سامسونگ پیزوری!

سامسونگ پیزوری! بهمن فروتن نمی‌دانم چرا همه بلاها سر ما می‌آید؟ به 4200 نفر گوشی سامسونگ می‌دهند و به ورزشکاران ما نمی‌دهند و بعد هم خوی ناسیونالیستی‌مان به جوش می‌آید و می‌شود جریان خلیج فارس و خلیج عربی. ما هم پرچم هوا می‌کنیم، جلوی کل صادرات کره جنوبی را می‌گیریم و هشتک می‌زنیم. درحالی که اروپا همه مرزهای خود را برداشته ما برای یک گوشی به کره جنوبی لشکرکشی می‌کنیم و دم از ناسیونالیست بودن می‌زنیم. در این میان باید از آقای صالحی امیری تقدیر کنم که بهترین عکس‌العمل را با بیان اینکه «4 تا گوشی می‌خرم و در اختیار ورزشکاران قرار می‌دهم»، از خود نشان داد. این یک جواب دندان شکن به تحریکی است که به وجود آمده است. البته سیاست بدی نیست که این هیجانات را به‌وجود بیاوریم. خودمان نباید جامعه را تحقیر می‌کنیم. این که می‌گویند از خارج تحریکات و سازمان دهی می‌شود درست است و البته که آنها بیکار ننشسته‌اند. سامسونگ غذایی است که به ما می‌دهند و ما هم می‌خوریم. اینها یک سلسله تحریکات است که در فضای مجازی وجود دارد اما ریشه داخلی ندارد. باید یک عکس‌العمل و یک جواب درست داشته باشیم. اما وقتی صالحی امیری یک جواب درست می‌دهد، کم مانده که ما از در و دیوار کمیته ملی المپیک بالا برویم و آنجا را به آتش بکشیم. ما این سیاست درست را تخریب می‌کنیم و توقع داریم ارتشی روانه سئول کنیم! در این میان باید یک مقدار به خودمان بیاییم. اگر سیاست داخلی جامعه را به نفع سیاست خارجی رها کنیم بی‌تردید جامعه از این مساله آسیب خواهد دید. درواقع نیامده‌ایم به نوعی روی سیاست داخلی‌مان سرمایه‌گذاری کنیم. الان سال‌هاست که همه می‌خواهند از در و دیوار وزارت امور خارجه بالا بروند و روی صندلی‌ها بنشینند. پشت 18 کوه از مادربزرگ 80 ساله بپرسید ظریف کیست، می‌گوید همان برجام است. اما اگر بپرسید رحمانی فضلی کیست، احتمالا خواهد گفت که کدخدای ده بغلی! جامعه واقعا از یکسری مسائل عقب افتاد و چسبندگی و نگاه سیاسی خود را از دست داد. نباید جامعه‌ای درست کنیم که هرکسی بتواند با یک خبر آن را برهم بریزد. جامعه باید استحکام داشته باشد. ولی دوران انتقام و فیلم‌های هندی گذشته است. همیشه دو مرد عاشق یک زن می‌شدند و در این میان یا یکی به نفع دیگری فداکاری می‌کرد یا اینکه با هم دوئل می‌کردند و انتقام می‌گرفتند. اما آن دوران گذشته و باید کمی چشم‌هایمان را باز کنیم و به جامعه‌مان برسیم تا یکباره یک سامسونگ پیزوری نتواند جامعه ما را بهم بریزد. چرا باید اجازه دهیم که به نوعی ما را تحریک کنند؟ ملت باید کمی هوشیار شود اما ما فکر می‌کنیم که هوشیاری به ضرر ماست در حالی که هوشیاری ملت به نفع خودمان است. در این میان باید «خودمان» را تعریف کنیم تا ببینیم چه کسانی در «خودمان» جای می‌گیرند و دوست دارند که در این «خودمان» باشند؟ *کارشناس فوتبال