سعید زارع صفا روزنامه‌نگار

سه سال پیش نگارنده این سطور در یادداشتی با عنوان "روحانی اگر دیر بجنبد"، متذکر نکاتی درباره از دست‌دادن فرصت کار از سوی دولت و متراکم شدن مطالبات اجتماعی شده بود.
خاطرم هست که آن زمان دولت در ماه عسل انعقاد برجام بسر می‌برد و سرخوش و امیدوار به آنکه این توافق راهگشای مشکلات و کلیدی بوده که روحانی در ایام انتخابات به مردم نشان داده بود.
در یادداشت اشاره شده، آمده بود که "دیر یا زود دولت باید از حال و هوای شادی توافق بیرون بیاید و پاسخگوی وعده‌ها‌ی اساسی خود به مردم باشد" چه اینکه انعقاد برجام اگرچه یک کار مهم بشمار می‌رفت اما گویا دولت روحانی فراموش کرده بود که این مذاکرات باید زمینه‌ساز و بستر رسیدن به هدفی مهمتر یعنی گشایشگری در امور مردم می‌شد.
با این حال دولت ماه‌ها پس از توافق هسته ای، به هوای چیدن میوه‌های برجام نشست و بر پایه این دلخوشی، برنامه‌ها وسیاست‌های کاری خود - دوران پسابرجام - را نوشت اما ماحصل این انتظار،فرصت‌سوزی، از دست رفتن منابع موجود به هوای گشایش برجام و درنهایت کاهش صبراجتماعی با استمرار فشارهای اقتصادی بود.


دولت روحانی اگرچه در دوره نخست خود به آمارهای مثبتی در کاهش نرخ تورم و طرح‌هایی مانند اجرای طرح تحول سلامت دست یافت اما در ایام انتخابات دریافت کرد که این دستاوردها در عمل نتوانسته دل مردم را در حمایت از دولت محکم کند. از این رو اگر تکنیک بیان شخص روحانی در روزهای آخر نبود چه بسا انتخابات اردیبهشت ماه به دوردوم کشیده می‌شد.
اما با گذشت ماه‌ها از انتخابات وعلیرغم هشدار حامیان و آگاهان، موتور دولت دوازدهم دورلازم را پیدا نکرد و حتی رئیس دولت در برخی جهت‌گیری‌ها رویه احتیاطی پیش گرفت.
انتظار این بود که دولت دوازدهم در اتوبانی کهفراخ‌تر از قبل شده- با سنگ تمام مجلس در رای به کابینه وداشتن 4سال تجربه کاری- با سرعت راه بپیماید نه اینکه با دنده سنگین حرکت کند و ترافیکی از مطالبات را پشت سر خود ایجاد کند!.
اگرچه نباید تمامی دلایل و انگیزه‌های اعتراضات دی ماه گذشته که انباشته ای از آثار ناکارآمدی‌ها و مضایق گذشته بود را به عملکرد دولت روحانی حواله داد اما بدون شک حرکت آهسته دولت در متراکم شدن این مطالبات و شعله ور شدن آن در خیابانهای شهرهای ایران تاثیر فزاینده داشت.
این هشداری اساسی برای دولتی است که قرار بود با تدبیر خود امید را در دل مردم احیا کند؛ مع الاسف، آنچه اما از درون کابینه قابل مشاهده و ارزیابی است شکاف مبنایی در تدابیر اقتصادی و تاثیر و نفوذ برخی از اعضای هیئت دولت بوده که حتی به حذف فکری حامیان انتخاباتی در درون کابینه رسیده است.
در دولت یازدهم رئیس جمهور در سفرهای استانی خود وعده بهبود اوضاع و امور را برای سال‌های متوالی نوید می‌داد. باید متذکر بود که امروز روزشماردولت حکایت از پایان دوران وعده‌ها دارد و منتظرعملی شدن تدابیردولت برای پاسخ به مطالبات است.از این رو لازم است که دولت توان تصمیم گیری خود را با استفاده از رای و مشورت صاحب نظران آگاه به مسائل اقتصادی واجتماعی تقویت کند تا بلکه روند حرکتی اش سرعت یابد.
از سوی دیگر دولت برای هموارسازی راه و پرقدرت شدن تصمیمات خود، نیاز به همراهی و آگاهی مردم دارد. تحقق این همراهی مسیری غیر از تقویت اطلاع رسانی و روابط عمومی‌ها و گفتار صادقانه و بدون حاشیه با مردم نخواهد داشت.