روزنامه اعتماد
1396/12/17
اختلافافكني با دلار نفتي
سفر محمد بنسلمان، وليعهد عربستان سعودي به لندن، با سر و صداي زيادي در بريتانيا مواجه شده است و مخالفان اعتراضهايي را نسبت به ميزباني بريتانيا از اين سفر برپاكردهاند. هر چند روابط تجاري عربستان سعودي با غرب و ترميم چهره پادشاهي اين كشور در رسانههاي غربي از اهداف عمده اين سفر اعلام ميشود...اما بايد ديد هدف اصلي وليعهد سعودي از انجام چنين سفري چيست. براي دريافتن اهداف اين سفر، ابتدا بايد مروري بر رويدادهاي سه سال گذشته در سياست خارجي و داخلي عربستان سعودي داشت. محمد بنسلمان بعد از اينكه پدرش به پادشاهي رسيد به عنوان جانشين وليعهد منصوب شد و خيلي سريع با كنار زدن وليعهد به جاي او نشست. اكنون او به صورت بالفعل حاكم عربستان است و كشور را او اداره ميكند. او يكي از همفكران خود را نيز از خارج از خانواده سلطنتي به وزير امورخارجه انتخاب كرده است تا اهداف و بلندپروازيهاي وليعهد جوان سعودي را در سياست خارجي اجرايي كند. دربار سعودي تحت حكومت محمد بنسلمان سياست تهاجمي همهجانبه را براي ايجاد يك نوع هژمون منطقهاي از يك سو و انحصار قدرت در داخل كشور از سوي ديگر ايجاد ميكند.
مجموع رفتار محمد بنسلمان در داخل عربستان در قالب يك پروژه تبليغاتي برنامهريزي شده در حال اجراست. او در ظاهر در حال انجام اصلاحات در عربستان سعودي است تا كشور را از يك جامعه بسيار عقبافتاده به يك جامعه مدرن تغيير دهد. به همين دليل هم هست كه اقداماتي مانند دادن حق رانندگي به زنان، اجازه ورود زنان به ورزشگاهها يا پخش صداي آواز زنان در كنسرتها از جمله اقدامات اين مقام سعودي است كه در رسانهها برجسته ميشود. اين اقدامات در جهت ترميم چهره آسيب ديده عربستان سعودي در افكار عمومي جهانيان است. اما در پشت پرده ظاهر تبليغاتي اين اقدامات، محمد بنسلمان اهداف ديگري را نيز دنبال ميكند. او با اجراي برنامهاي كه به مبارزه با فساد مشهور شده است، بخش عمده رقباي خود در رسيدن به تاج و تخت را حذف و ثروت و قدرت آنان را ضبط كرد تا بتواند تسلط خود را بر قدرت در عربستان تكميل كند.
در سياست خارجي نيز سياست تسلط و هژمون منطقهاي دنبال شد تا عربستان سعودي روياي كهنه خودش براي تسلط بر كشورهاي مسلماننشين منطقه عملي كند، تلاش براي تسلط بر سياست در لبنان، سوريه و يمن به هر طريق ممكن، طي سه سال گذشته بخش عمدهاي از سياست خارجي عربستان سعودي را به خود اختصاص داده است. هر كدام از اين تلاشها نهتنها به شكلي با شكست مواجه شدند، بلكه چهره عربستان را در جهان به شكل غيرقابل ترميمي دچار آسيب كردهاند. به خصوص حمايتهاي عربستان سعودي از گروههاي تروريستي القاعده و داعش در عراق و سوريه كه با سبوعيت مردم منطقه را آزار ميدادند، باعث شد تا ديدگاه جهانيان به رفتار اين كشور بسيار منفي شود. به دليل همين اقدامات در دوران رييسجمهور پيشين ايالات متحده امريكا، باراك اوباما شاهد بوديم كه روابط رياض با نزديكترين متحدش به دليل اقدامات غيرقابل دفاع سعودي به پايينترين حد رسيد.
طي يك سال گذشته با روي كار آمدن دونالد ترامپ در امريكا، عربستان سعودي بار ديگر تلاش كرده است تا غرب را با خود همراه كند، دعوت از ترامپ براي سفر به رياض به عنوان اولين سفر خارجي رييسجمهور امريكا و بستن قراردادهاي كلان خريد تسليحاتي به عنوان يك باج چشمگير به امريكا باعث شد كه امريكا به عنوان يك متحد قديمي دوباره به سمت عربستان سعودي باز گردد. در همين راستا اكنون عربستان سعودي تلاش ميكند كه حمايت اروپا را نيز بخرد. اما ضلع سوم سياست خارجي جديد عربستان سعودي، نزديكي با رژيم صهيونيستي است. امروز شاهد هستيم كه رژيم اسراييل دست خود را در جيب رياض كرده است و پادشاهي عربستان سعودي را به عنوان مجري و تامينكننده مالي سياستهاي خود در منطقه و جهان به كار ميگيرد.
امروز خواست مشترك عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي اين است كه جلوي قدرت و نفوذ ايران در منطقه خاورميانه را بگيرند و آمال و آرزوهاي توسعهطلبانه و تجاوزكارانه خودشان را در منطقه عملي كنند. خشم مشترك دولتهاي سعودي و اسراييل از دولت پيشين امريكا نيز درست به همين دليل بود كه احساس ميكردند با توافق هستهاي ميان ايران و قدرتهاي جهاني، توان و آزادي عمل ايران در منطقه افزايش چشمگيري پيدا كرده است. با تغيير دولت در ايالات متحده، سعوديها و صهيونيستها به سرعت احساس كردند كه به راحتي ميتوانند با سياست نتانياهو و پول سعودي، ترامپ را وارد بازي خود كنند، اما ضلع ديگر يعني اروپا، همچنان به عنوان مدافع سرسخت برجام باقي ماند. اكنون عربستان سعودي يك تلاش تازه را براي دور كردن اروپاييها از برجام و اختلافافكني اروپا با ايران آغاز كردهاند. سفرهاي متعدد فدريكا موگريني، رييس سياست خارجي اتحاديه اروپا براي حفظ برجام و بيانيه مشترك رهبران سه قدرت اروپايي در حمايت از برجام، اقداماتي بود كه باعث ناخرسندي عربستان سعودي و اسراييل شد. عربستان، اسراييل و دولت ترامپ، در سه جبهه در حال رايزني با اروپا با استفاده از ابزارهاي مختلفشان هستند تا وحدت كشورهاي اروپايي براي حمايت از برجام شكستهشود. عربستان به عنوان فريبندهترين پيشنهاد، دلارهاي نفتي و اعتياد خود را به مصرف سلاحهاي غربي نزد مقامهاي بريتانيايي برده است و در برابر از آنها ميخواهد كه به ازاي دريافت قراردادهاي جذاب دوجانبه حمايت از برجام را كنار بگذارند.
هر چند اعتراضهايي به سفر محمد بنسلمان به بريتانيا در لندن اتفاق افتاده است، اما نبايد تصور كرد كه چنين اعتراضهايي صداي بلندي در مجموعه سياست بريتانيا هستند، به خصوص در شرايطي كه بريتانيا با تصميمهاي سختي براي خروج از اتحاديه اروپا و آينده اقتصادي اين كشور مواجه است. چه بسا ممكن است بخشي از اين اعتراضها، بخشي از جنگ قدرت داخلي در عربستان سعودي باشد و بخشي از شاهزادگان و سياستمداران سعودي كه بعد از برنامه محمدبنسلمان براي سلطه مطلقه بر قدرت به حصر و بازداشت رفتهاند، به نوعي اين اعتراضها را در بريتانيا راهنمايي و مديريت كردهباشند. بعيد است كه اين اعتراضها خيلي روابط نزديك با لندن را تعديل كند. اما سوال اينجاست كه آيا پروژه صهيونيستها براي استفاده از پول نفت سعودي در تغيير سياستهاي لندن و اختلافافكني در ميان كشورهاي اروپايي در برجام موفق خواهد شد يا نه. به گمان من مهمترين هدفي كه محور سعودي-اسراييل از اين سفر بريتانيا دنبال ميكنند همراه كردن لندن با واشنگتن براي خروج از برجام و ايجاد تحريمهاي جديد و تصويب قطعنامههاي شوراي امنيت به بهانههايي مانند حقوق بشر يا امثالهم در شوراي امنيت عليه ايران است.
سایر اخبار این روزنامه
شاهزاده و «مي» و ملكه
معرفي و نقد كتاب بور و نظريه كوانتومي
طنز پنجشنبهها دهخدا که بود و چه کرد
عرف سياسي عليه زنان
دبير شوراي نگهبان دست نمايندگان مجلس را براي اصلاح قانون انتخابات باز گذاشت
اختلافافكني با دلار نفتي
گردش به يورو
توزيع قديمي
نياز جامعه به حضور هر دو جنس
زنان راهشان را انتخاب كردند
نشست ستاد ملي زن و خانواده
فراخوان سرمايهگذاري ارزي
مساله قوام قانوني صنف تئاتر