روزنامه بهار
1396/11/30
بازار ارز آرام شد
دومین روز کاری بازار ارز در حالی آغاز شد که برای سومین روز پیاپی شاهد کاهش قیمت دلار آمریکا در بازار ارز بودیم.در ادامه کاهش قیمتهای سکه و ارز، روز گذشته هم در بازار تهران ریزش قیمتها ادامه داشت، به طوری که دلار به کانال 4هزار و 600 بازگشت. اقدامات پلیسی و راهکارهای بانک مرکزی موقتا باعث کاهش نرخ دلار در بازار شده است و دلار به حدود ۴6۰۰ تومان رسید. با این حال کارشناسان امید چندانی به تداوم این رویه ندارند. سؤال اساسی این است که اقدامات اخیر دولت بانک مرکزی میتواند به کنترل نرخ ارز و بازگشت ثبات در بازار برسد یا نه؟ نرخ دلار در ۴ سال دولت حسن روحانی نهایتا حدود ۵۰۰ تومان افزایش یافت، این در حالی است که در مدت حدود سه ماه دلار ۱۳۰۰ تومان گران شد. در همین رابطه، رئیس اتاق بازرگانی ایران ضمن اظهار امیدواری نسبت به اینکه بانک مرکزی از سیطره دولتها خارج شود و به استقلال برسد، تصریح کرد: افزایش ناگهانی نرخ دلار بارها در گذشته تکرار شده اما از آن پندی بدست نیاوردیم. اکنون هم این افزایش قیمت که البته حبابی نیست، بارها پیشبینی و هشدار داده شده بود که جدی نگرفتند.
غلامحسین شافعی، درباره افزایش نرخ ارز در روزها و هفتههای اخیر گفت: در موضوع ارز با یک تکرار مواجه هستیم. این اتفاق قابل پیشبینی بود و از سوی اساتید و فعالان اقتصادی هشدار داده شده بود. وی گفت: فعالان اقتصادی بارها توصیه کردند آنچه در قانون دیده شده یعنی اعمال تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی روی ارز انجام شود اما این اتفاق نیفتاد و نتیجه آن شوک ناگهانی است که با آن مواجه هستیم. آنچه مشخص است این افزایش نرخ دلار حبابی نیست.
برخوردهای پلیسی
روزنامه فایننشالتایمز در گزارشی با اشاره به برخوردهای اخیر صورت گرفته پلیس با دلالان ارز و برخی از صرافیها برای کنترل قیمت دلار مینویسد: این عملیات نشانهای از وجود مشکلات اقتصادی در ایران است. ریال ارزش خود را در سال جاری میلادی به میزان ۱۰ درصد از دست داده و در مقابل قیمت دلار در ایران به شدت افزایش یافته است. مقامهای دولتی با بیش از ۱۰۰ صرافی و دلالان ارز برخورد کردهاند. این بزرگترین برخورد دولت با مبادلهکنندگان ارز در طول شش سال گذشته با هدف کنترل قیمت افسارگسیخته دلار است. هدف از این عملیات حفظ ارزش ریال و جلوگیری از افت ارزش آن است. کاهش بیش از ۱۰ درصدی ارزش ریال در سال جاری به دلیل نبود دلار است که بر روی کسب و کار نیز تاثیرگذار بوده است. بخش عمدهای از مشکلات اخیر برای ایران در حوزه ارز ناشی از تهدید تازه واشنگتن است. واشنگتن گفته که ممکن است مجددا تحریمهای لغو شده ضدایرانی در سال ۲۰۱۵ میلادی را برگرداند و شایعاتی در خصوص حرکت هماهنگ آمریکا و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس برای افزایش فشار بر ایران و محدود کردن دسترسی آن کشور به ارز منتشر شده است. این در حالی است که ایرانیان از طریق امارات به عنوان کانالی غیررسمی در طول سالیان اخیر درآمد کسب کرده و دلار مورد نیازشان را تامین میکردند. یکی از مقامهای مالی ارشد سابق آمریکایی میگوید: آمریکا عرصه را بر ایران تنگتر کرده است. معاملات بانکی و انتقال فیزیکی دلار آمریکا به ایران از طریق کشورهای منطقه دچار اختلال شده است.
این روزنامه اشاره میکند: اگرچه تحریمهای بینالمللی پس از برجام لغو شدند با این حال، بانکهای جهانی تمایل زیادی به انجام تجارت و معاملات با ایران نداشتهاند. کارآفرینان ایرانی با بانکهای اروپایی و آسیایی سطح پایینتر کار میکنند یا به واسطههای قابل اعتمادی که عمدتا در امارات هستند میگویند که برای دور زدن سیستم مالی متعارف، کارهایشان را انجام دهند. یک تحلیلگر مسائل مالی میگوید: ایرانیها هنوز هم دلارها را در کیسهها میگذارند. به خصوص زمانی که تحریمها تشدید میشوند بازار ارز همواره نخستین جایی است که بحرانها را نشان میدهد. این روزنامه میافزاید: دولت ایران در روزهای اخیر بارها از مردم خواسته تا از خرید ارز به دلیل وحشت از افزایش قیمت و یا خرید از دلالان ارزی خودداری کنند. بسیاری از صرافیها حاضر به فروش بیش از هزار دلار به خریداران نیستند. ریال که پس از لغو تحریمها به ثبات رسیده بود، ارزشاش به میزان ۱۴ درصد در سال جاری در بازارهای غیر رسمی کاهش یافته است و ایرانیان نگرانی بیشتری درباره افزایش نرخ تورم دارند. یک فعال حوزه ارز در صرافی میگوید: شما میتوانید به هراندازهای که میخواهید پوند یا یورو خریداری کنید اما در مورد دلار محدودیت وجود دارد. فایننشال تایمز مینویسد: آخرین عملیات علیه دلالان ارزی یادآور اقدام مشابهی در سال ۲۰۱۲ میلادی است؛ زمانی که ایران با تحریمهای بینالمللی و افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش ریال مواجه شد. دولت روحانی به عنوان بخشی از برنامه خود برای احیای اقتصاد ایران به دنبال ایجاد ثبات در بازار ارز است اما توضیح نمیدهد چرا کمبود دلار آمریکا در ایران وجود دارد. ولیاله سیف رئيس بانک مرکزی ایران، دولت آمریکا را متهم کرد که با اقداماتاش درصدد ایجاد بیثباتی در اقتصاد ایران شده است.
مسئله ریشهای و عمیق
یک اقتصاد دان و تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره اقدامات بانک مرکزی گفت: نرخ ارز مسئلهاش ریشهای و عمیقتر از این بحثها است. عواملی که باعث افزایش نرخ ارز شدند چند مورد است. اول؛ کمبود منابع ارزی بانک مرکزی و فشار مضاعف بر روی منابع ارزی است. ما حدود ۵۰ میلیارد دلار صادرات نفت خام در سال داریم. از این رقم ۱۴ و نیم درصد آن بابت تجهیز و نوسازی و اکتشاف به شرکت ملی نفت اختصاص مییابد. یعنی به عبارتی از ۵۰ میلیارد دلار درآمد نفتی حدود ۴۲ میلیارد دلار آن به خزانه واریز میشود و بانک مرکزی میتواند روی آن مانور دهد. وحید شقاقی افزود: درحال حاضرتراز تجاری غیر نفتی ایران بیش از ۷ میلیارد دلار کسری دارد. هفت میلیارد دلار برای پوشش واردات نیاز داریم.تراز تجاری غیر نفتی یعنی صادرات غیر نفتی منهای واردات، در واقع ۷ میلیارد دلار واردات بیش از صادرات غیر نفتی است پس این مقدار نیاز به دلار داریم. این تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: ایران حدود ۹ میلیون گردشگر به خارج از کشور میفرستد. دومیلیون از این رقم زائر هستند، حدود هفت میلیون گردشگران دیگر. اگر هر کدام حداقل ۱۰۰۰ دلار از کشور خارج کنند، ایرانیان هفت میلیارد دلار برای سفر به خارج کشور با خود میبرند. در همین حال عددی بین ۱۲ تا ۲۰ میلیارد دلار هم قاچاق کالا داریم یعنی این مقدار دلار از اقتصاد ایران خارج میشود. او تاکید کرد: این سه عدد، یعنی چیزی مابین ۲۵ تا ۳۵ میلیارد دلار سالانه دلار از اقتصاد ایران خارج میشود. آنچه که دلار به اقتصاد ایران وارد شده است حدود ۴۲ میلیارد دلار بوده است، این ۴۲ میلیارد دلار هم اینگونه نیست که به صورت پول به اقتصاد وارد شود گاهی به صورت کالا وارد اقتصاد ایران میشود. در واقع این اعداد نشان میدهد که فشار بر منابع ارزی بانک مرکزی بسیار بالا است. شقاقی دومین مسئله را افزایش نقدینگی در کشور دانست و گفت: نقدینگی در ایران اکنون بیش از ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان است، از این رقم بیش از ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومانش سپرده بانکی است، یعنی مردم در بانک سپرده گذاری کرده اند. این خودش یک بمب است. هر لحظه ممکن است وارد یکی از بازارهای سوداگری شود و وضعیت را بر هم بزند. از طرف دیگر نرخ سودهم کاهش یافته و به ۱۰ درصد روزشمار رسیده است. در واقع این نقدینگی در بانکها منتظر بوده است که به یکی از بازارهای سوداگری سرایت کند. این تحلیلگر مسائل اقتصادی افزود: شنیده میشود که برخی نهادها در برخی حوزهها که حالا کاری به نام آنها نداریم، وارد بازار ارز شدند و دست به خرید بی رویه دلار زدهاند. به اینترتیب یک دلالی بزرگ هم در حوزه دلار شکل گرفت که در افزایش نرخ موثر بود. به گفته شقاقی به اینترتیب سه عامل فشار بر منابع ارزی بانک مرکزی، افزایش نقدینگی و ورود آن به یکی از بازارهای سوداگری، دلالی بزرگ در بازار ارز؛ باعث شد که نرخ دلار ظرف سه ماه از ۳۷۰۰ تومان به رقم ۵ هزار تومان برسد. یعنی حدود ۳۵ درصد افزایش یابد. این استاد دانشگاه با اشاره به راهکارهای دولت و بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز گفت: انتشار گواهی سپرده با نرخ ۲۰ درصد برای این است که اجازه ندهد نقدینگی از نظام بانکی به بازار سوداگری ارز سرریز شود. اقدامات پلیسی هم برای مبارزه با دلالی در بازار ارز بود. نامه رئيس کل بانک مرکزی به سازمان امور مالیاتی برای وضع مالیات بر خرید فروش دلار برای مبارزه با دلالیهای کلان افراد و برخی نهادها در بازار بود. به گفته او این اقدامات بانک مرکزی کوتاه مدت است، افزایش نرخ سود گواهی سپرده میتواند تمام برنامه دولت برای کاهش نرخ سود را به هم بزند. دولت به سختی توانست نرخ سود را به ۱۰ درصد روز شمار و ۱۵ درصد کوتاه مدت تبدیل کند. با اقدام تازه بانک مرکزی به نظر میرسد نظم کاهش نرخ سود به هم خواهد خورد و دوباره نظام بانکی روی افزایش نرخ سود میرود. شقاقی گفت: راهکارهای کنونی دولت بانک مرکزی، صرفا نوعی سرکوب قیمت ارز است و راهکار اصولی نیست.
اشتباههای بنیادین
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه با اشاره به اشتباههای بنیادین در سیاستهای اقتصادی دولت اظهار کرد: دولت به جای اقدامات اخیر باید از همان اول تلاش میکرد کسریتراز تجاری ایجاد نشود. به این صورت که مانع از واردات بی رویه به اقتصاد میشد، برای توسعه صادرات غیر نفتی تلاش بیشتری میکرد، تا نهایتا کسریتراز تجاری حذف و تبدیل به مازادتراز تجاری میشد. مازادتراز تجاری یعنی با افزایش صادرات نسبت به واردات، به جای خروج دلار از کشور دلار بیشتری به کشور وارد شود. در گام بعدی دولت باید با قاچاق کالا مبارزه بیشتری میکرد، تا اجازه خروج ارز از اقتصاد ایران را ندهد. سومین کار این بود که برای خروج ارز از کانال مسافران هم تدبیری میاندیشید. شقاقی افزود: همچنین دولت برای نقدینگی سرگردان هم باید برنامهای را در پیش میگرفت. همه جای دنیا نقدینگی بالا مولفهای مثبت به حساب میآید که به سمت تولید هدایت میشود. اما در ایران اینگونه نیست، نقدینگی سرگردان به سمت تولید هدایت نمیشود و هر لحظه ممکن است همچون یک بمب عمل کند و به سمت بازارهای سوداگری سرریز گردد. به گفته شقاقی اینکارها به موقع انجام نشد تا به سرعت و در عرض سه ماه نرخ دلار ۳۵ درصد افزایش یابد. این تبعات بسیار بدی در آینده خواهد داشت و متناسب با آن تورم افزایش مییابد، قدرت خرید کاهش مییابد، شدت فقر افزایش مییابد و... اتفاقات اخیر ما را دوباره به سر جای اولمان بر میگرداند، یعنی سال ۹۱. آن زمان دلار حدود ۲۰۰ درصد افزایش یافت الان ۳۵ درصد. ما الان شاهد همان اتفاقات، نشانهها و بهم ریختگیها در اقتصاد کشور هستیم، اما با شدت کمتر.