رضا دهکی به خاطر یک مشت دلار

حتی اگر گذرتان به اطراف خیابان و میدان فردوسی تهران نیفتد، عکس‌ها و ویدئوهای صف‌های طولانی مقابل درهای صرافی‌ها را دیده‌اید.
این روزها بسیاری از مردم کارت ملی به دست جلوی صرافی‌ها ساعت‌ها در صف می‌ایستند تا شاید بتوانند تا سقف هزار دلار مطرح شده، به قیمت توزیع دولتی - حدود 4400 تومان - ارز بخرند و در آن سوی خیابان کمی گرانتر بفروشند و سود کنند. در این میان مسافران و کسانی که به ارز نیاز واقعی دارند نیز یا باید اسیر صف‌های طویل شوند و یا به خریدن ارز گرانتر در کنار خیابان رضایت دهند.
سود 300 تا 400 هزار تومانی در روز، سودی نیست که هر کسی بتواند از آن بگذرد. حتی شاید بتوان گفت از 6 صبح در صف را هم دارد. این در حالی است که به گفته محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، برخی اتوبوس اتوبوس آدم به جلوی در صرافی‌ها می‌برند تا بیش از این‌ها سود کنند و لابد حق‌العملی هم به خریداران صوری دلار برسد. این روزهای بازار ارز به شدت یادآور روزهای جهش عجیب قیمت سکه و ارز در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد و صف‌های خرید سکه در آن زمان است، با این تفاوت که قیمت ارز این روزها بعد از تجربه دورانی از صعود، تا حدی به ثبات رسیده و با این حال اقدام تسکینی دولت برای بازار ارز، خود به عاملی برای سودآوری دلالی تبدیل شده است.
گردش مالی چند هزار میلیاردی بازار ارز، طبیعتا فضای وسوسه‌انگیزی برای سرمایه‌گذاری است. در این میان توان مالی بیشتر، امکان سود بیشتر و در عین حال اثرگذاری بیشتر در بازار ارز را تامین می‌کند. چیزی که می‌تواند این باور را تقویت کند که «مافیا» و «دست‌های پشت پرده»ای در کار است. هر چند در این میان افرادی هم وارد بازار می‌شوند تا از این نمد کلاهی برای خود بدوزند، اما واضح است که افسار ماجرا در دست «نمدمال» است و چه بسا حضور سیاهی‌لشکرهای گنجشک سود(!!) - البته در مقابل سود کلانی که اصل کاری‌ها می‌برند- باعث گل‌آلود شدن آب و ماهیگیری راحت‌تر عناصر اصلی ماجرا شود.


تحلیل‌های زیادی در این میان مطرح می‌شود. گاهی ماجرا صرفا بحث سود کلان شخصی یا گروهی است و گاهی پشت پرده‌های سیاسی برای تخریب دولت و تاثیرگذاری بر نگاه عمومی به عملکرد دولتمردان به میان می‌آید. در این میان اما سه اثر ویژه بر مردم - یعنی کسانی غیر از «دست‌های پشت پرده» - قابل تامل است. اول این که حرص و طمع سود دلالی و مزه کردن پول بادآورده یک روزه برای بسیاری خطرناک است. باید پذیرفت که شرایط این چنین در بازار ارز یا هر بازار دیگری - همچون سکه و مسکن که تجربه مشابهی داشته‌اند - هر روز اتفاق نمی‌افتد و این وضعیت، شرایطی موقتی است. سوداگران البته همیشه جایی و راهی برای سوداگری‌های خود پیدا می‌کنند، اما مردمی که همراه این موج شده‌اند، نه توان تاکتیکی همراهی با تغییر فضا را دارند و نه توان تاثیرگذاری بر آن و در نتیجه چه بسا به دنبال یک تغییر، مردمان پیوسته به جرگه سوداگران موقت، با اعتماد به نفس حاصل از این سود موقتی، وارد بازاری شوند که با تحلیل اشتباه، اندوخته خود را ببازند. در خیابان‌ها بسیاری معتقدند که «اصل کاری‌ها» ابتدا همراه با دیگران سود می‌کنند و سپس از دیگرانی که همراهشان سود کرده‌اند، سود می‌کنند. تنبلی حاصل از سود بادآورده از یک سو و ناامیدی منتج از بر باد رفتنش از سوی دیگر می‌تواند انسانی را که می‌توانست یک عنصر مفید در چرخه کار و سازندگی باشد را از رده خارج و عضوی از یک آسیب اجتماعی را به جامعه بیفزاید. دومین اثر این ماجرا بر کسانی است که فارغ از این هیاهو، برای کارهای واقعی شان نیاز به ارز دارند. این بخش از جامعه با مشاهده بلبشوی موجود و دغدغه و استرس برای تامین نیازشان به ارز، در وهله اول از دولت و حاکمیت و در وهله دوم از مردم و جامعه ناامید می‌شود. هر دو این ناامیدی‌ها آثار ثانویه مهمی دارند. اولی می‌تواند به کاهش مشارکت در انتخابات یا انتخاب تحت تاثیر پوپولیسم و در نتیجه حاکم شدن تفکری منجر شود که حتی اوضاع را بدتر کند (و همین موضوع است که باعث می‌شود برخی تحلیل‌های به سوی اغراض سیاسی دست‌های پشت پرده در به هم ریختن اوضاع در بازاری همچون ارز برود) و دومی می‌تواند به تاثیری حتی فراتر از این و نتایجی همچون بی تفاوتی به سرنوشت جامعه و تلاش برای بیرون کشیدن از این ورطه رخت خویش منجر شود. سومین تاثیر اما بر کسانی رخ می‌دهد که جزو هیچ کدام از سوداگران بازار ارز نیستند و نیازی هم به ارز ندارند، اما نوسان‌های ارزی به طور غیرمستقیم با اثرگذاری بر قیمت‌ها و نرخ تورم، بر زندگی و قدرت خریدشان تاثیر می‌گذارد. این جمع شاید نداند که به قولی از کجا می‌خورد و تاوان چه چیز را پس می‌دهد، اما می‌داند که روزگار برایش سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. آثار این سختی روزگار هم البته نتایج ثانویه‌ای دارد که ترکیبی از مسائل روانشناسانه فردی تا جامعه‌شناسانه اجتماعی را شامل خواهد شد.
نمی‌توان از سوداگران راس هرم انتظار رعایت اخلاق را داشت. حتی نمی‌توان برای سوداگران خرد هم با سود قابل توجه در میانه این بازار و شرایط «کلاه خودت رو سفت بچسب که باد نبره» این روزها، توقع داشت که از نگاه اخلاق به نتایج کارشان نگاه کنند. حتی در این باره اخلاق به شدت نسبی دیده می‌شود. گفتن از اخلاق برای کسانی که از این بساط سودی نمی‌برند هم جز بدبینی به اخلاقیات سودی ندارد. تنها نتیجه این بحث دانستن این نکته است که همه بدانند اگر روزی از این بلبشو ضربه‌ای خوردند، بدانند که از کجا بوده است. طبیعتا گردن‌کلفت‌هایی هستند که از این وادی جان به در برند، اما غرق کشتی اقتصاد ایران، اغلب ایرانی‌ها را با خود به قعر خواهد کشید، حتی همین گردن‌کلفت‌ها را (چه این جماعت هم نمی‌توانند به راحتی همچون ایران بساط سوداگری خود را راه بیندازند). بسیاری چه در عرصه اخلاق و رفتار اجتماعی و چه در عرصه سیاسی و اقتصادی مشغول سوراخ کردن جایشان در کشتی هستند و بر سر شاخه نشسته بن می‌برند و این همه فقط برای یک مشت دلار! بد نیست بدانیم چه را به چه بهایی فروخته‌ایم.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب در روز درختکاری: مسئولان مانع از بین رفتن درختان و باغات موجود در شهرها شوند «ابتکار» از ضعف‌ها و خلاءها در قانون احزاب گزارش می‌دهد احزاب در بند قانون توضیحات سخنگوی دولت درباره عملکرد یک ساله قوه مجریه اتوبوس اتوبوس آدم می‌آورند که ارز بخرند رضا دهکی به خاطر یک مشت دلار رضا دهکی به خاطر یک مشت دلار عیدی دادن کتاب در نوروزخوشایند است؟ کتاب یا اسکناس تانخورده لای کتاب عیدی دادن کتاب در نوروزخوشایند است؟ کتاب یا اسکناس تانخورده لای کتاب «ابتکار» دورنمای خشونت‌بار درگیری‌های قومی-مذهبی در شرق آسیا را بررسی می‌کند عوارض نسخه هندی برای درد کهنه شبه قاره «ابتکار» دورنمای خشونت‌بار درگیری‌های قومی-مذهبی در شرق آسیا را بررسی می‌کند عوارض نسخه هندی برای درد کهنه شبه قاره «ابتکار» در گزارشی، تبعات تلاطم بازار ارز و طلا در جامعه را بررسی کرد «نزول خواری» به بهانه وام خرید سکه «ابتکار» در گزارشی، تبعات تلاطم بازار ارز و طلا در جامعه را بررسی کرد «نزول خواری» به بهانه وام خرید سکه «ابتکار» از دلایل و نتایج تاخیر در اعلام گزینه‌های اکران نوروز 97 گزارش می دهد سرگردانی فیلم ها در آستانه بهار «ابتکار» از دلایل و نتایج تاخیر در اعلام گزینه‌های اکران نوروز 97 گزارش می دهد سرگردانی فیلم ها در آستانه بهار اسحاق جهانگیری: من را توصیه به سکوت کردند اسحاق جهانگیری: من را توصیه به سکوت کردند در آستانه سال 97 بساطی‌های چهارراه ولی‌عصر در یک زمین سرپوشیده تجمیع شدند سرد وگرم هوای نوروز در بازار دست فروش ها در آستانه سال 97 بساطی‌های چهارراه ولی‌عصر در یک زمین سرپوشیده تجمیع شدند سرد وگرم هوای نوروز در بازار دست فروش ها