ورزش‌های کارگری وحیاط خلوتی برای دوستان

علی بدیع - انتخابات کمیته ملی المپیک که برگزار شد مرا یاد مجمع انتخابات فدراسیون ورزش‌های کارگری انداخت که سال گذشته تقریبا در چنین ایامی برگزار شد و تاپ ترین انتخاباتی بود که بر پایه و تفکر دمکراسی ورزشی و مجامع فدراسیون‌ها به انجام رسید. از زمانی که در سازمان تربیت بدنی سابق مقرر شد حضور افراد در مسند فدراسیونها از طریق انتخابات مجمع صورت گیرد و انتصابی نباشد حرف ‌و حدیثهای فراوانی در خصوص نحوه انتخاب شدن افراد بوده و هنوز ادامه دارد و واقعیت اینست که کم هم نبوده انتخاب فردی که از قبل تعیین شده و به قولی مهندسی شده باشد ولی در انتخابات ورزش کارگری ، مجمع با یک جهش بسیار بلند تمام این موارد را پشت سر گذاشت و سرپرست فدراسیون از طریق مجمع فرمایشی خود را به ریاست فدراسیون منصوب کرد .
در انتخابات فدراسیونها روسای هیاتهای استانی بیشترین تاثیر را بر انتخابات می‌گذارند افرادی که منتصب شده نیستند بلکه در مجامع استانی خود منتخب شده‌اند ولی با توجه به ضعف مشهود اساسنامه ، هیچکدام از روسای هیات‌های استانی شرکت نداشتند یعنی ۳۱ هیات استانی که چرخ اصلی هر فدراسیون را می چرخانند به بوته فراموشی سپرده شده بودند ! در این انتخابات فرمایشی سرپرست فدراسیون قبل از مجمع با انتصاب مسئولین انجمن‌های ورزشی و دادن حق رای به آنها در مجمع و با استفاده از همین مشکل اساسنامه ، تمامی آرای این عزیزان که منصوب ایشان بودند را به نفع خود ظبط کرده و به این شکل رییس فدراسیون منصوب شدند!
مدت‌ها بود که می خواستم در خصوص موارد ذکر شده قلم بزنم ولی گفتم شاید عملکرد مثبت فدراسیون ، انتخابات فرمایشی مجمع را به نوعی توجیه کند ولی متاسفانه نه تنها عملکرد مثبتی در یک سال گذشته از فدراسیون ورزش‌های کارگری (که می تواند فدارسیونی استراتژیک برای ورزش ایران باشد) مشاهده نشد بلکه بعضی حواشی منفی از همان روز مجمع و حرکت لاک پشت وار و بدون هدف و برنامه ، فدراسیون را به تاریکی برد و حیاط خلوتی شد برای دوستانی که از ورزش فقط منافع مادی آن‌را می شناسند. ورزش کارگری از بدو تشکیل به شکل اداره کل ورزش و تفریحات سالم در وزارت کار تاثیر بسیاری بر کل ورزش کشور داشته چرا که جامعه آماری بزرگی را تحت پوشش داشته و دارد و البته در همه این سال‌ها فراز و نشیب‌های بسیاری را تجربه کرده است که از نقاط مثبت آن به ساخت بیش از ۲۶۰ مجموعه ورزشی در کشور می توان اشاره کرد که نشان از پتانسیل بالای ورزش کارگری دارد و عاملی بر بالا بردن سرانه ورزشی کشور هم بوده است. از نقاط ضعف آن خصوصا از زمان تشکیل فدراسیون ورزش‌های کارگری غافل شدن از تفکر توسعه ورزش‌های همگانی در قشر کارگری ،ایجاد بی انگیزگی در سرمایه گذاران و مدیران مجموعه های تولیدی در خصوص توجه به امر ورزش و همچنین حضور افراد حرفه ای در تیم‌های اعزامی به مسابقات بین المللی که به معنای واقعی کارگر نیستند و این حرکت عامل بی انگیزه شدن ورزشکاران کارگر واقعی را به دنبال داشته است به عنوان مثال در مسابقات جهانی کارگری در سال گذشته میلادی که در اصل یک جشنواره بود برای گردهمایی ورزشکاران کارگر در راستای ایجاد نشاط و با تفکر کاملا آماتوریزم ، فدراسیون ورزش‌های کارگری یک سری ورزشکار حرفه ای که شاید اصلا کارگر نبودند را به این مسابقات گسیل داشت. در کنار آن برای تیم ها و نفرات و همراهان اعزامی و حتی اسپانسر آنها چه حاشیه ها و شائبه هایی که ایجاد نشد و خود داستان مفصلی است در حالی‌که اکثریت تیم‌های شرکت کننده مربوط به شرکتها و کارخانه های مختلف از سراسر جهان بودند و رقابت آنچنانی نبود و افتخار افراد حضور در این جشنواره بود و جدول مدالی و رنکینگ معیار و ملاک نبود . فراموش نباید کرد که مسابقات کارگری در شهر و استان و نهایتا قهرمانی کشور در سال‌های قبل از انقلاب و حتی دوران جنگ و پس از آن ، با همه کمبودها و مشکلات ولی یک برند و وزنه برای ورزش کشور بود و با چه استقبال و شکوه خاصی برگزار می شد و چه استعدادها و نفرات تاپی که از این مسابقات در رشته های مختلف ورزشی به تیمهای ملی مختلف که تزریق نمی شد.
حالا یک سالی از عمر این فدراسیون می گذرد و می بایست با تدبیری نو، برنامه ای هدفمند و رو به رشد برای ورزش کارگری طراحی شود، در قدم اول اصلاح اساسنامه فدراسیون است که مهمترین مسئله در رابطه با ضعف ورزش کارگری است ، تقسیم کار و مشخص شدن وظایف مابین فدراسیون و اداره کل ورزش و سلامت وزارت کار و ممانعت از موازی کاری اضافی ، شفافیت مسائل مالی ، تقویت نیروی انسانی براساس تعهد و تخصص و علاقه و خصوصا اینکه واقعا از بدنه ورزش کارگری باشند. همچنین احیا ماده ۱۵۴ قانون کار که می توان در جذب منابع و درآمد پایدار بسیار تاثیرگذار باشد و نهایتا سیاست گذاری و توجه به ورزشهای همگانی و تفریحی در میان قشر زحمتکش کارگر در راستای ایجاد سلامت روحی آنها و توسعه فعایتهای بدنی در واحدهای کارگری برای ارتقا سطح سلامت جسمانی آنها که این دو مطمئنا به افزایش بهره وری و تولید و اشتغال بیشتر جوانان در واحدهای تولیدی منجر خواهد شد .
به امید آن روز در آینده ای نزدیک