آسیب‌شناسی حضور بانوان در اماکن عمومی ورزشی؛

محمد میلانی-درخواست زنان و دختران برای دیدن مسابقات ورزشی که البته میان تیم‌های مردان برگزار می‌شود مدتی بود که به عنوان یکی از چالش‌های اجتماعی جامعه ایران ابعاد مختلفی به خود گرفته بود و اغلب در زمان برگزاری بازی‌های مهم باشگاه‌های مطرح کشور در رشته‌های ورزشی فوتبال، بسکتبال و والیبال، که طرفداران پرتعدادتری داشته و دارند، عملا باعث بروز این چالش‌ها شده است. نباید فراموش کنیم که چند سال پیش طرح چنین درخواست و مطالبه‌ای با چنان حجم انتقادی شدید مواجه می‌شد که حتی هفته‌ها بعد از برگزاری مسابقه‌ای که درنهایت زنان اجازه ورود به ورزشگاه را نمی‌یافتند، در رسانه‌ها و مجامع اجتماعی طرح مساله کماکان به قوت خود باقی بود. اکنون اگرچه در آستانه راه نیستیم و حتی بنا هم نیست پاسخ به این مطالبه زنانه بدون در نظر گرفتن حریم‌های موجود در جامعه صورت بگیرد اما روند کاسته شدن اعتراض‌ها و حتی برخوردهای انتظامی به حدی است که عملا نوید ارائه یک روش و برنامه صحیح در این خصوص بیشتر و بیشتر می‌شود. اما دراین میان به همان اندازه که مخالفت با حضور زنان در ورزشگاه‌ها می‌شود، موجی از دور اقدامات مدنی در خصوص این مساله در میان دختران جوان با چنان حجم عظیمی رو به هویت گرفتن است که نه تنها به هیچ عنوان نمی‌توان منکر آن شد بلکه در صورت عدم توجه درست به این نوع از مطالبات، رفته‌رفته میزان آن بیشتر در ذهن زنان بالاخص دختران جوان و پرانرژی ایرانی ایجاد می‌‌شود. عکس‌های دخترانی که به هزاران حیله و در قامت‌های دیگر و نه در قامت خودشان وارد استادیوم‌های ورزشی و بالاخص فوتبال شده‌اند و بعد از اتمام مسابقه مورد نظر عکس‌های خودشان را در شبکه‌های اجتماعی انتشار دادند، اگرچه به عنوان یک حرکت فردی مورد اهمیت و جذابیت بصری در وهله اول مطرح شده، اما رفته رفته به عنوان یک راه به منظور لذت دیدن یک مسابقه ورزشی تبدیل به راهی شده است که امروز با تعداد قابل توجهی از کسانی مواجه هستیم که به این نحو و پوشش از مشاهده مسابقه‌ای نظیر فوتبال لذت می‌برند و در راهی که برای خود متصور شده‌اند تصمیم به خودداری و امتناع از آن به هیچ عنوان ندارند. برای نمونه تعداد قابل توجه دخترانی که برای بازی پنجشنبه گذشته دربی در تهران و هنگام ورود به استادیوم آزادی مورد شناسایی قرار گرفتند نشان از برجسته شدن این مساله را عملا در حد یک زنگ هشدار‌ قوت می‌بخشد. ماحصل رویداد این بود که تعدادی از زنان و دختران هوادار تیم‌های استقلال و پرسپولیس که قصد ورود به ورزشگاه آزادی برای دیدن دربی را داشتند بازداشت شدند.
یکی از خبرگزاری‌هایی که این خبر را در همان لحظات اول انعکاس داد عنوان کرد: یک خانم با پرچم استقلال و یک هوادار خانم تیم پرسپولیس که برای تماشای دربی قصد ورود به ورزشگاه را داشتند توسط ماموران نیروی انتظامی شناسایی و بازداشت شدند. از هویت این دختران هوادار فوتبال اطلاعی در دست نیست. درست پس از انتشار خبر و بالطبع تایید آن‌که نشان از حجم بالای دقت و افزایش تعداد مجموعه حراست ورزشگاه آزادی به منظور عدم حضور دختران در این مسابقه شلوغ را می‌داد، امری که شاید برای کنترل مرزها و عدم نفوذ گروه‌های معاند و تخریب‌گر درست و اصولی باشد اما برای کنترل دخترانی که قصد ورود به محل بازی تیم‌های مورد علاقه‌شان آن هم در کشور مادری خود را دارند، شاید برای بسیاری تاسف به همراه داشته باشد.
البته سخنگوی وزارت کشور با رد خبر بازداشت شدن زنان علاقه‌مند به فوتبال گفت: آنها به محل مناسبی هدایت شده‌اند. خبرگزاری ایسنا به نقل از یکی از حاضران مسوول در ورزشگاه آزادی به نکته بسیار مهمی استناد کرد و آن این بود: براساس آخرین گزارش حدود ۳۵ نفر از زنان که امروز برای مشاهده مسابقه فوتبال به ورزشگاه آزادی مراجعه کرده بودند توسط ماموران نیروی انتظامی به محل مناسبی هدایت شدند و آنها هم‌اکنون در محل مناسبی نگهداری می‌شوند که پس از اتمام بازی راهی منزل خواهند شد. فارغ از این نوع اطلاع‌رسانی الکن که بازداشت و نگهداری آنها در مکانی که بسته نامش هدایت شدن نیست و این شیوه اطلاع‌رسانی بسیار نامناسب و بازی گرفتن شعور مخاطب است، این اتفاق تحقق پیدا کرد و ساعاتی بعد زنان و دختران نگهداری شده یکی پس از دیگری به سمت خانه‌هایشان رفتند. جالب‌تر آنکه به گفته برخی سایت‌های غیر‌رسمی و به نقل از تنی چند از دختران نگهداری شده آنها توانستند فوتبال را ببینند.
مهم‌ترین نکته‌ای که در حال حاضر ذهن آدمی را در خصوص برخورد صحیح با زنان جامعه ما آن هم تا میزان بسیار موثری مشغول می‌کند، دقیقا نشان از یک انفعال موثر از سوی دست‌اندرکاران وضعیت و چرایی حضور زنان در ورزشگاه‌های کشور دارد. از آن مهم‌تر اصرار مقامات مسوول مبنی برآنکه این زنان دستگیر یا بازداشت نشده‌اند و صرفا در محلی حضور خواهند داشت تا مسابقه به پایان برسد، باز هم نشان می‌دهد که دست کم زنان ما نوع و شیوه ارائه و بیان درخواست‌های مسالمت‌آمیز را به خوبی درک کرده‌ و همچنین نحوه برخورد مسوولان امر نیز به بهترین طریق ممکن شکل مدبرانه و به واقع اسلامی پرهیز از خشونت به خود گرفته است.


برخی معتقدند در وضعیتی که هنوز زنان ما به خیلی از داشته‌ها و حقوق قانونی‌ای که دارند، هیچ‌گونه اشراف و اطلاعی ندارند و نیز مهم‌ترین چالش‌های آنها به منظور حضور درجامعه و در عرصه ساخت و گردش چرخ‌های آبادانی و توسعه کشور به باد فراموشی سپرده شده است، درخواست و تمایل شدید به حضور در استادیوم‌ها عملا یک درخواست فانتزی تلقی می‌شود، اما دست کم به آنها می‌آموزد که منش خود را در جامعه به منظور احقاق حق‌شان به طریقی بیان و برنامه‌ریزی کنند که بتوانند پاسخی درخور بگیرند. اگرچه طرح پوشش و کسوت پسرانه و مردانه علنا به عنوان نوعی دور زدن قوانین مدنی است، اما نشان از این می‌دهد که با آرامش و بدون جار و جنجال به خواستنی‌ترین و در عین حال بعید‌ترین مطالبات در بهترین حالت ممکن می‌توان رسید. مضاف برآنکه قوانین در شارع مقدس اسلام اگرچه ممنوعیت‌هایی مبتنی بر احکام و اصول اولیه بر مواردی اینچنین مترتب نشده است، اما در خصوص کیفیت حضور زنان در چنین مجامعی به الزام باید منتظر تشخیص صحیح حاکم عادل یا تاویل صحیح ساختار سیاسی مدرن حاکم بر مناسبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور بود تا به بهترین نوع، شیوه و نیز شایسته‌ترین شکل ممکن برای زنان ایرانی این مهم را تحقق بخشد. نباید فراموش کرد همین اتفاق اخیر به عنوان یک الگوی آرام با نداشتن کمترین میزان چالش اگرچه یک الگوی کامل نیست، اما در راه ساخت یک الگوی جامع و حتی خاص می‌تواند یک الگوی مناسب و ارزشمند باشد.
چه بسا با حضور زنان و دختران و از سوی دیگر افزایش سطح آگاهی مدنی تماشاچیان فوتبال و همچنین الزام به آموزش آنها درراستای یادگیری منش معتدل اجتماعی و موقرانه‌ای که مختص اماکنی باشد که درآن محیط، زنان نیز حضور دارند، می‌توان به صورت جدی و قاطعانه میزان بروز توحش‌های مدنی، خرابی‌ها و آشوب‌هایی را که عملا و علنا منتج از رفتار غیر‌مدنی و تکامل یافته برخی از تماشاچی‌نماهاست را تا میزان بسیار ملموس و قابل قبولی هم کاهش داد و هم بهبود بخشید. نباید فراموش کرد که زن عنصر تعدیل ساز اجتماعی است و فعل بودن این حضور در اماکن مختلف جامعه به نوبه خود بسته به میزان غنای فرهنگی افراد اجتماع می‌تواند خلق‌کننده زیباترین تصاویر انسانی و اسلامی و همچنین اخلاقی مبتنی با آموزه‌های آن باشد. زنان ما امروز در برهه اجتماعی سرنوشت‌سازترین فصل حیات اجتماعی خود را در حالی تجربه می‌کنند که هنوز تبعیض در خصوص آنها در موارد مختلفی پابرجاست. حتی در کشورهایی که تمام تلاش خود را صرف انطباق عینیت‌های اجتماعی‌شان با نمودارهای جهانی توسعه و دموکراسی می‌کنند، زنان از بدیهی‌ترین حقوق تساوی نظیر دستمزد یکسان یا حق برابر در زندگی مشترک بی‌بهره‌اند.