رویای بربادرفته لیبی

گروه بین‌الملل: لیبی در آتش جنگ، کشتار و غارت می‌سوزد. هفت سال پیش در چنین روزی 42 سال دیکتاتوری مخوف سرهنگ قذافی تمام شد. مردم لیبی هلهله شادی سر دادند اما بهارعربی برای آنها به کابوسی بزرگ تر تبدیل شد. از زمان سرنگونی نظام قذافی در سال 2011میلادی گروه‌های مسلح مختلف برای به دست آوردن منطقه نفوذ بیشتر با هم درگیری شده‌اند و ده‌ها قبیله هم در این خصوص با هم رقابت می‌کنند. 
در طرابلس سه گروه مسلح بزرگ حضور دارند: لشکراول امنیتی، نیروهای موسوم به الردع و گردان ابوسلیم. در مصراته که شهری واقع در میان طرابلس و سرت است، گروه‌های مسلح طرفدار دولت وفاق ملی و مخالف آن فعالیت دارند. گروهی از نیروهای مصراته در سرت، سبها و جنوب لیبی نیز حضور دارند و همان‌ها بودند که سرت را از اشغال داعش آزاد کردند. 
گروه‌های مسلح فعال در الزنتان، مخالف جریان‌های اسلامی‌اند و از ژنرال خلیفه حفتر حمایت می‌کنند و تاسیسات نفتی غرب لیبی را تحت کنترل خود دارند. 
برخی گروه‌های آمازیغی که در برخی محله‌های طرابلس حضور دارند، گذرگاه‌های راس جدیر و الذهبیه واقع در مرزهای تونس را تحت کنترل خود دارند.


شهر صبراته نقطه اصلی و محل عبور مهاجران آفریقایی و آسیایی به سمت اروپا است و اکنون تحت کنترل یک گروه سلفی طرفدار دولت وفاق ملی لیبی است.
ارتش لیبی به فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر کنترل بخش اعظم شرق لیبی و هلال نفتی این کشور تا مرزهای مصر البته غیر از شهر درنه را در اختیار دارد. ارتش لیبی همچنین در چنوب لیبی به ویژه منطقه الکفره و اطراف سبها حضور پررنگی دارد. ارتش لیبی متشکل از افسران سابق ارتش و افراد مسلحی است که گروه‌ها ی دیگر نتوانسته اند آن‌ها را جذب کنند. این ارتش تابستان گذشته پس از سه سال موفق شد کنترل شهر بنغازی دومین شهر بزرگ لیبی را به دست گیرد.
شهر درنه تحت کنترل یک گروه نزدیک به سازمان القاعده به نام گردان شهدا ابوسلیم است. این گروه پس از بیرون راندن داعشی‌ها از این شهر در آن مستقر شد.
منطقه فزان نیز این روزها تحت کنترل قبایل مختلف است و از سوی دیگر قوم طوارق کنترل مرزهای جنوبی لیبی با الجزایر و غرب نیجر را در دست دارد. قوم «تبو» نیز در مناطق مرزی میان لیبی با نیجر و چاد و بخشی از سودان مستقراست و کنترل این مناطقه را در دست دارد. داعش پس از رانده شدن از سرت در ماه دسامبر 2016 به جنوب و اطراف این شهر نقل مکان کرده است.
جشن بی رمق لیبی
شهروندان لیبیایی‌ دیروز(شنبه) در طرابلس و شهرهای دیگر سالگرد پیروزی انقلاب مردمی‌ علیه حکومت معمر قذافی، دیکتاتور سرنگون شده این کشور را گرامی‌داشتند؛ به طوری که در میادین عمومی ‌پرچم لیبی را در دست داشته و هفتمین سالروز پیروزی انقلاب و سرنگونی حکومت قذافی را در سال ۲۰۱۱  میلادی را جشن گرفتند. میدان الشهدا در طرابلس مرکز تجمعات و مراسم‌ها طی دو روز جمعه و شنبه بود به طوری که نیروهای امنیتی نیز به طور گسترده قبل از آغاز این مراسم‌ها در این مکان مستقر شدند.
نخست وزیر دولت وفاق ملی لیبی در مراسمی‌به مناسب انقلاب این کشور ، گفت: شاید کار رژیمی‌به پایان رسیده باشد، اما واقعیت این است که ما نتوانستیم از فرهنگی  خلاصی یابیم که بر ذهن و عملکرد بسیاری از کسانی که در حال حاضر  در راس قدرت قرار دارند حکمفرما است که براساس این فرهنگ این افراد سرزمین را یک غنیمت به حساب می‌آوردند و از نظر آن‌ها پست‌هایشان راهی برای سلطه‌ورزیدن و منبعی برای  برخورداری از مزایا و امتیازات محسوب می‌شود. در همین راستا، هیئت‌ سازمان ملل برای حمایت از لیبی در پیامی‌خواستار  آشتی ملی و بالا بردن ارزش گذشت و یکپارچگی مردم و نقش داشتن در روند ساخت‌وساز و توسعه شد. در این میان خیلی‌ها می‌گفتند که دلیلی برای جشن و پایکوبی وجود ندارد زیرا لیبی در آتش جنگ می‌سوزد.
 آشفته بازار طرابلس
این روزها به دلیل نبود حکومت مرکزی قدرتمند و فعالیت گروه‌های مسلح فراوان، مردم این کشور با مشکل ناامنی مواجه‌اند. گروه‌های مسلح و شبه نظامیان هر یک کنترل برخی مناطق را به دست گرفته‌اند و گاهی به صورت خودسرانه مردم را بازداشت و حتی اعدام می‌کنند. فرودگاه معیتیقه طرابلس نیز از این ناامنی‌ها در امان نبوده است و چند هفته پیش به دلیل وقوع درگیری‌های سخت میان دو گروه مسلح در این فرودگاه، به مدت چند روز تعطیل شد.
از سوی دیگر چندی پیش شماری از کارکنان سازمان بین‌الملل مهاجرت در این کشور ربوده شدند و این نشان می‌دهد امنیت کافی در این کشور حتی برای نیروهای بین‌المللی نیز نیست.
این روزها سفارت خانه بیشتر کشورها در طرابلس تعطیل است زیرا امنیت کافی برای دیپلمات‌ها هم وجود ندارد و با این که کشورهای مختلف پیوسته می‌گویند به زودی سفارت‌خانه خود را در این کشور بازگشایی می‌کنند اما واقعیت این است که هنوز شرایط امنیتی به اندازه ای بهبود نیافته که فرصت این کار فراهم شود. نیروهای تحت فرمان ژنرال حفتر اواخر تابستان گذشته از آزادی کامل بنغازی دومین شهر بزرگ این کشور خبر دادند اما این روزها اخباری مبنی بر درگیری‌ها در این شهر یا انفجارهای خونین به گوش می‌رسد؛ طی یک ماه اخیر دو انفجار خونین در دو مسجد بنغازی روی داد که ده‌ها نمازگزار در اثر آن جان خود را از دست دادند و این نشان می‌دهد که مساجد هم دیگر امن نیست.
 طمع نفتی
صنایع نفتی این کشور که اصلی ترین منبع درآمد لیبی است، با مشکلات زیادی برای تولید مواجه است و هنوز نتوانسته است تولید خود را به 6/1 میلیون بشکه نفت در روز یعنی همان میزان تولید نفت در دوران قذافی برساند.
گروه‌های مسلح این روزها به بهانه این که از تاسیسات نفتی محافظت می‌کنند، خواستار باج خواهی هستند و از سوی دیگر هر از چند گاهی درگیری این گروه‌ها ی مسلح با هم برای تقسیم مناطق نفوذ باعث آسیب‌دیدن تاسیسات نفتی می‌شود که این خود میلیون‌ها دلار به لیبی آسیب وارد کرده است. 
بلای دخالت خارجی
گفته می‌شود کشورهای منطقه هر یک از گروه‌های خاصی در لیبی حمایت می‌کنند که این خود باعث پیچیده تر شدن اوضاع در این کشور واقع در شمال آفریقا شده است؛ گفته می‌شود ژنرال حفتر مورد حمایت مصر و امارات است و آن‌ها سعی می‌کنند او را به قدرت برسانند اما کشورهای غربی راه را بر او بسته‌اند. از سوی دیگر نیروهای ژنرال حفتر که به نوعی متحد مصرو امارات‌اند، با توجه به دشمنی این دو کشور با قطر، نیروهای مخالف خود را مزدوران قطر می‌دانند و ادعا می‌کنند قطر نقش منفی در لیبی لیفا می‌کند و از سوی دیگر سودان را نیز به حمایت از برخی گروه‌ها یدیگر متهم می‌کنند. 
از میان کشورهای غربی، فرانسه و ایتالیا سعی می‌کنند بیشترین نقش را در لیبی داشته باشند، همان دو کشوری که بیشترین نقش را در سرنگونی نظام قذافی داشتند و البته آن‌ها نیم نگاهی به نفت لیبی دارند و از سوی دیگر به دلیل سیاست‌های خود باعث شده‌اند لیبی به محلی برای عبور مهاجران غیرقانونی تبدیل شود و به همین دلیل به فکر چاره‌ای برای متوقف کردن سیل حرکت مهاجران به سمت اروپا هستند. مجموعه شرایط فوق باعث شده است که مردم لیبی که 42 سال با قذافی دیکتاتور کنار آمدند، از تداوم وضعیت کنونی بسیار ناراضی باشند و دلیل آن هم نبود امنیت و وخیم شدن اوضاع اقتصادی مردم است در حالی که آن‌ها در دوران قذافی به دلیل تولید بالای نفت و از سوی دیگر جمعیت کم، در رفاه نسبی زندگی می‌کردند و این‌گونه است که برخی با وجود سختی دوران قذافی، آرزوی بازگشت آن دوران را دارند، زیرا داشتن کشوری که مردم سالاری در آن موج می‌زند، تبدیل به آرزویی دست نیافتنی برای آن‌ها شده است.