عصبـانیـت

روز گذشته اولین جلسه رسیدگی به اتهامات متهم حادثه موسوم به اتوبوس مرگ در گلستان هفتم پاسداران که منجر به قتل سه مامور نیروی انتظامی شد، در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
در ابتدای جلسه قاضی محمدی کشکولی با اعلام رسمیت جلسه گفت: اولیای دم مقتولان پدران و مادران آنها و متهم پرونده محمدرضا ثلاث و وکیل تسخیری آن و همچنین نماینده دادستان قاضی شهریاری در جلسه حضور دارند. در ادامه جلسه رئیس دادگاه از نماینده دادستان دعوت کرد تا در جایگاه قرار بگیرد و کیفرخواست را بخواند.
عمل ارتکابی را قبول داشت
قاضی شهریاری در جایگاه قرار گرفت و با اعلام اینکه متهم مشمول سه فقره قتل عمدی و یک فقره اخلال در نظم عمومی است، گفت: این اتفاق در تاریخ ۳۰ / ۱۱ / ۹۶ رخ داده است بعد از تماس با فوریت‌های پلیس مشخص شد که راننده آقای محمد ثلاث در بیمارستان سجاد بستری است. نماینده دادستان گفت: بعد از مراجعه به بیمارستان سجاد ایشان عمل ارتکابی را قبول داشت و فیلم اظهارات وی موجود است. وی ادامه داد: ایشان دلیل این کار را تحریک و عصبی شدن در آن لحظه اعلام کرده است. شهریاری با قرائت گزارش پزشکی قانونی گفت: با استناد به ویدئویی که ضمیمه پرونده است اقدام به قتل عمد محرز است. وی با اشاره به پرونده شخصیت متهم گفت: ایشان تاکنون سه بار ازدواج کرده است که همسر اول و دوم خود را طلاق داده است در مورد ازدواج سوم سابقه‌ای از ثبت وجود ندارد و پرونده‌ای در رابطه با جعل شناسنامه برای او مفتوح است. نماینده دادستان تصریرح کرد: متهم اظهار داشته است که سابقه اعتیاد به مواد مخدر داشته است و در حال حاضر بیکار و بلامکان است و گویا در اتوبوس می‌خوابد. قاضی شهریاری ادامه داد: متهم دارای هفت فقره محکومیت در گذشته است که شامل جرائمی در رابطه با مواد مخدر و محکومیت‌های مالی است. وی خاطرنشان کرد:‌ طبق اظهار متهم وی از ۱۵ سال پیش تاکنون عضو جامعه دراویش شده است. نماینده دادستان ادامه داد: پزشکی قانونی توسط روانشناسی متهم را مورد معاینه قرار داد و اعلام کرد که متهم دارای سابقه افسردگی است و این میزان افسردگی می‌توانسته است در تحریک‌پذیری او در موقع اقدام به عمل تاثیرگذار باشد اما این میزان افسردگی مخل اراده وی نبوده است. وی با بیان اینکه متهم در بدو انجام عمل از عمل خود ابراز پشیمانی نکرده است، گفت: بعد از تحقیقات و در زمان اخذ آخرین دفاعیات متهم ابراز ندامت و پشیمانی کرد. نماینده دادستان در آخر اعلام کرد: از مقام محترم قضایی تقاضای اجرای سه فقره قصاص و اشد مجازات برای اخلال در نظم عمومی را دارم.


درخواست قصاص
در ادامه جلسه دادگاه متهم پرونده عامل شهادت سه مامور نیروی انتظامی، قاضی کشکولی با احضار اولیای دم شهید رضا مرادی علمدار خطاب به وی گفت: خود را معرفی کرده و در صورتی که از متهم شکایتی دارید، اعلام کنید. محسن مرادی عملدار پدر شهید رضا مرادی علمدار با بیان اینکه اهل مشکین‌شهر استان اردبیل است، گفت: این شخص یعنی محمد ثلاث پسر من را به شهادت رسانده و من از او شکایت داشته و تقاضای اشد مجازات و قصاص را از دادگاه دارم. قاضی کشکولی خطاب به محسن مرادی گفت: از حیث جنبه خصوصی جرم آیا حاضر به گذشت از متهم هستید؟ پدر شهید مرادی گفت: خیر تقاضای اشد مجازات را دارم. در ادامه مه لقا صادقی مادر شهید رضا مرادی با حضور در جایگاه با بیان اینکه اهل مشکین‌شهر استان اردبیل است، گفت: از محمد ثلاث شکایت داشته و تقاضای اشد مجازات را دارم. سپس قاضی کشکولی، مرسل بایرامی پدر شهید محمدعلی بایرامی را به جایگاه فراخوانده و خطاب به او گفت: شکایت خود را بیان کنید. مرسل بایرامی با بیان اینکه این فرد پسر من را به قتل رسانده است، گفت: تقاضای هزار بار قصاص از دادگاه را برای این متهم دارم. کشکولی خطاب به مرسل بایرامی گفت: از حیث جنبه خصوصی جرم حاضر به گذشت هستید؟ پدر شهید بایرامی اعلام کرد: شهید بایرامی ۴۰ روز بود که متاهل شده و همسر اختیار کرده بود من از دادگاه تقاضای اشد مجازات را داشته و حاضر به گذشت نیستم. همچنین عزیزه علوی مادر محمدعلی بایرامی با حضور در جایگاه تقاضای اشد مجازات و قصاص را برای متهم، محمد ثلاث از دادگاه خواست. در ادامه این جلسه قاضی کشکولی از صالح امامی پدر شهید رضا امامی خواست تا در جایگاه حاضر شده و شکایت خود را مطرح کند. صالح امامی پدر شهید رضا امامی با بیان اینکه اهل مشکین‌شهر بوده است، گفت: رضا مجرد بود و من از محمد ثلاث شکایت داشته و تقاضای اشد مجازات و قصاص را از دادگاه دارم. قاضی کشکولی خطاب به صالح امامی گفت: از حیث جنبه خصوصی جرم آیا حاضر به گذشت از متهم هستید؟ پدر شهید امامی خطاب به قاضی گفت:‌ حاضر به گذشت نبوده و تقاضای اشد مجازات را از دادگاه خواستارم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده، اردشیر سبحانی نماینده حقوقی نیروی انتظامی تهران بزرگ و وکیل خانواده شهیدان رضا امامی، محمدعلی بایرامی و رضا مرادی علمدار با حضور در جایگاه گفت: با توجه به اقرار صریح، عمدی بودن و اخلال در نظم از سوی متهم که در لایحه به دادگاه ارائه شده است از طرف خانواده و فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ اشد مجازات برای متهم را از دادگاه خواستارم. وی ادامه داد: در این واقعه مومن‌ترین و بااخلاق‌ترین جوانان که مظلومانه و بدون سلاح برای جلوگیری از وقوع درگیری و تعرض به دراویش در صحنه حاضر شده بودند، به شهادت رسیدند. این افراد می‌توانستند با سلاح در آن واقعه حضور داشته باشند اما بدون سلاح و برای امنیت مردم در آن حادثه حضور داشتند. نماینده حقوقی نیروی انتظامی خاطرنشان کرد: من به نمایندگی از فرماندهی تهران بزرگ و وکالت از خانواده شهدا تقاضای اشد مجازات را برای متهم خواستارم.
ناجا من را کتک زد و اختیارم را از دست دادم
پس از آن قاضی دادگاه با حضور محمدثلاث در جایگاه از او خواست تا خود را معرفی کرده و درباره اتهامات خود توضیح دهد. محمد ثلاث پس از قرار گرفتن در جایگاه در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه از خداوند متعال برای خانواده‌های داغدیده تقاضای صبر و برای خودم رحمت می‌خواهم، گفت: بنده چند وقتی بود که در گروه دراویش بودم ولی درویش نیستم و اگرچه دراویش من را قبول ندارند اما من آنها را دوست دارم. وی با اشاره به سخن بزرگ دراویش گفت: دراویش معتقدند زندگی جز صلح و دوستی و صفا چیزی نیست. من به اینها اعتقاد دارم البته در آن لحظه به علت عصبانیت برخلاف آن عمل کردم. متهم پرونده شهادت سه مامور نیروی انتظامی با بیان اینکه ساکن تهران بوده است، گفت: من فرزند اسداله، و ۵۰ ساله هستم که مدتی است متارکه کرده‌ام. ۱۲ سال است در تهران زندگی می‌کنم و شیعه ۱۲ امامی هستم. ثلاث با اشاره به سوابق کیفری خود گفت: مدتی به دلیل اینکه ضامن فردی شده بودم در زندان حضور داشتم و پس از فروش مچنین به دلیل حضور در درگیری‌های قم و اخلال‌ در نظم عمومی بازداشت شدم. در سال ۸۸ هم به واسطه پیدا کردن مواد در اتوبوسم به زندان محکوم شدم. وی با بیان اینکه شش ماه سابقه اعتیاد داشته است، گفت: کمتر از شش ماه مواد مصرف می‌کردم که توسط فقرا ترک کردم. همچنین در سال ۵۷ هم یک مورد اخلال در نظم عمومی و بانک داشتم که در آن زمان هم دستگیر شدم. در ادامه قاضی کشکولی خطاب به ثلاث گفت: شغل شما چیست و آیا تلفن همراه دارید و از شبکه‌های مجازی استفاده می‌کنید؟ ثلاث در پاسخ گفت: راننده اتوبوس هستم و بیماری روانی ندارم و سابقه بستری بودن به دلیل روانی بودن نیز ندارم. تلفن همراه دارم اما از شبکه‌های مجازی استفاده نمی‌کنم. وی در پاسخ به این سوال که محل سکونت شما در حال حاضر کجاست، گفت: به دلیل اینکه دستم شکست نتوانستم ۱۰ ماه سرکار بروم و ۱۰ ماه کرایه خانه‌ام ماند و صاحب خانه‌ام ۵ میلیون ودیعه را به عنوان کرایه خانه برداشت من هم اسباب و اثاثیه خانه را به زلزله‌زدگان اهدا کردم و دو ماه مکانی برای ماندن نداشتم. مدتی را نزد خانواده‌ام در بروجرد می‌ماندم و پس از آن هم ۱۵ روز در اتوبوسی که در گلستان هفتم پاسداران توقف کرده بود ساکن بودم. در ادامه قاضی پرونده با طرح ماوقعی از پرونده محمد ثلاث گفت: براساس قرائن پرونده محمدثلاث متهم ردیف اول، متهم به قتل عمد رضا مرادی، رضا امامی از طریق حمله و برخورد با وسیله نقلیه در حین رانندگی با اتوبوس سفیدرنگ در خیابان گلستان هفتم پاسداران است. همچنین او متهم ردیف دوم پرونده به جرم اخلال در نظم عمومی از طریق ایجاد جنجال در خیابان گلستان هفتم پاسداران به همراه سایر افراد که در این اغتشاش حضور داشتند، است. سپس ثلاث با بیان اینکه اتهامات انتسابی را قبول ندارم خطاب به قاضی کشکولی گفت: نیروی انتظامی موظف است نظم را برقرار کند نه اینکه با چماق مردم را بزند. ۱۷ جای شکسته روی سر من وجود دارد آنها اول چندین ضربه به من وارد کردند و باعث عصبانیت من شدند. وی با بیان اینکه نیروی انتظامی باید به نیروهایش آموزش می‌داد که ما را کتک نزنند، گفت: شب پیش از حادثه یکی از برادران ایمانی‌ام به نام نعمت‌اله ریاحی با من بود اما صبح فردا او را به اتهام دزدی خودروی پراید دستگیر کردند. چگونه ممکن است شخصی که سه هکتار باغ دارد، خودرو بدزدد. سپس قاضی خطاب به ثلاث گفت: انگیزه شما از حضور در خیابان پاسداران چه بود؟ ثلاث پاسخ داد: دادستان شعبه سوم حکم جلب بزرگ دراویش یعنی نورعلی تابنده را صادر کرده بود و قصد داشتند او را بازداشت کنند. دراویش من را از خود نمی‌دانند اما ما بزرگمان را دوست داریم و نمی‌خواستیم قاضی این حکم را بدهد. وی در پاسخ به این سوال که از چه طریق متوجه حکم جلب بزرگ دراویش شده‌ای گفت: من در فضای مجازی حضور ندارم اما از طریق موبایل فقرا متوجه حکم جلب صادرشده برای بزرگ دراویش شدم. ثلاث خاطرنشان کرد: من سواد چندانی ندارم و چهار کلاس بیشتر درس نخوانده‌ام و از این چیزها سر درنمی‌آورم. قاضی خطاب به ثلاث گفت: سه نفر در رابطه با اتهام شما فوت کردند آیا شما این موضوع را قبول دارید؟ ثلاث به قاضی گفت: من راننده اتوبوس بودم و مالک را نمی‌شناسم. آن اتوبوس در محل پارک بود. در شب حادثه هم سوئیچ روی اتوبوس قرار داده شده بود اما من از کسی اجازه‌ای برای این کار نگرفتم. وی ادامه داد: من حدود ۱۵ روز بود که در اتوبوس حضور داشتم و صندلی‌هایش را باز کرده بودم تا بتوانم در آنجا استراحت کنم. دو الی سه روز قبل از حادثه صاحب اتوبوس به این کار ما اعتراض کرده بود و می‌خواستم صندلی‌های اتوبوس را دوباره در سر جایش قرار دهم. قاضی کشکولی خطاب به ثلاث گفت: در اتوبوس لوازم آشپزخانه و استراحت و مواد غذایی کشف شده بود و از آن به عنوان مسکن استفاده می‌شده. آیا این موضوع را قبول دارید؟ ثلاث پاسخ داد: بله هر شب ۲۵ الی ۳۰ نفر از افراد مختلف در آنجا حضور داشتند که اهل تهران نبودند و برای زیارت در حسینیه به تهران می‌آمدند و شب‌ها در اتوبوس می‌ماندند. وی ادامه داد: در زمانی که اتوبوس را می‌راندم کسی سرنشین اتوبوس نبود و کسی به من نگفته بود که این کار را انجام دهم. من به دلیل ضرباتی که به سرم وارد شده بود عصبی بودم و از همین رو به سمت نیروی انتظامی حرکت کردم چون نیروی انتظامی من را کتک زده بود به سمت آنان اتوبوس را راندم و عصبی بوده و به حالت خود فکر نمی‌کردم. متهم پرونده ادامه داد: به من می‌گفتند به این فکر نمی‌کردی که با این کار چهار خانواده را داغدار کرده‌ای؟ اما من می‌گویم آیا من به این فکر کرده بودم که بعد از پایین آمدن از اتوبوس چه بلایی بر سر من می‌آید؟ مسلما نه. چون به شدت عصبی بودم و در آن لحظه اختیار در دست من نبود حتی جلوی پایم را نمی‌دیدم و از عصبانیت هیچ چیز نمی‌فهمیدم. قاضی کشکولی خطاب به ثلاث گفت: آیا قبول داری سه نفر به دلیل عصبانیت تو به قتل رسیدند؟ ثلاث در پاسخ به قاضی کشکولی گفت: بله، نتیجه عملکرد من باعث شد سه نفر به قتل برسند. در ادامه مستشار شعبه از ثلاث پرسید: شما ادعا می‌کنید به دلیل ضرباتی که به سرتان وارد شده بود به سمت نیروی انتظامی با اتوبوس حمله کردید، آیا دیگر دوستان شما در این غائله نبودند و کتک نخوردند؟ ثلاث پاسخ داد: من عصبانی شدم ولی آنها عصبانی نشدند. متهم در ادامه دفاعیات خود در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه اصل قتل را قبول دارد یا نه و اینکه اطلاع دارد چند نفر به قتل رسیده‌اند گفت: بلی، قبول دارم می‌گویند سه نفر کشته شده است من اطلاع ندارم. قاضی از متهم پرسید شما را به بیمارستان انتقال دادند اگر این طور است کدام بیمارستان و توسط چه کسی این کار صورت گرفته است متهم پاسخ داد: بلی، نمی‌دانم کدام بیمارستان و توسط چه کسی ولی به بیمارستان منتقل شدم. قاضی با اشاره به اظهارات متهم در بازسازی صحنه جرم گفت: آیا حرف‌هایی که در زمان بازسازی صحنه جرم زده‌اید را قبول دارید که پاسخ داد: بلی. مستشار شعبه از متهم پرسید آیا شخص خاصی را مدنظر داشتید که با اتوبوس به او ضربه بزنید متهم پاسخ داد: خیر، من به علت اینکه خون سرم روی چشمانم ریخته بود و شیشه اتوبوس هم کثیف بود دید خوبی نداشتم فقط از روی لباسشان متوجه شدم که اینها عضو نیروی انتظامی هستند. قاضی شعبه از متهم پرسید در فیلمی که از صحنه تصادف منتشر شده است مشخص است که شما مسیر صافی را طی می‌کردید اما موقع رویارویی با ماموران نیروی انتظامی مسیر را به سمت آنها تغییر دادید آیا این موضوع را تایید می‌کنید. متهم پاسخ داد: بلی. متهم در پاسخ به این سوال قاضی که آیا ماموران نیروی انتظامی سلاح داشتند، گفت: آنها باتوم داشتند. قاضی اظهار داشت: باتوم سلاح نیست.
جلسه بعدی؛ امروز
در ادامه جلسه رسیدگی وکیل تسخیری متهم لایحه دفاعیه خود را خواند و با استناد به وضعیت جسمانی متهم که غرق در خون بوده و دستش شکسته بود، گفت: به نظر می‌رسد ایشان در موقع ارتکاب جرم عنان اختیار کار خود را نداشته است و همچنین برای انتساب قتل عمد به او ما سوءنیت و قصد مجرمانه را نداریم. بعد از دفاعیات وکیل، قاضی اعلام کرد: جلسه بعدی رسیدگی برای اخذ آخرین دفاعیات متهم  امروز ۲۱ اسفند ۹۶ ساعت ۱۱ صبح برگزار می‌شود.