روزنامه جهان صنعت
1396/12/22
افشاگری تکاندهنده رییس سازمان میراث فرهنگی دولت احمدینژاد علیه بقایی؛
دولت احمدینژاد کارنامه خوبی از خود به جا نگذاشته است. در دولت او در تمام حوزهها از اقتصادی تا مسایل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مشکلاتی بر کشور تحمیل شد که میتوانست اتفاق نیفتد. بخشی از این مشکلات به دلیل بیتجربگی تیم احمدینژاد بود و بخشی دیگر سوءاستفاده مدیرانی که نباید بر صندلی ریاست تکیه میزدند.با روی کار آمدن دولت روحانی برخی از مشکلات تحمیلی بر کشور ترمیم شد اما برخی هیچگاه به شکل اول بازنخواهد گشت.
حضور تیم احمدینژاد در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از آن دست اتفاقاتی است که برای همیشه در ساز و کار این سازمان مهم، باقی خواهد ماند.
حاشیههای حضور اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی در این سازمان فقط به دوران مدیریتشان بازنمیگردد. آنها این سازمان را حیاط خلوت دولت میپنداشتند و در زمان حضورشان در راس کار تصمیماتی گرفتند که ذره ذره در حال افشا شدن است. به تازگی روحالله احمدزاده کرمانی رییس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دولت دوم محمود احمدینژاد از خروج 600 هزار شیء تاریخی از موزه ملی سخن به میان آورده و نسبت به آینده این اشیا هشدار داده است؛ افشاگریای که میتواند بار دیگر پای اعضای پر حاشیه تیم احمدینژاد را در دادگاهی تازه باز کند و لکه سیاه دیگری باشد در پرونده مدیرت دولت مهرورز. بخشی از گفتوگوی احمدزاده کرمانی با سایت «مشرق نیوز» را در زیر میخوانیم.
اختیارات فراقانونی بقایی
آقای بقایی در دو سال آخر، اگر نگویم یک رییسجمهور مثلا غیررسمی، تقریبا یک معاون اول و معاون اجرایی پرقدرت شده بود و هر تصمیمی که دلش میخواست، میگرفت و انجام میداد و متاسفانه ایشان دچار فقر اطلاعاتی، فقر نظری، فقر تئوریک و فقر تجربی بود.
در دو سال پایان دولت دهم، معاون اول دولت تقریبا در حاشیه بود. بارها شده بود که آقای رحیمی (محمدرضا) به من مراجعه میکرد و چون من رابطه نزدیکتری با آقای احمدینژاد داشتم، از من خواهش میکرد که به آقای احمدینژاد بگویم که آقای بقایی شان من را در دولت رعایت نمیکند و مصداقهایی برای من میآورد.
زمزمههای خروج اشیا از موزه
در آن روزهایی که من تازه به سازمان میراث فرهنگی کشور رفته بودم، زمزمههایی راجع به خروج اشیای تاریخی از انبارهای موزه ملی به گوشم میرسید تا اینکه یک روز در روزنامه کیهان دیدم متنی با این موضوع به نگارش درآمده بود که اشیایی از موزه ملی خارج شده و این اشیا تحت هر عنوانی به تاراج رفته است. طرح این موضوع سبب شد بنده به این اتفاقات حساس شوم. بنده در راس سازمانی بودم که تکلیف بدویاش این است که از فرهنگ و میراث تمدنی این مملکت محافظت کند و این مساله نقش اولیه سازمان میراث فرهنگی است. این مساله باعث شد به حوزه رسانه خودم ابلاغ کنم هر چه سریعتر بیانیه سازمان میراث فرهنگی را در آن مقطع صادر و درج کنیم که جناب آقای شریعتمداری، اگر این گزارش مبتنی بر اطلاعات و اسناد است، این اطلاعات را به دست ما برسانید تا ما آنها را به سیستم حراست و بازرسی برای پیگیری بدهیم و نتیجه را به افکار عمومی گزارش دهیم تا مشوش نشوند. در این فرآیند بودیم که از دفتر آقای بقایی تماس گرفتند که باید برای جلسه مهمی بیایید. بنده به دفتر آقای بقایی رفتم و ایشان هم خیلی تشریفات و آداب را در ارتباطات فیمابین انسانی رعایت نمیکنند. یک برگه جلوی من پرت کردند و با صدای بلند فریاد زدند این را بردار بخوان. من برداشتم خواندم دیدم که یک مشت بد و بیراه و توهین و شعار داخل آن نوشته شده بود. ادبیاتی که خیلی نازل بود و به جایگاه یک دولتمرد ربطی نداشت و نوشتن چنین جوابیهای مصداق بیتربیتی و ادب معمول و مرسوم در نظام اجتماعی است. گفتم آقای بقایی، این جوابیه که از مختصات ادب و متانت خارج است. شما اجازه بدهید ما یک متن خیلی شفافتر برای کیهان بنویسیم. بنده پرسیدم آقای بقایی شما از چه چیزی نگران هستید؟ به ایشان گفتم «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟» اگر اشیا ساماندهی شده است، خب بسمالله، هر نهادی ناظری دارد، بازرسی دارد، ذیحسابی دارد و امین اموالی دارد بیایند ماجرا را بررسی کنند و گزارش بدهند. مگر حضرتعالی اشیای خارجشده را در جیبتان گذاشتهاید؟ مگر در خانهتان گذاشتهاید یا به رفقایتان دادهاید؟ یا خدایناکرده بهصورت غیرقانونی آنها را جایی برده و فروختهاید که اینقدر نگران هستید؟ بقایی گفت «هدف آقای شریعتمداری تخریب دولت است». گفتم اگر هدف ایشان تخریب دولت باشد من هم بخشی از این دولت هستم بهخصوص اینکه ریاست سازمان میراث فرهنگی را بنده برعهدهگرفتهام و باید جواب بدهم. خلاصه از ما اصرار و از او انکار. من زیر بار جوابیه تند ایشان به کیهان نرفتم. به ایشان گفتم ما باید با آقای شریعتمداری تعامل کنیم. چون این شبهه در فضای رسانهای و جامعه مطرح شده است. حرف کوچکی هم نیست. میگویند در دوره دولت دهم یکسری اشیا از موزه ملی خارج شده و معلوم هم نیست کجا رفته. میگویند این اشیا خارجشده و وارد یکسری حراجیهای خارج از کشور شده است. ما باید بنشینیم و بررسی کنیم. این شبهه را محکم پاسخ دهیم که این شبهه زدوده شود و حتی اگر نیاز است علیه آقای شریعتمداری طرح دعوی حقوقی در محاکم قضایی کنیم و بگوییم چرا شما چنین ادعای بیپایه و اساسی را مطرح کردهاید و.... متاسفانه در این جلسه به جمعبندی با آقای بقایی نرسیدیم و متاسفانه ایشان مطرح کرد که همین جوابیه بنده را باید روی وبسایت میراث فرهنگی درج کنید. من هم ناراحت شدم و برگه را برداشتم و گفتم من تا به جمعبندی نرسم بر سر موضوع و مدل ارائه جواب، این کار را نخواهم کرد. به دفتر آمدم، پس از آن بلافاصله آقای جوانفکر تماس گرفتند از خبرگزاری ایرنا و گفتند مطلبی که آقای بقایی به شما دادند را به ما بدهید تا در خبرگزاری دولت درج کنیم. گفتم سازمان میراث فرهنگی یک سازمان مستقل است، اجازه بدهید خودش مواضعش را بررسی میکند و اعلام میکند. ما جوابیهای با این مضمون آماده کردیم که جناب آقای شریعتمداری اگر اسناد و مدارکی دال بر این ادعا دارید به ما ارائه کنید، سازمان میراث فرهنگی هم تعهد خواهد داد در کوتاهترین فرصت کمیته حقیقتیاب تشکیل دهد و نتیجه را به افکار عمومی اطلاع بدهد. این مساله منجر به کدورتی بین من و آقای بقایی شد. شاید نخستین کدورتی که میان بنده و ایشان در دولت دهم به وجود آمد بر سر همین موضوع بود که طبیعتا زیر بار واکنش سلبی ایشان نرفتم.
نقش مرموز آزاده اردکانی
طبق قانون، اشیای تاریخی که کاوش میشود وقتی وارد سیستم موزه ملی میشود مشمول اشیای تاریخی میشود و تحویل امین اموال میشود. تصمیم گرفتم برای اینکه این موضوع واکاوی و شکافته شود، تمام امنای اموال موزه ملی را به اتاقم دعوت کردم. تعدادی خانم و آقا بودند. رییس موزه ملی در آن مقطع خانمی به نام آزاده اردکانی بود که استنکاف کرد و گزارشی به بنده ندادند. این خانم منصوب آقای بقایی بود. اردکانی یکی از گزینههای معاونت ریاستجمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی هم بودند که البته بنا به هر دلیلی به نتیجه نرسید. در آن جلسه به امنای اموال گفتم خانمها، آقایان به من توضیح بدهید، طبق این گزارشی که در دست بنده است، نزدیک به 600 هزار شیء، تحت عنوان «طرح ساماندهی اشیای منقول تاریخی و فرهنگی» ساماندهی شده است. موزههای ما از بعد از انقلاب (وابسته به سازمان میراث)، ۹۷ موزه بوده و از سال ۱۳۸۴ تاکنون ۱۰۰ موزه ساختیم و ۱۹۷ موزه داریم. تصور کنید ۲۰۰ موزه در سراسر کشور داریم، ما ۶۰۰ هزار شیء را تقسیم بر ۲۰۰ موزه کنیم یعنی در هر موزه چند شیء باید وجود داشته باشد؟ در هر موزه تقریبا باید ۳ هزار شیء وجود داشته باشد ولی این ۲۰۰ موزه، همه موزههای ملی ایران نیستند. شائبهای که برای رییس سازمان میراث فرهنگی ایجاد میشود این است که چرا باید این تعداد شیء تاریخی از انبارهای موزه ملی ایران، فک پلمب شده و خارج شوند؟ این اشیا به کجا منتقل شده است؟ این اشیا بهتدریج در مسیر روند قانونی ثبت میشده و اعتبار سنجی میشده و وارد سیستم نمایش قرار میگرفته است. البته فک پلمب قاعده مشخصی ندارد اما چرا این کار تا آن مقطع انجام نشده، برای این است که کار مهم، حساس و خطرناکی است و کسی جرات نکرده دست به چنین کاری بزند. اشیا شناسنامه یک ملت است. شما باید از شناسنامه یک ملت طوری مراقبت کنید که آسیبی نبیند. مراقبت کنید سر جای خودشان و در کدام موزه قرار بگیرد. ما ظرفیت نمایش 600 هزار شیء را همین الان نداریم. این تعداد شیء کجا قرار بود نمایش داده شود؟ بدویترین چیزی که به ذهن مخاطب خواهد رسید این است که این دوستان 600 هزار شیء را خارج کردند و این اشیا کجا رفته است؟ من بدویترین سوالم از آقای بقایی این بود که این اشیا کجا رفته و بیا فهرستش را به من بگو. چند عدد بوده و کجا رفته؟ شبهه کیهان آن زمان، کاملا درست و بجا بود.
از کار افتادن 40 درصد دوربینهای موزه ملی
در همان مقطع بر اساس گزارش حراست سازمان میراث، تعداد دوربینهای موزه ملی بالغ بر ۱۰۰ دوربین میشد که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد آنها از کار افتاده بود یا در جهت غیرهدف، رصد میکرد و ما متوجه شدیم که متاسفانه شاید یک سالی هست که این دوربینها از کار افتاده است. مگر ما چقدر نیرو داریم و چقدر میشود این مساله را کنترل کرد؟ حراست پس از این عکسالعمل بنده، گزارش داد که یکسری از این دوربینها دارند از آسمان فیلمبرداری میکنند. دوربین سالم است اما سر دوربین رو به آسمان است. بالاخره این اتفاق معمولی نبود و قطعا عواملی در این مساله نقش داشتند. از ۱۰۰ دوربینی که ما داشتیم یک تعداد زاویه انحرافی را میگرفته و یک سری هم از کار افتاده بود. چطور میشود میراث یک ملت، یک تمدن بزرگ را به شما بسپارند و بعد دوربینهایش از کار بیفتد؟ مگر میشود فقط با عامل انسانی نظارت کرد؟ ۵۰ تا ۶۰ دوربین از کار افتاده بود. تا این خبر منتشر شد به اتاق مانیتورینگ موزه ملی رفتم و دیدم یکسری از تلویزیونها کاملا خاموش است. گفتم چرا تلویزیونها خاموش است؟ گفتند پول ندادند دوربینها را تعمیر کنیم. گفتم: مگر میشود؟ خانم اردکانی به من جواب نمیداد. خانم اردکانی را سریعا عزل کردم. ایشان اصلا به من جوابگو نبود.
ابتدا امنای اموال آمدند و کسی هم حرف شفافی به من نزد و همه به من نگاه میکردند و طفره میرفتند. جلسه با امنای اموال موکول شد به جلسه بعد. احتمال دادم که میترسند و خوف دارند حرف بزنند. چون موزه ملی است، من حراست را مسوول کردم. من رییس حراست سازمان میراث فرهنگی را در آن مقطع موظف کردم بالای سر حراست موزه بایستد. دو تا نکته را عرض کردم، یکی بحث دوربینها و حراست موزه و امنای اموال. نکته سوم این است که بنده حرفی را شنیدم و به خانم اردکانی چندین پار پیغام دادم، ایشان به اتاق بنده نیامد. خانمی از امنای اموال به من گفت آقای فلانی در یک مقطعی که این طرح ساماندهی داشت اجرا میشد، کلید انبار موزه ملی یک شب تا صبح دست خانم اردکانی بوده است. جالب است بدانید که من بهعنوان رییس سازمان میراث فرهنگی، بهعنوان معاون رییسجمهور، هر وقت میخواستم وارد انبار موزه ملی شوم، ذیحساب میآمد، مدیرکل حراست میآمد، فرمانده انتظامی میآمد، بازرسی میآمد، دوربین بالای سرمان بود و.... چگونه ممکن است کلید انبار موزه یک شب و بدون هیچ نظارتی در اختیار این خانم قرار بگیرد؟ این خانم با آقای بقایی چه سر و سری داشت؟ این قرائن را بگذارید کنار اینکه نزدیک به 600 هزار شیء تحت عنوان طرح ساماندهی از اموال موزه ملی خارج شده است؛ در حالی که موزههای ما در حال حاضر توانایی در اختیار گرفتن این تعداد اشیای تاریخی را ندارند، حالا باید برویم و بگردیم که این اموال کجا رفته و چه شده است!
دیگر عمر مدیریت بنده کفاف نداد که تا انتها پیگیر شوم که چه بلایی سر این اموال آمده است. ما در مراحل بررسی و کنکاش بودیم که متاسفانه عذر ما را از سازمان میراث فرهنگی خواستند. اگر با امنای اموال جلسهای گذاشته شود و رسانهها سراغ آنها بروند شاید در واقع این موضوع بتواند مشخص شود.
سایر اخبار این روزنامه
پایان غیر مجازها
رییس سازمان ملی استاندارد:
استدلال برخی برای برگزاری رفراندوم درباره حجاب سخیف است
دلار کمیاب شد
کمکاری اتحادیه، بیتوجهی دولت و انتظار مشتریان؛
یک سال از فقدان تهیهکننده بزرگاندیش و عاشق سینما گذشت؛
افشاگری تکاندهنده رییس سازمان میراث فرهنگی دولت احمدینژاد علیه بقایی؛
دیدارهای حساس پرسپولیس و تراکتور در لیگ قهرمانان؛
بیانیه ملت ایران خطاب به ملت دنیا !
حقوق رییس بنیاد مستکبران چقدر است؟!
عرضه و تقاضا در واگذاری هماهنگ نیست
عرضه و تقاضا در واگذاری هماهنگ نیست
گفتوگو با مدیرکل دفتر بررسی سوانح سازمان هواپیمایی کشوری؛
جدیدترین مصوبه دولت بوی رانت میدهد؟
چرایی استیضاح وزیر کار
همه کاسه کوزهها را سر بانکها نشکنیم