی و عملکرد مسئولان دولتی و مسئولان حکومتی است، یکی توجیه افکار عمومی است؛ یعنی افکار عمومی توجّه پیدا کنند به این که چه مسئله‌ای امروز برای کشور مهم است؛ امروز برای کشور مسئله کالای ایرانی مسئله مهمّی است. دولتی‌ها هم البتّه ممکن است در سال های مختلف، بعضی‌هایشان این شعارهایی را که ما هر سال معیّن می کنیم قبول نداشته باشند، امّا آن هایی که قبول دارند تلاش می کنند، عمل می کنند، به قدر توان خودشان کار می کنند؛ البتّه اگر کار، بهتر و جامع‌تر انجام بگیرد، نتایج بیشتری به دست می‌آید. بنابراین، این‌جور نیست که این شعارها بی‌فایده باشد؛ نخیر، شعارها اتّفاقاً بافایده است. شعار امسال، هم خطاب به مسئولان است، هم خطاب به مردم است شعار امسال، هم خطاب به مسئولان است، هم خطاب به مردم است. شعار امسال [حمایت از] کالای ایرانی است. کالای ایرانی یعنی محصول نهایی کار و سرمایه و فعّالیّت اقتصادی و ذهن و ابتکار و همه‌چیز. سرمایه‌گذار با سرمایه خود، کارگر با کار خود، طرّاح با ذهن خود و با دانش خود، این ها همه تلاش می کنند و محصول [کار آن ها] می شود کالای ایرانی. بنابراین چیز باعظمتی است، چیز بسیار مهمّی است؛ این را بایستی حمایت کرد. در حمایت از این کالای ایرانی -که محصول تلاش فعّالان اقتصادی و فعّالان کارگری و سرمایه‌گذاران و برنامه‌ریزان و طرّاحان و مانند این هاست- هم مردم نقش دارند به‌عنوان تولید‌کننده کالای ایرانی، هم مردم نقش دارند به‌عنوان مصرف‌کننده کالای ایرانی؛ هم باید تولید کنند، هم باید مصرف کنند؛ هم باید در تولید تلاش کنند -که حالا عرض می کنم کارهایی را که باید انجام بگیرد- هم باید در مصرف مراقبت بکنند که کالای ایرانی مصرف کنند؛ و این هم یک وظایفی را بر عهده مردم و بر عهده مسئولان دولت قرار می‌دهد؛ مخاطب این شعار، هم مردم اند، هم مسئولانند. خب چه‌جوری حمایت بکنیم؟ این حمایت اوّلاً به‌‌صورت افزایش تولید [است] که به‌عهده مسئولان دولتی است -برنامه‌ریزی کنند- و همچنین به‌عهده خود مردم تا تولید داخلی افزایش پیدا کند. تولید داخلی بهبود کیفیّت پیدا کند. از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: رَحِمَ اللهُ امرَءً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛(۷) کار را محکم و زیبا و خوب انجام بدهند، کیفیّت کار بالا برود. حمایت، یکی انطباق با نیازها و سلیقه‌ها و مزیّت های روز است؛ این هم حمایت است؛ این‌جور نباشد که نگاه نکنید که مردم چه می خواهند. تولید کالای ایرانی به این معنا است که باید چیزی تولید بشود که مطابق با سلیقه مردم و میل مردم [باشد]، همراه با ظرافت های لازم. بازاریابی بیرون از کشور و صادرات هم یکی از انواع حمایت از کالای ایرانی است بازاریابی بیرون از کشور و صادرات هم یکی از انواع حمایت از کالای ایرانی است. بایستی ما که با پانزده کشور همسایه‌ایم -غیر از کشورهای دیگرِ دوردست که می توانند کالای ایرانی را مصرف بکنند، با پانزده کشور همسایه هستیم- از این همسایگی استفاده کنیم، کالای ایرانی را صادر کنیم؛ این، هم به‌عهده وزارت خارجه است، هم به‌عهده وزارت بازرگانی است، هم به‌عهده فعّالان اقتصادی مردمی است؛ بازاریابی کنند. یک آماری را به من دادند -چون یادداشت نکرده‌ام، این آمار درست یادم نیست، لکن آمار بسیار مهمّی بود- که اگر ما بتوانیم بیست ‌درصد از تولیدات [مورد نیاز] کشورهای همسایه خودمان را -فقط همسایه- [یعنی] بیست درصد از مجموع مصرف آن ها را متعهّد بشویم، فلان تعداد شغل [ایجاد می شود] -یک عدد خیلی بالا که من الان درست یادم نیست، نمی توانم عرض بکنم- که تأثیرش در ایجاد اشتغال در کشور و ایجاد ثروت ملّی بسیار زیاد خواهد بود؛ یکی هم این است. بعد هم ارزان تمام کردن و رقابت‌پذیر کردن. یکی از کارهای بسیار مهم در کشور این است که بتوانیم تولید داخلی را رقابت‌پذیر با جنس خارجی به وجود بیاوریم؛ در حدّ امکان ارزان‌تر از جنس خارجی بتوانیم تولید کنیم که البتّه خود این مقدّماتی دارد؛ بعضی از مقدّمات به‌عهده دولت است، بعضی هم به‌عهده خود ماست. دولتی‌ها باید به‌طورجدّی واردات را مدیریّت کنند الزاماتی هم این حمایت دارد که این الزامات اگر رعایت نشود، این حمایت انجام نمی گیرد. یکی از الزامات، مدیریّت جدّی واردات از سوی دولت است. دولتی‌ها باید به‌طورجدّی واردات را مدیریّت کنند. اجناسی که در داخل تولید می شود یا قابل تولید شدن است، باید حتماً [از] خارج [وارد] نشود. به بنده مراجعه می کنند، موارد زیادی شکایت می کنند، می گویند ما این کارخانه را ایجاد کرده‌ایم، این محصول را تولید کرده‌ایم، به‌مجرّد این که این محصول خواست بیاید بازار، یک‌وقت دیدیم درِ گمرک باز شد، از خارج، مشابه این جنس وارد شد! موجب می شود که بسیاری‌ از کارخانجات ما از این‌جهت ناکام بمانند؛ بعضی ورشکسته بشوند و مشکلات برایشان به وجود بیاید. بایستی حتماً این واردات مورد توجّه قرار بگیرد و مدیریّت بشود از سوی دولت. بعضی اوقات یک چیزهایی را وارد می کنند، ما تذکّر می دهیم به مسئولان که چرا وارد شده است؟ در جواب ما می گویند این را که ما وارد نکرده‌ایم، بخش خصوصی وارد کرده است؛ این جواب، جواب کافی نیست؛ بخش خصوصی بایستی مدیریّت بشود؛ دولت باید مدیریّت کند، مسلّط باشد بر این که چه چیزی وارد بشود و چه اندازه وارد بشود و چه چیزی وارد نشود؛ این ها را بایستی [توجّه کنند]؛ حتماً یکی از کارهای مهم همین است که بایستی انجام بگیرد. اخیراً شنیدم که وزارت اقتصاد در گمرک یک سامانه‌ای را به راه انداخته‌اند؛ نقل کرده‌اند که این سامانه بسیار مؤثّر است، بسیار مفید است برای این که جلوی قاچاق را بگیرد یکی از الزامات، مبارزه جدّی با قاچاق است که متأسّفانه در سال های گوناگون، این مبارزه جدّی به درستی انجام نگرفته است و باید انجام بگیرد. البتّه اخیراً شنیدم که وزارت اقتصاد در گمرک یک سامانه‌ای را به راه انداخته‌اند؛ نقل کرده‌اند که این سامانه بسیار مؤثّر است، بسیار مفید است برای این که جلوی قاچاق را بگیرد؛ بسیار خوب، این کار را دنبال کنند و این کار حتماً تحقّق پیدا بکند. جلوی قاچاق باید گرفته بشود و مردم هم جنس قاچاق را، جنسی را که می فهمند این جنس قاچاق است، مقیّد باشند متعصّبانه این جنس را مصرف نکنند تا قاچاقچی برایش صرفه نداشته باشد که این کار را انجام بدهد. آمارهای کارشناسان جوان ما از تأثیر مخرّب واردات بر تولید کشور، آمارهای بسیار مهمّی است. کارشناس‌های جوانی هستند که در این زمینه‌ها کار می کنند و بسیار خوب می فهمند؛ این‌ها یک آماری را آوردند به بنده دادند و نشان دادند که فلان مقدار واردات، چقدر شغل را در کشور از بین می‌برد! آن‌وقت ما از بیکاری جوان ها می نالیم؛ واردات هم همین‌طور بی خودی مثل سیل وارد کشور می شود. پس بنابراین یکی از انواع حمایت هم این است که در داخل با قاچاق و با واردات بی‌رویه مبارزه بشود. یکی از انواع حمایت هم سرمایه‌گذاری فعّالان اقتصادی در امر تولید است. این‌جور نباشد که فعّالان اقتصادی دنبال کارهای سوداگرانه بیشتر بچرخند؛ اگر می خواهند سرمایه‌گذاری بکنند، سرمایه‌گذاریِ در امر تولید [بکنند]. اگر نیّتشان را خالص کنند، خدایی کنند، برای کشور انجام بدهند، این سرمایه‌گذاری می شود عبادت؛ سرمایه‌گذاری سود دارد امّا چون برای پیشرفت کشور است، برای کمک به مردم است، این می شود یک عبادت. خب، این مسائل مربوط به این مسئله حمایت از کالای ایرانی بود. من توصیه‌ام این است: همان‌طور که عرض کردم، با تعصّب دنبال کالای ایرانی بگردید؛ فروشنده، کالای ایرانی بفروشد؛ خریدار، کالای ایرانی بخرد؛ مسئولان تولید ایرانی را کمک کنند و حمایت بکنند و از واردات و قاچاق جلوگیری کنند؛ این بحث تمام شد. جمهوری اسلامی توانست نقشه آمریکا را در منطقه خنثی کند یک جمله راجع به مسائل منطقه و خباثت آمریکایی‌ها عرض بکنم که این هم امر لازمی است، مسئله روز است. جمهوری اسلامی در این سالی که گذشت، پرچم عزّت و اقتدار ملّت ایران را در منطقه به اهتزاز درآورد. جمهوری اسلامی سهم مهمّی ایفا کرد برای شکستن کمر تکفیری‌ها در منطقه؛ این کار را کرد. جمهوری اسلامی توانست در بخش مهمّی از این منطقه، شرّ تکفیری‌ها را از سر مردم کم کند و امنیّت به وجود بیاورد؛ این‌ها کارهایی است که جمهوری اسلامی کرده. این ها کارهای بزرگی است، کارهای کوچکی نیست. حالا فضول های بین‌المللی، کسانی که در همه مسائل داخلی مناطق مختلف دنیا می خواهند دخالت کنند، اعتراض می کنند که ایرانی‌ها چرا در مسائل عراق، چرا در مسائل سوریه و امثال این ها شرکت می کنند، چرا دخالت می کنند؟ خب به شما چه؛ به شما چه! جمهوری اسلامی توانست نقشه آمریکا را در منطقه خنثی کند؛ نقشه آمریکا چه بود؟ نقشه آمریکا این بود که گروه‌های شریر و ظالم و هتّاکی از قبیل داعش را به وجود بیاورد برای این که ذهن ملّت ها را از رژیم غاصب صهیونیستی منصرف کند، آن ها را مشغول کند به مسائل داخلی خودشان، به جنگ داخلی، به مشکلات داخلی و فرصتی برای آن ها باقی نگذارد که به فکر رژیم صهیونیستی بیفتند؛ این نقشه آمریکا بود که داعش را به وجود آورد؛ این نقشه را ما به توفیق الهی و باذن‌ا...، توانستیم خنثی کنیم. سیاست آمریکا این است که داعش را داشته باشند منتها در مشت خودشان آن ها می گویند «ما در سرکوب داعش دخالت داشتیم»؛ دروغ می‌گویند! سیاست آمریکا این است که داعش را داشته باشند منتها در مشت خودشان. البتّه داعش و امثال داعش چیزهایی هستند که به وجود آوردن‌شان از سوی آمریکا برای آن ها آسان است امّا نگه داشتن‌شان مشکل است. این ها می خواهند این ها را داشته باشند، در اختیار داشته باشند، در مشت خودشان باشند، هیچ انگیزه‌ای ندارند که این ها را از بین ببرند؛ امنیّت منطقه مورد نظر این ها نیست، علاوه بر این که آمریکایی‌ها قادر به ایجاد امنیّت در منطقه نیستند؛ دلیلش افغانستان [است]. چهارده سال است که آمریکایی‌ها وارد افغانستان شده‌اند؛ چه غلطی کرده‌اند؟ آیا توانستند امنیّت را در افغانستان به وجود بیاورند؟ ابدا! نتوانستند. حالا بعضی می گویند نتوانستند، بعضی هم می‌گویند نخواستند؛ هرکدام باشد، موجب این می شود که ادّعای آمریکا و امثال آمریکا -[یعنی] انگلیس و دیگران- برای حضور در منطقه ادّعای غلط و بی جایی باشد. هرجا رفته‌ایم به خاطر این بوده است که دولت ها و ملّت های منطقه از ما خواسته‌اند حضور ما به خواست دولت هاست؛ هرجا رفته‌ایم به خاطر این بوده است که دولت ها و ملّت های منطقه از ما خواسته‌اند؛ زورگویی هم نکرده‌ایم، بکن نکن هم نکرده‌ایم، دخالت در امور کشورها هم نکرده‌ایم؛ کمک می خواستند، کمک کردیم؛ کمک را [هم] با انگیزه‌های عُقلایی و منطقی انجام دادیم؛ این را همه بدانند. هر کمکی که در زمینه مسائل منطقه انجام گرفته است با محاسبات بسیار منطقی و عاقلانه انجام گرفته است؛ این‌جور نیست که کسی از روی احساسات اقدامی کرده باشد؛ نه، نخیر. ما بحمدا... توانستیم، موفّق هم شدیم، بعد از این هم همین خواهد بود. ما قصد دخالت در کشورها نداریم و بدون شک می توانم این را عرض بکنم که در مسائل منطقه، آمریکا به مقصود خود نخواهد رسید و ما ان‌شاءا... مقاصد خودمان را تحقّق خواهیم بخشید.من بحث را جمع‌بندی کنم عزیزان من! آن چه را عرض کردیم در چند جمله جمع‌بندی کنم و خلاصه کنم؛ جمع‌بندی بحث ما این است:اوّلاً همه مشکلات کشور قابل حل است؛ ما در کشور هیچ مشکلی که قابل حل نباشد نداریم؛ هیچ مشکلی که کلید آن و حلّ آن دست بیگانه‌ها باشد نداریم. مشکلات هست، امّا همه مشکلات کشور قابل حل است، کلیدش هم دست خود ملّت ایران و مسئولان کشور است.نکته دوّم: انقلاب با قدرت و با نشاط دارد پیش می رود؛ چهل‌سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقب‌گرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل‌سالگی، بحمدا... با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچم های اصلی، همچنان دارد به پیش می رود.نکته سوّم: جوانان ما در همه میدان‌ها سرمایه امید کشورند؛ جوانان خیلی باارزش اند. در صنایع برتر، جوان ها هستند که مشغول فعّالیّت اند؛ در مسائل فرهنگ و هنر، جوان ها هستند که مشغول فعّالیّت اند؛ در نظامی گری و فرماندهی، جوان ها هستند که نقش‌آفرینی می کنند؛ در مدیریّت هم هرجا جوان ها باشند، مدیریّت، مدیریّت با‌نشاط‌تری خواهد بود و توصیه ما این است که در مدیریّت های مختلف، جوان ها بیشتر به کار گرفته بشوند و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند.نکته بعدی: دشمن امیدوار بود -این نکته مهم است- که نسل سوّم انقلاب و نسل چهارم انقلاب از انقلاب روگردان بشوند، [ولی] امروز گرایش و پایبندی نسل سوّم و چهارم انقلاب به انقلاب و علاقه‌مندی عمیق و پخته آن ها به انقلاب، از نسل اوّل اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. دشمن سعی می کند مشکلات را بزرگ‌نمایی کند و به مراتب بزرگ‌تر و بیشتر از آن مقداری که هست نشان بدهد.بنده در مقابل عرض می کنم همه این مشکلات، به توفیق الهی و به هدایت الهی، به دست جوان های ما قابل حل است. دشمن از بالندگی نسل جوان ما به شدّت نگران و عصبانی است. این که شما دیدید دشمن ها -آمریکایی‌ها و غربی‌ها- این‌قدر با سانتریفیوژهای ما مخالفت کردند، فقط به‌خاطر این نبود که این سانتریفیوژها اورانیوم را غنی می کند، بلکه بیشتر از آن به‌خاطر این بود که این حرکتِ علمی، ذهن جوانان ما را غنی می کند، آن ها را آماده می‌کند برای کارهای بزرگ‌تر؛ بیشتر از این جهت که توانایی جمهوری اسلامی را در بالنده ساختنِ نسلِ جوانِ کشور نشان می دهد. من به شما عرض بکنم جوان های عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی -که نسل ما است- وجود داشته است؛ ان‌شاء‌ا... بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آن چه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.  پروردگارا! جوانان ما را مشمول لطف و رحمت و هدایت