در بی‌اهمیتی قانون و نظارت

محمد هدایتی- هفته گذشته محمدعلی نجفی گزارشی از وضعیت شهرداری تهران در دوره محمدباقر قالیباف ارائه کرد؛ گزارشی که البته تنها گوشه‌ای از آن چیزی بود که بر شهرداری تهران رفته است. نجفی ملاحظات اخلاقی را مانعی برای گزارشی شفاف‌تر اعلام کرد. نتیجه ساده این گزارش محرز بودن بی‌انضباطی مالی شهرداری تهران، نادیده گرفتن منافع عمومی و به بار آوردن خسرانی تمام‌عیار بوده است. اگرچه این گزارش در رسانه‌ها پوشش داده می‌شود اما احتمال پیگرد خاطیان این وضعیت و احتمالا محاکمه آنها بعید به نظر می‌رسد. چرا؟ چون در موارد مشابه هم اتفاق خاصی نیفتاده است. اینجا سوالاتی پیش می‌آید. پرسش اول این است که چرا نجفی حاضر نیست گزارش شفاف‌تری ارائه دهد. در جایی که از اختیارات سواستفاده شده است آن هم به زیان منافع عمومی و با چنین حجمی، ملاحظات اخلاقی چه جایگاهی دارند؟ آیا کتمان‌کاری در اینجا خود کنشی غیراخلاقی محسوب نمی‌شود. اگر مساله چیزی است فراتر از این و پای فشارهای امنیتی در میان است، نجفی باید به‌عنوان شهردار تهران و کسی که در برابر نمایندگان مردم سوگند یاد کرده واقعیت را بگوید. مگر شعار بسیاری از نمایندگان شورا در این دوره شهرداری شفاف و شیشه‌ای نبود؟ مساله مهم‌تر اما سرانجام خاطیان در این پرونده‌هاست؛ کسانی که منابع عمومی را به باد داده‌اند. افراد می‌دانند نظارتی بر فعالیت‌هایشان نیست. در جایی هم که پرده از برخی کارهایشان فرو می‌افتد، کسی دنباله داستان را نمی‌گیرد. آنها غالبا در برابر قانون و پیگرد مصونیت دارند. خب وقتی چنین است، چرا جریان منابع را آن‌طور که می‌خواهند کانالیزه نکنند، چرا حامیان‌شان را فربه نکنند. سیستم نظارتی ما هزینه انحراف را برای آنها کاهش داده است. و این‌گونه می‌شود که در عرض 12 سال شهر به جایی سخت‌تر برای زندگی بدل می‌شود، بلندمرتبه‌سازی نفس شهر را می‌گیرد، باغات و فضای سبز تخریب می‌شود و به جایش مجتمع‌های تجاری سر برمی‌آورد، گره ترافیک بیشتر می‌شود. اینها همه هست و آن وقت جایزه مدیریت جهادی به عاملان این وضعیت داده می‌شود. ما به دست خود در حال گسترش فسادیم.
hedayati.mohammad@yahoo.com