نگاه دولت به حوزه فرهنگ و کتاب چقدر واقعی است؟ ماله خود انتقادی بر کاستی های فرهنگی

فاطمه امین‌الرعایا
حسن روحانی، رئیس‌جمهوری، روز گذشته در تالار وحدت و در آیین اختتامیه سی‌وپنجمین دوره جایزه بین‌المللی کتاب سال به مثابه منتقدی جدی به مسائل حوزه کتاب پرداخت و به بیان مثال‌هایی درباره وضعیت پیش و پس از انقلاب، بار دیگر تکرار کرد که وزارت ارشاد ممیزی را باید به اندیشمندان، نویسندگان و ناشران بزرگ واگذار کند. این از شعارهای انتخاباتی دوره اول رئیس‌جمهوری بود که هنوز محقق نشده است . اکنون با تکرار دوباره این شعار و همچنین با در نظر گرفتن دیگر موارد عنوان شده در این آیین شاید باید این پرسش مطرح شود که نگاه دولت به حوزه فرهنگ و خصوصا کتاب چقدر واقع‌بینانه است و آیا دولت به عنوان نهاد اجرایی می‌تواند در جایگاه منتقد این حوزه مهم ایفای نقش کند؟
ممیزی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های اهالی کتاب در چند دهه اخیر بوده است و دیروز بار دیگر حسن روحانی در بخشی از سخنانش در مراسم اختتامیه کتاب سال 96 با اشاره به این موضوع گفت: «زمانی کتابی نوشته می‌شود و در ممیزی می‌ماند و انشاالله که افراد متخصص در آنجا به کار گرفته می‌شوند ... وزارت ارشاد باید ممیزی را به انجمن‌ها، اندیشمندان، ناشران بزرگ و فرهیختگان واگذار کند تا ممیزی دقیق‌تر انجام شود. هرچه را باید به اهلش واگذار کنیم.» حال این سوال مطرح می‌شود که این نگاه منتقدانه دولت، چقدر به حوزه کتاب کمک می‌کند؟ فرزانه طاهری، مترجم و مدیر بنیاد هوشنگ گلشیری، در پاسخ به این سوال به «ابتکار» می‌گوید: من به آنچه موجود است و در عمل اتفاق می‌افتد اهمیت می‌دهم، نه نگاه موجود. ما هم می‌توانیم بگوییم باید چنین و چنان شود، اما مسئله این است که ما این موارد را مطرح می‌کنیم چون قدرت در دست ما نیست ولی شخصی که وزارت ارشاد زیر نظر او است، اگر امیدوار است که ممیزی در دست افراد فرهیخته باشد، که ما می‌گوییم عمدتا این طور نیست، برود افراد فرهیخته را برای این سمت‌ها انتخاب کند. البته من نمی‌دانم افراد فرهیخته حاضر می‌شوند این شغل شریف را قبول کنند یا خیر.
ممیزی سلیقه‌ای و بلاتکلیفی اهل قلم


این مترجم در پاسخ به این سوال که چرا کسانی که قدرت اجرایی دارند، تنها در جایگاه منتقد قرار می‌گیرند بدون آنکه اقدامی در جهت رفع نقایص انجام شود، می‌گوید: این افراد یا باید مشخصا بگویند چون نمی‌توانیم با دست باز عمل کنیم، اصلا کاری نمی‌کنیم. یعنی از نهادهای دیگری در مجوز دادن می‌ترسند و دست‌شان می‌لرزد. اگر نمی‌لرزد مجوزها را صادر کنند و عواقب آن را هم بپذیرند. نمی‌شود نهادی عریض و طویل برای ممیزی ایجاد شود، هرچند که من تمیزی در آن نمی‌بینم و در واقع سانسور است، بعد اشخاص مجبور شوند در چندین مرحله اقدام به اخذ مجوز کنند و اگر اتفاقی بیفتد، نویسنده و ناشر جوابگو باشند. حداقل حالا که افراد را مجبور می‌کنید تا بیایند و مجوز بگیرند، از وجاهت مجوزهای‌تان دفاع کنید.
او ادامه‌ می‌دهد: بر سر قانونی بودن یا نبودن ممیزی بحث وجود دارد چون قانونی در این زمینه وجود ندارد، ولی اگر بین کتاب‌هایی که مجوز می‌گیرند و کتاب‌هایی که مجوز نمی‌گیرند مقایسه‌ای انجام شود و حساسیت‌هایی که روی برخی نویسندگان وجود دارد، نشان می‌دهد که کسانی که محتواها را بررسی می‌کنند درست توجیه نشده‌اند و هر فرد به میل و سلیقه خودش یا بر اساس حساسیت‌ها رفتار می‌کند. این موضوع بلاتکلیفی و عدم امنیت اهل قلم را چندین برابر می‌کند.
کارت سفید ناشران دولتی و خصولتی
طاهری درباره واگذاری ممیزی به ناشران بزرگ، نویسندگان و اهالی فن می‌گوید: من کلا با ممیزی مخالفم، حالا بر عهده هر شخصی که باشد. زمانی مطرح شده بود که ممیزی به عهده ناشران باشد ولی این امکان تنها به برخی از ناشران واگذار شد و به طور کلی طرحی سردرگم بود. البته فکر نمی‌کنم خیلی از ناشران دولتی، نیمه دولتی یا خصولتی اقدام به اخذ مجوز کنند، آنها کارت سفید دارند. اما اگر منظور از ناشران، ناشران بخش خصوصی و واقعا مستقل است، این ناشران بی‌پناه هستند. قوه قضائیه باید دادگاه خاص این موضوع را با هیات منصفه اهل ایجاد کند. وقتی این دادگاه وجود ندارد، نشر بعضا مستقل و نحیف در برابر دره‌ای قرار می‌گیرد که هر لحظه ممکن است به داخل آن پرتاب شود. همه این موارد سیستمی به هم پیوسته است که نمی‌شود تنها یک جزء آن را اصلاح کرد. این راه‌حل‌ها کارآمد نیست. راه‌حل این است که ممیزی وجود نداشته باشد و در صورت لزوم از افراد مشخص شکایت شود و دادگاه، دادگاه صالحی باشد.
وجود نهادهای نامشخص در بخش نظارت بر کتاب
حسین یعقوبی، نویسنده و مترجم، درباره سخنان حسن روحانی درباره حوزه کتاب به «ابتکار» می‌گوید: به نظر من این سخنان بیشتر شعار هستند. واگذاری ممیزی به ناشران را عملا در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد انجام دادند و به ناشران اجازه دادند که ابتدا کتاب‌ را چاپ کنند، بعد از این ماجرا جنجال‌هایی به وجود آمد، افرادی بازداشت شدند، انتشاراتی تعطیل شدند و همه چیز به روال سابق بازگشت. حالا نویسنده باید خوش‌شانس‌ باشد که کتابش را چه ممیزی بخواند. اولین ممیز کتاب خود من که دو ماه پیش چاپ شد، گفته بود باید سه فصل از کتاب حذف شود، اما پس از درخواست بازبینی مجدد، ممیزی بعدی گفت این سه فصل ایرادی ندارد. یعنی اگر ما کارشناسی ابتدایی را قبول می‌کردیم، سه فصل از کتاب حذف می‌شد. سیاست‌ها در بحث ممیزی کاملا سلیقه‌ای است.
او ادامه می‌دهد: اداره کتاب کاملا تحت نظارت وزارت ارشاد نیست، در خصوص برخی از کتاب‌ها نهادهای دیگری هم بر محتوا نظارت می‌کنند. این طور نیست که تمام کتاب‌ها تنها زیر نظر وزارت ارشاد باشند، همان طور که دولت در هیچ کاری اختیار صد در صد ندارد و سیستم بر تصمیماتش نظارت دارد، بحث کتاب هم به همین صورت است.
واگذاری مجوز به ناشران و تکرار تلخ گذشته
یعقوبی صحبت‌های رئیس جمهوری را بیشتر شبیه حرف‌های یک ناشر می‌داند و می‌افزاید: صحبت‌های آقای رئیس جمهوری شبیه حرف‌های ناشری است که می‌گوید امیدواریم چنین و چنان شود. رئیس‌جمهوری اگر می‌خواهد اقدامی انجام دهد، باید دستور اجرایی صادر کند. باید افرادی که در کمیته بررسی کتاب حضور دارند، مشخص شوند و شفاف‌سازی صورت بگیرد. نویسنده عملا نمی‌داند ممیز کتابش کیست.
او واگذاری ممیزی به ناشران را باعث ایجاد آشوب در حوزه کتاب می‌داند و می‌گوید: با چنین اقدامی دوباره گذشته تکرار می‌شود، دوباره کتاب‌هایی جنجالی می‌شوند، اگر کفن‌پوشان به راه نیفتند در برخی رسانه‌ها و محافل اعتراضاتی صورت می‌گیرد و همه چیز دوباره به روال سابق باز می‌گردد.
مردم برای هری‌پاتر صف می‌کشند نه خوانش
جدید فلسفه هایدگر!
حسن روحانی در بخشی از سخنانش با اشاره به صف مردم در کشورهای دیگر برای خرید کتاب‌ گفته بود: «اکنون در دنیا کتاب‌هایی چاپ می‌شود که از صبح زود برای خرید آن صف می‌کشند تا آن را دریافت کنند چراکه مطالب آن مطابق نیاز فرهنگی، علمی، سیاسی و ... یک جامعه است و بنابراین مورد استقبال قرار می‌گیرد.» اما واقعا دلیل صف کشیدن مردم برای خرید کتاب نیاز جامعه به محتوای نوشته شده در کتاب بوده است؟ یعقوبی در این‌باره می‌گوید: معمولا کتاب‌های داستانی تنها مورد استقبال مخاطبان قرار می‌گیرد، مثل هری‌پاتر. معمولا کتاب‌های غیر داستانی با چنین استقبالی روبه‌رو نمی‌شوند. کتاب‌های پرفروش یا رمان هستند یا کتاب‌های روانشناسی با محوریت مسائل عام و مورد علاقه مردم. این‌طور نیست که مردم برای کتابی در مورد خوانش جدید فلسفه هایدگر صف بکشند. چنین استقبالی تنها به کتاب‌های عامه‌پسند اختصاص دارد.
مطرح کردن انتقاد برای محبوبیت یا حل مشکلات؟
احمدپوری، مترجم و نویسنده، با کلیت حرف‌های حسن روحانی موافق است. او به «ابتکار» می‌گوید: البته من معتقدم نباید ممیز وجود باشد که بخواهیم او را از میان فرهیختگان انتخاب کنیم ولی واقعیت این است که در شرایط فعلی ممیزی کتاب‌ها در مواردی بسیار وحشتناک شده است، کتاب خود من هم از این قاعده مستثنی نبوده است. به نظر من باید فکری به حال ممیزی فعلی کرد.
او درباره حضور نهاد اجرایی در جایگاه منتقد و کمک به حل کردن مشکلات حوزه کتاب می‌گوید: انتقاد کردن کار خیلی سختی نیست، ممکن است این اتفاق برای کسب محبوبیت یا همدردی باشد. اصل این است که این نگاه مادیت بپذیرد.
سایر اخبار این روزنامه
دولت جدید آلمان علاوه بر حمایت از برجام، خواستار رفع محدودیت‌های اقتصادی علیه ایران شد تهرانی‌ها زندگی در هوای آلوده‌ را انتخاب می‌کنند یا فرار ؟ سوختن و ساختن در هوای دودی «ابتکار» از حرف و حدیث‌های کاندیدای بهترین فیلم‌ها از نگاه مردمی گزارش می‌دهد پرواز سیمرغ مردمی بر بال حاشیه رضا دهکی سوال‌های خسته، جواب‌های فراری «ابتکار» جایگاه «مد» را در انتخاب پوشاک ایرانی‌ها بررسی می‌کند مُدی که دیگر «مُد» نیست نگاه دولت به حوزه فرهنگ و کتاب چقدر واقعی است؟ ماله خود انتقادی بر کاستی های فرهنگی افزایش پول در دست مردم چه دلایل و آثاری دارد؟ نقدینگی خوب، نقدینگی بد سخنگوی کمیسیون‌ قضایی: سینا قنبری با روش «آفتاب-مهتاب» خودکشی کرد «ابتکار» از تاکید نمایندگان مجلس درباره نظارت شورای شهر بر شهرداری تهران گزارش می دهد روایت هرمیداس باوند از دستاوردها و ناکامی های انقلاب 57 در گفت وگو با «ابتکار» رئیس‌جمهور مردم ایران را به حضور باشکوه و مصمم در راهپیمایی ۲۲ بهمن دعوت کرد وزیر دفاع: خدمات بهداشتی به نیروهای مسلح باید بی‌منت و خالصانه ارائه شود استاد دانشگاه شهید بهشتی: تولید ثروت ملی، هدف جوامع در انقلاب صنعتی چهارم است شاهنامه و لاتارى؛ جدایى نسل حاضر