روزنامه شهروند
1396/12/14
آب و افسوس
شهروند| کرمانشاهیها با عطر و گلاب دوباره به استقبال جشن باستانی آب رفتند. جشن باستانی ایرانیان قدیم که به گلابریزان آبها و نوروز انهار معروف بوده از سال 82 دوباره از سر گرفته شده است. در تقویم قدیم ایرانیان باستان 19 اسفند در آستانه بهار و ذوبشدن برفهای کوهستان با عطر و گلاب به استقبال جاریشدن آب در جویبارها و چشمهسارها میرفتند. در تقویم و بعد از اینکه تعداد روزهای اسفند از 35 روز به 29 روز کاهش یافت و ماههای نیمه نخست سال 31 روزه شد، این جشن باستانی به 13 اسفند افتاد. ایرانیان از دیرباز در حفظ و مراقبت از نگهداری آب بسیار کوشا بودند و در حالی از حدود 20 سال پیش (سال 1992) دوم فروردین بهعنوان روز جهانی آب انتخاب شده که مردمان کشور ما هزاران سال قبل، منابع آبی خود را ارج مینهادند؛ اما 560 کیلومتر آن طرفتر در خیابان طالقانی تهران، پارلمان بخش خصوصی روز ملی آب و نوروز آبها و رودها را جشن گرفتند اما کمی متفاوت. غلامحسین شافعی، رئیس پارلمان بخش خصوصی ازجمله سخنرانان این همایش روز ملی آب بود که از بحرانیبودن شرایط آب کشور و بهخصوص عدم مدیریت مصرف آب سخن گفت و اعلام کرد که امروز فرصتی برای پرداختن به یکی از مهمترین چالشهای اساسی کشور و فرصت خوبی برای همصدایی و همنوایی و نواختن زنگ بحران آب برای کلیه افراد است.او معتقد است که برای حل بخش مهمی از مشکلات آب کشور بایستی بخش خصوصی در این حوزه سرمایهگذاری کند و در حوزههایی همچون منابع آبی و مدیریت آنها حضور جدی داشته باشد. رئیس پارلمان بخش خصوصی ادمه داد: به اثرات مخرب اجرای طرحهایی مانند فدک، پیشبینی تهدید اراضی خوزستان با احداث سد گتوند، بحران اجتماعی زایندهرود و اثرات مخرب دریاچه ارومیه بارها هشدار داده بودیم.
اما در حالی حیات ایران در گرو مدیریت مصرف آب است که کشاورزی سنتی 92درصد منابع تجدیدپذیر آب را میبلعد. مطابق آماری كه شافعی اعلام کرد 9میلیون و 600هزار هکتار زمین تجهیز شده برای زراعت آبی وجود دارد و صادرات ما از این محل 6میلیارد و 400میلیون دلار است. این در حالی است که ترکیه 5میلیون و 200هزار هکتار زمین و 16.6میلیارد دلار صادرات، کرهجنوبی 753هزار هکتار زمین و 11.2میلیارد دلار صادرات دارد.
جشن تلخ
سال 82 همزمان با سال جهانی آب شیرین بعد از سالها جشن نوروز انهار در آبشار سیاب و سراب بیستون برگزار شد. بعد از آن به مدت 6 سال به نشانه اعتراض نوروز انهار را در رودخانه قرسو برگزار کردیم؛ جشنی که دانشور از آن بهعنوان جشنی تلخ یاد میکند. آنگونه که این حامی محیطزیست توضیح میدهد این رودخانه که روزگاری مظهر زیبایی بود به دلیل آلودگیهایی كه در آن ریخته میشود، حالا چهره شهر را بشدت زشت کرده است. از سال 87 به بعد اما این جشن دیگر برگزار نشده و بعد از یک توقف 8 ساله از سال 95 برگزاری آن در کرمانشاه دوباره از سرگرفته شده است.
جنگ جهانی بر سر آب!
طبق تحقیقات سازمان ملل تا سال ۲۰۲۵ تعداد کشورهایی که از کمبود آب رنج خواهند برد، به ۳۰ کشور میرسد که ۱۸ کشور از میان آنها در خاورمیانه و شمال آفریقا جای گرفته و این میتواند حساسیت منطقه خاورمیانه را که ایران هم در آن است، برای بروز «جنگ آب» یا «جنگ پنهان» در دهههای آینده نشان دهد. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ جنگ آب ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﺍﻣﺎ اگر این شرایط به همین صورت تداوم یابد، ﺗﺎ 10 سال ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ استانها ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ و تمامیت ارضی ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ بسیاری از ﺳﯿﺎﺳتمداران و حتی نخبگان فکری و دانشگاهی ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪﺍﻧﺪ و یا نسبت به آن بیتفاوت هستند.
ورشکستگی آبی ایران
اما مراسم گلابریزان آب و نوروز انهار در شرایطی برگزار شد که سازمان برنامه و بودجه در خصوص ورشکستگی آبی ایران هشدار میدهد. مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سازمان برنامه و بودجه کشور با تهیه گزارشی مبسوط با عنوان «بحران آب و امکانسنجی اتصال پهنههای آبی شمال و جنوب کشور» به بررسی وضع آبی کشور پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است: «کشور ایران چندین سال است که با بحران آب دست و پنجه نرم میکند و سرعت حرکت به سمت ورشکستگی آبی شتاب گرفته است، اما با پیشینه تاریخی ایرانیان در مدیریت منابع آب، نمیتوان گفت که ایران به ورشکستگی آبی دچار شده است و به ناچار مرکز و شرق کشور تخلیه میشود، اگر چه در صورت عدم مدیریت بهینه منابع آب و در نظر نگرفتن ملاحظات آمایش سرزمین، ورشکستگی آبی گزینه دور از ذهنی نیست.»
کاوه مدنی یکی از جوانترین و سرشناسترین متخصصان مدیریت منابع آب، ازجمله سخنران همایش روز ملی آب در پارلمان بخش خصوصی ایران بود که گزارش سازمان برنامه و بودجه را تأیید میکنند. این دانشمند جوان که دکترای خود را در رشته مدیریت آب و محیطزیست از دانشگاه دیویس آمریکا گرفته است، میگوید: برای مشکلات متعدد، ازجمله مشکلات حوزه آب، محیطزیست و خاک از واژه «بحران» استفاده میکنند، مدنی از دیگر سخنرانی خود را با گفتن این جمله شروع میکند. بحران موقعیت حاد یا حالت حدی را نشان میدهد که همه نیروها در آن موقعیت حاد همه نیروها کنار هم آمده و حل مشکل میکنند تا سیستم را به حالت اولیه برگردانند و یا شکست میخوردند. نمونه آن ساختمان پلاسکو است. در این بحران ساختمانی، همه برای حفظ ساختمان تلاش کردند، بعد از فروپاشی، بحران جدید یا همان نجات آتشنشانها پیش آمد که آن هم شکست خورد. به گفته او، وقتی آب را بهعنوان بحران یا در شرایط حدی بحران میخوانیم، معنا دارد. کسی که از بحران حرف میزند که امید به بازگشت دارد؛ اما در بحران آب ایران، بسیج عمومی وجود ندارد. اگر کسی از بحران میگوید یعنی باور دارد که مشکل دریاچه ارومیه قابل حل است، تالابهای خشکشده بازگشت دارند و زایندهرود زنده میشود و منابع آب زیرزمینی برمیگردد اما آیا طبیعت اینقدر برگشتپذیری دارد تا هر موقع بخواهیم خراب کرده و هر موقع خواستیم درست کنیم. او خود در جواب میگوید: اینگونه نیست. خوشحالم که برخی از سازگاری با کمآبی میگویند. این بحران آب نیست، بلکه ورشکستگی آب است. ورشکستگی به معنای کمبود منابع است و در این حالت بدهی سیستم از موجودی سیستم بیشتر است. در اینجا دلیل و بهانهتراشی مهم نیست. وضع کنونی مملکت میگوید ما بهاندازه آنچه تخصیص دادهایم، منابع آبی نداریم. در این صورت چه باید کرد؟ آنگونه که کاوه مدنی توضیح میدهد: در شرایط ورشکستگی منابع قابل جبران و بازگشت نیست اما در بحران ممکن است سیستم به حالت قبل برگردد. در ورشکستگی احیاپذیری کامل ممکن نیست و در اینجا بخشی از توان به احیاپذیری و بخشی به سازگاری برمیگردد. ما باید شرایط را بپذیریم. در کنار احیا و سازگاری، تغییر نوع نگرش لازم است. اینکه آب نیست را باید بپذیریم.
در ورشکستگی واکنش جامعه چیست؟
واکنش بسیاری از جامعه و متخصصان این است که 90درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود و باید این بخش را تعطیل کرد. اما مدنی کارشناس مدیریت منابع آب معتقد است که این تصور اشتباه است و نمیتوانیم به این راحتی نظر مردم را عوض کنیم. به گفته او، باید ببینیم چگونه و برای چه استفاده میکنیم. خاک و آب را برای اشتغالزایی استفاده میکنیم تا زمانی که نتوانیم فرصت شغلی در بخش صنعت و خدمات ایجاد کنیم، مجبوریم این منابع را در حوزه کشاورزی استفاده کنیم. در این وضع نمیتوانیم به آلترناتیو فکر کنیم. نقش بزرگ آبوخاک تأمین اشتغال است. ما در کنار تولید غذا به اشتغالزایی نیاز داریم. اگر در صنعت و معدن و خدمات اشتغال آفرینی کنیم میتوانیم بخش سربار جامعه خود را منتقل کنیم. کشاورزی هم ترجیح میدهد به بخش صنعت وارد شود ولی در این شرایط این امکان نیست.
او گفته خود را چنین ادامه میدهد: مسأله بعدی این است که درصورتیکه نتوانیم اشتغالزایی کنیم یعنی نمیتوانیم نقش کشاورزی را در مسائل اجتماعی درک کنیم. از سوی دیگر کشور به غذا نیاز دارد و از قبل انقلاب تا امروز دغدغه گندم داشتهایم. البته دغدغه امنیت غذایی با خودکفایی تفاوت دارد.
این کارشناس مدیریت منابع تصریح میکند: اگر بفهمیم به دنبال چه هستیم میتوانیم راهکارهای دقیق پیدا کنیم. بخش کشاورزی اقتصاد برنامهریزیشدهای ندارد که از مصرف بهینه بگوییم. این گفتهها به معنای کاهش تولید غذا نیست بلکه باید از ظرفیتها در جای دیگر بهره گرفت. کشورهای توسعهنیافته آب را جایی استفاده میکند که بازگشت سرمایه ندارد.
عدالت در تخصیص؛ چیستی و چگونگی؟
مسأله مهم دیگر عدالت در تخصیص است؛ این بخش دیگری از گفته کاوه مدنی است. فرد ورشکسته باید در بازپرداخت بدهی خود عادلانه اقدام کند. وقتی مناطق، شهرها و استانها از حجم آب و موجود و نیاز خود بیخبرند با هر ایدهای مخالفت میکنند. در کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته آب چگونه استفاده میشود. اگر عدالت در تخصیص نباشد نمیتوان به کاهش مصرف امیدوار بود. هیچچیزی از بالا اصلاح نمیشود. اصلاح حکمرانی و تغییر از بالا به پایین چاره مشکل نیست. مدل اقتصادی حاکم بر کشور یا دولت پولدار در این شرایط جوابگو نیست. اقتصاد ایران در دوران گذار است و از تصدیگری وحشتناک دولتی فاصله میگیرد و بخش خصوصی قدرت میگیرد. در این شرایط الگوی دولتی، چاره کار نیست. اگر مردم بتوانند تغییر کنند میتوان به آینده تغییر امیدوار بود.
مطالبهگری مردم راهحلی برای مشکل
او مسأله بعدی را در مطالبهگری مردمی میداند. مطالبهگری با شناسایی اطلاعات ممکن است ولی ما هنوز اطلاعاتپایهای در اختیار نداریم حتی نمیدانیم که سطح حجم آب تجدیدپذیر در ایران چقدر است؟ حجم آب مصرفی در استانها و شهرستان و تهران چقدر است؟ در این صورت مصرفکننده شهری و مصرفکننده روستایی همدیگر را محکوم میکنند. ما نباید بخش کشاورزی را در مقابل بخش شرب قرار دهیم این اولویتبندی تصنعی درست نیست و باید حس عدالت ایجاد کنیم.
شفافیت یکی از مهمترین نکتههایی است که کاوه مدنی بر آن تأکید دارد. باید به مردم اطلاعات درست داد تا مردم با اعلام مستمر و دریافت مستمر اطلاعات شرایط را بهطور دقیق درک کنند. در این صورت است که مردم به حکمرانها و سیاستگذاران اعتماد میکنند. اگر مردم بدانند میتوانند همراه شوند. انتقال اطلاعات باید به طرز سالم به مردم انجام شود. باید در این حوزه مستند صحبت و مستند مطالبه کرد. شناسایی و جمعآوری اطلاعاتپایه لازم است ولی این اطلاعات وجود ندارد و این فاجعه است. تا باور عمومی وجود نداشته باشد تغییر سخت است. ما به باور عمومی در مشکل بیآبی رسیدهایم.
سایر اخبار این روزنامه
چرا بانکهای ما بنگاهدار شدهاند؟
دل بسته به اسب
آب و افسوس
امید فراموششدگان در زندان
برگشتم تا قهرمان المپیک شوم
تقدیر خودت را بدوز
صفحه شهرونگ
دردهای ناتمام «فاطمه» در بیمارستان
گور مهجور شاهزاده زند
حفظ جان در آسمان
«شهروند» باید در مسیر پرداختن به مشکلات مردم حرکت کند
تلفات هوايي يا زميني؛ كدام مهمترند؟