ولی‌الله شجاع‌پوریان نوسان نرخ ارز برآیند بی ثباتی اقتصاد و فرهنگ

تعیین نرخ ارز و به‌ویژه دلار از اهمیت زیادی در اقتصاد کشور برخوردار است و تاثیر مستقیم و همه‌جانبه بر معیشت مردم، تورم، رونق و رکود، تولید و سایر شاخص‌های اقتصادی دارد. یکی از شاخص‌های موفقیت دولت‌ها در عرصه اقتصاد ایجاد ثبات در قیمت دلار است که باعث رضایت‌بخشی کارنامه هر دولتی می‌شود. در دولت‌های نهم و دهم قیمت دلار به یکی از بی‌ثبات‌ترین دوران چهار دهه پس از انقلاب رسید که خسارت‌های اقتصادی پرشماری را برای تولیدکنندگان، تجار، بازرگانان، صادرکنندگان، واردکنندگان و مردم عادی بر جای گذاشت. این رویه در دولت یازدهم به ثبات نسبی رسید و افزایش حدود 300درصدی از سال 88 تا 92 به نوسان 20 الی 30درصدی در فاصله سال‌های 92 تا 96 رسید و افکار عمومی و کنشکران اقتصادی نسبت به بهبود شرایط اقتصادی خوش‌بین شدند و چه بسا توفیق روحانی در دولت یازدهم در تثبیت قیمت دلار باعث افزایش آرای وی در انتخابات بعدی شد.
اما در ماه‌های اخیر و به‌ویژه روزهای اخیر بازار دلار به دوران پرالتهاب ابتدای دهه90 روزهای تلخ و پرنوسانی را تجربه می‌کند، وعده رئیس‌جمهوری در گفت‌وگوی تلویزیونی گرچه چند روزی ترمز افزایش قیمت را کشید، اما بار دیگر این نوسان در شیب تندتری قرار گرفته است که می‌تواند تبعات نامناسب اقتصادی و البته نارضایتی مردم را به دنبال داشته باشد. بدیهی است افزایش قیمت دلار و تعیین نرخ ارز بر اساس مکانیزم‌هایی صورت می‌گیرد که از بعد اقتصادی از عهده تخصص و دانش نگارنده خارج است و ضرورت دارد کارشناسان اقتصادی با آسیب‌شناسی و برنامه‌ریزی دقیق آرامش و ثبات را به بازار ارز برگردانند، اما آنچه ورای رویکردهای اقتصادی قابل تامل است نحوه رفتار مردم در برهه‌های این‌چنینی است. دلار ارز رایج در بازار داخلی نیست و بخش اندکی از جامعه آن هم در سطوح واردکننده و صادرکننده، تولیدکننده‌ها و بازرگانان و تجار و تا حدی گردشگران ایرانی برای سفرهای خارجی نیاز به خرید ارز و دلار دارند، اما متاسفانه در شرایطی که دلار با نوسانات شدید مواجه می‌شود، هجوم مردم عادی برای خرید دلار به افزایش قیمت دلار به دلیل تقاضای بیشتر دامن می‌زند. بدیهی‌ترین اصل اقتصادی این است که تقاضای بیشتر باعث افزایش قیمت می‌شود و در چنین شرایطی سودای گرانی که با خرید دلار به دنبال ثروت‌های نامشروع هستند، بر این قاعده ناصحیح دامن می‌زنند و بازار ارز را ملتهب‌تر می‌کنند! این مشکل فرهنگی البته تا حدودی برآیند عدم اعتماد عمومی به حاکمیت اعم از دولت و مجلس در اداره اوضاع و احوال اقتصادی است که مردم را ترغیب می‌کند در چنین شرایط به جای حلم، بردباری و جلوگیری از افزایش تقاضا به منظور عدم اخلال در عرضه، به سوی خرید و ذخیره‌سازی دلار و در نتیجه شکل‌گرفتن صف‌های طولانی صرافی‌ها سوق یابند. اما باید با خود بیندیشیم چرا در مکتبی که سود بدون فعالیت و کار مذموم شمرده می‌شود، تا این اندازه میل و اشتیاق به کسب درآمد از راه خرید و فروش دلار در شرایط بحرانی وجود دارد؟! اگر امروز بر فرض که شخص، گروه، نهاد یا هر عامل دیگری سودای افزایش نرخ ارز و سودآوری داشته باشد ولی با عدم تقاضای بازار مواجه شود، آیا قیمت ارز به شیب تند خود ادامه می‌دهد؟ ورای مشکلات اقتصادی کشور که قطعا نیاز به بررسی و برنامه‌ریزی دارد، بسترهای فرهنگی جامعه نیز دستخوش آسیب و تهدیدات جدی قرار می‌گیرد و روحیه میل به ثروت‌های بادآورده و تکاثر و قاعده یک شبه راه صدساله را پیمودن در حال تبدیل شدن به فرهنگی غالب در جامعه است که تهدید و آسیبی جدی‌تر از مشکلات اقتصادی است که باید چاره‌ای اساسی برای آن اندیشید.