آیا نام کتاب‌ها می‌توانند مخاطب را تشویق به خرید و مطالعه آنها کنند؟ تله ای برای شکار کتابخوان ها

فاطمه امین‌الرعایا
افراد برای خریدن یا مطالعه کتاب، شاخصه‌های متفاوتی در ذهن دارند. بعضی با دیدن اسم نویسنده روی جلد، کتاب را انتخاب می‌کنند. گروهی طرفدار کتاب‌های یک ناشرند، بعضی به اعتبار مترجم کتابی را انتخاب می‌کنند و افرادی جلد کتاب برای‌شان مهم است. در این میان نباید از عنوان کتاب غافل شد. چون عنوان کتاب در اکثر موارد، بزرگ‌ترین معرف متن است. بسیاری با تکیه بر همین موضوع بر اساس عنوان و نام روی جلد، کتابی را انتخاب می‌کنند.
اعتماد به نام نویسنده و ناشر تا عنوان
کتاب‌ها عنوان‌های متفاوت و بعضا عجیبی دارند، «کافه پیانو»، «من او»، «چشم‌هایش»، «آدم‌های اشتباهی» و ... گاهی حتی نویسنده عنوان عجیبی را برای کتاب خود انتخاب می‌کند، به طور مثال «آه پدر، پدر بیچاره، مامان تو را در گنجه آویزان کرده و من خیلی دلم گرفته» تمام این دیالوگ عنوان یک نمایشنامه است. عنوان‌ها چقدر کتابخوان‌ها را ترغیب به مطالعه می‌کنند؟ چقدر از افراد تنها با تکیه بر عنوان کتاب، شروع به خواندن کتابی می‌کنند؟ آیا عنوان کتاب به تنهایی دلیلی برای خرید آن محسوب می‌شود؟ مهسا به «ابتکار» می‌گوید: برای من اسم کتاب چندان اهمیتی ندارد. برای من اسم نویسنده از هر چیزی مهم‌تر است و در مرحله بعد هم به ناشری که اقدام به انتشار کتاب کرده است، اهمیت می‌دهم. البته موارد استثناهایی هم وجود داشته است. اما قبل از خرید کتاب خلاصه پشت جلد را خواندم و با توجه به ناشری که کتاب را چاپ کرده بود، آن را خریدم. ولی مثلا اگر قرار باشد نمایشنامه‌ای بخرم باید تئاتر را دیده باشم یا نویسنده یا مترجم را بشناسم. در غیر این صورت به ندرت پیش می‌آید که تنها به عنوان یک کتاب برای خرید آن تکیه کنم.


به هر دلیلی که کتابی انتخاب شود، قبل از اینکه خواننده شروع به خواندن آن کند، عنوان ذهنش را مشغول می‌کند و به ذهن او جهت می‌دهد، اما گاهی عنوان و محتوای کتاب با هم تطابق چندانی ندارند، مهسا درباره تجربه خودش در این مواقع می‌گوید: من توقع دارم عنوان کتاب، معرف آن باشد اما مثلا کتابی خواندم به نام «بیشعوری». زمانی این کتاب بسیاری همه‌گیر شده بود. از عنوان کتاب حدس می‌زدم که کتاب خیلی خوب و جذابی باشد. البته این کتاب را نخریدم اما در جلسه‌ای فردی این کتاب را معرفی کرد. آن زمان به این نتیجه رسیدم که این کتاب از دید من، سطحی‌ترین کتاب ممکن است. در حالی که اسم آن برای من تداعی‌کننده نام یک رمان خیلی جذاب بود در حالی که واقعیت با تصورات من تفاوت داشت.
او در ادامه می‌افزاید: اسم کتاب بسیار مهم است. من در کتابفروشی‌ها می‌بینم افرادی را که نه با اسم نویسنده آشنایی دارند و نه ناشر را می‌شناسند و تنها از روی اسم کتاب، آن را می‌خرند.
انتخاب از روی عنوان پشیمانم کرد
اگر عنوان کتاب جذاب باشد، حتما خواننده را وسوسه می‌کند تا آن را حداقل ورق بزند حتی گاهی او را مجاب می‌کند تا برای آن کتاب هزینه هم بپردازد. پگاه یکی از همین افراد است. او زیاد کتاب می‌خواند و گاهی از روی یک اسم تصمیم می‌گیرد برای یک کتاب هزینه‌ای بپردازد. او درباره دلیل این نحوه انتخاب به «ابتکار» می‌گوید: من چندبار از روی عنوان کتاب، آن را خریده‌ام و معمولا هم پشیمان شده‌ام. «قهوه سر آقای نویسنده» یکی از همان انتخاب‌های اشتباه من بود یا «مردی به نام اوه» را هم از روی اسم کتاب انتخاب کردم. به هر حال عنوان کتاب اهمیت زیادی دارد، گاهی در نام کتاب یک شوخی یا اتفاق متفاوتی نسبت به دیگر کتاب‌ها وجود دارد و نویسنده با عنوان کتابش تمایز کارش را با دیگران نشان می‌دهد. اما گاهی چنین روشی پشیمان شده‌ام.
او ادامه می‌دهد: در این روزها مد شده که در اسم بعضی کتاب‌ها از نمادهای روشنفکرانه استفاده می‌کنند تا به مخاطب القا کنند که این کتاب متفاوت است که البته بیشتر در بین نویسنده‌های ایرانی این شیوه رواج دارد. به نظرم کار اشتباهی است که فقط به خاطر عنوان، کتابی را انتخاب کنیم، البته گاهی در کتاب‌گردی ممکن است اسم کتاب مخاطب را جذب کند اما در این موارد باید به موارد دیگر هم توجه کرد.
پگاه هم مثل مهسا کتابی را خوانده که عنوان و محتوایش با هم همخوانی نداشته است. او می‌گوید: وقتی کتاب را خواندم حس کردم از من دزدی کرده‌اند یا سرم کلاه گذاشته‌اند. مثلا «قهوه سرد آقای نویسنده» دقیقا همین حس را در من ایجاد کرد. تصور می‌کردم با یک کتاب با رویکرد روشنفکرانه روبه‌رو شوم اما بعد از تمام شدن آن انگار کتاب بیشتر در سطح توضیحات زیر پست‌های عکس‌های اینستاگرام بود.
به نظر او چنین عنوان‌هایی فقط برای فروش رفتن کتاب‌ها انتخاب می‌شود و می‌گوید: البته بازار نشر ما بازار آشفته‌ای است تا جایی به نویسنده و ناشر حق می‌دهم که از چنین ترفندهایی برای فروش استفاده کنند ولی وجود چنین تفاوت فاحشی توجیه‌پذیر نیست.
ماندگاری نام نویسنده به دنبال عنوان کتاب
فاطمه هم تجربه خریدن کتاب به دلیل جذابیت عنوان را دارد گرچه نام نویسنده را هم مهم می‌داند. او به «ابتکار» می‌گوید: عنوان کتاب معرف چیزی است که در کتاب با آن روبه‌رو می‌شویم. به نوعی بعد از طرح روی جلد، ویترین اصلی کتاب است و اسم کتاب است که در ذهن مخاطب حک می‌شود حتی گاهی نام کتاب باعث به خاطر سپرده شدن نام نویسنده می‌شود. به طور مثال من با «صد سال تنهایی» یا تمام کتاب‌هایی که از عباس معروفی می‌شناسم چنین تجربه‌ای داشته‌ام و بعد از اسم کتاب اسم نویسنده برایم تداعی می‌شود.
او هم کتابی را خوانده که عنوانش با محتوا ارتباط معناداری نداشته است. فاطمه می‌گوید: حس می‌کردم سرم کلاه گذاشته‌اند. کتاب مثل یک هندوانه در بسته است. تا زمانی که تا جمله آخر را نخوانده‌ایم نمی‌توانیم تحلیل یا قضاوتی درباره آن داشته باشیم اما اسم کتاب باعث شکل‌گرفتن تصوری از آنچه خواهیم خواند، می‌شود حصوصا اگر کتاب، رمان یا داستان ادبی باشد. ممکن است عنوان مهیج کتاب تصوری را در ذهن ایجاد کند که پس از اتمام کتاب هیچ تشابهی با متن نداشته باشد و این اتفاق ممکن است باعث ایجاد بدبینی در مخاطب شود. ما چنین اتفاقی را در سینما هم می‌بینیم.
فاطمه درباره دلیل انتخاب چنین عنوان‌هایی می‌گوید: شاید در ذهن نویسنده نام دیگری ثبت نشده باشد یا شاید عنوان انتخاب شده از نظر نویسنده کاملا مناسب باشد. این موضوع کاملا سلیقه‌ای است و به برداشت افراد باز می‌گردد. البته ممکن است برداشت مخاطب و هدف نویسنده چندان هم‌سو نباشد.
نویسندگانی که مسافرند
سعید می‌گوید کتابخوان حرفه‌ای است و کتاب‌ها را بر اساس شناخت مطالعه می‌کند، بنابراین دلیل انتخاب کتاب توسط او اهمیت موضوع یا شناخته شده بودن نویسنده است. سعید در گفت‌وگو با «ابتکار» می‌گوید: گاهی عناوین کتاب‌هایی به نظرم جذاب آمده‌اند و تشویقم کرده که آن‌ها را بخرم اما هیچ وقت چنین کاری نکرده‌ام. شاید اگر برنامه مشخصی برای خرید کتاب نداشتم آن‌ها را می‌خریدم.
او ادامه می‌دهد: گاهی در کتاب‌های غیر‌تخصصی و رمان‌هایی که دیگران به دستم رسانده‌اند پیش آمده که کتابی را به خاطر عنوانش بخوانم. گاهی آن کتاب عنوان پرطمطراق و خوبی داشته اما بعد از خواندن یا چیز دیگری روبه‌رو شده‌ام و به این نتیجه رسیدم که کتاب در حد عنوانش نیست. حس می‌کردم به من خیانت شده است. تقریبا تمام کتاب‌هایی که چنین تجربه بدی درباره‌شان داشته‌ام را نویسندگان ایرانی نوشته بودند.
او می‌گوید اگر از این نویسنده کتاب دیگری به دستش برسد هرگز آن را نخواهد خواند. سعید می‌افزاید: به نظرم چنین نویسنده‌هایی نویسنده‌های پایا و ماندگاری نیستند و کسانی هستند که به هر دلیلی کتابی نوشته‌اند ولی به نظرم چنین افرادی در بازار نوشتن نخواهند ماند. این‌ها مسافرند.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب در دیدار وزیر اوقاف سوریه: تغییر و تحولات یک سال گذشته در دانشگاه آزاد اسلامی بررسی شد سرگردانی یک دانشگاه در تلاطم سیاست معاون اول رئیس جمهوری: مبنای بسیاری از تصمیمات دهه‌های گذشته حل مسائل روزمره بود محمدعلی وکیلی وقتی جای بازیگر،میدان بازی عوض می‏شود « ابتکار» روند مناسبات داخلی و خارجی عربستان را بررسی می‌کند سیاست های مخاطرات بن سلمان از ریاض تا قدس آیا نام کتاب‌ها می‌توانند مخاطب را تشویق به خرید و مطالعه آنها کنند؟ تله ای برای شکار کتابخوان ها آموزش‌های بهبود روابط زوجین از سوی رسانه ملی و کانال‌های شبکه‌های اجتماعی قرائت غالب جامعه ایران است؟ «ابتکار» نظر مخاطبان را درباره سریال «شهرزاد» بررسی می‌کند سقوط فصل به فصل یک سریال پس لرزه های استعفای رئیس فدراسیون کشتی بررسی شد موضوع پیچیده رسول خادم حواشی حضور رئیس فیفا در ایران بررسی شد رویاهای بلند سفر کوتاه اینفانتینو چنارهای نوپای تهران شرایط نابسامان منجر به مرگ اسلافشان را دوام می آورند؟ روزگار سخت چنارهای جوان پایتخت کمالی در کنگره حزب مردم‌سالاری:‌ خجالت می‌کشیم قانون احزاب را به خارجی‌ها نشان دهیم واشینگتن‌پست: راهبرد ترامپ در قبال برجام شکست می‌خورد واشینگتن‌پست: راهبرد ترامپ در قبال برجام شکست می‌خورد واشینگتن‌پست: راهبرد ترامپ در قبال برجام شکست می‌خورد