آرزوهای دست یافتنی

یاسمن طاهریان | MoveAbility یا توانایی حرکت یک سازمان توسعه مردم‌نهاد است که بیش از 30‌سال است فعالیت می‌کند. این سازمان سوییسی، قبلا با نام SFD یا کمک‌های مالی مخصوص برای معلولان مشغول به کار بوده است. هدف این سازمان، کمک به معلولان جسمی- ‌حرکتی است تا بتوانند در جامعه از عهده کارهای خود بربیایند. تمرکز این سازمان توانایی‌بخشیدن به معلولان است تا بتوانند از موانعی که سر راه‌شان قرار دارد عبور کنند، مخصوصا مشکلات حرکتی‌شان.
سازمان توانایی حرکت به همراه اهداف توسعه پایای سازمان ملل موسوم به سند 2030 تلاش می‌کند تا خدمات توانبخشی را در کشورهای کم‌درآمد یا درآمد متوسط افزایش دهد تا مشارکت اجتماعی را برای افرادی که ناتوانی خاصی یا معلولیت دارند، ترویج دهد.
در ژانویه 2017، بخش «جمع‌آوری کمک‌های مالی مخصوص برای افراد ناتوان» در کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ براساس استراتژی پنج‌ساله به بنیاد توانایی حرکت ICRC MoveAbility Foundation تبدیل شد.
هم‌اکنون این سازمان در 14کشور بنین، ساحل عاج، اکوادور، ال‌سالوادور،‌ هائیتی، ماداگاسکار، نیاکاراگوئه، تاجیکستان، تانزانیا، توگو، رواندا، سومالی، ویتنام و زامبیا فعالیت دارد.


قدم نخست در تصمیم‌گیری برای آغاز فعالیت در یک کشور، ارزیابی بخش توانبخشی معلولیت‌های جسمی‌- حرکتی در سطح ملی است. در این تصمیم‌گیری از ابزارهای داخلی و خارجی مختلفی استفاده می‌شود. بعضی از این ابزارها در همکاری با کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ و سازمان بهداشت جهانی، توسعه یافته‌اند. نتایج این ارزیابی‌ها به سهامداران ملی که در توسعه بخش توانبخشی ناتوانی‌های جسمانی فعالیت دارند، ارایه می‌شود. این سهامداران برای استفاده از منابع مناسب در کشور به تصمیم‌گیری‌ها کمک می‌کنند. وقتی تصمیم‌گیری نهایی شود، از سهامداران دعوت می‌شود تا یک پلتفرم ملی درست کرده و در برنامه‌ریزی و بکارگیری برنامه‌های چند ساله همکاری کنند. طبق اهداف استراتژیک پنجگانه، برنامه‌های اجرایی برای کشور موردنظر توسعه داده می‌شوند تا توانایی‌های‌شان در خدمت‌رسانی و نگهداری افرادی که معلولیت جسمی دارند، تقویت شود. این سازمان با همکاران ملی قرارداد می‌بندد تا وظایف و نقش همه اعضا مشخص شود. این سازمان در برخی موارد کمک‌های مالی و غیرمادی را فراهم می‌کند. پروژه‌های کمک‌های مستقیم، این فعالیت‌ها را کنترل می‌کنند تا تعریف و کنترل سرمایه‌گذاری موثر و راحت‌تر شود.
اهداف استراتژیک پنجگانه
این اهداف شامل موارد زیر است:
 برنامه‌های ملی: بهبود ساختار و پویایی بخش توانبخشی معلولان جسمی در سطح ملی، آموزش: بالابردن آگاهی و مهارت‌های کارمندان توانبخشی معلولان جسمی‌- حرکتی، کیفیت خدمات: کمک به همکاران محلی در جهت بالابردن کیفیت خدمات توانبخشی معلولان جسمی- ‌حرکتی، دسترسی به خدمات: سرمایه‌گذاری برای همکاری با صلیب‌سرخ و نهضت هلال‌احمر و با دیگر همکاران تا دسترسی مردم به خدمات افزایش یابد و مشارکت اجتماعی آنها آسان‌تر شود و ظرفیت‌های مدیریتی: کمک به مدیران و دیگر کارمندان کلیدی تا سیستم‌های مدیریتی و ظرفیت سازمان‌های محلی تقویت شوند.
بنیاد توانایی حرکت ICRC از ‌سال 2008 در تاجیکستان فعالیت می‌کند. این بنیاد از طرف مرکز توانبخشی معلولان جسمی‌- حرکتی در دوشنبه دارای حمایت‌های ویژه‌ای است. این بنیاد با همکاری «اوتو باک»، شرکت معروف جهانی ارتز و پروتز، ورزشکاران حرفه‌ای را حمایت می‌کند؛ مخصوصا با دستگاه‌های ورزشی قابل تطبیق. داستان آکمال کادیرف نمونه‌ای از داستان ورزشکاران است.
راه درست
با کادیرف در دفتر شرکت اوتو باک در موسکو قرار گذاشتیم، جایی که برای استفاده از پروتز جدیدش تمرین می‌کرد. بنیاد توانایی حرکت ICRC این پروتز را تهیه کرده بود. زمان استراحتش وقت داشت تا داستانش را تعریف کند که در ادامه می‌خوانیم. سال 2000 در اثر تصادف رانندگی پایم را از دست دادم. بعد از جراحی شروع کردم راه‌رفتن با عصا را یاد گرفتن. هشت ماه بعد از آن‌که برای تماشای بازی فوتبال به استادیوم رفته‌بودم، مرد غریبه‌ای بهم نزدیک شد و پرسید چندوقت است که با عصا راه می‌روم. جواب دادم هشت ماه پیش. او پرسید: آیا تابه‌حال مچ‌اندازی را امتحان کردی؟ جواب دادم: می‌دانم که چه‌جوری است، اما هیچ‌وقت امتحان نکردم.
او مرا به سالن ورزشی استادیوم دعوت کرد و داستان زندگی من این‌گونه آغاز شد. آن مرد غریبه اسکندر تورائِو بود، نخستین مربی کادیرف. اسکندر که اهل انگلستان بود، درحال تحصیل در رشته مچ‌اندازی و آموزش آن بود. به گفته کادیرف او کسی بود که در مچ‌اندازی را به رویش باز کرده. حالا 17‌سال است که مچ‌اندازی می‌کند.  
نخستین پیروزی‌ام را به یاد دارم
سال 2000 برای بازدید از کارخانه پروتز به دوشنبه رفتم. آن‌جا با رئیس کمیته پارالمپیک تاجیکستان دیدار کردم. او از من پرسید که آیا تا به حال مچ‌اندازی انجام داده‌ام یا نه. در جواب گفتم که چیزهایی درباره این ورزش شنیده‌ام. دستم را گرفت و آن را کشید. بدون هیچ زحمتی آن را نگه داشتم. او گفت:  «خیلی قوی هستی» و مرا به مسابقات قهرمانی دعوت کرد. مسابقه قهرمانی در جمهوری تاجیکستان میان افرادی است که معلولیت جسمی- ‌حرکتی دارند. این زمانی بود که در مچ‌اندازی و ورزش کتل‌بل اول شدم. بعد از آن مسابقه، اسکندر به من گفت:   «پسرم، به ورزش حرفه‌ای ادامه بده! آن را رها نکن، آینده از آن تو است!» من هم آن را ادامه دادم. در مسابقات قهرمانی و دیگر رقابت‌ها هم شرکت کردم.
به ورزش ادامه دادم
امروز من قهرمان افتخاری ورزشی در تاجیکستان هستم، 9 بار قهرمان جهانی و 14بار قهرمان آسیا شدم که سه بار از آن در میان مردم عادی بود و سه مدال طلا در مسابقات پارالمپیک دارم. در بازی‌های پارالمپیک سوچی هم شرکت کردم و مدال برنز برنده شدم.
برای آینده برنامه‌های بزرگی دارم
برای شرکت در بازی‌های آسیایی در دوبی درحال آماده‌سازی و تمرین هستم، اما هدف اصلی‌ام مسابقات پارالمپیک در توکیو است. می‌خواهم برای آنها آمادگی کامل داشته باشم و سعی می‌کنم در میان سه نفر نخست باشم. این برنامه من است.
پنج بار تمرین در هفته عادی است
تمرین همیشه وجود داشته و ویژگی‌های خود را دارد.
سه بار در هفته تمرین بدنسازی و دو بار فقط مچ‌اندازی دارم، در کل پنج روز در هفته تمرین می‌کنم. معمولا، یک ساعت تمرین مچ‌اندازی می‌کنم و سه ساعت ورزش و بدنسازی. ما مچ‌اندازان خیلی خوش‌شانس هستیم. مجبور نیستیم رژیم خاصی داشته باشیم و هر چه دوست داریم می‌توانیم بخوریم.
انرژی در بازوهای شما حرکت می‌کند
مچ‌اندازی ویژگی‌های مخصوص به خود را دارد، باید بازوهای قوی داشته باشید. کادیرف درباره جزییات آن این‌گونه توضیح می‌دهد.
افرادی که معلولیت جسمی- ‌حرکتی دارند و مخصوصا کسانی که از نیم‌تنه پایین قطع عضو شده باشند، شانس خود را در مچ‌اندازی امتحان می‌کنند، چون بعد از قطع عضو، انرژی و نیرو به دستان و بازوان شما منتقل می‌شود. وقتی از عصا استفاده می‌کنید، بازوان شما به سرعت قوی‌تر می‌شوند، چون تمام وزن‌تان روی دست‌های‌تان می‌افتد.
معلولان بیشتر اوقات نمی‌دانند که چنین توانایی‌هایی دارند. من موارد زیادی دیده‌ام. ناگهان در یک میهمانی یا در جمع دوستانی، وقتی تصمیم می‌گیرند برای خوشگذرانی مچ بیندازند، آن‌وقت متوجه می‌شوند که این توانایی را دارند.
او راه درست را به من نشان داد
من خیلی خوش‌شانس بودم. مربی‌ام، اسکندر تورائو، توانایی‌ام را  دید و مرا در مسیر درست قرار داد، به همین دلیل، من را از اعتیاد و افتادن در مسیر اشتباه زندگی نجات داد.
قدم جدید در راه درست
حالا که برای راه‌رفتن به پروتزهای جدید عادت کرده‌ام، احساس راحتی بیشتری نسبت به پروتز قبلی دارم. با پروتز قبلی، هنگام تمرین، برای این‌که نشکند، باید قسمت وسط را با تکه آهنی عوض می‌کردم، چون وزنه‌های سنگینی را بلند می‌کردم. وقتی کاملا به پروتز جدید عادت کردم، تمریناتم را با آن تغییر دادم تا نشکند.  من قدردان سازمان توانایی حرکت و اوتوباک هستم، چراکه به من این امکان را دادند از پروتزهایی استفاده کنم که برای ورزش‌کردن به‌کار می‌روند. خیلی آهسته دارم به پروتز عادت می‌کنم و هر روز متوجه می‌شوم که چقدر پروتز خوب است. همچنین از کمک و حمایتی که از تیم اوتوباک می‌گیرم، برای آموزش طریقه درست استفاده از پروتز بسیار قدردانم.