ارتقا از «دوسيب» به دانسيسم!

سه‌شنبه شب ويدئويي در فضاي مجازي منتشر شد، رقص و آوازه‌خواني دختران در حضور مردان و مسئولان شهرداري، به بهانه ولادت حضرت زهرا (س) در برج ميلاد تهران. شرح جزئي‌تر رقاصي، عشوه‌گري و طنازي دختركان آن مراسم نه قابل نگارش و چاپ در روزنامه است و نه اساساً نيازي به آن است، اما ويدئوي منتشره به واقع يك ويدئوي «مبتذل» يعني خارج از حدود احكام و معارف دين مبين اسلام بود.
محمد‌علي نجفي، پيش‌تر فضاهايي را از كشيدن قليان دوسيب مردان همراه با زنان ترسيم و از آن دفاع هم كرده بود اما شهردار تهران به همراه عده ديگري از مديران شهري در صف اول مراسم برج ميلاد هم حضور داشتند. با شروع رقص و آواز دختران، برخي از زنان حاضر در جلسه سالن را ترك مي‌كنند، اما نجفي همچنان در صف اول نشسته است. روز گذشته به قدري اين كليپ در فضاي مجازي باز نشر شد و به حدي فضاي آن مغايرت با اخلاق مسلماني را نشان مي‌داد كه شهردار تهران ناگزير شد به معاونت امور اجتماعي و فرهنگي و رئيس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران ابلاغيه صادر كند و تذكر دهد ارزش‌ها و شئونات اسلامي را در مراسم‌ها رعايت كنند !
بدتر از ابلاغيه نجفي، شاهكار سايت شهرداري تهران در ماست مالي قضيه بود؛ اين سايت نوشته است: «نجفي در مراسم حركات نمادين دختران هيچ توجهي به روي سن نداشته و مشغول مطالعه نامه‌ها بوده است!»
ظاهراً و بنا بر تجربه هفت ماهه از مجموعه مديريت شهري، اين قبيل اقدامات حاشيه‌اي و پلشت، روال كار و دستور عمل شده است، آن هم به‌خاطر پرت كردن حواس‌ها از ناكارآمدي و بي‌عملي، اما در واقع بازخوردهاي مردمي در همين مدت هفت ماه نشان مي‌دهد از قضا بر همگان عيان شده كه تيم جديد مديريت شهر تهران چيزي براي عرضه در پايتخت و اقناع مردم ندارد و من بعد هم احتمالاً بر همين منوال نخواهد داشت.


اما درباره اين به اصطلاح جشن، حتي اگر پذيرفته شود كه هنجارشكني در برج ميلاد به نام حضرت زهرا (س)، بانوي عفاف، عصمت و حيا، برخاسته از اعتقاد شخصي مجموعه مديريت شهري و ناشي از منش اباحه‌گرايانه ساختاري مديريت فعلي شهري و نيز از روي تعمد و به منظور قبح‌زدايي و خط‌شكني در ترويج يك فرهنگ منحط نباشد، اولين و ضروري‌ترين كار در چنين مواقعي ترك جلسه است.
پذيرفتني نيست كه شهردار تهران در صف اول نظاره‌كنندگان رقص و آوازه‌خواني دختران نشسته باشد و با حضورش به اين عمل ساختارشكنانه مشروعيت ضمني ببخشد و احياناً به اين اميد باشد كه دامن اين هنجارشكني وي را نخواهد گرفت، كه اگر دامنگير شد آن وقت ابلاغيه صادر كند و نداي وا اسلاما سردهد و توبيخ ظاهري كند.
رويه شهردار تهران و موضع‌گيري انفعالي و پسيني وي مؤيد قبول و رضايت از برگزاري اين مراسم مبتذل بوده است، وگرنه همانند ساير حضاري كه حاضر نشدند قباحت روي سن نمايش را نظاره‌گر باشند و با حضورشان به محفل ناصواب گرما ببخشند و مطابق كليپ منتشره جلسه را ترك كردند، آقاي نجفي هم بايد اقلاً در نكوهش ابتذال جلسه، سالن را ترك مي‌كرد. توبيخ عملي و بركناري بدون بازگشت مجموعه مديريت بانوان در معاونت امور اجتماعي يا هركس ديگري كه ترتيب‌دهنده اين مراسم كذايي بوده است، كوچك‌ترين اقدامي است كه مي‌تواند نشان دهد آقاي نجفي واقعاً راضي به برگزاري اين ابتذال نبوده و اصطلاحاً دانه‌اي پاشيده شده و شهردار دامنگير شده و در مقابل عمل انجام شده و بدون هماهنگي قرار گرفته است.
حاشيه پشت حاشيه جايگزين كار جهادي در مديريت جديد شهري شده است. اگر از مجموعه شوراي شهر و شهرداري تهران اين سؤال پرسيده شود كه در هفت ماه گذشته كه بر سر كار آمده‌ايد كدام پروژه عمراني، پروژه نه، كدام كار عمراني، حتي كار هم نه، كدام خدمت مؤثرِ عملي و قابل بيان در حوزه شهري در پايتخت انجام داده شده است، احتمالاً و واقعاً سكوت پاسخ ايشان خواهد بود. البته كه تعطيلي متروي داير، خاك خوردن پروژه‌هاي در دست اجراي شهري و نامگذاري خيابان به نام مصدق و زدن ساختمان به نام حجاريان هم كار است ديگر !