هویت تاریخی شیراز زیر تیغ کج‌سلیقگی ها

هنوز چند خانه تاریخی ثبتی مانند صدر جهرمی که هم اینک در میانه آوارها، برجای مانده در خطر نابودی قرار دارند و بدون تردید در چند روز آینده یا ماه های دیگر ویران شده و به خاطره ها خواهند پیوست
چرا اراذل اوباش و منقل خانه ها گردآوری نمی شوند و چرا به جای این کارها باید خانه های تاریخی که نشانه های هویتی مردم منطقه است ویران شود
ویرانی های گُسترده و بی ضابطه خانه های تاریخی و ملی شهر شیراز در حالی از چند ساله گذشته آغاز شده که هنوز هیچ نهاد یا افرادی مسوولیت این دست اَندازی ها را بردوش نگرفته است
چند سالی است که این بافت تاریخی دگرگون شده و به شدت آسیب دیده و دستخوش ندانم کاری و کج سلیقگیِ برخی از افراد و نهادها قرار گرفته و به کام مرگ فرو رفته است


در دنباله اقدام های نسنجیده پیشین و با سرپیچی از قانون و زیر پاگذاشتن آن، هفته گذشته نیز دو خانۀ تاریخی و ثبت ملی با نام های خانه منتصری و سلیمی با خاک یکسان و برای همیشه از صفحه روزگار پاک شد
بافت تاریخی شهر شیراز باز هم زیر و رو شد و خانه های ارزشمند و ثبت ملیِ قرار گرفته در این بافت به گونه‌اي گُسترده و سریالی، یکی پس از دیگری از صفحه روزگار حذف و ویران می شود. هویت تاریخی مردمان شهر شیراز زیر تیغ کج سلیقگی و ندانم کاری های برخی از افراد و با سرپیچی از قانون به یغما رفته است.
یکی از کهن ترین بافت های تاریخی و ارزشمند کشور، بافت تاریخی شهر شیراز است که پیشینه زیست مردم از دوره ایلخانی تا دوران معاصر و به گونه‌اي پیوسته را در حافظه جمعی و کارنامه خود دارد. بافتی که به باور همه کارشناسان و پژوهشگران، یکی از بی همتاترین و ارزشمندترین بافت های تاریخی کشور بوده که از یک نظم، استواری و هماهنگی (انسجام) ویژه ای برخوردار است اما با این همه، چند سالی است که این بافت تاریخی دگرگون شده و به شدت آسیب دیده و دستخوش ندانم کاری و کج‌سلیقگیِ برخی از افراد و نهادها قرار گرفته و به کام مرگ فرو رفته است. این دگرگونی ها که با ویرانی سریالی خانه‌های تاریخی و ملی از چند سال پیش آغاز شده، هر روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد و در دنباله اقدام‌های نسنجیده و نادرست پیشین و با سرپیچی از قانون و زیر پاگذاشتن آن، هفته گذشته نیز دو خانه تاریخی و ثبت ملی با نام های خانه منتصری و سلیمی با خاک یکسان و برای همیشه از صفحه روزگار پاک شد. در این میان و درگام نخست، پرسشی که ذهن کُنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی را درگیر کرده است، نقش سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان سرپرست (متولی) اصلی پاسداری و نگهبانی از بافت تاریخی و خانه های ثبتی یا ارزشمند آن است. به باورکُنشگران مدنی، اگر سازمان میراث فرهنگی از همان آغاز دست اَندازی ها در چند سال پیش با قدرت و توانمندی و تمام قد در برابر تخلفات آشکار ایستادگی کرده بود، بی گمان امروز بیننده ویرانی سریالی خانه های تاریخی و ملی شهر شیراز نمی بودیم. سازمان میراث فرهنگی در آغاز با سکوت بیش از پیش خود ،راه را برای دست اَندازی‌ها و سوء استفاده های غیرقانونی افراد و نهادها باز گذاشت و آن ها نیز با زیر پاگذاشتن و سرپیچی از قانون، هر آنچه می خواستند، انجام داده و بافت تاریخی شیراز را آشفته و دگرگون کردند.
سخن در خُور نگرش و شگفت اَنگیزی که از چند سال پیش درباره ویرانی خانه های تاریخی مطرح بوده و هنوز هم به گونه نامفهوم و پرسش براَنگیز به میان آورده می شود این است که هیچ نهاد یا افرادی مسئولیت این نابسامانی و ویرانی ها را بردوش نگرفته و نمی گیرد!
دست های غیبی که ویران می کنند!
ویرانی های گُسترده و بی ضابطه خانه های تاریخی و ملی شهر شیراز در حالی از چند ساله گذشته آغاز شده که هنوز هیچ نهاد یا افرادی مسئولیت این دست اَندازی‌ها را بردوش نگرفته است و مایه شگفتی کُنشگران میراث فرهنگی و مردم فرهنگ دوست شیراز شده است. همچنین سازمان میراث فرهنگی که سرپرستی یادمان‌های تاریخی را برپایه قانون بر دوش دارد، در این زمینه سکوت معنادار و درازدامانی را در پیش گرفته است. از سویی، مدیریت شهری و دیگر نهادهای مسئول همگی در این چند سال گذشته که ویرانی خانه های تاریخی آغاز شده، سکوت پیشه کرده اند و در گفت و گوهای خود با رسانه ها و نشست‌ها اظهار ناآگاهی می کنند. موضوعی که شگفتی کُنشگران میراث فرهنگی و آگاهان اَمر را به دنبال داشته است و همین سکوت های معنادار و زیان بار مدیران فرهنگی شهر شیراز، یکی از آفت های بافت تاریخی و از اَنگیزه های اصلی ادامه دار بودن ویرانی های خانه های تاریخی بوده است. کُنشگران میراث فرهنگی و رسانه ها این پرسش را به میان می آورند که آیا دست های غیبی وجود دارد که خانه های تاریخی را یکی پس از دیگری و سریالی ویران می کنند یا ... .
ورود دستگاه قضایی به پرونده
کُنشگران مدنی و میراث فرهنگی و دوستداران تاریخ و فرهنگ شهر شیراز به شدت نگران از دست رفتن هویت و کیستی و چیستی مردم و شهر ادب و فرهنگ و تمدن ایران‌زمین هستند. همچنین آن ها نگران ویرانی دیگر خانه های تاریخی و ملی قرار گرفته در بافت تاریخی بوده و از مدیران دستگاه قضایی می خواهند که با ورود هرچه زودتر به پرونده بافت تاریخی پشت حرم شاهچراغ، از هویت و شناسنامه ملی مردم دفاع کرده و نگذارد بیش از این ریشه‌های هویتی شهر و مردم بخشکَد. از سویی، کُنشگران مدنی از رَوند کُند رسیدگی دستگاه قضایی به پرونده بافت تاریخی شیراز گلایه دارند و خواهان نتیجه و پاسخ شفاف و روشن پرونده خانه های تاریخی ویران شده در سال های گذشته هستند. هرچند این موضوع باید از سوی سازمان میراث فرهنگی پاسخ داده و آگاهی رسانی شود. به هر روی، کُنشگران میراث فرهنگی و مدنی امیدوار به واپسین وسیله دفاع و پیشگیری از ویرانی سریالی خانه های تاریخی ملی و ارزشمند هستند.
هنگامی که قانون برای همه یکسان نیست
برخی از کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی درباره بافت تاریخی شیراز، این پرسش را به میان می آورند که چرا همه در برابر قانون یکسان نبوده و نیستند. زیرا برخی نهادها و افراد با اعمال نفوذ در دستگاه های رَده بالای دولتی کشور و زد و بندهای سیاسی، فراتر از قانون عمل کرده و با سرپیچی از قانون و تخلف آشکار، آن را زیر پا گذاشته و دربرابر خواست ملی مردم ایستاده اند. موضوعی که صدای برخی از هَموَندان (اعضای) شورای شهر شیراز را هم در هفته پیش درآورده و به آن انتقاد شدید کرده اند. به هر روی، همه مردم و مدیران برپایه قانون کشور با هم برابرند و باید از قانون پیروی کنند و دستگاه قضایی و مدیران خویشکاری (وظیفه) دارند به این موضوع ورود پیدا کرده و تکلیف آن را برای همیشه روشن کرده و شفاف سازی و روشنگری کنند تا مایه نا اُمیدی و سرخوردگی اَفکار همگانی (عمومی) نشود.
خطر در کمین خانه تاریخی صدرجهرمی
در بازدید میدانی امروز نگارنده (12 اسفند) از بافت تاریخی شیراز و پشت حرم شاهچراغ و مکانی که به تازگی دو خانه تاریخی منتصری و سلیمی در آن ویران شده و از میان رفته است، همچنان لودرهای شهرداری درحال خاکبرداری و آوار برداری در عَرصه و حریم دیگر خانه‌های تاریخی اند. همچنین شهرداری و مدیران مربوطه از سال گذشته نیز در اقدامی شگفت اَنگیز و پرسش براَنگیز گِرداگرد خیابان و کوچه های این بخش از بافت تاریخی را نرده کشی کرده و در زمان مناسب یکی پس از دیگری خانه‌های تاریخی را ویران می کنند! اقدامی که برپایه قانون، تخلف به شمار می آید. از سویی، هنوز چند خانه تاریخی ثبتی مانند صدر جهرمی که هم اینک در میانه آوارها، برجای مانده در خطر نابودی قرار دارند و بدون تردید در چند روز آینده یا ماه های دیگر ویران شده و به خاطره ها خواهند پیوست؛زیرا این چند خانه کامل خالی شده و راه کوچه که دیگر نمی توان این نام را هم بر روی آن نهاد با پاره‌آهن و حلبی بسته شده که نشانه های دست اَندازی بوده و خطر درکمین این خانه های تاریخی است. هر چند که هفته گذشته مهدی حاجتی، هَموند شورای شهر شیراز در شبکه های اجتماعی این اقدام نسنجیده را حدس زده و آگاهی رسانی کرده است. حاجتی در پیامی نوشته است : بنا بر گزارش های رسیده ماشین آلات در اختیار حرم (شاهچراغ) امشب سوختگیری کرده که می تواند نشانه‌های اقدام برای ویرانی خانه ای دیگر در بافت تاریخی باشد. به مدیران امنیتی و میراثی استان و شهرداری اطلاع داده ام و دارند گروه هایی را به آن جا می فرستند. درخواست کمک از نهادهای مدنی داریم ( نهم اسفند).
طرح اجرا شده در بافت تاریخی غیرقانونی بوده
اما یکی از کارشناسان میراث فرهنگی درباره ویرانی‌های خانه های تاریخی با گلایه از مدیران اجرایی طرح و بیان اینکه طرح توسعه حرم شاهچراغ و پیرامونی آن غیرقانونی بوده و این چیزی که در حال اجراست، طرح مصوب میراث فرهنگی را ندارد به روزنامه «قانون» گفت : « ما در محدوده پیرامونی حرم شاهچراغ به اَنگیزه ساختار شهری منطقه، الزام به ساماندهی داریم و بر پایه این نگاه، بی گمان هم دشواری های اجتماعی منطقه برطرف خواهد شد و هم اگر به یک طرح جامعی برسیم ،دشواری‌های کالبَدی حل می شود. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و در اینکه همه خواهان آن هستند که رُخداد خوبی در بافت تاریخی روی دهد، تردیدی وجود ندارد. بر همین پایه یک مشاور برگزیده شد در قالب طرح 57 هکتاری زنده‌سازی (احیا) محدوده شاهچراغ که در آن طرح ویرانی خانه‌ها بسیار محدود و در برگیرنده چند تک دانه خانه بدون ارزش تاریخی بود. در این طرح همه خانه های تاریخی ارزشمند و ثبتی با شکل نشانه ستاره روی دیوار خانه ها و نقشه، روشن و جدا شده بود و با رویکرد کاربری گردشگری در حوزه زیارت تعریف شده است. این خانه ها نیازمند مداخله مرمتی و حفاظتی با رویکرد تغییر کاربری به سفره‌خانه، اقامتگاه، مهمانپذیر و ... بوده است. این طرح با آنکه دشواری‌هایی در طراحی داشت به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری رسیده و مدیریت استانی نیز آن را پذیرفته بود. با این همه، شوربختانه ویرانی ها به شکل گُسترده و کور آغاز و همه خانه ها را حذف کرد. باید دانست طرحی که مدیران مدعی اجرای آن هستند که با نام طرح 57 هکتاری شناخته می شود، هیچ پیوندی با آن طرح مصوب ندارد و این طرح، طرحی دیگر و خودسرانه و غیرقانونی بوده که در گوشه خاوری (شرقی) شاهچراغ در حال اجر است و مصوبه شورای عالی شهرسازی را ندارد».
این کارشناس میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که اجراکننده آن طرح کیست، افزود : «اجرا‌کننده آن طرح، وزرات راه و شهرسازی است. زمانی که شورای عالی شهرسازی طرحی را مصوب می‌کند به وزارت راه و شهرسازی آن را ابلاغ خواهد کرد و در گام دیگر بودجه‌های آن فراهم می شود و تملک‌ها انجام می گیرد اما این موضوع بسیار پرسش براَنگیز است که چگونه چهار روز بولدوزر و لودر شهرداری در یک محدوده شهری کار می کند و پس از آن شهرداری تنها اعلام کرده این خانه‌ها چون میراثی هستند، پس خویشکاری سازمان میراث فرهنگی است كه از آن ها پاسداری کند! نه، به هیچ روی این گونه نیست. اگر در آنجا یک خانه غیر میراثی هم بود و لودرها سرگرم کار بودند، آیا شهرداری باز هم سکوت می کرد و دست به سینه می نشست؟ بسیاری از خانه هایی که در این محدوده ویران شدند، خانه های میراثی و ثبتی نبوده‌اند، پس چگونه است که کسی در این زمینه پاسخگو نیست و هرکس هرکاری که خواست انجام می دهد. همچنین دو خانه ثبتی و ارزشمندی که هفته گذشته ویران شدند دنباله سریالی همان خانه های تاریخی از دو، سه سال گذشته بوده اند. این خانه ها بر اساس اسناد و مدارک در تملک حرم شاهچراغ بوده است. از سویی، با مدیران مجموعه شاهچراغ از سوی سازمان میراث فرهنگی مکاتبه شده بوده است که باید این خانه ها را حفظ کنند و از آن ها درخواست شده که سازمان میراث فرهنگی حاضر است در حوزه حفاظت و مرمت خانه ها همکاری کند. با این همه، این نهاد اجازه ورود میراث فرهنگی برای حفاظت و مرمت خانه اکبری که در همسایگی خانه حسنی اَردکانی است را نداد! همچنین آن ها محدوده را بسته و بسیار جالب است شاهراه های اصلی و کوچه ها که مالک آن ها نیز نبوده و نیستند، بَند آورده‌اند. اگر آن ها تملکی انجام داده اند، تملک خانه بوده، نه کوچه‌ها. دیواری که هم اینک گِرداگرد گوشه خاوری شاهچراغ را فرا گرفته، کل محدوده را بسته است که این کار خود تخلف به شمار می آید. شهرداری اگر مالک خانه های ثبتی و میراثی نیست، مالک شاهراه ها و کوچه ها که هست، پس چرا در آنجا هیچ گونه نظری نداده است. جز اینکه شوربختانه در این محدوده یک رویداد بدی دارد رُخ می دهد که ای کاش این طرح به سازمان میراث فرهنگی می آمد و اصلاح می شد و به تصویب کارشناسان فنی می رسید و مسیر قانونی خود را سپری می کرد. باید دانست که هیچ کس مخالف بِهسازی و باز زنده سازی فضای پیرامونی شاهچراغ نیست که بی گمان نیازمند این رویداد است. زیرا این محدوده هم از دید کالبدی و هم از دید شرایط اجتماعی بسیار اندوه بار و نامناسب است، ولی هر چیزی راه حلی دارد و ورود به این موضوع، چاره اَش ویرانی نیست. در همه جهان ثابت شده که ویرانی بافت و خانه‌های تاریخی نادرست است و نتیجه ای ندارد. هیچ مردمانی داشته‌ها و اندوخته های ارزشمند فرهنگی و گنجینه های معماری خود را به اَنگیزه مدیریت نادرست و به بهانه تبدیل به منقل‌خانه، ویران نمی کند؛ چرا ما همیشه به دنبال عامل سوم می گردیم. عامل نخست حضور افراد معتاد و ولگرد است، چرا کسی جلو آن ها را نمی گیرد. چرا اراذل و اوباش و منقل خانه ها گردآوری نمی شوند و چرا به جای این کارها، باید خانه های تاریخی که نشانه های هویتی مردم منطقه است ویران شود. آیا به راستی با ویرانی خانه‌ها دردی دوا خواهد شد؟ تنها رویدادی که رُخ می دهد، این است که آن افراد ولگرد یک لایه به آن طرف‌تر بافت تاریخی خواهند رفت. مانند اینکه شما خانه را جارو بزنید و زباله ها را زیر مبل و در گوشه ای پنهان کنید، آیا با این کار خانه تمیز خواهد شد. این روش و شیوه کار از دید علمی، منطقی و عقلانی کامل نادرست است و در جهان چنین تجربه هایی به فراوانی وجود دارد».
وی که نخواست نامش آشکار شود، در دنباله سخنانش گفت : « قانون گذار هرگونه دخالت در کنار آثار تاریخی را وابسته به تصویب سازمان میراث فرهنگی دانسته است. باید یادمان باشد که خود حرم شاهچراغ یک اثر تاریخی و ثبتی است و به عَرصه و زمین شاهچراغ که اثری میراثی به شمار می آید نیز دست درازی (تجاوز) شده است. منهای خانه های ثبتی پیرامون شاهچراغ که ویران شده اند که همگی حَریم داشته و دارند. همچنین برخی ها با رنگ و لِعاب دادن و پدیداری انبوه کاشی کاری و با دخالت در حرم شاهچراغ گمان می کنند که به این سازه رسیدگی کرده و به آن ارتقای کیفی داده اند. ولی این گونه نیست وگاهی دخالت در بناها، دخالت زیبا و کارسازی نیست. آن زیبایی و متانت و شکوهی که در حرم شاهچراغ وجود دارد و مردم افتخار دارند که زیر سایه شاهچراغ زندگی می کنند با کشیدن خیابان و صحن در عمل از میان می رود. یعنی حس معنویت کم رنگ می شود و واحدهای تجاری و بازار پیرامون آن را فرا می گیرد و حس سادگی و زیبایی آن به زیر پرسش خواهد رفت».
این کارشناس میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که چرا سازمان میراث فرهنگی در این زمینه سکوت کرده است، گفت : « سازمان میراث فرهنگی سکوت نکرده و دست به شکایت زده است. بر اساس قانون سازمان وظایفی دارد و گام به گام پیش رفته است. در گام نخست پیشنهاد مرمت و حفاظت خانه ها را داده که مورد پذیرش آن ها قرار نگرفته است، اعلام کرده ایم که باید به عنوان مالک، خانه‌ها را به استناد قانون حفظ کنید که باز هم این کار را انجام نداده و خانه ها را ویران کرده اند. در رَده سوم سازمان میراث فرهنگی از دادگاه کمک خواسته و یاری طلبیده و در نامه‌ای شکایت کرده و پرونده قضایی آن گشوده شده است، ولی اینکه در پایان چه اتفاقی رُخ خواهد داد، ما نمی دانیم! اگر پرونده ها در دادگاه به سرانجامی تا کنون نرسیده، باید موضوع را در جایی دیگر پیگیری و جست و جو کرد. سازمان میراث فرهنگی کوتاهی نکرده است و تذکرات لازم را داده و در هنگام ویرانی خانه ها هم حضور پیدا کرده است».
وی در پایان و در پاسخ به این پرسش که کدام نهاد یا چه افرادی در ویرانی خانه ها نقش داشته اند و چرا سازمان میراث فرهنگی در این زمینه شفاف سازی و آگاهی رسانی نکرده و سکوت می کند، تنها به این جمله بَسنده می‌کند که یافتن این افراد کار سخت و پیچیده ای نبوده و صورت‌مساله آنچنان مبهم نیست.
باید دانست که بر اساس قانون هر گاه شهرداری ها بخواهند در هنگام عملیات عمرانی در محدوده آثار تاریخی حرکت کنند باید از سازمان میراث فرهنگی استعلام گرفته و طرح خود را به تصویب این سازمان برسانند. هم اینک آیا شهرداری در بافت 57 هکتاری و تاریخی شیراز قانون را زیر پا نگذاشته و تخلف نکرده است؟
در پایان مدیران اجرایی طرح توسعه حرم شاهچراغ و تولیت مجموعه شاهچراغ باید پاسخگوی مردم و تخلفاتی که انجام داده اند، باشند. یادمان باشد آثار تاریخی، هویت و شناسنامه غرورانگیز و بالنده مردم به شمار می آیند که بدون آن پشتوانه فرهنگی مردم کم رنگ خواهد شد و ویرانی آن ها به دست هر فرد یا نهادی در تاریخ ثبت می‌شود و روزی تاریخ آن ها را داوری خواهد کرد.
هفته گذشته خانه یدا... منتصری، وابسته به دوره قاجاریه واقع در بافت قدیم شیراز، خیابان لطفعلی خان زند، کوچه منتصریان، پلاک 29 که با شماره 8975 در تاریخ 10 خرداد 1382 به ثبت ملی رسیده بود، برای همیشه ویران شد. این خانه دارای ایوان ستوندار و گچ بری‌های زیبایی بود. همچنین خانه شمس سلیمی، واقع در خیابان لطفعلی خان زند، کوچه منتصریان، پلاک 35 با شماره 8998 که در تاریخ 10 خرداد 1382 به ثبت میراث فرهنگی رسیده بود با خاک یکسان شد. این خانه دارای گچ‌بری های زیبایی در سقف با طرح های گوناگون و معماری ساده و دلنوازی بود.