گاز ایران پشت دروازه‌های اروپا


ذخاير اندک نفت و گاز اتحاديه اروپا در کنار مصرف بالاي اين اتحاديه پارادوکسي را ايجاد کرده که باعث وابستگي روز افزون اتحاديه اروپا به کشورهاي دارنده نفت و گاز شده، اما بايد گفت جاي ايران به عنوان بزرگ‌ترين دارنده گاز جهان در ليست تامين کنندگان گاز اروپا بسيار خالي است.
با اينکه جهان به سمت انرژي‌هاي نو در حرکت است و شاهد کمرنگ شدن نقش انرژي‌هاي تجديدناپذير از جمله نفت و گاز در آينده خواهيم بود اما پيش بيني‌ها حاکي از آن است که تا ۵۰ سال آتي نفت و گاز همچنان سهم عمده‌اي از تامين انرژي جهان و اروپا را ايفا خواهد کرد.
براساس اين گزارش در سال ۲۰۱۱ مصرف انرژي اوليه در کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در مجموع ۱۶۹۱ ميليون تن معادل نفت خام بوده که برابر با ۱۳.۸ درصد انرژي اوليه مصرفي جهان در همان سال است. نفت خام با ۳۸ درصد و گاز طبيعي با ۲۴ درصد بيشترين سهم را در تامين انرژي مصرفي اين اتحاديه داشته است.
اين در حالي است که سهم کشورهاي عضو اتحاديه اروپا از کل ذخاير نفت خام و گاز طبيعي جهان به ترتيب ۱.۸ و ۴.۶ درصد در سال ۱۹۸۰ به ۰.۴ و ۰.۹ درصد در سال ۲۰۱۱ کاهش يافته است.
نگاهي به توليد نفت خام و گاز طبيعي اين کشورها در دهه گذشته نيز نشان‌دهنده کاهش قابل توجه توليد اين حامل‌هاي انرژي است به طوري که توليد نفت خام و گاز طبيعي به ترتيب ۳۶۸۴ هزار بشکه در روز و ۲۲۷ ميليارد مترمکعب در سال ۱۹۹۹ به ۱۶۹۲ هزار بشکه در روز و ۱۵۵ ميليارد مترمکعب در سال ۲۰۱۱ کاهش يافته است.
اين در حالي است که در همين سال کشورهاي عضو اتحاديه اروپا ۱۳ ميليون و ۴۸۰ هزار بشکه در روز نفت خام و ۴۴۸ ميليارد مترمکعب گاز طبيعي مصرف کردند.
براساس پيش‌بيني آژانس بين‌المللي انرژي توليد گاز طبيعي اروپا از ۱۷۵ ميليارد مترمکعب در سال ۲۰۱۰ به ۱۱۲ ميليارد متر مکعب در سال ۲۰۳۰ کاهش خواهد يافت.
در مقابل تقاضاي گاز طبيعي اروپا از ۴۹۷ ميليارد مترمکعب در سال ۲۰۱۰ به ۵۹۱ ميليارد مترمکعب در سال ۲۰۳۰ افزايش خواهد يافت. با توجه به پيش‌بيني روند توليد و تقاضاي گاز طبيعي اروپا براورد مي‌شود که وابستگي اتحاديه اروپا به گاز وارداتي از رشد قابل توجهي برخوردار بوده و از ۶۵ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۸۱ درصد در سال ۲۰۳۰ افزايش يابد.
همچنين در سال ۲۰۱۲، بيش از ۵۳ درصد از مصرف انرژي اتحاديه اروپا از محل واردات تامين شد. اين اتحاديه ۸۸ درصد از نياز نفت خام، ۶۶ درصد از مصرف گاز طبيعي، ۴۲ درصد از سوخت خود، کمتر از چهار درصد از انرژي تجديدپذير و ۹۵ درصد از اورانيوم مورد نياز خود را وارد مي‌کند.
براساس آمارها از سال ۲۰۱۳ از مجموع واردات گاز اروپا، ۳۹ درصد از روسيه، ۳۴ درصد از نروژ و ۱۴ درصد از الجزاير تامين شده است. در اين ميان شش کشور از اعضاي اتحاديه اروپا به طور کامل براي تامين انرژي خود به واردات از روسيه وابسته‌اند که اين کشورها شامل فنلاند، اسلواکي، بلغارستان، استوني و لتوني مي‌شود.
همچنين پيش بيني شده توليد گاز طبيعي کشورهاي عضو اتحاديه اروپا بدون توجه به توسعه منابع غيرمتعارف گاز در ۱۲ سال آينده، ۴۳ درصد نسبت به توليد سال ۲۰۱۳ ميلادي کاهش خواهد يافت. با اين حساب، در ۷ سال آينده، منابع گازي اتحاديه اروپا حدود ۷۰ ميليارد متر مکعب کاهش مي‌يابد که اين ميزان برابر مصرف سالانه ايتاليا و ۲,۵ برابر گاز صادراتي الجزاير به اتحاديه اروپاست. در سال ۲۰۱۳ توليد داخلي کشورهاي عضو اتحاديه اروپا تنها کفاف ۳۵ درصد نياز داخلي اين اتحاديه را مي‌داد.
بر اين اساس سال‌هاي سال است که روسيه بزرگترين تامين کننده گاز اروپا (از طريق خط لوله) به شمار مي‌رود. تامين کننده‌اي که انحصار آن چندان به مذاق اروپايي‌ها خوش نيامده و برخي جريانات سياسي باعث شده اروپا به فکر متنوع کردن منابع تامين گاز خود باشد. براساس آماري که در سال ۲۰۱۱ منتشر شده بيشترين واردات گاز طبيعي اتحاديه اروپا از کشورهاي روسيه (۳۲ درصد)، نروژ (۲۸ درصد) و الجزاير (۱۴ درصد) بوده است.
نخستين جايگزين روسيه در تامين گاز اروپا، آمريکا است که در تلاش است تا به يک صادر کننده بزرگ نفت و گاز در جهان تبديل شود. گازرساني آمريکا به اروپا از طريق کشتي و LNG خواهد بود به همين دليل برخي کشورهاي اروپايي درحال آماده سازي زيرساخت‌هاي لازم و بهينه سازي پايانه‌هاي خود براي اين کشتي‌ها هستند.
به نظر ميرسد ايران در پازل کاهش توليد گاز طبيعي در اروپا و افزايش نياز اين قاره به گاز طبيعي جايگاهي ندارد و با اينکه زمزمه‌هاي صادرات گاز از ايران به اروپا همواره به گوش مي‌رسيد و صادرات گاز ايران به اروپا از مهم‌ترين محورهاي مذاکره بين ايران و هيات‌هايي بود که پس از توافق ايران و گروه ۱+۵ به تهران سفر کردند، ايران رسما از قافله گاز دادن به اروپا جا مانده است.
گفته مي‌شود صادرات گاز به اروپا قدمتي نزديک به ۴۰ سال دارد و خط سراسري انتقال گاز دوم در سال ۱۹۷۶ با هدف صادرات به اروپا کشيده شد. در دوران اصلاحات نيز مذاکراتي با انگلستان، فرانسه و آلمان صورت گرفت و مقدمات اين صادرات فراهم شد اما هيچ گاه در عمل اقدامي‌که منجر به صادرات گاز به اروپا شود صورت نگرفت.
از سوي ديگر اروپايي‌ها همواره به واردات گاز از ايران تمايل داشته اند. به طوريکه محمد پارسا، نايب رييس سابق کميسيون انرژي اتاق بازرگاني تهران در سال ۹۴ بر تمايل اروپايي بر واردات گاز از ايران تاکيد کرده و گفته بود کشورهاي اروپايي به دليل اينکه نمي‌خواهند فقط به گاز روسيه وابسته شوند تمايل به واردات گاز از ايران دارند.به طور کلي روسيه نمي‌خواهد رقيبي مثل ايران براي صادرات گاز به اروپا داشته باشد و اگر قصد داريم به اروپا گاز صادر کنيم، راحت‌ترين راه براي اين کار مسير ترکيه است.
البته بيژن زنگنه، وزير نفت در ارديبهشت ماه سال ۱۳۹۴ که براي شرکت در کنفرانس انرژي برلين راهي آلمان شده بود، درباره صادرات گاز ايران به اروپا از طريق ترکيه و همچنين آذربايجان اعلام کرده بود که اروپا هميشه جزو بازارهاي صادراتي گاز ايران بوده اما بحث جدي در اين زمينه صورت نگرفته است و اکنون نيز کساني که اين موضوع را مطرح مي‌کنند به دنبال "مرده خري" هستند، به عبارت ديگر بايد بعد از تحريم‌ها درباره صادرات گاز به اروپا تصميم بگيريم و اکنون اولويت ما صادرات گاز به کشورهاي همسايه است.
با اين حال عزيزا... رمضاني، مدير امور بين‌الملل وقت شرکت گاز (۱۳۹۴) با تاکيد بر اينکه ايران بايد به هر نحو سهمي‌در بازار گاز اروپا داشته باشد، گفت: اگرچه گفته مي‌شود که صادرات گاز به اروپا با خط لوله مقرون به صرفه نيست اما با توجه به رقابتي بودن بازار بايد در هر حال سهمي‌از بازار را در اروپا داشته باشيم.
همچنين اميرحسين زماني نيا، معاون امور بين الملل و بازرگاني وزير نفت، در همان سال ۱۳۹۴، از علاقمندي اسلواکي به خريد گاز از ايران خبر داد و گفت: صادرات گاز به اروپا به عنوان يک استراتژي، هم مدنظر ايران است و هم اروپا.
اظهار نظر مسئولان مختلف و تاکيد آن‌ها براي صادرات گاز به اروپا همچنان به قوت خود باقي بود تا اينکه حميدرضا عراقي، مديرعامل شرکت ملي گاز ايران اوايل سال جاري گفت‌وگو با ايسنا، با بيان اينکه امکان تحقق صادرات گاز به اروپا وجود دارد، اظهار کرد: صادرات گاز از ايران به اروپا هم از طريق LNG و هم از طريق خط امکان‌پذير است.