يكي از اولويت هاي من در مير اث پاسداشت چهر ه هايي چون مصدق است

در آينده نزديك از مديران پيشين اين اداره دعوت خواهم كرد تا گفتماني درباره مسائل داشته باشيم
اما مهم‌ترين مساله ما در بحث گردشگري، نبود مديريت واحد است. حلقه مفقوده‌اي در مديريت گردشگري پايتخت وجود دارد
رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي به من در ابلاغي دستور داده‌اند تا تورهاي شبانه تهرانگردي را احيا كنم
ميراث فرهنگي، نگهبان هويت ايراني است.ميراث فرهنگي و تاريخي تمامي مشاهير، هويت ايران است و بايد از آن‌ها پاسداري كرد


آثار تاريخي چند هزارساله، موزه‌ها و عمارت‌هاي تاريخي بي‌نظير، قلعه‌ و تپه‌هاي باستاني، كوه‌هاي سر به‌فلك كشيده، باغ‌هاي سرسبز، دشت‌هاي خرم، آب‌ و هواي چهار فصل و ... از هر شهری يك قطب گردشگری مي‌سازد اما سهم تهران باوجود تمامي اين پتانسيل‌ها از صنعت گردشگري ايران بسيار ناچيز است؛ گويا گردشگري تهران در سايه پايتخت بودن آن گم شده است. تاكنون تمامي‌ برنامه‌ريزي‌ها و تخصيص بودجه براي اين كلانشهر براي بخش‌هاي ديگر به‌جز گردشگري بوده است. نگاهي به آمار گردشگران داخلي و خارجي، گواه روشني بر اين مساله است. در روزگاري كه زندگي در کلانشهرهای مهم دنیا بی‌وقفه در جريان است، تهران شب‌ها مي‌ميرد. گويا زندگي در تاريكي كوچه پس كوچه‌هاي تهران مي‌ميرد. داستان شب‌مردگي پايتخت تنها در ماه مبارك رمضان تكرار نمي‌شود. نكته قابل توجه اينجاست، درحالي كه شهرهايي مانند اصفهان، مشهد، شيراز، كيش، قشم و ... شب‌هايي پرنور و البته پر رونق دارند، تهران به درد شب‌مردگي مبتلاست. تهران شب‌ها مي‌ميرد اما روزها به‌جان تاريخ خود مي‌افتد و با پتك بي‌تدبيري، هويت خود را تخريب مي‌كند. در ميان شب مردگي تهران، هرروز شاهد تخريب آثار تاريخي اين شهر به‌ويژه خانه‌هاي تاريخي و ارزشمند هستيم. آثار تاريخي كه ظرفيت تبديل شدن به جاذبه گردشگري را داشته اما از صفحه تاريخ اين شهر به‌راحتي پاك شده‌اند. از ميراث تهران و عمارت‌هاي بي‌نظير آن كه بگذريم به حال و روز ناخوش هنرمندان صنايع دستي مي‌رسيم. هنرمنداني كه سال‌ها فراموش شده‌اند. اين فراموشي موجب بي‌انگيزه شدن آن‌ها و تعطيلي بساط هنرشان نيز شده است. با مجيد مهدوي كه به‌تازگي بر كرسي مديريت اداره كل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان تهران تكيه زده است، درباره مسائل و مشكلات حوزه گردشگري به‌ويژه بحث تهران 24 ساعته، چالش‌هاي برندسازي در صنايع دستي و آفت تخريب ميراث فرهنگي تهران، به‌گفت‌وگو پرداخته‌ايم كه با‌يكديگر مي‌خوانيم.
چندي پيش بحث بازسازي يادمان دكتر‌مصدق در آرامستان ابن‌بابويه توسط باربد گلشيري مجسمه‌ساز مطرح شد. گلشیری در نامه‌اي که مخاطبانش، شهرداری منطقه۲۰ تهران، شورای شهر، میراث فرهنگی و سازمان اوقاف بوده‌اند، تاکید کرده است که اجازه بدهند یادمان دوباره نصب شود. درخواستی که با واکنش اعضای شورای شهر همراه بود. تعدادی اعضای شورای شهر به این درخواست واکنش‌های مثبتی نشان داده و بار دیگر مدعی شدند که تمایل به بازسازی یادمان از سوی آنان وجود دارد اما از سویی دیگر ابن بابویه در حالی توسط میراث فرهنگی ثبت ملی شده که اداره و نگهداری آن بر عهده سازمان اوقاف است و چندین سازمان بایدبرای به نتیجه رسیدن این پروژه همکاری کنند. باتوجه به‌پيگيري اعضاي شوراي شهر و همچنين موافقت مديركل اوقاف تهران، تنها اداره‌اي كه در اين‌باره كم‌كاري كرده، اداره ميراث فرهنگي استان تهران بوده است. در زمان مدير پيشين اداره كل ميراث فرهنگي تهران، بارها در قالب نامه و تلفني اين مساله را از ايشان درخواست كرده‌ايم اما پاسخي نيافتيم. باتوجه به تغيير مديريت در اين اداره، نظر شما درباره بازسازي يادمان دكتر مصدق در آرامستان ابن‌بابويه چيست؟
دكتر مصدق شخصيتي ملي و آزادي‌خواه بودند كه ملي شدن صنعت نفت با نام ايشان گره خورده است. با قدرداني از شخصيت‌هاي ملي و مذهبي مي‌توان هويت ملي و اسلامي ايران زمين را حفظ كرد. به همين دليل يكي از اولويت‌هاي اصلي من در اداره ميراث فرهنگي،پاسداشت چهره‌هايي مانند دكتر مصدق و ديگر مشاهير كشور به‌ويژه تهران است. در همين راستا با درخواست باربد گلشيري براي بازسازي يادمان دكتر مصدق موافقت كرده و نامه‌ آن را به اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شهرري ارجاع داده‌ام. البته در اجراي اين طرح بايد براساس اصول و قوانين ميراث‌فرهنگي عمل شود كه مطمئن هستم اين مساله توسط باربد گلشيري رعايت خواهد شد. ميراث فرهنگي نگهبان هويت ايراني است. ميراث فرهنگي و تاريخي تمامي مشاهير، هويت ايران است و بايد از آن‌ها پاسداري كرد.
باتوجه به اينكه حدود يك ماه از انتصاب شما به‌عنوان رييس اداره ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي تهران مي‌گذرد، انتقادهاي بسياري به شما به‌دليل عدم سوابق مديريتي در ميراث وجود داشت، نظر شما درباره اين اظهارنظرها چيست؟
روز نخستي كه به اداره ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان تهران وارد شدم، انتقادهايي درباره اينكه من از جنس ميراث فرهنگي يا گردشگري نيستم، شنيدم.
به اعتقاد من يك مدير بايد مديريت كند‌و معاونت‌ها و كارمندان زيرمجموعه آن بايد متخصص و البته با تجربه باشند. در تغييراتي كه قرار است در اداره كل استان تهران رخ دهد،اين مساله را اثبات‌و از افرادي متخصص و باتجربه استفاده خواهم كرد.
اين تغييرات بر بحث بودجه و قراردادهاي كلان تاثير بسياري دارد. همچنين مساله ديگر استفاده از تجربيات مديران پيشين ميراث است. آن‌ها تجربيات ارزشمندي براي حل مسائل و مشكلات دارند كه مي‌تواند راهگشا باشد. به همين دليل در آينده نزديك از مديران پيشين اين اداره دعوت خواهم كرد تا گفتماني درباره مسائل داشته باشيم.
مسئولان تاكنون تهران را به‌عنوان قطب گردشگری ندیده‌اند. نه‌تنها برای فعالیت‌های حوزه گردشگری مانند اماکن گردشگری و رستوران‌ها برنامه‌ریزی نشده است بلکه هیچ‌گونه زیرساختی نیز پیش بینی نکرده‌اند تا تهران بتواند شهر جذابي برای گردشگران باشد.تهران، پایتخت کشور محسوب می‌شود. این امتیاز می‌توانست از آن یک قطب گردشگری در ایران و حتی دنیا بسازد اما پایتخت بودن تهران تاکنون کمکی به توسعه گردشگری این کلانشهر نکرده است. چرا اين اتفاق رخ داده است؟
تهران به‌عنوان سرپلی برای گردشگران اصفهان، شیراز، مشهد، یزد و ... ایفای نقش می‌کند. گردشگران برای رفتن به مقاصد گردشگری خود تنها از تهران عبور می‌کنند و ماندگاری گردشگر را در این شهر نداریم. پایتخت باید نقش معبری خود را اصلاح کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، آن‌گاه می‌توان به‌سمت و سوی گردشگری حرکت کرد. ما تهرانگرد داشته اما تهران‌شناس نداريم، در اين‌باره بايد بحث‌هاي تخصصي انجام شود.
به‌عنوان نمونه، گردشگران داخلي و خارجي در سفر به تهران از اماكن مختلفي مانند كاخ گلستان ،كاخ نياوران، موزه فرش، موزه ملي و ... بازديد مي‌كنند. مشكل اينجاست كه آدرس اين اماكن در سايت‌هاي مختلف وجود دارد اما تاريخچه‌اي كامل از آن‌ها در دسترس نيست. به همين دليل مي‌گويم بايد به‌دنبال تقويت تهران‌شناسي باشيم . مساله ديگر در گردشگري تهران، كمبود نيرو و زيرساخت‌هاست. ليدرهاي اين استان بايد حداقل به دو زبان تسلط داشته باشند كه در اين مساله با كمبود مواجه هستيم.
اما مهم‌ترين مساله ما در بحث گردشگري، نبود مديريت واحد است. حلقه مفقوده‌اي در مديريت گردشگري پايتخت وجود دارد. بايد تمامي حلقه‌هاي گردشگري تهران به يكديگر متصل شوند. تا زماني‌كه مديريت واحدي وجود نداشته باشد، نمي‌توان به رونق گردشگري پايتخت اميدوار بود.
براي درك بهتر نبود مديريت واحد، مثالي را ذكر مي‌كنم. تصور كنيد گردشگر خارجي به تهران سفر كرده است.با ورود به نخستين مكان، با مشكل مواجه مي‌شود. در فرودگاه امام خميني(س) گردشگران خارجي بلاتكليف هستند، بايد حداقل يك متخصص گردشگري حضور داشته باشد كه آن‌ها را راهنمايي كرده و به‌آنان اطلاعات بدهد. آنجا ديگر من متولي نيستم بلكه رييس فرودگاه امام خميني(س) متولي آن بخش است.متاسفانه گردشگري تهران نقطه به نقطه شده و بايد اين روند اصلاح شود.
تهران باوجود پايتخت بودن، 24 ساعته نيست، سال‌هاست كه شهروندان اين شهر روياي تهران 24 ساعته را در سر مي‌پرورانند، نظر شما در اين‌باره چيست؟
رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي به من در ابلاغي دستور داده‌اند تا تورهاي شبانه تهرانگردي را احيا كنم.
درحال حاضر تورهای نیم روزه یا یک روزه تهرانگردی برگزار می‌شود که بیشتر این تورها به بازدید از بازار و خیابان 30‌تیر خلاصه می‌شود اما آیا این تمام ظرفیت گردشگری تهران است؟ این مسائل، ظرفیت و پتانسیل‌های بالا و ارزشمند گردشگری تهران را نشان نمی‌دهد.
برای داشتن تهران 24 ساعته نیازمند تنوع در محصولات گردشگری هستیم. توسعه زمانی برای تهران درکنار توسعه محصول است. تهران، محصول اندکی برای گردشگر دارد. همین تنوع کم محصول گردشگری، یکی از مشکلات 24 ساعته نبودن تهران است. احیای قلب تاریخی شهر، تنوع محصول گردشگری را افزایش می‌دهد. اجرای چنین طرحی موجب حفظ و احیای بافت تاریخی می‌شود؛ چرا که شهروندان دیگري، ذی‌نفع در حفظ تاریخ هستند. البته در ایام ماه مبارک رمضان، تهران یک ماه در سال زندگی شبانه را تجربه می‌کند که استقبال فراوان مردم در این مدت از مراکز تفریحی نشان می‌دهد اگر این روند در باقی ماه‌ها نیز وجود داشته‌ باشد، بخش اقتصادی فعال در حوزه گردشگری در این وانفسای مشکلات اقتصادی کشور، وضعیت بهتری را تجربه‌خواهد کرد.
آيا برنامه‌اي براي تحقق روياي تهران 24ساعته داريد؟
گردشگري تهران از 20 اسفند آغاز مي‌شود و تا 20 فروردين ادامه مي‌يابد. بايد اين روال تغييركند. چرا كه پايتخت ظرفيت 24 ساعته شدن را دارد. به همين دليل طرح تهران 24 ساعته را براي فروردين‌ در نظر داريم. با اجراي موفق اين طرح مي‌توانيم براي تمامي طول سال آن را اجرا كنيم. در همين راستا با استاندار تهران مذاكراتي انجام شده است. براي اجراي اين طرح نيازمند مديريت واحدي در بخش گردشگري هستيم. بايدتمامي نهادها و ارگان‌ها با يكديگر همكاري، تعامل و همفكري داشته باشند اما در نهايت يك ارگان وظيفه تصميم‌گيري نهايي را برعهده گيرد. نوروز امسال بايد متفاوت از سال‌هاي گذشته باشد.
من با دستگاه‌هاي مربوطه در بحث گردشگري صحبت كردم، از طر ح تهران 24 ساعته در فروردين استقبال كرده‌اند اما تاكنون اين مذاكرات مكتوب نشده است. بايد برنامه‌اي منظم و مدون تهيه شود و به‌عنوان يك تفاهمنامه يا توافقنامه ميان تمامي دستگاه‌ها قرار گيرد تا بتوانيم آن را اجرايي كنيم.
يكي از پيشنهادهاي من براي رونق گردشگري پايتخت، تهيه اپليكيشني مانند اسنپ در تهران است. در اين طرح از خودروهايي براي گردشگران استفاده شود كه رانندگان آن‌ها به حداقل زبان انگليسي تسلط داشته باشند يا اينترنت رايگان در اختيار گردشگر قرار دهند.
چالش‌هاي اصلي حوزه گردشگري تهران چيست؟
كمبود زيرساخت‌هاي گردشگري، چالش اصلي اين حوزه است. البته نبايد فراموش كرد كه مديران پيش از بنده، زحمات زيادي را در اين حوزه انجام داده‌اند.
بايد زيرساخت‌هاي گردشگري، ارتقا و توسعه يابند. براي ارتقا نيازمند برنامه و نقشه راه هستيم كه متاسفانه نقشه راهي وجود ندارد. هنگامي‌كه درباره برنامه توسعه گردشگري از همكاران سوال كردم، آن‌ها به‌دليل نبود همين نقشه راه، نمي دانستند كه بايد چه اقدامي را انجام بدهند. اين آسيب جدي لازم است كه حل شود. در سازماني كه رييس آن بدون برنامه‌‌ريزي و نقشه راه هيچ اقدامي انجام نمي‌دهد، بايد مابقي بخش‌ها نيز اين مساله را سرلوحه كار خود قرار دهند.
زمان مديريت من در اين اداره مصادف با ترافيك كاري آخر سال و برنامه‌هاي ويژه نوروزي شد.
برگزاري نمايشگاه‌ها و اجراي برنامه‌هاي مختلف ايام مبارك دهه فجر، اسفند و نوروز تاكنون فرصت مناسبي را براي برنامه‌ريزي و تهيه نقشه راه به‌وجود نياورده است. اما پس از اتمام اين برنامه‌ها ، اولويت اصلي من تهيه نقشه راه براي ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع‌دستي استان تهران است.
البته از همين فضا نيز مي‌توان به بهترين شكل ممكن استفاده كرد. يكي از برنامه‌هاي سال نو ما، بازخواني نوروز است. شخصيتي مانند عمو نوروز قدمتي چند هزار ساله دارد كه متاسفانه بسياري از فلسفه وجودي آن اطلاع ندارند. براي احياي آيين ايراني برنامه‌هاي ويژه‌اي داريم كه معرفي عمو نوروز يكي از آن‌هاست. در اين طرح هنرمندان ما در ميادين و ديگر اماكن سطح شهر با لباس عمو نوروز حضور خواهند داشت و فلسفه وجودي اين شخصيت‌ را توضيح خواهند داد. همچنين عمو نوروز با هدايايي به بيمارستان‌ها، بيمارستان كودكان، مراكز نگهداري معلولان و سالمندان مي‌رود. حتي براي نوع هدايا نيز تدبيري شده است. هداياي عمونوروز از صنايع دستي و بازي‌هاي فكري ساخت ايران است. با اين كار از يك سو مردم با آيين كهن سرزمين خود آشنا مي‌شوند و از سوي ديگر صنايع دستي نيز معرفي و حمايت مي‌شود.
به صنايع دستي اشاره كرديد، بخشي كه سال‌هاست فراموش شده و هنرمندان آن اين روزها با مشكلات بسياري دست و پنجه نرم مي‌كنند. براي اين بخش چه تدبيري انديشيده‌ايد؟
به اعتقاد من هنرمندان ايراني بي‌نظير اما تجار خوبي نيستند. براي حمايت مالي از آن‌ها، بايد مشكل بسته‌بندي صنايع دستي را حل كنيم. درحال حاضر نفيس‌ترين آثار هنري لاي روزنامه پيچيده مي‌شود و اين مهم‌ترين مشكل اين بخش است. آموزش و ارائه جديدترين تكنولوژي‌هاي صنايع بسته‌بندي مي‌تواند راهگشا باشد. بحث بيمه نيز يكي ديگر از مشكلات هنرمندان صنايع دستي بوده كه در اولويت‌كاري من است.
البته بيش از بخش مالي هنرمندان، نيازمند حمايت معنوي هستند. متاسفانه ما به هنرمندان‌مان هويت نداده‌ايم. تكليف هنرمند صنايع دستي با سازمان مشخص نيست. بايد اين مشكل را حل كنيم. براي هويت دادن به هنرمندان بايد به شكل‌هاي مختلف از آن‌ها حمايت شود. طرحي را قرار است به شهرداري ارائه دهيم كه در آن هر يك از چنارهاي خيابان وليعصر را به‌نام يكي از هنرمندان ما نام‌گذاري كند. اين طرح‌ هزينه‌اي براي اداره يا شهرداري نخواهد داشت اما ايجاد انگيزه براي هنرمندان خواهد كرد.
اداره ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي چه برنامه‌هاي ويژه‌اي را براي ايام نوروز در نظردارد؟
برنامه‌هاي متنوعي مانند برگزاري تورهاي ويژه تهرانگردي، نمايشگاه‌هاي گردشگري و صنايع دستي، اجراي تئاترهاي خياباني و ... است. البته درخصوص اجراي تئاترهاي خياباني با مسئولان مربوطه مذاكراتي داشته‌ايم كه اميدواريم به جمع‌بندي نهايي برسيم. يك طرح ويژه برگزاري جشن 223 سال پايتخت شدن تهران در 6 فروردين است. برنامه‌هاي مخصوصي براي اين روز درنظر داريم كه اجرا شوند. نكته قابل توجه درباره تفاوت نوروز در ايران و ديگر كشورها اين است كه در اين ايام مردم به جشن و شادي مي‌‌پردازند؛ اين درحالي است كه ايرانيان در ايام پايان سال و نوروز به‌دليل حجم بالاي كاري، استرس و نگراني دارند. بايد با اجراي برنامه‌هاي سنتي و آييني اين استرس و نگراني را كاهش دهيم.
اما براي استان تهران و شهرستان‌هاي 16گانه آن نيز برنامه‌ريزي‌هاي مشخصي را انجام داده‌ايم. از مديران شهرستاني درخواست كرده‌ام كه برنامه‌اي خلاقانه ارائه دهند. چون اعتقاد دارم يا بهترين يا اولين باشيم. اگر اولين شدن سخت باشد شايدبهترين بودن، راحت‌تر باشد. نوآوري در برپايي سفره‌هاي هفت‌سين داشته باشند و تقليدي از ديگر شهرها انجام ندهند.
همچنين 140 پايگاه اطلاع‌رساني براي معرفي جاذبه‌هاي استان تهران در ورودي شهرها مستقر شده‌اند. 110 ايستگاه با همكاري شهرداري تهران نيز در مناطق 22 گانه تهران اسكان مي‌يابند. تعدادي پايگاه‌با ظرفيت 3 هزار و 500 مسافر براي اسكان موقت و ثابت وجود دارند.همچنين براي رونق كسب و كار هتل‌ها با رايزني‌هايي كه سازمان با آموزش و پرورش استان انجام داده است، سال آينده مدارس تنها براي اسكان فرهنگيان اختصاص مي‌يابد و ديگر مسافران را پذيرش نمي‌كنند. رايزني‌هايي نيز براي تهيه اپليكيشن تهرانگردي انجام داده‌ايم كه به‌زودي اجرا مي‌شود.