مدل موفق

از سال‌هاي دور نظريه‌هاي مختلفي براي ايجاد سازمان و تشكيلاتي كه بتواند همه ظرفيت‌هاي اصلاح‌طلبي را در مسير هدف پيروزي در انتخابات‌ها به بهترين نحو ممكن بسيج كند، مد‌نظر بوده است. اين ظرفيت‌ها شامل احزاب و انجمن‌هاي سياسي اصلاح‌طلب كه مانند اصولگرايان متنوع و متكثر هستند، بوده است. علاوه بر اين شخصيت‌هاي بزرگي نيز به دليل اعتبار و منزلت اجتماعي، مي‌توانستند و مي‌توانند به پيشبرد اهداف اصلاح‌طلبي كمك كنند. سازمان و تشكيلات انسجام‌بخش مد‌نظر در هر دو جناح سياسي كشور در فصول انتخاباتي تشكيل مي‌شوند و همواره با اين سوال مواجه بوده‌ايم كه كدام الگو و مدل سازماني مي‌تواند ثمرات بيشتري براي جريان اصلاح‌طلبي داشته باشد.
در دهه 60 و 70 مجمع نيروهاي خط امام را داشتيم. بعدا در مقطعي مجمع روحانيون مبارز نقش محوري و پيشكسوتي را ايفا كرد. در جريان مجلس هشتم با ساز‌و‌كار ديگري ورود كرديم. در مقطع بعدي شوراي هماهنگي احزاب اصلاح‌طلب اين ماموريت را برعهده گرفتند تا اينكه نهايتا در سال 93 با استفاده از تجارب پيشين، ايده تشكيل شوراي عالي سياستگذاري مطرح شد به گونه‌اي كه دو‌سوم اعضاي اين شورا دبيران كل احزاب هستند و يك‌سوم باقيمانده چهره‌هاي ملي اصلاح‌طلب غير‌حزبي. با اين سامان انتخابات مجلس در سال 94 و انتخابات شوراها و رياست‌جمهوري را در سال 96 نيز پيش برديم. اكنون نيز بحث ارزيابي عملكرد و آسيب‌شناسي اين تشكيلات نهايي شده و در آينده نزديك بايد تصميمات به‌گونه‌اي اتخاذ شود كه مبتني بر تجارت عملكردي گذشته كاستي‌هاي قبل را رفع و نقاط قوت را تقويت كند. اين مجموعه به صورت طبيعي توسط آقاي خاتمي راهبري شده و مديريت عملياتي و اجرايي آن را نيز با اجماع همه اعضا آقاي دكتر عارف بر‌عهده داشتند. يكي ديگر از شيوه‌هاي انسجام‌بخشي كه از قديم‌الايام مد‌نظر بود همين پارلمان اصلاحات است كه براي اولين سال‌ها قبل مطرح شد. ايده مذكور عبارت بود از اينكه جريان اصلاحات با توجه به گستره اجتماعي خود در شهرستان، استان‌ها، مناطق مختلف كشور و در بين اقشار و گروه‌هاي مختلف قومي، نسلي و جنسي اين سامانه را از پايين به بالا شكل دهد و به همين دليل نيز نام پارلمان به خود گرفت. در تبادل‌نظرهاي بعدي اين ايده در مقايسه با شوراي عالي سياستگذاري مورد اجرا و عمل قرار نگرفت. در سال 97 و براي كسب آمادگي جهت حضور موثر در انتخابات سال 98 مجلس مجددا نيازمند به سازو‌كار انسجام بخش هستيم و از همين رو مجددا بحث پارلمان اصلاحات در برخي از محافل سياسي و توسط برخي از چهره‌هاي سياسي مطرح شده است. تا جايي كه مي‌دانم اكثريت اصلاح‌طلبان با توجه به نتايج مثبتي كه از شوراي عالي سياستگذاري در سه پروژه انتخاباتي اخير جريان اصلاحات معتقد به تداوم همين شيوه كارهستند. البته جريان اصلاحات نيز همچون جريان اصولگرايي هم در بخش احزاب و هم در بخش شخصيت‌ها طيف‌هاي مختلفي را در‌بر‌مي‌گيرد و به طور طبيعي هر‌كدام از اين طيف‌ها ضمن اشتراك نظر در اهداف اصلاح‌طلبي، روش‌ها و راهبردهاي مختلفي دارند لذا مطرح بودن اين مباحث طبيعي است. من با توجه به اينكه عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان هستم و شنيده‌ام كه بر اساس نظرسنجي‌هايي صورت گرفته در ماه‌هاي اخير از دبيران كل احزاب، شخصيت‌هاي سياسي و صاحبنظران دانشگاهي به صورت اجماعي بنا بر تداوم همين سازو‌كار شوراي سياستگذاري است. البته اين به معناي مخالفت افرادي مثل من با ساير ايده‌ها نيست چراكه سازماندهي وسيله‌اي براي رسيدن به هدف است. طبعا دوستاني كه ايده پارلمان اصلاحات را مطرح مي‌كنند بايد متناسب با فضاي سياسي پيچيده موجود، قابليت‌هاي اين مدل را در مقايسه با سازو‌كاري كه سه پروژه انتخاباتي اخير را با موفق پشت‌سر گذاشته است؛ تبيين و از اين ايده دفاع كنند. اگر مي‌خواهيم در مورد يك سازوكار اظهارنظر كنيم بايد از منظر اثربخشي ارزيابي كنيم. بالاخره امروز 21 نفر ليست اميد با اختلاف راي بيش از 400 هزار راي با اولين نفر ليست رقيب در شوراي شهر تهران حضور دارند يا در سال 94 اين سازو‌كار توانست با تجميع ظرفيت‌هاي حزبي توانست هر سي نفر كانديداي خود را روانه مجلس كند. اين سه پروژه محصول و دستاورد آخرين مدلي است كه اصلاح‌طلبان به آن رسيده‌اند و اين موفقيت‌ها نشان‌دهنده اين است كه اصلاح‌طلبان مي‌توانند با تقويت اين سامانه و عدم‌توسل به ساير شيوه‌هاي امتحان‌نشده به فعاليت‌هاي سياسي و انتخاباتي خود بپردازند. ضمن اينكه اين شوراي عالي توسط دفاتر سياسي احزاب اصلاح‌طلب و ساير مجامع فكري به لحاظ تئوريك پشتيباني مي‌شود و امروز چتر بسيار خوبي براي همراه‌سازي نظري و همگرايي بيشتر رفتار سياسي اصلاح‌طلبان است.