سینمای کمدی همچنان پیشتاز

گیشه سینماهای ما بدون تعارف همچنان در تسخیر فیلم‌هاي کمدی است. فیلم‌هایی که برای لحظاتی تماشاگر و شهروند ایرانی دلخسته از شرایط سخت اجتماعی و سیاسی پیرامونی اش را جدا مي‌کند و فرصتی برای شاد بودن حتی از نوع کاذبش فراهم مي‌کند. هر چند بسیاری از هنرمندان و سینماگران معترض هستند که سینما در تسخیر و غلبه فیلم‌هاي کمدی و به تعبیری سخیف هستند اما حتی با وجود این اعتراض‌ها و اشاره‌ها نمي‌توان منکر نیاز عمومی مردم به این نوع آثار و جستجوی فرصتی برای آرامش و سرگرم شدن شد. این پدیده در میان تماشاگران ایرانی غالب است و شاید بهتر باشد که به جای ایستادن در مقابل چنین بازخوردی، راهکاری مناسب و فیلم‌هاي ارزشمند کمدی ساخته شوند تا آن چیزی که مورد مطالبه مردم و تماشاگران است، فراهم شود.
***
کمدی‌هاي صدر نشین
در حقیقت در مروری کلی بر وضع فروش فیلم‌های ‌سال جاری، نکته جالبی به دست می‌آید و آن این‌که در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های امسال پنج فیلم کمدی رده‌های اول تا پنجم جدول پرفروش‌ها را به خود اختصاص داده‌اند. پرفروش‌ترین فیلم در این بین «نهنگ عنبر ٢»  با فروش نزدیک به بیست‌ویک‌میلیارد تومان است که در ضمن عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را نیز به خود اختصاص داده است. «گشت ٢» با فروش ١٩‌میلیارد و ٧٨١‌میلیون تومان، «خوب، بد، جلف» با ١۶‌میلیارد و ٢٨٨‌میلیون تومان، اکسیدان با ١٠‌میلیارد و ٧۵٧‌میلیون تومان و «ساعت پنج عصر» نیز با فروش ٩‌میلیارد و ١٢۵‌میلیون تومان در رده‌های بعدی جدول فروش جای گرفته‌اند. نکته جالب در این جدول این‌که دو فیلم اولی که بالاترین رقم فروش را به خود اختصاص دادند، در پی موفقیت اولین قسمت، ساخته و با اقبال مواجه شدند؛ در پی موفقیت فیلم‌های «نهنگ عنبر» و «گشت ارشاد» که هر دو در‌ سال اکران‌شان عنوان پرفروش‌ترین فیلم ‌سال را از آن خود کرده بودند.


در دوره‌هاي پیشین تا سال‌ها عنوان پرفروش‌ترين فیلم سال در اختیار فیلمی از مجموعه‌هاي کلاه قرمزی بود. هر چند بخشی از دلیل اختصاص این عنوان به استقبال خانواده‌ها و کودکان شان مرتبط مي‌شود اما از سوی دیگر این انتقاد و حسرت در میان منتقدان و سینماگران برجا بود که چرا سطح عمومی جامعه به گونه ای نیست که فیلم‌هاي دیگری از سینمای ایران که از منظر کیفی هم مطلوب هستند، مورد توجه و در صدر قرار بگیرند. البته این افتخار بعد از سال‌ها در میان فیلم‌هاي کمدی چون «اخراجی ها» و دیگر نمونه‌هاي کمدی چرخید تا اینکه در فرآیندی کمی غیر قابل تصور «فروشنده» اصغر فرهادی این صدرنشینی را از آن خود کرد و همه صاحب نظران و تحلیلگران هنری را شگفت زده کرد. شاید بخشی از اقبال عمومی به موفقیت‌هاي جهانی این فیلم در مهمترین جشن‌هاي سینمایی جهان از جمله اسکار ارتباط داشت و بخش دیگرش به دلیل حضور بازیگرانی بود که در آن زمان در سریالی محبوب چون «شهرزاد» همبازی بودند و برای بسیاری از تماشاگران شناخته شده بودند. این افتخار اما دیری نپایید که دوباره صدرنشینی فیلم پرفروش سال به سمت کمدی‌ها بازگشت. این گرایش از چند منظر قابل بررسی است و شاید لازم باشد مسئولان و سینماگران روی این نکته بیشتر توجه کنند و برای این نیاز جمعی، فیلم هایی با کیفیت و ساختار سینمایی مطلوب طراحی کنند.
سوژه‌هاي تضمین شده فروش
در سینمای ایران تنها فیلم‌هایی که تهیه‌کننده می‌تواند انتظار موفقیت اقتصادی تضمین ‌شده‌ای داشته باشد و فروش تضمین‌شده‌ای را هم تجربه کند، فیلم‌های کمدی هستند. فیلم‌هایی که آمارها در سال‌های اخیر نیز حکم به موفقیت قطعی آنها داده است. با نگاهی به پرفروش‌هاي ‌سال ٩۴ چهار فیلم بالای جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های ‌سال «محمد رسول‌الله(ص)» ساخته مجید مجیدی، «نهنگ عنبر۱» به کارگردانی سامان مقدم، «ایران برگر» ساخته مسعود جعفری‌ جوزانی و در «مدت معلوم» به کارگردانی وحید امیرخانی بودند که از این تعداد، ۳ فیلم به ژانر کمدی اختصاص داشت. به عبارت بهتر، هفتادوپنج ‌درصد پرفروش‌ترین‌های‌ سال کمدی بودند. همچنین درعین این‌که شمار فیلم‌های اکران‌شده غیرکمدی پنج برابر فیلم‌های کمدی بود؛ از مجموع فروش شصت میلیاردی نزدیک به نیمی از آن مربوط به فیلم‌های کمدی می‌شد. سال گذشته نیز تنها یازده فیلم از شصت فیلمی که در سینماهای کشور روی پرده رفت، کمدی بود. این تعداد فیلم اما از مجموع ۱۵۶‌میلیارد تومان فروش کلی، ۴۸‌میلیارد تومان فروخته بودند که نشان می‌داد یک ‌ششم فیلم‌ها که کمدی بودند حدود یک‌سوم از درآمد حاصل از گیشه سینما را به دست آورده بودند. در آن ‌سال «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی، «من سالوادور نیستم» ساخته منوچهر‌ هادی، «سلام بمبئی» به کارگردانی قربان محمدپور، « ۵۰ کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی و فیلم سینمایی «ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی جزو پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای ‌سال بودند که درواقع همان یک ‌سال وقفه‌ای بود که از آن به‌عنوان وقفه در سیطره کمدی بر سینمای ایران یاد کردیم.
با نگاهی به مجموع فیلم هایی که امسال در سینماها اکران شد از«ماجرای نیمروز» «رگ خواب»، «زرد»، «خفه‌گی» و «زیر سقف دودی» گرفته تا «نگار»، «سارا و آیدا»، «خانه دختر»، «برادرم خسرو»، «قهرمانان کوچک»، «سه بیگانه»، «ملی و راه‌های نرفته‌اش»، «آباجان»، «خالتور»، «مادر قلب اتمی»، «تابستان داغ»،  «ایتالیا ایتالیا»، «پا تو کفش من نکن»،  «من و شارمین»، «بیست و یک روز بعد»، «یک روز به‌خصوص»، «ویلایی‌ها» و «تیک آف» مي‌توان دید که در این سینما یا فیلم کمدی ساخته می‌شود یا اجتماعی در چنین شرایطی وقتی تنوع فیلم به قدری نیست که تماشاگران برای انتخاب فرصت بیشتری داشته باشند، مي‌توان دلیل گرایش به سمت فیلم‌هاي کمدی را درک کرد. ضمن اینکه فضای عمومی جامعه ایران و مجموع مشکلاتی که آن را احاطه کرده است، فشار روانی زیادی بر جامعه وارد مي‌کند که برای تخلیه این فشار مفری بهتر از دیدن یک فیلمی شاد و سرگرم کننده که بتوان با جمعی از دوستان و خانواده دید، نباشد.
سرگرمی، نیاز جامعه ما
برخی از سینماگران و منتقدان این وضعیت غالب بر سینمای ایران و گرایش جامعه به سمت فیلم‌هاي کمدی و به گفته برخی کمدی‌هاي سخیف را نگران کننده مي‌خوانند و به عنوان لکه ننگی بر پیشانی سینمای ایران مي‌دانند اما در مقابل برخی هم این فرآیند را نتیجه توجه به وضعیت طبیعی عرضه و تقاضا مي‌دانند و معتقدند جامعه در دوره‌های گوناگون سلیقه‌های متفاوتی پیدا می‌کند. در یک دوره‌ای از فیلم‌های اجتماعی استقبال می‌شد ولی فیلم‌هاي کمدی همواره مورد توجه هستند. وقتی تماشاگر کار را پس بزند، فروش نخواهند داشت.
 این مهمترین معیار برای سینما است.  فراموش نکنیم که اصلی‌ترین وجه سینما سرگرمی است و سینمای کمدی از این جهت ارتباط وثیقی با عنصر مفرح‌بخش‌بودن و سرگرم‌کنندگی سینما پیدا می‌کند. سرگرمی وجهی تعیین‌کننده در سینما است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. سینما باید بتواند اوقات خوشی را برای تماشاگر ایجاد کند. اوقات خوش صرفا به معنای این نیست که تماشاگر را بخنداند بلکه می‌تواند تماشاگر را احساساتی کند و حتی بگریاند یا بترساند. در واقع سینما باید تجربه‌ای تازه و بدیع در اختیار مخاطب قرار دهد. خنداندن هم تجربه‌ای است که سینما از طریق ژانر کمدی به مخاطب هدیه می‌دهد. همچنین استقبال مردم از سینمای کمدی می‌تواند یک پیام مشخص داشته باشد و آن این‌که مردم از سینمای شبه اجتماعی با مضامین تلخ و ناامیدکننده خسته شده‌اند. تماشاگر ایرانی با این افراط‌گرایی در پرداختن به مباحث تلخ مشکل دارد، البته جشنواره‌های خارجی حتما از این فیلم‌ها استقبال می‌کنند ولی فیلمساز برای مردم خودش فیلم نمی‌سازد و چشم به جشنواره‌های خارجی دارد، اما کمدی برای مردم ساخته می‌شود. در واقع کمدی نیاز جامعه است و سینما باید با تولید آثار فاخر به نیاز جامعه پاسخ بگوید.