مردمسالاري و ديگر هيچ

1- كليدواژه «مردمسالاري» در سخنان ديروز رهبر عزيز انقلاب از برجسته‌ترين موضوعاتي است كه توسط ايشان چندبار تكرار شده است، هرچند اين تعبير در بيانات ايشان مكرر است اما در آستانه ورود به چهلمين سال انقلاب اسلامي، مفهوم خاصي دارد.
برخي از آنها انحراف پيدا مي‌كنند، بعضي به ضد خود تبديل مي‌شوند، پاره‌اي پاي در راه استبداد مي‌گذارند و برخي دچار فراموشي اهداف مي‌شوند. وجه مشترك همه اينها كنارنهادن مردم به عنوان صاحبان انقلاب و «مردمسالاري» به عنوان ضامن بقا است. انقلاب اسلامي علاوه بر اينكه با نقش آفريني مردم پيروزشد، بزرگ‌ترين شكوه مردمسالاري را در دوران دفاع مقدس تجربه كرد. علاوه بر آن برگزاري 12 دوره انتخابات رياست‌جمهوري، 10 دوره مجلس و چندين دوره مجلس خبرگان و شوراهاي شهر و روستا، نمادهايي از مردمسالاري را به رخ كشيده است. هرچند به طور متوسط هر سال يك انتخابات در كشور برگزار شده، اما بسنده دانستن مردمسالاري به حضور در انتخابات، كوچك كردن اين واژه است. بنابراين بايد راهكارهاي حضور مردم را در جامعه بسط داد.
3- يكي از مواردي كه حضور مردم را قوت مي‌بخشد، پذيرش حق نقد براي همگان است. امروز به خصوص با گسترش فضاي مجازي، زبان نقد براي همه، امكان گشودن يافته است. وقتي همه بتوانند از ابزار گفت‌وگو استفاده كنند و نظام نيز اين ابزار را به رسميت بشناسد، تحمل هردوطرف بالا مي‌رود. نقدكننده به تدريج داراي اين فرهنگ مي‌شود كه چه بگويد، چگونه بگويد و از كدام راه به هدف و مقصود خود دست يابد. از آن سو، مسوولان درمي يابند كه با ناظري به تعداد همه مردم مواجهند و هرگونه اشتباه و سهوشان به چشم مي‌آيد. لذا ناگزيرند در محيط‌هاي شفاف و اتاق‌هاي شيشه‌اي مديريت كنند .
4- مردمسالاري تنها يك راهبرد براي خوب حكومت كردن نيست بلكه خودش داراي ارزش ذاتي است. به بيان ديگر عزتمند بودن، محق بودن، ناظر بودن و ناقد بودن، به مثا به يك مفهوم ذهني هم قدر و منزلت و شرافت دارد.


5- مردمسالاري، عطا و لطف حكومت به شهروندان نيست. نظام نمي‌تواند به خاطر اينكه به مردم حق شركت در انتخابات يا نقد كردن مي‌دهد بر آنها منت بگذارد. به عكس، منت‌پذير هم هست. مديران كشور افتخارشان اين است كه از طريق نظام مردمسالار- و در كشور ما به دليل مسلمان بودن مردم، مردمسالاري ديني- به هدف اصلي حيات انساني يعني تكامل كمك مي‌كنند.
6- مردمسالاري حتما مابه‌ازاي بيروني دارد. اينكه عده‌اي دايما توي بوق كنند كه چون ده‌ها انتخابات در ايران پس از انقلاب اسلامي برگزار شده، پس مردمسالاري كاملا محقق شده، تصور كاملي نيست. بعضي از سياسيون و حتي رجال مذهبي، مردمسالاري را يك مقوله اجباري و تحميلي مي‌دانند كه نظام جمهوري اسلامي، آن را به اجبار پذيرفته است. چنين تفكري براي مردم هيچ هويتي قائل نيست، چه برسد به حق او براي شركت در انتخابات يا نقد حاكميت و نظاير آن. صاحبان چنين ديدگاهي مردمسالاري را نه هدف نظام كه وسيله‌اي براي رسيدن به مقاصد ديگر مي‌دانند. آنچه در بيانات ديروز رهبرمعظم انقلاب آمد با مكتب فكري اين قشر، قطعا بيگانه است.
2- انقلاب‌ها معمولا پس از گذشت دوره‌هايي از عمرخود دچار تحول در انديشه مي‌شوند.