ایران و کنفرانس امنیتی مونیخ

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - گرد‌همایی اخیر مسوولان کشور‌های مختلف جهان در مونیخ بیش از آنکه به نشستی برای بررسی چالش‌های امنیتی جهان تبدیل شود، همچون سایر نشست‌های مشابه به محلی برای نمایش رفتار‌های ضد‌ایرانی جریان‌های غربی- عبری و عربی تبدیل شده است. این وضعیت بیانگر آن است که پروژه و سناریوی مهار و انزوای ایران از سوی واشنگتن، تل‌آویو و ریاض تداوم دارد و همواره در حال تکرار است و قرار نیست تغییری در مواضع این سه پایتخت در قبال ایران به وجود آید.
نمایش رفتار‌های ایران‌ستیزانه نشست اخیر مونیخ با اظهارات مک‌مستر مشاور امنیت ملی آمریکا شروع شد که خواهان آن بود که باید علیه تهران به جهت رفتار‌های بی‌ثبات‌کننده و ایجاد بحران در منطقه اقدام کرد. البته نگرش مک‌مستر همواره از زبان سایر اعضای کابینه ترامپ و برخی از افراد رادیکال و ایران‌ستیز کنگره تحت تسلط جمهوریخواهان نیز شنیده شده است و اینکه از زبان مک‌مستر و با شدت و حدت بیان شده‌، جای هیچ تعجبی نیست. علت چنین رفتاری و اتخاذ چنین مواضعی از سوی واشنگتن بیش از آنکه ناشی از طرز نگرش دولت ترامپ و افراد کابینه‌اش باشد، ریشه در تهدیدات ایران در تفکر راهبردی آمریکا طی چهار دهه دارد. آن‌گونه که راهبردشناسان آمریکا همواره طی چهار دهه بر آن تاکید می‌کنند آن است که‌ الگو‌های رفتار امنیتی ایران عامل اصلی به چالش گرفتن منافع آمریکا و متحدانش در خاورمیانه است‌ به ویژه آنکه سیاست‌های تغییر باراک اوباما الگو‌های رفتاری ایران را در به چالش گرفتن منافع آمریکا و متحدانش تشدید کرده است. در سایه سیاست مماشات بی‌دلیل اوباما بود که تهران توانست بر میزان رفتار‌های خصمانه خود علیه آمریکا و متحدانش بیفزاید. آن‌گونه که راهبرد‌شناسان وقت جدید آمریکا می‌گویند توافق هسته‌ای با ایران اوج سیاست‌های مماشات اوباما در قبال ایران را نشان می‌دهد. همین توافق بد سبب رفتار‌های ثبات‌زدای ایران در منطقه شده است. در شرایط حاضر هم راهبردشناسان واشنگتن از نقش‌‌یابی تهران در چهار پایتخت کلیدی خاورمیانه یعنی‌ دمشق، بغداد، بیروت و عدن که آمریکا در آنها منافع حیاتی دارد، سخت نگرانند و نمی‌خواهند که نقش تهران در مناسبات این پایتخت‌ها گسترش یابد. بنابراین ضرورت دارد که برای خنثی کردن و عقیم ساختن راهبرد‌های ایران اقدامی شود و این مهم جز از طریق ائتلاف‌‌سازی با مجموعه‌های عبری- عربی ممکن نیست. به واقع واشنگتن در نشست اخیر مونیخ تلاش کرده است که برای بی‌اثر‌سازی نقش ایران در مارپیچ امنیت خاورمیانه، ریاض و تل‌آویو را همراه خود کند. در این راستا، تل‌آویو نیز تمایل زیادی به بازی در سناریوی واشنگتن دارد‌ چراکه هم‌اینک تل‌آویو تنها پایتخت جهان است که موجودیت خود را در نقش‌یابی منطقه‌ای تهران در معرض خطر و نابودی دیده است. طرفه آن است که نتانیاهو نیز مانند مقامات جدید کاخ سفید سیاست مماشات اوباما را عامل نقش‌یابی تهران در مناسبات منطقه می‌داند‌ به این معنی که سیاست تغییر اوباما سبب شد که واشنگتن از بدنه کنست جدا و به تهران نزدیک شود. لذا ضرورت دارد که برای خنثی‌سازی و بی‌اثر کردن نقش ایران اقدامی شود. به ویژه آنکه ماجرای ورود یک پهپاد ایرانی از خاک سوریه به حریم هوایی اسراییل زمینه برخورد تهران- تل‌آویو را در خاک دمشق افزایش داده است و نتانیاهو هیچ‌گاه نمی‌خواهد فرصت ائتلاف‌سازی علیه ایران را از دست دهد. به واقع نشست امنیتی مونیخ پاسخی به این نیاز تل‌آویو است، به همین خاطر بود که نتانیاهو با نمایش مضحک در این نشست تلاش کرد که نقش اصلی را در سناریوی ضد‌ایرانی واشنگتن بازی کند. اما ضلع سوم بازیگر مهار و انزوای ایران، ریاض است که از طریق توسعه بحران در منطقه برای جایگاه‌یابی مجدد خود در منطقه تلاش می‌کند. در ایران ارتباط مقامات سعودی به ویژه عناصر ایران‌ستیز چون محمد بن سلمان و عادل‌الجبیر تلاش می‌کنند از طریق ائتلاف‌های امنیتی و راهبردی و همچنین سازماندهی گروه‌های اپوزیسیون در قالب گروه‌های تکفیری و سلفی، محدودیت‌های بیشتری علیه ایران ایجاد کند. در این ارتباط تهدیدات پرشدت محمد بن سلمان در قالب راهبرد توسعه بحران، بهانه‌یابی، جنگ نیابتی، بحران‌سازی دیپلماتیک، قطع روابط سیاسی با ایران و فضا‌سازی علیه ایران پیگیری می‌شود. این مقامات بر این اعتقادند که اگر قدرت راهبردی ایران از طریق ائتلاف با تل‌آویو یا واشنگتن واپایش و مهار نشود، زمینه برای گسترش قدرت راهبردی ایران اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.
* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل‌
S.Harsani.k@gmail.com