روزنامه جهان صنعت
1396/11/03
قلمفروشی؟
محمد تاجالدین - دیروز خبری بین اصحاب رسانه پیچید و جنجال به پا کرد. سفارت چین در پایان نشست خبری حادثه سانچی به خبرنگاران کارت هدیه 50 هزار تومانی داد.بسیاری از خبرنگاران ایرانی که در نشست خبری چینیها حاضر بودند کارت را نپذیرفتند و آن را توهین به خود و حرفه مقدسشان قلمداد کردند. اینکه چرا سفارت یک کشور خارجی که بین ایرانیها آنچنان هم محبوب نیست و در جریان حادثه اخیر به کمکاری برای نجات جان دریانوردان ایرانی متهم شده اقدام به چنین کاری میکند، بحث مشخصی است.اما سوال اساسی این است که آیا گرفتن کارت هدیه توسط خبرنگاران در نشستهای خبری و برنامههای اینچنینی کار غلطی است یا خیر. نگارنده جزو کسانی است که در چند سال گذشته و حضور در برخی نشستهای خبری و برنامههای مختلف هدیه صاحبان برنامه را پذیرفته و در چند مورد نیز آن را رد کرده است.
درست است که بین هدیه یک کشور خارجی متهم به کمکاری برای نجات جان عدهای هموطن با مثلا کارت هدیهای که توسط وزارت راهوشهرسازی به خبرنگاران برای پوشش خبر افتتاح فلان اتوبان اهدا میشود تفاوت بسیاری وجود دارد اما آیا نتیجه هر دو هدیه یکسان نیست؟
ارگانهای مختلف به جهت نمکگیر کردن خبرنگاران در پایان برنامههایشان به آنها هدایای ریز و درشتی میدهند. برخی از همکاران ما نیز در بسیاری مواقع روی گرفتن ماهی چند کارت هدیه حساب باز میکنند و اصلا آن را جزو حقوق ثابتشان به حساب میآورند. اگر گرفتن کارت هدیه اشتباه است باید در باقی برنامهها نیز صدای اعتراض ما بلند باشد. اگر ارگانهای دولتی و خصوصی ما برای انجام چنین کاری پیشقدم نمیشدند امروز سفارت یک کشور خارجی قصد نمیکرد با 50 هزار تومان خبرنگاران ایرانی را بخرد.
اینکه وضعیت اقتصادی روزنامهها خراب است و امنیت شغلی در حرفه ما بیمعنی است، اینکه روزنامهنگاران برای جور شدن دخل و خرجشان مجبورند به طور همزمان در دو یا سه رسانه کار کنند، اینکه مردم با روزنامهها قهر کردند و فضای مجازی توانسته مخاطب رسانهها را جذب کند، اینکه سانسور و سختگیری ارزش رسانهها را کم کرده و... را میشود قبول کرد. اما نمیشود برای رفع و رجوع این مشکل از کسانی که قرار است مورد سوال ما باشند پول بگیریم. مخاطب اول این یادداشت، خود نگارنده است. چطور ممکن است در برنامهای از مسوولان پولی دریافت کنیم و بعد علیه آنها مطلب بنویسیم؟ چطور میشود برای گرفتن کارت هدیه در صف بایستیم و امضا بدهیم و اسم بنویسیم و سرآخر سوالی چالشی بپرسیم؟ چرا باید خبرنگاران برای گرفتن کارتهای هدیه دست و دلشان بلرزد؟این چرخه معیوب که از نزول جایگاه رسانههای رسمی آغاز میشود و به دادن کارت 50 هزار تومانی توسط سفارت کشور خارجی کامل میشود میتواند آبروی ما را ببرد. خبرنگارانی که به اتفاق اخیر معترضند باید توضیح دهند تفاوت هدیه چینیها و ایرانیها چیست؟ حالا که این بحث به راه افتاده، همکارانی که معترضند راهی جلوی پای ما بگذارند. آیا گرفتن کارت هدیه خیانت است؟ آیا نگرفتنش نشانه عزتمندی و سرافرازی رسانه است؟ چطور میشود میان دخل و خرج و آرمانگرایی موازنه ایجاد کرد؟ و در پایان آیا میشود قلم را فروخت؟
gmail.com1@mohamad.taj70
سایر اخبار این روزنامه
وزیر راهوشهرسازی:
قاسمی:نباید ایدهآلهایمان را فراموش کنیم
رشد 8/12 درصدی معاملات در 10 ماهه 96؛
جهتگیری اقتصاد جهان به نفع سرمایهداران
عوارض سنگین برای ورود خودروهای هیبریدی به ایران؛
افزایش نرخ دلار قیمت کالاهارا بالا برد؛
سازمان مالیاتی ۶۰۰ میلیون تومان از حساب متقاضیان مسکن مهر برداشت
بررسی راهکارهای سالمسازی و بازگشت معتادان به جامعه؛
تشکر و سپاس از مسوولان!
خط بقا؛ 700 هزار تومان!
عرضه قطرهچکانی دلار در بازار
امروز یازدهمین نمایشگاه گردشگری و صنایع وابسته افتتاح میشود؛
خویشتنداری تولیدکنندگان، عامل صعود قیمت ها؛
اتوبوس مدیران دولتی!
قلمفروشی؟
تلاش وزیر خارجه آمریکا برای وادار کردن اروپاییها به اصلاح برجام؛
تحویل کودکان دستفروش بروجردی به فردی که فقط مدارک گرو گذاشت
اتوبوس مدیران دولتی!
در بیاهمیتی قانون و نظارت
ظریف به داووس نمیرود؟