بررسی راهکارهای عملی عدالت ورزی از منظر رهبر معظم انقلاب

برخورداری از عدالت اجتماعی و ستاندن داد ستمدیده از ستمگر، یکی از اساسی‌ترین آرمان‌های ادیان الهی است. در دین اسلام، به این مقوله مهم، بیش از دیگر ادیان توجه شده، تا آن‌جا که در احادیث و روایات اسلامی، از «عدل» و «دادگری»، به عنوان «اساس الملک» یاد کرده‌اند. به همین دلیل، در نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نظامی منطبق با آموزه‌های اسلامی، مسئله برقراری عدالت، در تمام ابعاد آن، جزو اهداف اصلی و وظیفه اساسی مسئولان نظام محسوب می‌شود. این مهم، بارها و بارها در بیانات و رهنمودهای رهبر انقلاب مورد توجه قرار گرفته و بر آن تأکید شده است. مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار رهبرانقلاب، در آخرین محصول خود، «کتاب عدالت»، به بررسی مقوله عدالت خواهی و بایدها و نبایدهای آن از منظر رهبر انقلاب پرداخته است. این کتاب که به همت «مهران کریمی سادات محله» و «سیدعلی کشفی»، تدوین و به زیور طبع آراسته شده است، به لحاظ خلاصه‌نویسی و طبقه‌بندی مباحث، اثری مثال زدنی است که خواندن آن، می‌تواند برای دوستداران عدالت خواهی و عدالت‌طلبی، بسیار راهگشا باشد. در یک کلام، باید «کتاب عدالت» را دستورالعمل عدالت خواهی نامید؛ کتابی که تنها به طرح مسئله نمی‌پردازد و در پی ارائه راهکارهای عملی برای مخاطبان خود است. مؤلفان اثر، در ابتدا به تعریف عدالت خواهی و ضرورت عدالت خواه بودن می‌پردازند و سپس، با رعایت اختصار، مفاهیم مربوط به ضرورت‌ها و عرصه‌های مختلف در این زمینه را به مخاطبان، ارائه می‌کنند. 7 دلیل برای عدالت خواه بودن مؤلفان «کتاب عدالت»، برای پاسخ دادن به پرسش مهم و اساسی «چرا باید عدالت خواه بود؟»، به عنوان نخستین سوال مطرح شده در کتاب، با استناد به بیانات رهبر انقلاب، هفت دلیل مهم را اقامه کرده‌اند. این هفت دلیل عبارتند از: 1-چون فوری‌ترین هدف تشکیل نظام اسلامی، عدالت است: رهبرانقلاب در بسیاری از بیانات و سخنرانی‌هایشان، به این موضوع مهم اشاره کرده‌اند. ایشان در بیانات مورخ 1396.3.10 می گویند: «فوری‌ترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است»؛ آن‌گاه می‌افزایند:«دعوت به نظام اسلامی، منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راه عدالت اجتماعی، دعوتی ناقص، بلکه غلط و دروغ است.» 2-چون راز ماندگاری و موفقیت هر نظام اجتماعی، عدالت است: مستند نویسندگان برای اقامه این دلیل، بیانات رهبرانقلاب در تاریخ 1380.4.7 است:«سنت آفرینش، عدل است و هر نظام اجتماعی اگر به دنبال این سنت طبیعی و قانون الهی آفرینش حرکت کرد، ماندگار و موفق و کامیاب است.» 3-چون حقیقت و هویت ما، تحقق عدالت است: مقام معظم رهبری در بیانات مورخ 1383.8.6 می‌فرمایند:«ما اگر دنبال عدالت اجتماعی نباشیم، وجود ما پوچ و بیهوده است و جمهوری اسلامی معنی ندارد.» 4-چون لازمه شکل‌گیری جامعه اسلامی، عدالت است: یکی از نکاتی که رهبر انقلاب همواره در بیاناتی که درباره «عدالت» ایراد می‌کنند، مد نظر قرار می‌دهند، مطرح کردن عدالت به عنوان یک ضرورت برای شکل گرفتن جامعه اسلامی است. ایشان در بیانات خود، در تاریخ 1369.11.9، می‌گویند: «بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعه ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند ممکن است دین الهی و واقعی – نه فقط دین اسلام – تحقق پیدا کند، ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه می‌کند.» 5-چون عامل گسترش اسلام، عدالت است: رهبر انقلاب در بیانات مورخ 1376.1.1 با اشاره به فراگیر بودن ظلم و بی‌عدالتی در جوامعی که از نظر ثروت مادی و علمی، جایگاه خوبی دارند، دلیل رنج مردم ساکن این کشورها را اجرا نشدن عدالت می‌دانند و تأکید می‌کنند وقتی این افراد، نظامی را ببینند که در آن «عدالت مستقر است» و «مردم از عدالت بهره مندند»، به آن گرایش پیدا می‌کنند و «این، عامل گسترش اسلامی است.» 6-چون عامل رفع بدبختی جوامع انسانی، عدالت است: مستند نویسندگان «کتاب عدالت» برای اقامه این دلیل، سخنرانی رهبرانقلاب در 1374.9.29 است. ایشان می‌فرمایند: «همه بدبختی‌هایی که شما در جوامع مختلف می‌بینید، ناشی از ظلم و بی‌عدالتی است.» سپس می‌افزایند:«اگر شما می‌بینید در گوشه‌ای از عالم، کودکان از بی‌غذایی جان خود را از دست می‌دهند، ظاهر قضیه این است که به دلیل نیامدن باران، خشکسالی شده است؛ اما باطن قضیه، چیز دیگری است. باطن قضیه بی‌عدالتی است.» 7-چون لازمه رفع محدودیت، عدالت است: در اقامه آخرین دلیل، به بیانات رهبرانقلاب در 1384.3.14 استناد شده است. ایشان در این سخنرانی می‌گویند:«عدالت اجتماعی، اساس است. اگر رونق اقتصادی در کشور باشد اما عدل اجتماعی نباشد، این رونق اقتصادی به درد فقرا و مستضعفان نخواهد خورد و محرومیت را برطرف نخواهد کرد.» چه باید کرد؟ پاسخ به این پرسش که برای برقراری عدالت و مبارزه با بی‌عدالتی چه باید کرد، بسیار مهم و راهبردی است. در واقع، طرح موضوع عدالت خواهی، اگرچه لازم است اما کافی نیست. تحقق این آرمان، به دستورالعملی مؤثر نیاز دارد که نویسندگان «کتاب عدالت» کوشیده‌اند با استفاده از بیانات و رهنمودهای رهبر انقلاب به آن دست پیدا کنند. در این بخش که با عنوان «برای تحقق عدالت چه باید کرد؟» از دیگر بخش ها مجزا شده است، اطلاعات به دست آمده، به سه بخش «مبارزه بافقر»، «مبارزه با فساد» و «مبارزه با تبعیض» تقسیم می‌شود. 1-مبارزه با فقر: در بررسی مقوله مبارزه با فقر، باید دو موضوع مهم را مد نظر قرار دهیم؛ نخست «ضرورت مبارزه با فقر» و دوم، عرصه‌های مبارزه با فقر». در بحث «ضرورت مبارزه با فقر»، باید در نظر داشت که اولاً، مبارزه با فقر، یک وظیفه همگانی است. رهبر انقلاب در سخنرانی مورخ 1381.9.15 به این وظیفه مهم همگانی اشاره می‌کنند و می‌گویند: «نمی‌شود منتظر ماند تا برنامه‌های اجتماعی به ثمر برسد و شاهد محرومیت محرومان و فقر گرسنگان در جامعه بود؛ این وظیفه خود مردم و همه کسانی است که می توانند در این راه تلاش کنند.» ثانیاً، رفع فقر، می‌تواند زمینه ساز تکامل و تعالی مردم شود. در بحث «عرصه‌های مبارزه با فقر»، موارد متعددی توسط مؤلفان «کتاب عدالت» استخراج و ارائه شده است؛ این عرصه‌ها عبارتند از: «اصل دانستن رفع فقر و محدودیت در تصویب قوانین و برنامه‌ها»، «جلوگیری از شکاف فقیر و غنی و شکل‌گیری ثروت‌های افسانه‌ای»، «مبارزه با فساد و مصرف‌گرایی»، «توجه به مواسات و تنها نگذاشتن محرومان»، «تشکیل اجتماعات خانوادگی برای کمک به فقرا» و «ترویج و فرهنگ‌سازی سنت‌های حسنه‌ای چون انفاق و وقف.» شاید بتوان یکی از بدیع‌ترین عرصه‌هایی را که در این بخش مورد توجه قرار گرفته‌است، «تشکیل اجتماعات خانوادگی برای کمک به فقرا» دانست. این عرصه، مستند به بیانات رهبر انقلاب در تاریخ 1381.9.15 است. ایشان می گویند:«جوانان اجتماعات خانوادگی تشکیل دهند و کمک‌های افراد خانواده را جمع کنند و در درجه اول، به مصرف فقرا و نادارهای همان خانواده و فامیل برسانند و اگر نیازی نبود، به فقرای دیگر رسیدگی کنند.» 2-مبارزه با فساد: مؤلفان «کتاب عدالت» در بررسی مقوله مبارزه با فساد نیز، به دو رکن «ضرورت» و «عرصه‌ها» توجه کرده‌اند. در بخش ضرورت، با استناد به بیانات رهبر انقلاب، توجه به این موضوعات که «مبارزه با فساد یکی از اصول انقلاب» است، «ضررهای پنج گانه فساد» و همچنین، «قطع دست مفسدان، شرط اقتصاد سالم»، مورد توجه مؤلفان قرار گرفته است. با این حال، رویکرد نگارندگان به موضوع «عرصه‌های مبارزه بافساد»، با توجه به کثرت بیانات رهبر انقلاب در این باره، از تنوع بیشتری برخوردار است. در این زمینه، 11 رهنمود رهبرانقلاب درباره عرصه‌های مبارزه با فساد، استخراج و ارائه شده است که از میان آن ها، می‌توان به «مبارزه با ثروت‌های بادآورده و امتیازات انحصاری» و «مقابله با فرار مالیاتی» اشاره کرد. عرصه اول، مستند به بیانات رهبرانقلاب در تاریخ 1379.1.26 است. ایشان می‌فرمایند:«اگر کسانی از امتیازات بی‌جا استفاده کردند، ثروت‌های بادآورده به دست آوردند و دیگران را به قیمت این‌که خودشان ثروتمند شوند، فقیر کردند، این فساد است و باید اصلاح بشود.» عرصه دوم نیز، از بیانات 1375.1.1 استخراج شده است:«بسیاری هستند که ثروت‌های بادآورده‌ای دارند، مالیات نمی‌دهند، از اموال عمومی به نفع شخصی خود استفاده می‌کنند ... در جامعه ما باید در همه ذهن‌ها و فکرها جابیفتد که منع مالیات و منع ادای حقوق عمومی دولت و ملت، یک خلاف و یک گناه است.» 3-مبارزه با تبعیض: مؤلفان «کتاب عدالت»، برای بررسی موضوع مهم و راهبردی «مبارزه با تبعیض» نیز، دو ساحت «ضرورت» و «عرصه‌ها» را مد نظر قرار داده‌اند. مطابق مندرجات کتاب، از آن‌جا که تبعیض مردم را آزار می‌دهد و به این دلیل که در صورت نبودن تبعیض، مردم می‌توانند راحت‌تر بر «ناکامی‌ها» صبر کنند، توجه به این مقوله مهم، ضروری است. در این بخش، 9 عرصه مهم مقابله با تبعیض، با استناد به بیانات رهبر انقلاب مورد توجه قرار گرفته و ارائه شده است. از مهم ترینِ این عرصه‌ها، می‌توان به «مبارزه با ویژه خواری» اشاره کرد. این عرصه، مستند به بیانات رهبر انقلاب در تاریخ 79.9.12 است. عرصه مهم دیگر، «مبارزه با امتیاز دادن به یک قشر خاص و دوری از شایسته سالاری» است که مؤلفان، آن را به بیانات مورخ 1384.2.17 رهبر انقلاب مستند کرده‌اند:«جمهوری اسلامی، یعنی نظامی که در آن، دربار حکومت طاغوت نیست؛ دخالت بیگانه نیست؛ دخالت خان و خان‌زدگی نیست؛ حکومت مردم و شایستگان است. هر که صلاحیت دارد، باید در میدان‌های فعالیت و تلاش و مسئولیت جلو برود.» چگونگی عدالت خواهی و بایدها و نبایدهای آن گفتار سوم و چهارم «کتاب عدالت»، به «چگونه عدالت خواهی کردن» و «بایدها و نبایدهای عدالت خواهی» اختصاص دارد. در این دو فصل مهم، در واقع بر راهکارهای عملی تکیه شده است و شیوه عدالت خواهی را در منظر رهبرانقلاب، ترسیم می‌کند. در بحث مربوط به «چگونه عدالت خواهی کردن»، مؤلفان به عوامل مؤثری که می‌تواند برای فعالان این عرصه ضروری باشد، پرداخته‌اند؛ مسائلی از این قبیل: «کار فکری و مطالعاتی» در حوزه فلسفه فکری، قانون اساسی و عدالت پژوهی در قالب یک رشته علمی، «گفتمان سازی» به شکل طرح عدالت خواهی در قالب یک گفتمان زنده و حاضر در صحنه و تلاش برای همه‌گیر کردن آن و تبدیل آن به یک گفتمان نخبگانی، «اصلاح فرهنگ عمومی» به عنوان یک ضرورت برای تأمین عدالت، تلاش برای «اصلاح سیاست‌ها و ساختارها و رفع خلاءها» با عملیاتی کردن سیاست‌های عدالت‌طلبانه، «مطالبه گری» و تبدیل آن به یک گفتمان غالب و همچنین، «تذکر به مسئولان» برای برخورد قاطع آن ها با مقوله‌های فقر، فساد و تبعیض. در بخش بایدها و نبایدها نیز، از «پشتوانه اعتقادی»، «عدل‌ورزی نسبت به خود»، «توجه به معنویت و عقلانیت»، «شناخت جرم و میزان آن»، «جلوگیری از برخورد ابزاری» و «استمرار عمل»، به عنوان بایدهای عدالت خواهی و «حرکت غیرمنصفانه»، «افشاگری»، «توجه به شایعات»، «انتقاد شخصی و مصداق سازی»، «خستگی و تنبلی»، «اغماض نسبت به خود»، «برخورد بیگانه وار»، «زیر سوال بردن همه کارها» و «بسندگی به شعار عدالت‌طلبی»، به عنوان نبایدهای عدالت خواهی، سخن به میان آمده است.«کتاب عدالت»، در 80 صفحه، شمارگان دو هزار و 500 نسخه و بهای هشت هزار و 500 تومان، توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی به زیور طبع آراسته و روانه بازار نشر شده است.