مجلس، نماد فضایل ملت

قوه قانونگذاری یکی از نهادهای ضروری در مردم‌سالاری و دموکراسی است و وجود آن در یک کشور نمایشگر دخالت مردم در تعیین و تدوین سرنوشت خویش است. در کشور ما نیز مجلس شورای اسلامی به عنوان اصلی‌ترین نهاد قانونگذاری، همواره باعث امیدواری مردم در مشارکت تدوین قوانین می‌باشد. اما یکی از نکاتی که در این نهاد هنوز ناگشوده مانده، رای ممتنع است. معلوم نیست مفهوم و سرنوشت این رای به کجا می‌انجامد، چرا که انسان در مورد یک موضوع یا مخالف است یا موافق.
مگر می‌شود که مردم با مشکلات و هزینه‌های زیاد نماینده‌ای را به مجلس بفرستند و آن وقت در مقابل بعضی از قواعد یا اقدامات، فرد نماینده رای ممتنع بدهد! اگر قرار باشد رای ممتنع داده شود پس حضور نماینده چه جایگاهی در نهاد قانونگذاری دارد. یا در زمینه استیضاح وزرا ، بعضی از نمایندگان طرح را امضاکرده ولی به هر دلیلی امضای خود را پس می‌گیرند که این حرکت نیز تفسیر نامشخصی دارد. اگر برای روشن شدن موضوع طرح را امضا کرده‌اید چرا پای امضای خود نمی‌مانید ؟
چه طور می‌توانید آن را برای مردم و حوزه نمایندگی خود تفسیر کنید که
پس گرفتن امضا یعنی عدم مطالعه و کمبود اطلاعات در موضوع استیضاح . هرچند این رفتار نیز در شان مجلس نمی‌باشد. بنابراین به طور مشخص از نظر رفتارشناسی سیاسی باید نمایندگان محترم در این زمینه آگاه و روشن باشند که هر طرحی که در زمینه استیضاح امضا می‌شود با سرنوشت جامعه ارتباط مستقیم دارد بنابراین پس گرفتن امضا در زمینه استیضاح و یا رای ممتنع یا آثار نامطلوبی در کارنامه و سوابق نماینده‌ها خواهد گذاشت. مثل سه وزیری که اخیرا استیضاح شدند و با رای اعتماد دوباره به کابینه بازگشتند. البته همان طوری که رئیس جمهور گفته‌اند استیضاح حق قانونی، شرعی و اجتماعی نمایندگان است و باید از این ابزار به عنوان حقوق نظارتی خود به طرز قابل توجه و عالی استفاده کنند، چرا که حفظ کشور و کیان نظام بستگی مستقیمی به قدرت نظامی مجلس شورای اسلامی دارد. متاسفانه در این زمینه باید به کم‌توجهی به سرنوشت بعضی از نهادها اشاره کرد. مثلا نمایندگان محترم در مورد شهرداری تهران که خود به منزله یک وزارتخانه یا بزرگتر از آن است نیز حساس باشند. چگونه می‌شود که شهردار بعد از هفت ماه استعفا می‌دهد و بیماری را دلیل کارش عنوان می‌کند. اصلا چه مشکلاتی باعث شده که ایشان استعفا دهند، اگر بحث بیماری مطرح است که او در زمان انتخاب نیز از بیماری خود اطلاع داشته و اکثریت مردم نیز به آن واقف بودند پس چرا همان موقع این مسئولیت را قبول کردند؟
نمایندگان مجلس به عنوان عصاره فضایل ملت و حافظان حقوق مردم باید در این زمینه دخالت کرده و مطالعه کنند که چرا شهردار تهران با وجود بیماری این مسئولیت را پذیرفته و حالا که این ماموریت خطیر را قبول کرده با توجه به سوابق علمی و تجربه‌ای که دارند چرا به این زودی استعفا داده است. به هر حال همین مسائل باعث ایجاد تزلزل در هرم مدیریتی جامعه می‌شود و تفسیرهای نامناسبی از سازمان اجرایی کشور در افکار عمومی برجای می‌گذارد.