تحقیق و تفحص از موسسه ایران پس از همشهری

آفتاب اقتصادی- گروه صفحه اول: در نامه ای جالب توجه از سوی معاون اول رئیس جمهور
ابلاغ شده است تا از بودجه عمومی کشور و از محل هزینه های پیش بینی نشده مبلغ 5 میلیارد تومان برای پرداخت بدهی ها و هزینه های سنواتی موسسه ایران اختصاص یابد . فساد گسترده ، انتصابات بی مورد، استخدام های رانتی و تبدیل موسسه به محلی برای کسب درآمد عده ای خاص در کنار روزنامه نگارانی که از وضعیت موجود بسیار ناراضی اند ، ترکیب فاجعه باری را به وجود آورده بود که مسائل آن تقریباً بر هیچ کس در دنیای مطبوعات پوشیده نیست. با تغییر دولت و متعاقب آن تغییر هیئت مدیره و هیئت امنا ، این امید
به وجود آمد که وضعیت این موسسه نیز تغییر یابد .
در کمال ناباوری نه تنها هیچ چیز تغییر نکرد، بلکه مافیای آگهی و رانت در موسسه ای که به بلای جان مطبوعات مستقل تبدیل شده است، چنان


بی ضابطه در حال فعالیت تجاری است که بعید به نظر
می رسد مدیریت ناکارآمد بیش از این بتواند آن را مخفی نگه دارد . موسسه ای که برای روزنامه های بی خاصیت و مجیزگوی تحت امرش میلیاردها تومان آگهی با پورسانت های خاص جذب می کند و مدیریت آن، چندین مشاور با حقوق های بسیار بالا دارد، به راحتی دست در جیب مردم می کند و 5 میلیارد تومان برداشت می نماید.

دوقلوی ناکارآمد و ...
علی اعطا عضو شورای شهر، زمانی که طرح شورا را در مورد تحقیق و تفحص از موسسه همشهری اعلام کرد، اینگونه توضیح داد: « تحقیق و تفحص از موسسه همشهری در بازه زمانی ۸۴ تا ۹۶ انجام می شود .... این تحقیق و تفحص انجام می شود زیرا لازم بود کارنامه اجرایی این موسسه با توجه به اینکه تاکنون انجام نشده در دستور قرار بگیرد تا نظام پرداخت ها بازنگری و میزان دستمزد مدیران میانی این موسسه به منظور شفاف سازی ها نیز مشخص شود. وی درباره استخدام های موسسه همشهری در سال ۹۵ نیز بیان کرد: باید این استخدام ها بررسی شوند. ضمن آنکه باید بگویم این تحقیق و تفحص ۷ محور دارد. نخست بررسی میزان اثربخشی نشریات همشهری در جامعه هدف، بررسی دلایل استخدام های فوری سال ۹۵، بررسی چگونگی واسپاری بخش آگهی ها، قراردادها و کیفیت توزیع روزنامه و نشریات تابعه، بررسی و قیمت گذاری راه اندازی چاپخانه موسسه که با چه هدفی راه اندازی شده، تهیه تراز مالی موسسه که به نحوه هزینه کرد باز می گردد و ساز و کار و مکانیزم تعیین حقوق و دستمزد مدیران ارشد و میانی.» پس از تحقیق و تفحص موارد بسیاری از جمله حقوق‌های کلان مدیران، فساد احتمالی مالی، چاپ نشریات بدون فروش، ساختمان های خاص با کاربری غیر مطبوعاتی و بسیاری موارد دیگر در گزارش های نهایی بازتاب یافت. آنها که با ساختار موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران آشنا هستند به خوبی می دانند که ساختار مدیریتی و نوع رانت پنهان شده در این موسسه نیز دقیقاً مشابه همشهری و شاید پیچیده تر نیز باشد و سوال این است که چرا نمایندگان مجلس چنین طرح تحقیق و تفحص مشابهی را از این روزنامه آغاز نمی‌کنند، تا گواه صدها روزنامه نگار و اهالی مستقل رسانه و مطبوعات برای آنها معلوم گردد؟

آگهی های میلیاردی و ضرر نهایی
موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران تنها شامل روزنامه ایران نمی شود. چندین روزنامه و موسسه زیر مجموعه شامل : ایران ورزشی ، الوفاق (عربی‌زبان) ، ایران دیلی (انگلیسی‌زبان) ، ایران آذین ، ایران سپید و پایگاه شبکه ایران نیز جزء موسسه محسوب می گردند که با وجود آنکه مطلقاً بی خاصیت و بی مخاطب محسوب می گردند ، اما همین روزنامه ها و رسانه های ناشناس برای بسیاری از محافل مخفی رسانه ای
به محلی سرشار از درآمد بدل شده‌اند. وقتی
رئیس دفتر رئیس جمهور یکی از اعضای هیئت امنای
روزنامه‌تان باشد، بدیهی است که در جذب
آگهی های میلیاردی دولتی که هر روز بر صفحات
روزنامه ایران نقش می بندند مشکلی ندارید، اما نکته عجیب این است که با وجود چنین درآمد سرشاری نه تنها این موسسه در نهایت ضرر ده عنوان می گردد ، بلکه روزنامه نگاران آن نیز از حقوق خود محروم می شوند و تنها طیف خاصی از روزنامه نگاران نزدیک به مدیریت هستند که علی رغم کیفیت پایین کاری از امتیازات متعدد برخوردارند . به نظر می رسد غیر از دهها مدیر این موسسه شخص دیگری از خروجی آن رضایت ندارد . موسسه ای که اجازه جذب آگهی به مطبوعات مستقل نمی دهد و خود نیز غیر از مجیز گویی دولت کاری انجام نمی دهد .

موسسه تعاونی مسکن خاص
از جمله موسساتی که در روزنامه بسیار حرف و حدیث به دنبال داشت ، تعاونی مسکنی بود که خیر آن نه تنها به روزنامه نگاران آن نرسید ، بلکه به گفته برخی از همکاران در تحریریه این روزنامه، اشخاصی عضو آن هستند که نه تنها خبرنگار نیستند ، بلکه اعضای تحریریه تا کنون نه اسم آنها را شنیده اند و نه یکبار آنها را حتی دیده‌اند.

بازی با کاغذ
موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران، گستره عمل قابل توجهی در زمینه خرید کاغذ ، دستگاههای چاپ و دریافت ارز دولتی در اختیار داشته است که عملکرد مه آلود در این حوزه، سوالات بسیاری را به وجود آورده است.

موسسه ای برای بازرگانی
و توسعه ارتباطات موسسه
یکی از بحث برانگیزترین موسسات زیر مجموعه شرکتی است که در زمینه بازرگانی فعالیت دارد و امور مختلفی از جمله جذب آگهی های دولتی، خرید و فروش کاغذ، ماشین آلات چاپ و بسیاری موارد دیگر را انجام می‌دهد که فعالیت های آن بیش از پیش از سوی مطبوعات مستقل با دیده تردید و شک و ابهام نگریسته شده است.

دولت روزنامه گردان خوبی نیست
منصور مظفری مدیرمسئول روزنامه آفتاب یزد نیز دراین باره به خبرنگار ما گفت: در خصوص ابلاغیه‌ 5 میلیارد تومانی آقای جهانگیری به روزنامه ایران باید بگویم که چنین ابلاغیه‌ها و کمک‌هایی مسبوق به سابقه است. در یکی دو سال پیش از بودجه بیت‌المال 10 میلیارد تومان به این موسسه غیرکارا کمک دولتی انجام گرفت. مسئله ای که نمی توان کتمان کرد این موضوع است که نمی‌توان زیان‌های انباشته در موسسه ایران را تماما متوجه مدیریت قبلی در دولت آقای احمدی‌نژاد دانست. قریب به 5 سال از شروع به کار تیم مدیریتی جدید موسسه ایران در دولت تدبیر می‌گذرد. هر چند که مسئولیت اختصاص این بودجه تماما متوجه آقای جهانگیری نیست، اما نکته قابل تعمق آن است که چگونه است که آقای نوبخت برخلاف ظاهر و رویه معمول ، بسیار آتشین‌تر از وزیر ارشاد پیگیر پرداخت این مبالغ شده است. نوبخت هنوز یارانه مطبوعات در سال 96 را حتی به صورت ناقص پرداخت نکرده‌ است. این مسئله علی‌رغم قول‌های ایشان مبنی بر یاری رسانه های مستقل صورت گرفته است، این سیاست دوگانه‌ ایشان ضربه‌ سختی بر پیکر مطبوعات خصوصی است.
یکی از بهانه‌های دائم الذکر مدیران جدید روزنه ایران آن است که آنها با تراکم نیروی برجای مانده از دوره احمدی‌نژاد روبه‌رو هستند. همین اخیرا مشاهده شد که آنها خبرنگاری را اخراج کردند و سپس در اطلاعیه ای توجیهی عنوان کردند که این خبرنگار 6 ماه است که استخدام شده است. پرسش این است که اگر تراکم نیروی مورد ادعا تا بدین حد به لحاظ مالی برای این روزنامه دولتی مشکل ساز است، دلیل استخدام‌های بی‌ضابطه جدید دراین موسسه چیست؟ چرا به جای تعدیل نیروی اضافی مورد ادعا، مرتبا نیروی جدید جذب می‌گردد؟ به عنوان یک فعال رسانه‌ای می‌خواهم بپرسم که این روزنامه به مشاورین متعدد مدیرانش در ماه چه قدر حقوق می‌دهد؟ کار آنها در موسسه اساساً چیست؟
روزنامه‌ای که به دلیل عدم نفوذ در بسیاری از روزها خالی از آگهی بخش خصوصی است. در واقع بخش‌های تولیدی و خدماتی متعلق به بخش خصوصی اقبالی به این رسانه ندارند و دلیل این عدم اقبال را باید از مدیران این موسسه پرسید.
تنها عامل بقای این رسانه تا کنون فشارها و لابی‌های متعدد برای اختصاص آگهی‌های دولتی است. مشاهده می‌کنیم که روزنامه‌های بخش خصوصی به دلیل آزادی عمل و مردمی بودن حوزه نفوذ بسیار بیشتری دارند. البته رسانه‌‌های سیاسی به دلیل ذات کارشان از آگهی‌های اقتصادی طبیعتا بی‌بهره هستند. ما نمی‌گوییم دولت روزنامه نداشته باشد. دولت می‌تواند روزانه 8 صفحه ای به صورت رایگان منتشر نماید و آن را در میان عموم و محل‌هایی همچون پایانه‌ها و ایستگاه‌های حمل و نقل عمومی منتشر نماید تا مردم با دیدگاه‌های آن آشنا شوند. دولت چرا و به چه استدلالی می‌خواهد در عالم رسانه رقیب بخش خصوصی باشد؟ چرا اصل 44 در خصوص روزنامه ایران اجرا نمی‌شود؟
روزنامه ایران با این تعداد نیرو چرا قراردادهای مربوط به بخش آگهی و بازرگانی خود را با برخی شرکت‌های خاص در بخش خصوصی می‌بندد؟ رد و بدل شدن رانت و پورسانت‌های خاص در این بین مسئله ای نیست که از چشم اهالی مطبوعات پنهان شده باشد. دولت چه زمانی می‌خواهد متوجه این موضوع شود که همانگونه که ثابت شده بخش دولتی تاجر و یا تولیدکننده خوبی نیست، قطعا روزنامه گردان خوبی هم نیست. موارد آشکار تضییع حقوق بیت‌المال همچون انتشار ویژه‌نامه‌های میلیاردی و پورسانت‌ها و موارد بسیاری همچون این به شکل تقریبا آشکار رخ می‌دهد و احدی هم از آقایان دولت در این بین دغدغه‌مند نیست.
با این همه انتظار داریم آقای جهانگیری که خود سابقه رسانه‌ای ملموسی دارد و برخی اعضای دولت که بعضا عضو شورای سیاست گذاری برخی رسانه‌ها هستند ، نسبت به مشکلات حاد رسانه‌های بخش خصوصی بی‌تفاوت نباشند.
از نمایندگان محترم مجلس به ویژه اعضای محترم کمیسیون فرهنگ عاجزانه می‌خواهیم که دریک پروژه تحقیق و تفحص متقن همچنان که برای روزنامه همشهری انجام گرفت برای روزنامه ایران هم همان تحقیقات را انجام دهند.
بخشی از مردم به رسانه‌ها بی‌اعتماد شده‌اند، چون شاهد این اوضاع اسفبار هستند. بولتن های داخلی مملو از مدح و مجیزگویی در کنار دهها موارد ابهامی دیگر به رویه‌ای معمول در دولت بدل شده است.

مدیریت روزنامه ایران اگر نمی تواند کنار رود
عبداللهی مدیر مسئول روزنامه آرمان در این باره به آفتاب اقتصادی گفت: واقعیت آن است که دولت یازدهم و دوازدهم به سکانداری آقای روحانی بسیار معتقد به واگذاری بخش‌های مختلف دولت به بخش خصوصی بوده است. این رویه ایضاً به مسئله رسانه‌ها هم قابل تعمیم است. روزنامه ایران به عنوان تریبونی که قرار است سیاست‌های دولت را تبلیغ نماید در میان رسانه های کشور مطرح است؛ وظیفه‌ای که به ویژه در دوره جدید در آن موفقیتی حاصل نشده است. این رسانه در برقراری فضای رسانه‌ای بین دولت و مردم نتوانسته موفق عمل نماید. گزارش‌هایی که باید اساس آنها روشنگری باشد گاهی چنان با تاخیر و تعدیل در این روزنامه کار می‌شود که موارد معمولی را هم نمی تواند برای مردم تبیین کند. حمایت‌های بی‌دریغ دولتی منجر به تبعیض سازمان یافته میان رسانه دولتی و بخش خصوصی می‌شود. وقتی قیمت تمام شده 20 صفحه روزنامه حدود 1500 تومان است و رسانه‌های دولتی آن را با 500 تومان منتشر می‌کنند، این خود مایه تبعیض و نوعی دامپینگ است. از سوی دیگر، تخصیص آگهی‌های دولتی پایه‌ دیگر تبعیض میان رسانه‌های دولتی و بخش خصوصی است. در واقع عریض و طویل ترین دستگاه قوه مجریه است. ما به عنوان رسانه‌های بخش خصوصی وارد بازی ناجوانمردانه‌ای شده‌ایم که قبل از بازی 3 گل خورده‌ایم؛ به خاطر ارتباطاتی که اینها دارند، ارتباطاتی که در بخش آگهی‌ها صورت می‌گیرد. البته باید گفت که این 5 میلیارد را آقای جهانگیری نداده، وی به عنوان معاون اول وظیفه ابلاغ مصوبات هیئت وزیران را دارد. باید گفت که با این 5 میلیارد یک روزنامه درگرید 1 به مدت 5 سال می‌شود منتشر کرد. این پول کجا می‌رود، بر چه مبنا و اساسی ما از بودجه بیت‌المال این پول را پرداخت می‌کنیم؟ ای کاش یارانه به توان دو به این روزنامه تعلق می‌گرفت اما یک شلنگ بزرگ که به بیت‌المال وصل است را قطع می‌کردند. البته ما از روند تحقیق و تفحص ها و نتیجه آن خاطره خوبی نداریم ، اما امیدواریم که در صورت شروع تحقیق و تفحص، این تحقیقات به چگونه هزینه کرد وجوه بیت المال و کارکرد مخرب رسانه های ناز پرورده و کم خاصیت دولتی در تقابل با بخش خصوصی دقت نماید . مدیریت این روزنامه نیز اگر توانایی اداره آن را ندارد می تواند کنار برود و آن را به بخش خصوصی واگذار کنند.

لوس کردن روزنامه های دولتی
آرش خوشخو سردبیر روزنامه هفت صبح درباره هزینه اختصاص یافته توسط دولت به روزنامه ایران می گوید: مهندس جهانگیری دستور دادند که 5 میلیارد تومان برای جبران بدهی های روزنامه ایران پرداخت شود. چه خبر فوق العاده‌ای !
در خبر دیگری آمده که موسسه همشهری میلیارد‌ها تومان ضرر بالا آورده است و در خبر دیگر داشتیم که تلویزیون به روزنامه جام جم کمک می کند.
بازهم این روزنامه در معرض ورشکستگی مالی قرار دارد. اما همانطور که ایران مورد لطف 5 میلیارد تومانی دولت قرار گرفت تا بدهی هایش از بودجه عمومی کشور پرداخت شود، همشهری و جام جم هم با تکیه بر ذخایر بودجه های حاکمیتی هر طور که هست روی پای خود می ایستند. به هرحال همشهری و ایران مثل پرسپولیس و استقلال
می مانند. حمایت مالی و لوس کردن مدیرانشان
تا آخرین نفس باید ادامه پیدا کند. بیایید داستان را این گونه ببینیم. از این طرف: روزنامه های بخش خصوصی که باید با بضاعت خود با این امکانات شگفت انگیز بخش دولتی دربیفتند. در حوزه دستمزد ،‌حق التحریر ، قیمت روزنامه ،‌‌خرید
کاغذ، چاپخانه اختصاصی ، جذب آگهی و....
بخش خصوصی باید در این مهلکه اوضاع اقتصادی با رقبایی چنین قدرتمند رقابت کند.باید منابع مالی
خودرا مدیریت کند وبرای بقای خود به شیوه‌های مختلف فروش بیشتر و جذب درآمد بیشتر فکر کند و عمل کند و در عین حال هزینه های خودرا کاهش دهد بدون آنکه به کیفیت روزنامه لطمه بخورد. پس نویسنده های باکیفیت و گران قیمت ،
طراحان گرافیک ممتاز و عکاسان اختصاصی را کنار می گذارد تا بتواند هزینه‌های خودرا با کار دوبرابر در تحریریه و تلاش طاقت فرسای بخش آگهی پوشش دهد و خواننده های خودرا نیز راضی نگه دارد و چه بسا بتواند به سود هم برسد. بعد از 5 سال ، 7 سال، ‌ده سال رقابت با چنین غول های مغرور و بی شاخ و دم در عرصه مطبوعات دولتی و حاکمیتی، ناگهان اعلام می شود که شما ،‌
بنگاه مطبوعاتی کوچک بخش خصوصی، برخلاف انتظار بازی را نباخته اید. در عوض آن بنگاه های غول پیکر تقریبا ورشکست شده‌اند. آیا وقت لبخند شما از راه رسیده است ؟‌نه! دولت ،‌شهرداری و
صدا و سیما از راه می رسند و از بودجه های عمومی و ردیف های گیج و نامعلوم، ‌چک های سهمگین می کشند تابنگاه های مطبوعاتی خودرا هرطور که هست زنده نگه دارند؛ از پول شما . از پول شهروندان. با همان توجیهات همیشگی . آنها در واقعیت ورشکست شده اند اما همیشه با تزریق پول های
میلیاردی به پا می خیزند و ساکنان بنگاه های کوچک مطبوعاتی باید دوباره خودرا برای رقابت با این تراست های سنگین و مغرور و طرح های ژورنالیستی گران قیمت‌شان آماده کنند و بدتر از آن به تئوری های پر آب و تاب مدیران و نویسندگان این تراست های دولتی و حاکمیتی درباره مزایای اقتصاد آزاد و رقابتی جواب بدهند. راستی در خبری خواندم که دولت در سال گذشته 1500 میلیارد تومان به 153 شرکت ورشکسته اش کمک مالی کرده است.