از جنگ سرد تا جنگ گرم

سیدعلی خرم* - معاون رییس‌جمهور آمریکا چندی پیش اعلام کرد دونالد ترامپ بعد از پایان 120 روز قرار ندارد «تعلیق تحریم‌ها» را تمدید کند‌‌. این به معنای آن است که آمریکا می‌خواهد وارد جریانی شود که تحریم‌های گذشته آمریکا علیه ایران احتمالا بازگردند که خود آثار مخرب و غیرقابل پیش‌بینی‌ای می‌تواند به وجود آورد که یقینا منجر به نقض برجام خواهد شد‌‌. از طرف دیگر معاون وزیر امور خارجه ایران هم اعلام کرده فضایی که ترامپ برای برجام به وجود آورده، فضای نااطمینانی برای سرمایه‌گذاری‌ و روابط بانکی اقتصادی صنعتی است که عملا ایران را از منتفع شدن از آثار لغو تحریم‌ها محروم ساخته بنابراین این وضع برای ایران قابل تحمل و قابل ادامه نیست و ممکن است ایران از توافق هسته‌ای خارج شود‌‌.
بنابراین دو طرف آمریکا و ایران برای توافق هسته‌ای خط و نشان کشیده و خود را گرم می‌کنند که برای خروج از این توافق آماده شوند‌‌. باوجود این اظهار نظرهای صریح‌، شاید هیچ‌کدام هنوز اراده لازم برای خروج از این توافق را نداشته باشند‌‌. اگر به طرف آمریکا نگریسته شود مشاهده می‌شود با وجود برکناری رکس تیلرسون و آمدن پومپئوی ضدایرانی و ضدبرجام، هنوز اغلب دولتمردان آمریکایی اعتقاد دارند توافق هسته‌ای به نفع امنیت بین‌الملل و منافع ملی آمریکاست، اما تندروهای آمریکایی تلاش دارند مواهب آن را برای ایران به حداقل برسانند یا بدون اینکه رسما توافق هسته‌ای را نقض کنند برخی از تحریم‌های گذشته را احیا کنند‌. غافل از اینکه ایران با این شرایط کنار نخواهد آمد و اگر ببیند به اندازه لازم از برجام منتفع نمی‌شود‌، هیچ گونه تلاشی انجام نخواهد داد که آمریکا را از خروج از برجام بازدارد‌‌. ایران دو نوع بهره‌مندی از برجام می‌تواند داشته باشد؛ بهره اول ایجاد فضای امن و غیرتنش‌آلود برای یک زندگی آرام در جامعه بین‌الملل به ترتیبی که صنعت موجود هسته‌ای و توان تکنولوژیک خود را حفظ کند که در این سه سال چنین بوده است‌‌. بهره دوم، استفاده از فضای مساعد برای گسترش روابط بانکی‌، توسعه سرمایه‌گذاری خارجی و ورود تکنولوژی‌های مدرن و پیشرفته است که در پرتو آن بتوان به بازسازی صنعت ایران پرداخت‌‌. در سه سال گذشته‌، ایران به دلایل مختلف نتوانسته از این بهره دوم کاملا منتفع شود و تلاش آمریکا هم برای جلوگیری از این بهره‌مندی بوده است‌‌. اگر طرفین همین ساختار شکننده موجود را برهم زنند قطعا اولین ناکامی برای هر دو طرف، ایجاد فضای خصومت و جنگ سرد است که ممکن است خیلی زود به جنگ گرم منتهی شود‌‌. با آمدن پومپئو، وزیر خارجه جدید که از طرفداران روش‌های میلیتاریستی و کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکاست به همراه خود ترامپ و جمهورخواهان تندرو و تیم بازها در کاخ سفید، همگی به دنبال برافروختن یک جنگ جدید در خاورمیانه هستند‌‌. متاسفانه اسراییل و عربستان هم شدیدا آمریکا را به این شرایط تشویق می‌کنند و عربستان به تنهایی نگرانی آمریکا برای پرداخت هزینه‌های چنین جنگی را از قبل برطرف ساخته است‌‌. به عبارت دیگر ممکن است برهم خوردن شرایط نسبتا باثبات حاضر، منتهی به شرایطی گردد که در کنترل دولتمردان آمریکا نباشد، از جمله روش‌های زورگویانه آمریکا و از ایران یک کره شمالی دوم نسازد‌‌.
در طرف ایران هم برخی ممکن است از روی سادگی لحظه‌شماری کنند که چنین درگیری‌ای با آمریکا به وجود آید تا توان گسترده ایران در منطقه به رخ آمریکا، اسراییل و عربستان کشیده شود‌؛ امری که هیچ‌کس نمی‌تواند روی کارا بودن آن قسم بخورد و برعکس ممکن است در یک اتحاد جمعی از آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش‌، نتیجه چنین درگیری‌ای برعکس تصورات شود‌‌. بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند که باید هر دو طرف را از نزدیک شدن به چنین شرایطی برحذر داشت، زیرا ابتدا اوضاع در کنترل آنهاست، اما بعد از مدتی معلوم نیست در کنترل چه کسی و چه کشوری باشد‌‌.
*استاد دانشگاه
حقوق بین‌الملل