نياز به قدم سريع‌تر وزير

وقتي در رسانه‌ها شنيدم كه وزارت آموزش و پرورش پس از سال‌ها انتظار، حركتي موثر و مفيد براي ارتقاي سطح دانش و فرهنگ كشور انجام داده و اقدام به حذف آزمون‌هاي مضر و ناصواب كرده است بسيار خوشحال شدم. سال‌ها پيش (حدود سال‌هاي 1371) زماني كه در دانشگاه تربيت مدرس مشغول تحصيل در مقطع فوق ليسانس در رشته فلسفه بودم از محضر يكي از اساتيد بنام روانشناسي مرحوم آقاي دكتر شعاري‌نژاد بهره مي‌بردم. ايشان به مناسبتي ضمن تحليل و نقد دردمندانه‌اي از وضعيت آموزش و پرورش به اين نكته ظريف پرداختند كه چرا نظام آموزش و پرورش ايران اصرار بر كج روي و ادامه مسيرهاي غلطي دارد كه سال‌ها پيش در اكثر كشورهاي جهان منسوخ شده است. يكي از اين اقدامات اشتباه راه‌اندازي مدارس استعدادهاي درخشان است. ايشان با همان لهجه شيرين و جذاب تركي خويش مي‌گفتند همين كه دانش‌آموز مي‌خواهد قدم به اين مدارس بگذارد و چشمش به تابلوي سردر مدرسه مي‌افتد باورش مي‌شود كه با ديگر دانش‌آموزان خيلي تفاوت دارد و از استعداد ويژه، ممتاز، متفاوت و برتري برخوردار است. او احساس مي‌كند يك سر و گردن از بقيه دانش‌آموزان بالاتر است و چنين ذهنيتي عواقب و آثار بسيار نامطلوب روحي، رواني دارد لازم است در اينجا اضافه كنم كه مدت‌هاي مديدي است كه در نظام‌هاي آموزشي مدارس جهان تفكيك و طبقه‌بندي دانش‌آموزان منسوخ شده است. بهترين چينش براي دانش‌آموزان «نه‌چيدن» و «نه برگزيدن» آنهاست. امروزه در مدارس، كلاسي بهترين بهره‌وري را دارد كه همه نوع دانش‌آموز با خصوصيت‌ها، سليقه‌ها، توانايي‌ها و استعدادهاي مختلف و متفاوت را در درون خود پذيرا باشد. در چنين نظام‌هايي اصل بر اين است كه دانش‌آموز محور و پايه باشد و معلم نقش راهنما و مشاور را ايفا كند و نه بالعكس. دانش‌آموز منفعل و مستاصل نه تنها آموخته و كارآزموده نيست بلكه فرهيخته و اهل مدارا و گفت‌وگو هم نيست و صرفا و منفعلا از معلم خويش محفوظات را مي‌آموزد و آن هم چه آموختني؟ بهترين و بالاترين سطح يادگيري همكاري و همياري دانش‌آموزان با يكديگر زيرنظر معلم است. دانش‌آموزان قوي‌تر (در انواع سطوح و نه فقط آموزشي بلكه تربيتي و مهارتي) ياد مي‌گيرند چگونه بدون اينكه احساس غرور كاذب داشته باشند مفاهيم يا مهارت‌هاي خود را به دانش‌آموزان ضعيف‌تر منتقل كنند. دانش‌آموزان ضعيف‌تر هم ياد مي‌گيرند (كه البته اين يادگيري ظريف‌تر، حساس‌تر و شايد مهم‌تر از قبلي است) چگونه بدون اينكه احساس ضعف و ذلت كنند از دانش‌آموزان قوي‌تر فراگيرند. به نظر مي‌رسد اين تعاون، همدلي، كارگروهي و مشاركت جمعي از صرف يادگيري مفاهيم و مهارت‌ها بنياني‌تر باشد. چيزي كه متاسفانه در نظام آموزش و پرورش ما كمتر مورد توجه قرار گرفته است. به هر حال اميدوارم وزير محترم آموزش و پرورش و ساير دست‌اندركاران اين امر خطير، قدم بعدي كه حذف مدارس غلط موازي مانند استعدادهاي درخشان است را هرچه سريع‌تر با شجاعت و درايت اعلام و اقدام كنند.