دست‌های خالی ترامپ

ماه می ‌میلادی که برسد، لفاظی‌های دونالد ترامپ درباره پاره کردن برجام و ازسرگرفتن تحریم‌های هسته‌ای و انواع و اقسام تهدیدها آغاز خواهد شد‌.
دوازدهم ژانویه بود که رییس‌جمهور آمریکا تعلیق تحریم‌های تهران را برای 120 روز دیگر تایید کرد اما با تاکید بر این نکته که این آخرین بار بود که بدون اعمال تغییرات چشمگیر در برجام، دست به چنین کاری می‌زند‌. وی صراحتا اعلام کرد که «اگر متحدان اروپایی واشنگتن برای افزایش شدت اثر برجام همکاری نکنند، آمریکا دیگر برای ماندن در این توافق، تعلیق تحریم‌های هسته‌ای را تایید نخواهد کرد‌ و هر زمان که دریابم چنین توافقی در دسترس نیست، بلافاصله از برجام خارج خواهم شد.»
آیا واشنگتن توانایی انجام آنچه ترامپ خواسته را دارد؟ اگر چنین باشد، واقعا جای تشویق دارد؛ اینکه طرف‌های اروپایی، روسی و چینی توافق هسته‌ای ایران ظرف 120 روز مجاب شوند که دست به اصلاح توافق جامعی بزنند که دو سال مذاکره سخت و فشرده میان هفت طرف جداگانه برایش هزینه شد، واقعا دستاورد بزرگی خواهد بود‌.
طی سه ماه گذشته کشورهای اروپایی هم در دولت ترامپ و هم کنگره لابی کرده‌اند تا آنها را متقاعد کنند که روی ویرانه‌های این توافق نمی‌توان توافقی محکم‌تر ساخت و بهترین راه برای تقویت توافق اجرای دقیق آن از سوی همه طرف‌هاست‌ چراکه با توجه به خواسته‌های ترامپ، آنچه از برجام می‌ماند، به واقع چیزی جز یک ویرانه نخواهد بود. ترامپ خواستار برداشتن «بندهای پایان‌دهنده به محدودیت‌های ایران» (بندهایی که بدون آنها، ایران هرگز این توافق را نمی‌پذیرفت)، امکان بازرسی سرزده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تاسیسات ایران به صورت فوری و اعمال خودکار تحریم‌های هسته‌ای در صورت آزمایش موشکی از سوی ایران شده است‌.


در واقع ترامپ بیش از آنکه خواستار لغو توافق باشد، به دنبال اصلاح آن است اما نگاهی به تیم دیپلماتیک وی در کاخ سفید بیانگر چالشی عمیق است که به این آسانی‌ها قابل حل نخواهد بود‌.
مشکل اصلی رییس جمهور آمریکا هم در آینده همین واقعیت خواهد بود که با توجه به نبود یک طرح جایگزین و تکمیلی جامع، به نظر نمی‌رسد کسی علاقه‌مند به همراهی با او باشد‌.
در واقع ترامپ برای همراه کردن اروپا با خود باید طرحی قابل توجه ارائه کند اما ضعف تیم سیاست خارجی او مانع از این امر می‌شود‌.
دنیس راس، مشاور سابق باراک اوباما که به طراحی سیاست وی در قبال ایران کمک کرد، معتقد است سیاست در قبال ایران ترکیبی از اقدامات اجباری و وسایل دیپلماتیک است و در مورد اوباما، این‌طور استدلال می‌شد که بخش اجبار این معادله باورپذیر نبود و در مورد ترامپ، ثابت شده بخش دیپلماتیک این معادله باورپذیر نیست‌.
حال ترامپ با دستانی خالی یا باید از وعده علنی خود عقب‌نشینی کند و ناتوانی‌اش در این عرصه نیز به اثبات برسد یا تمام تحریم‌های هسته‌ای ایران را بار دیگر اعمال کند و منتظر واکنش حتمی ایران بماند‌.
*عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
Amir_saedi_d@yahoo.com