پسر ناطق به ضرغامي پاسخ داد

شرق: «به ايشان توصيه مي‌کنم اگر هوس خدمت به عنوان رئيس دولت سيزدهم را دارند، مراقب باشند که از الان به نحسي سيزده دچار نشوند». اين كنايه ديروز مصطفي ناطق‌نوري بود به عزت‌الله ضرغامي، رئيس اسبق صداوسيما كه اين روزها شائبه ورودش به انتخابات رياست‌جمهوري 1400 زياد شنيده مي‌شود. فرزند علي‌اكبر ناطق‌نوري ديروز به سخنان ضرغامي درباره رخدادهاي سال 88 و عملكرد صداوسيما واكنش نشان داده است. رئيس اسبق صداوسيما هفته پيش به جد از عملكردش در ممانعت از حضور ناطق‌نوري و هاشمي رفسنجاني در صداوسيما، براي دفاع از خود، بعد از رخدادهاي 88 دفاع كرده بود.
محمود احمدي‌نژاد در مناظره‌هاي انتخاباتي سال 88 مي‌خواست رقيب را به هر شكل از ميدان به در كند به همین دلیل به ماجرايي ورود كرد كه بعد از هشت سال هنوز پس‌لرزه‌هايش ادامه دارد. وقتي كه در آن مناظره معروف، از سوي ميرحسين موسوي متهم به زيرپاگذاشتن قانون شده‌ بود، گفت: «بي‌قانوني در ثروتمند‌شدن فرزندان بعضي از کساني است که در انتخابات از آقاي موسوي حمايت مي‌کنند. پسر آقاي ناطق‌نوري چگونه ميلياردر شده و خود او چگونه زندگي مي‌کند». مشخص بود كه نحوه ثروتمندشدن فرزندان ناطق‌نوري ربطي به ميرحسين موسوي كه 20 سال از همه مسندها به دور بوده، ندارد. احمدي‎نژاد اگر واقعا مي‌خواست عليه فساد مبارزه كند مسيرش چيز ديگري بود اما آن شب و آن لحظه مي‌خواست زمين وآسمان را به هم ببافد تا رقيب را زمين بزند. آن سخنان و حملاتش اگرچه در كوتاه‌مدت به‌نفع جريان اصولگرايي تمام شد، اما در بلندمدت چهره‌هاي اصيل‌شان را كنار زد. علي‌اكبر ناطق‌نوري مي‌خواست به صداوسيما بيايد تا پاسخ احمدي‌نژاد را بدهد. جريان اصولگرايي اما نفع كوتاه‌مدت خود را مي‌ديد و به او اجازه نداد. ناطق‌نوري هم قهر كرد و خود را كنار كشيد. هم از جامعه روحانيت مبارز و هم از همه فعل و انفعالات سياست، به‌ويژه سياست اصولگرايان. آن هم درحالي كه او درست چهار سال پيش از آن رئيس شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب بود.
ضرغامي هفته پيش و در پاسخ به اين سؤال كه چرا هاشمي و ناطق‌نوري امكان و اجازه حضور در صداوسيما را پيدا نكردند تا به اتهاماتي كه احمدي‌نژاد عليه آنها در مناظره‌ها طرح كرده بود، پاسخ دهند، به «شرق» گفته بود: «بر‌اساس مصوبات كميسيون تبليغات، تنها نامزدهاي انتخابات حق پاسخ‌گويي موارد اتهامي در مناظره‌ها را داشتند و ما دقيقا بر‌اساس قانون عمل كرديم. من در‌اين‌‌باره بارها با آقاي ناطق صحبت كردم. خيلي تماس گرفتم و گفتم تلويزيون در اختيار شماست. بياييد سخنراني كنيد، اما ايشان خودشان در شرايطي بودند كه نمي‌آمدند. حتي من گفتم در مراسم احيا شركت كنيد، ما پخش مي‌كنيم، اما باز هم نمي‌رفتند. اصلا در فضاهاي عمومي نمي‌رفتند. لازم نبود من بگويم که مردم منتظر باشيد آقاي ناطق مي‌خواهد بيايد درباره پسرش توضيح بدهد؛ چون اين خودش ضد تبليغ بود».
وجدان آرام‌تري داشتيد


مصطفي ناطق‌نوري اما به جماران گفته است: «اي کاش جناب آقاي ضرغامي، سابقه درخشان‌تري از خود باقي گذاشته بود که اگر چنين مي‌شد شايد امروز وجدان آرام‌تري داشت. ايشان فرموده‌اند، دقيقا براساس قانون عمل کرده‌اند، اولا اي کاش روشن مي‌کردند دقيقا کدام قانون مراد ايشان بوده است؟! و بايد ديد که به جز ايشان چه فرد ديگري اين مطلب را مي‌پذيرد! باوجود درخواست کتبي اينجانب به تاريخ پانزدهم خرداد 88 که هم از طريق فاکس و هم به‌صورت دستي خدمت ايشان تقديم شد (از طريق گوگل هم اين روزها قابل جست‌وجو است) و همچنين تماس‌هاي مکرر با ايشان و همکارانشان، به هيچ عنوان فرصت پاسخ‌گويي به تهمت‌هاي آقاي احمدي‌نژاد در اختيار ما قرار نگرفت! توقع اين بود که به اصل 175 قانون اساسي احترام مي‌گذاشتند. آقايان وظيفه داشتند قانون اساسنامه سازمان صداوسيما، ناظر به حق دفاع از مظلوم را مبناي عمل قرار مي‌دادند. انتظار اين بود که اصول اخلاقي جامعه را بزرگ بشمارند و اجازه قرباني‌شدن آنها را به کسي ندهند».
ضرغامي همچنين گفته بود: «ما صد برنامه ديگر مي‌توانستيم ترتيب بدهيم كه آقاي ناطق بيايد صحبت كند. حتي بعد براي ٢٥ بهمن خودم به آقاي ناطق گفتم حتما شما مصاحبه كنيد كه اتفاقا آمدند مصاحبه هم كردند؛» اما فرزند ناطق گفته است: «صدر و ذيل فرمايشات آقاي ضرغامي با هم تضاد دارد. انتظار ما روشن بود! شايسته بود که در آن روزهاي سرنوشت‌ساز، به انصاف و مروت عمل مي‌کردند و يکي از (به قول خود آقاي ضرغامي) صد برنامه‌اي را که الان به برکت قدرت تخيل در ذهن مي‌پرورانند، در اختيار مظلومان آن ظلم بزرگ قرار مي‌دادند تا از اين رهگذر وجهه‌اي از انصاف به نمايش درآيد، چه بسا همين اقدام نقطه روشني مي‌شد براي خروج از آن فضاي به‌شدت سنگين، يک‌طرفه و ظالمانه».
نكته جالب اينكه در همان مناظره هم ميرحسين موسوي خطاب به احمدي‌نژاد گفته بود: «اين جرم است ما اينجا نام ببريم بدون اينکه قدرت دفاع از خودشان را داشته باشند. شما افرادي را مورد حمله قرار مي‌دهيد که دراين صحنه حضور ندارند و آن را قاطي سرنوشت بنده مي‌کنيد، ظاهرا چيزي از بنده نداشتيد که آمديد حالا من را وصل کرديد به دو دولت قبل. من بدون اينکه بخواهم از آنها دفاع بکنم واقعا به آنها حق مي‌دهم که از دست شما عصباني باشند؛ مردمي که اين صحنه را نگاه مي‌کنند اين را نپذيرند از رئيس‌جمهورشان... در جايي که نمي‌توانند از خودشان دفاع بکنند در يک جمع 50 ميليوني که حداقل امروز مردم دارند اين صحنه را نگاه مي‌کنند شما متهم مي‌کنيد، اسم خانواده‌شان را مي‌بريد، بچه‌هايشان را نام مي‌بريد، کسان ديگري را نام مي‌بريد...».