روایت ورزشی ها از روزهای انقلاب

علی ترابی/دهه فجر انقلاب اسلامی، یادآور خاطرات ماندگار برای تمام قشرهای جامعه است. چه خون هایی که در این راه ریخته شد و چه مردان و زنانی که برای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جانفشانی کردند و به شهادت رسیدند. در این بین جامعه ورزشی نیز همراه و همیار با دیگر قشرهای مردمی، نقش موثری در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. به مناسبت ایام پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به سراغ تعدادی از پیش کسوتان ورزش استان رفتیم و درباره خاطرات انقلابی آن ها گپ و گفتی داشتیم.
هادی عامل از الهام بخشی عکس تختی برای مردم می گوید
«هادی عامل» گزارشگر و مفسر شناخته شده کشتی که با سبک خاص گزارشگری اش شناخته می شود، درباره روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی می گوید: جامعه ورزش استان در زمان پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی حضور پرشوری داشت و در کنار مردم تاثیر گذار بود. ورزشکاران همیشه به ارزش های اسلامی ارج می نهند و استقلال کشور خود را بیش از هر چیز دیگری دوست دارند.
او که در زمان انقلاب اسلامی 23 سال داشت، به خاطرات ماندگار خود از آن روزها اشاره می کند و می گوید: چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، خیابان های مشهد حال و هوای متفاوتی داشت و همه مردم همدل و یکپارچه شده بودند. بیشتر ورزشکاران به ویژه جامعه کشتی در میدان تختی (سعدآباد) برای راهپیمایی جمع می شدند و به سوی میدان شهدا حرکت می کردند که در آن زمان شهید هاشمی نژاد و آیت ا... خامنه ای برای مردم در چهارراه شهدا سخنرانی می کردند.


وی می افزاید: در آن زمان مردم علاقه خاصی به پهلوان تختی داشتند، جامعه کشتی هم هر موقع که قصد راهپیمایی داشت، حتما یک عکس بزرگ از جهان پهلوان تختی همراه خود می برد. در یکی از روزها از میدان تختی با حضور بزرگان کشتی استان به سوی چهارراه میدان بار و سپس به سوی میدان شهدا حرکت کردیم و عکس بزرگی از پهلوان تختی هم همراه خود داشتیم. خیلی از افرادی که به تختی علاقه داشتند با ما همراه می شدند. وقتی که به میدان شهدا رسیدیم جمعیت چند برابر شده بود که حتی ما هم تعجب کرده بودیم. در پایان بیشتر راهپیمایی ها هم حضرت آیت ا... خامنه ای برای مردم سخنرانی می کردند که خیلی از جوان ها هم جذب سخنان ایشان می شدند.
وی در ادامه صحبت هایش به اقدام تاریخی و ارزشمند محمدرضا طالقانی در تحریم مسابقات  بین المللی کشتی جام «آریا مهر» در تهران اشاره می کند و می افزاید: هر سال مسابقات کشتی بین المللی برگزار می شد که در سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، من و چند کشتی گیر دیگر مشهدی هم به این مسابقات اعزام شده بودیم اما طالقانی تصمیم گرفته بود که این جام را تحریم کند و به همه کشتی گیران گفته بود که در این مسابقه کشتی نگیرند و این گونه هم شد، در آن زمان کمتر کسی پیدا می شد که بتواند چنین تصمیمی بگیرد که ارزشمند و تاریخی بود.
روزی که حاج مهدی قیاسی آتش نشان بود
در ادامه به سراغ یکی از پیش کسوتان فوتبال استان می رویم که خیلی از بزرگان این رشته در برهه های مختلف شاگرد وی بودند. حاج مهدی قیاسی در مرور خاطراتش از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی می گوید: در سال 57 من معاون آتش نشانی مشهد بودم و بر اساس وظیفه کاری در تمام اتفاقات و حوادث حضور پیدا می کردم. او به ماجرای آتش زدن زندان رژیم پهلوی برای آزادی زندانیان سیاسی دربند طاغوت اشاره می کند و یادآور می شود: آذرماه سال 57 بود که نیروهای مختلف مردمی در مشهد تصمیم گرفتند که با برنامه ریزی هدفمند، زندان مرکزی مشهد را برای آزاد کردن زندانیان بی گناهی که در اسارت رژیم ستمشاهی بودند آتش بزنند، ما در میدان شهدا مستقر بودیم که نیروهای مردمی قبل از این اقدام به ما اعلام کردند که چنین برنامه ای داریم و به آتش نشانی هم اجازه نمی دهیم برای خاموش کردن آتش به محل حادثه اعزام شود. وی یادآور می شود: زندان مرکزی آتش گرفت و ما به محل حادثه اعزام نشدیم، از طرف استانداری به ما دستور دادند که حتما به محل حادثه اعزام شوید؛ روز عجیبی بود، نجات جان زندانیان و راضی نگه داشتن مردم از یک طرف و انجام وظیفه اداری، کار را برای ما بسیار مشکل کرده بود که خدا را شکر، پس از چند ساعت تمام زندانیان بی گناه آزاد شدند و سپس ما برای خاموش کردن آتش اعزام شدیم.
وی می افزاید: بعد از این اقدام انقلابی، فضای خوب و صمیمی بین مردم و نیروهای آتش نشانی ایجاد شد و همه مردم مشهد، آتش نشانان را از خود می دانستند و یک همبستگی خوبی به وجود آمد که این موضوع یکی از خاطرات ماندگار دوران زندگی ام است.
چمنیان و ماجرای توزیع سخنرانی های امام خمینی (ره)
عباس چمنیان سرمربی مشهدی تیم ملی فوتبال نوجوانان کشورمان نیز که در زمان انقلاب یک نوجوان 14 ساله بود، از خاطرات آن روزها برای ما می گوید: زمان انقلاب یک شور و هیجان خاصی در بین مردم هر محله ای وجود داشت، مردم هر محله سهم به سزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند. تمام اقدامات اجتماعی مردم خالصانه و بدون هیچ منتی انجام می شد. وی می افزاید: بخشی از تظاهرات و راهپیمایی های آن زمان در منطقه محل زندگی ما یعنی "طبرسی" انجام می شد که بر این اساس بیشتر در برنامه های مردمی شرکت می کردم. در محله ما افرادی بودند که سخنان امام خمینی (ره) را تکثیر می کردند که من به همراه یکی از دوستانم با دوچرخه این نوارهای کاست را در بین مساجد هر محله توزیع می کردیم، در آن زمان هر چند که سن کمی داشتم اما پا به پای بزرگ ترهای محله در فعالیت های مردمی شرکت می کردم.
خاطرات سربازی اکبر میثاقیان در دوران انقلاب
اکبر میثاقیان یکی از مربیان باسابقه فوتبال استان است. او که در زمان پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان سرباز در باشگاه ورزشی ملوان بندر انزلی حضور داشت، به مرور خاطراتش از آن روزها می پردازد و می گوید: پیروزی انقلاب اسلامی برگ زرینی در دفتر خاطرات ماست که هیچ گاه فراموش شدنی نیست و جامعه ورزش نیز در کنار مردم در سرنگونی رژیم طاغوت سهم به سزایی داشت. قبل از پیروزی انقلاب در تیم ابومسلم بودم که سال 55 برای انجام خدمت سربازی به تیم ملوان بندر انزلی پیوستم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دوران خدمت سربازی ام تمام شد و به مشهد بازگشتم. در آن روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، لیگ فوتبال بیش از پنج ماه تعطیل شده بود و همه در تظاهرات و راهپیمایی ها علیه رژیم ستمشاهی حضور داشتند. میثاقیان یادآور می شود: روزهایی که از تیم فوتبالی که در آن به عنوان سرباز مشغول بودم مرخصی می گرفتم، به مشهد می آمدم و در برنامه های مردمی که در مساجد و محله ها برگزار می شد، شرکت می کردم؛ هرچند با توجه به این که سرباز بودم، زیاد نمی توانستم، جایی حضور پیدا کنم و شرایط خیلی سختی داشتم، حتی در بندر انزلی به صورت ناشناس در برنامه های راهپیمایی حضور پیدا می کردم. وی می افزاید: وقتی خبر پیروزی انقلاب اسلامی را شنیدم خیلی خوشحال شدم و این نشان از اتحاد و همدلی تمام مردم ایران بود که به این افتخار نایل آمدیم.
روایت هادی رضایی از حماسه نهم و دهم دی ماه مشهد
هادی رضایی سرمربی مشهدی تیم ملی والیبال نشسته کشور و یکی از افتخارآفرینان ورزش است. او بزرگ شده خیابان "خسروی نو" است که این منطقه در سال 57 با اتفاقات و حوادث زیادی همراه بود. رضایی در این باره می گوید: منزل ما در خیابان خسروی نو بود و در این منطقه درگیری های زیادی بین مردم و سربازان رژیم طاغوت به وجود می آمد. در آن زمان 18 سال داشتم و با دوستانم همیشه در راهپیمایی و تظاهرات شرکت می کردم، یکی از خاطراتی که  هنوز در ذهنم وجود دارد، درگیری مردم با سربازان طاغوت در نهم و دهم دی ماه 57 بود که در آن ماجرا حضور داشتم و مقابلم 2نفر شهید شدند. وی می افزاید: مردم آن زمان خالصانه و با دستان خالی با ماموران رژیم مقابله کردند و با تلاش هایشان به پیروزی دست یافتند.