گذار روسیه به شبه اقتدار‌گرایی

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*- از منظر تئوریک، نظام‌های سیاسی شبه‌اقتدارگرا به آن دسته از نظام‌های سیاسی گفته می‌شود که در آن تا میزانی از مظاهر دموکراسی مانند برگزاری انتخابات و همچنین نمایش محدودی از آزادی‌های مدنی و سیاسی حفظ و رعایت می‌شود، اما عرصه محدودی برای رقابت واقعی به منظور کسب قدرت در این نظام‌ها وجود دارد. به واقع حرکت به سمت دموکراسی و تثبیت آن در این‌گونه نظام‌ها بطئی است و به کندی پیش می‌رود و کارگزاران این‌گونه نظام‌ها هیچ‌گاه تمایلی ندارند که خود را در معرض مخاطرات سیاسی ناشی از رقابت آزاد قرار دهند. نظام سیاسی ونزوئلا، آذربایجان، مصر، سنگال و کرواسی را باید در سلک این‌گونه نظام‌ها قرار داد. اخیرا نیز باید ترکیه تحت زعامت اردوغان، چین تحت زعامت ‌شی جین پینگ و روسیه‌ تحت زعامت ولادیمیر پوتین را به این‌گونه نظام‌ها افزود.
البته شرایطی که تحت زعامت پوتین برای نمایش سازوکار‌های اقتدار‌گرایی در روسیه به نمایش گذاشته می‌شود، تجربه جدید و تازه‌ای از این الگوی نظام سیاسی است‌ چراکه فعالیت احزاب و مشارکت سیاسی در روسیه تحت زعامت پوتین، شاخصه‌های کشورهای توسعه‌یافته را به‌ نمایش نمی‌گذارد. بدون شک تک‌قطبی بودن انتخابات سبب شده تا مردم تنها به رای دادن در روز انتخابات بسنده کنند. به واقع واقعیت انتخابات به جهت تمرکز قدرت، نه انتخابات چند‌قطبی، بلکه انتخابات یک قطبی و تک‌حزبی است. از سوی دیگر پایین بودن آستانه مدارا و تسامح در مواجهه با مخالفان و اپوزیسیون سبب شده است که نتوان روسیه را با یک کشور ایده‌آل اروپایی مقایسه کرد. به جرات می‌توان گفت که کنش‌ها و الگو‌های رفتاری پوتین یا همان پوتینیسم، علت اصلی این تجربه جدید است.
جدای از پوتینیسم، شرایط بین‌المللی نیز در گذار روسیه به شبه‌اقتدار‌گرایی نقش داشته است. به واقع پوتین از میان بازمانده‌های نسل بعد از جنگ سرد تنها کسی است که توانسته از شرایط بین‌المللی به نفع شبه‌اقتدار‌گرایی روسیه استفاده کند. در این ارتباط‌ تلاش برای باز‌احیای روسیه یا همان نئوتزاریسم در سایه توجه به پروسترویکای جدید، تلاش برای ناکام گذاشتن غرب در نتیجه گرفتن پروژه انقلاب‌های مخملین در حیاط خلوت مسکو، مجادله بی‌امان با غرب بر سر ماجرای کریمه، نهراسیدن از برقراری نظام تحریم و حضور در خاورمیانه به موازات حضور آمریکا، از مهم‌ترین نشانه‌های بین‌المللی گذار روسیه به شبه‌اقتدار‌گرایی است که ولادیمیر پوتین به خوبی از آن بهره گرفته است. تقویت ناسیونالیسم روسی و استقرار نظم جدید در روسیه نتیجه منطقی پویش‌های پوتین در الگوی شبه‌اقتدار‌گرایی است. هم‌اینک و در سایه همین ناسیونالیسم روسی است که پوتین می‌خواهد فارغ از هیاهوی مخالفان نظم شبه‌اقتدار‌گرایی را برای چهارمین بار و یک دوره شـش ساله دیگر در کرملین جشن بگیرد و روسیه را به لازمه هویت و شان راستین خود برساند.
*مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com