روزنامه قانون
1396/11/01
آژير قرمز براي بحران آب
با شرايط فعلي بارندگي و به صدا درآمدن آژير قرمز كاهش ذخيره آب سدها، بحران آب در كشور قطعي است31 درصد سدهای پنجگانه تامین کننده آب شرب تهران، آب دارند
در آينده 60 درصد تهرانيها آب آشاميدني نخواهند داشت
بحران آب تاكنون بارها نقل بسياري محافل و نشستهاي خبري شده است، موضوعي كه اگرچه درخصوص آن صحبتهاي بسياري مطرح شده اما راهحل درستي براي آن تدوين نميشود. هنوز مردم عمق بحران آب موجود در كشورمان را با شفافيت كامل نميدانند و حتي برخي خبر ندارند كه حجم ذخيره آبي كشور با كمبود مواجه است. مسائلي كه بيشتر بايد به آن پرداخته شود و مورد توجه سازمانهاو ارگانها قرار گيرد؛ از يك سو مربوط به بخش فرهنگسازي و تبليغات در خصوص مصرف بهينه آب شرب است و از سوي ديگر مربوط به بخش ترويج و آموزش حوزه كشاورزي كشور ميشود كه از فقر فرهنگي، آموزش و تكنولوژي كشت رنج ميبرد. اكنون به عقيده كارشناسان آژیر قرمز مصرف آب در کشور به صدا درآمده است و اين بحران جدي به نظر ميرسد. در حال حاضر ۹۶ سد که ۴۰ درصد حجم مخازن ۱۷۷ سد مهم کشور را تشکیل میدهند، کمتر از ۴۰ درصد آب دارند كه سدهای دز، سفیدرود، لار، زاینده رود، ساوه و ملاصدرا از آن جمله است.
31 درصد سدهای پنجگانه تامین کننده آب شرب تهران، آب دارد. اكنون وضعيت آبی پنج سد تامین کننده آب شرب تهران به اين صورت است: سد لار 27 میلیون متر مکعب، سد طالقان 249 میلیون متر مکعب، سد کرج 101 میلیون متر مکعب، سد لتیان 29 میلیون متر مکعب و سد ماملو 179 میلیون متر مکعب آب دارند.به این ترتیب در حال حاضر 586 میلیون متر مکعب آب در مخازن سدهای تهران وجود دارد و این سدها به ترتیب ذکر شده 3، 59، 55، 39 و 72 درصد پر هستند و نسبت به سال قبل دو درصد حجم آب سدهای تهران کمتر شده است.
ميزان ذخيره آب نسبت به سال گذشته
میزان ورودی آب به سدهای پنجگانه از ابتدای سال آبی جاری (مهر) تاکنون 169 میلیون متر مکعب بود که نسبت به پارسال هفت درصد کاهش نشان می دهد و میزان خروجی آب نسبت به زمان مشابه پارسال 413 میلیون متر مکعب گزارش شده است که پنج درصد افزایش دارد.
میانگین بارش در استان تهران از ابتدای سال آبی 35میلی متر گزارش شده است که نسبت به پارسال 66درصد ونسبت به دراز مدت 67 درصدمنفی است. دو روز پيش نيز محمدینژاد فرماندار ازنا گفت: با توجه به کاهش میزان بارشها نسبت به سال گذشته و دورههای قبل باید در نظر داشت که زنگ خطر برای حفاظت از منابع آب و مدیریت مصرف آب به صدا در آمده است. با توجه به کاهش بارشها و کاهش ذخیره آبهای زیر زمینی بايد کشاورزان با طرحي هماهنگ و پیروی از الگوی کشت از کاشت محصولات پر آب اجتناب کنند تا از مشکل کمآبی به خوبی عبور کنیم. با اين حال، دستگاههای متولی بايدتمام توان خود را براي مدیریت مصرف آب بهخصوص در حوزه کشاورزی به کار ببندند.
نقش مردم در مدیریت بحران آب
روز گذشته نيز عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور به نقش مردم در مدیریت بحران آب تاکید کرد و گفت: حقابه تالابهای کشور باید داده شود. او در جلسه بررسی وضعیت خشکسالی و منابع آب کشور و مقابله با بحران آب، از آمادگی کامل استانداران و فرمانداران برای تشکیل ستاد بحران آب خبر داد تا با همکاری همه دستگاههای مرتبط و تمهیدات لازم، بتوانند برنامههای پیشبینی شده در این زمینه را محقق کنند. وزیر کشور از تمام دستگاههایی که طبق آن مصوبه موظف به انجام کارهای تعیین شده بودند، خواست تا گزارشی از اقداماتی که تاکنون انجام دادهاند به ستاد مدیریت بحران ارائه دهند و رییس سازمان مدیریت بحران نيز ظرف یک هفته آینده با برگزاری جلسهای گزارش عملکرد این دستگاهها را دریافت کند.
به گفته او نقش مردم در مدیریت بحران آب بیبدیل است و دستگاههای مسئول باید از ظرفیت صداوسیما و فضای مجازی، ائمه جمعه و نظایر آن در تبیین شرایط و وضعیت منابع آب کشور و لزوم مدیریت در مصرف آن استفاده حداکثری داشته باشند. در این جلسه بر بررسی تمامی ابعاد عواقب کمبود آب در استانها و انجام تدابیر و اقدامات لازم براي جلوگیری از وقوع آنها تاکید شد.
كم آبي به روایت آمار
اكنون حدود ۱۵ سال است که «بحران آب» برای ایران به یک پارادیم تبدیل شده است؛ به باور تحلیلگران اقتصادی، بحران آب یکی از مهمترین بحرانهایی است که در کمین اقتصاد ایران است. بررسی آمار و ارقام رسمی کشور ،حاکی از آن است که در دهه اخیر، تاحدودي بارندگی در تمام کشور نسبت به متوسط بلندمدت کاهش معناداری داشته است.
ارزیابیها نشان میدهد که این کاهش محسوس به دلیل «وقوع خشکسالیها» و «تغییرات اقلیم» بوده که در مقیاس جهانی به دلیل برهم خوردن توازن گازهای گلخانهای از سوی بشر اتفاق افتاده است. در این میان بهتبع کاهش میزان بارندگی، میزان روانآب نیز کاهش خواهد یافت. بررسی آمار و ارقام نشان میدهد که میزان روانآب در کشور بهمیزان قابلتوجهی کاهش یافته و نمیتوان تمام کاهش آن را به تغییرات اقلیم بسط داد. موضوعی که نشان میدهد علاوه بر دخالت مولفههای تاثیرگذار جهانی در شکلگیری بحران آب در ایران، پای چالشهای مختلف داخلی و ضعف در ساختارها نیز در میان بوده است. «عدم تطابق اسناد بالادستی بخش آب با نیازهای روز این بخش»، «تعدد دستگاهی و عدم هماهنگی بین دستگاهها و بخشینگری آنها»، «نبود برنامه مدون بلندمدت و ارتباط سایر اسناد بالادستی» و «خشکسالیها و تغییر اقلیم» بهعنوان برخی از مهمترین مقصران بحران آب شناسایی شدهاند که در به صدا درآمدن زنگ هشدار بحران آب در ایران دست داشته و دارند.
لزوم يك راهبرد براي چالش كم آبي
مشکلات ناشی از وقوع بحران آب و جنبههای مختلف آن، نظر مدیران و مسئولان کشور را در سطوح و دستگاههای مختلف به خود جلب کرده است. بررسی وضعیت آب در کشور نشان میدهد در ۱۰سال اخیر در کشور، میزان بارندگی حدود ۱۱ درصد نسبت به متوسط بلندمدت کاهش یافته و بهتبع آن نیز حجم جریان سطحی در دوره مشابه حدود ۴۴ درصد کاهش یافته است. نکته قابل توجه این است که کاهش در مقدار بارندگی بهدلیل وقوع خشکسالی و تغییر اقلیم اتفاق ميافتد اما کاهش در حجم جریان سطحی علاوه بر این امر، بهدلیل برداشتهای بالادست نیز صورت میگیرد.
این موضوع باعث شده است که در ۱۵ سال اخیر مجموع حجم مخازن سدها در کشور حداکثر تا نصف از آب پر باشد. ارزیابیها نشان میدهد برخی چالشهای مهم بخش آب شامل «تغییر اقلیم»، «کاهش آب تجدیدپذیر»، «نابودی و تخریب زیستبومهای آبی»، «بهرهوری پایین آب در بخشهای مختلف» و «منازعات آبی محلی و منطقهای» است. تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که ادامه سیاستها و روندهای پیشین در بخش آب، آینده این بخش را با چالشها و بحرانهای بیشتری مواجه خواهد ساخت و ابعاد مختلفی از بحران آشکار خواهد شد؛ در نتیجه تغییر رویکرد اساسی در سیاستها وراهبردهای این بخش لازم است.
بحران قطعي آب
عبدالرحيم هوشمند، كارشناس آب در اين خصوص به «قانون» ميگويد: با شرايط فعلي بارندگي و به صدا درآمدن آژير قرمز كاهش ذخيره آب سدها، بحران آب در كشور قطعي است. اگر در ماههاي آينده نيز بارندگي داشته باشيم،دوباره شرايط مطلوبي پيشرو نخواهيم داشت؛به دليل اينكه توزيع نامتقارن باران موجب ميشود كه به اهداف مورد نظر مانند رشد گياه و ذخيره آب در يك سال زراعي دست پيدا نكنيم. در مدت باقيمانده چندان اميدوار به افزايش بارشها نيستيم و فكر نميكنيم كه به اندازه كافي بارندگي داشته باشيم. اما براي مثال اگر بارشها نرمال نيز باشد، اين اتفاق باعث ميشود ذخيره سازي با مشكلاتي روبهرو شود؛ بنابراين ذخيره سازي كاملي نخواهيم داشت و يكي از دلايل آن محدوديت حجم ريزشهاي جوي در ابتداي سال است. از آنجايي كه ايران كشور خشكي به شمار ميرود، بارندگيها نيز بسيار كم است. از طرفي توزيع ريزشها، توزيع مناسبي نيست. منطقهاي مانند خوزستان كه بايد 250 ميليمتر بارندگي داشته باشد، ممكن است قسمت عمده بارش در يك فصل يا مدت زمان كوتاهي صورت بگيرد و در زمانهاي ديگر شاهد هيچگونه بارندگي نباشيم. اكنون با گذر از پاييز و ورود به زمستان، ريزش جوي را شاهد نبوديم؛بهگونهاي كه در اهواز كمتر از 10 ميليمتر بارندگي داشتيم. اگر از اكنون به بعد بارندگي اتفاق بيفتد، به صورت روان آب از دست خواهد رفت. به اين ترتيب فرصت ذخيره سازي در پوسته زمين از دست رفته است و با اين وضعيت در تابستان آينده دچار مشكل ميشويم. چند روز پيش يكي از مسئولان آب تهران اعلام كرد اگر اين شرايط به همين شكل پيش برود، در آينده 60 درصد تهرانيها آب آشاميدني نخواهند داشت. اما هشدارهاي دولت و مسئولان چندان جدي و شفاف نيست. اين هشدارها بايد با شفافيت بيشتري به مردم منتقل شود تا تغييراتي را روي مصرف آنها ايجاد كند.
مردم عمق بحران را نميدانند
او با تاكيد بر اينكه مردم بايد عمق بحران را درك كنند و نسبت به مديريت مصرف حساس شوند، ميگويد: با اين وضعيت بايد در مسائل فرهنگي فعالتر ظاهر شويم. از سوي ديگر دولت بايد در درجه اول، آببهاي بخش كشاورزي را اصلاح كند. آببها، يكي از فاكتورهاي مهمي است كه ميتواند زارع را نسبت به مصرف كمتر آب قانونمند كند.
دولت بايد اين مساله را قانوني پيش ببرد. اگر اين اتفاق صورت گيرد، حجم بسياري از آب ذخيره شده تلف و تبديل به زهآب نميشود. نكته دوم مربوط به تحويل حجمي آب است كه بايد در دستور كار قرار گيرد. بيشترين مصارف آب در بخش كشاورزي است و بيشترين حجم آب در اين بخش مصرف و تلف ميشود. بنابراين بايد اندازهگيري و تحويل حجمي آب جزو برنامههاي دولت قرار بگيرد تا حجم زهآبها كاهش پيدا كند. سوم اينكه براي زهآبهاي موجود بايد برنامه بهره برداري در نظر گرفته شود. در اين ميان از طريق گياهان شورپسند ميتوان اين بخش را كنترل كرد، گياهاني كه حتي قابليت كشت و مصرف انساني دارند. براي اين گياهان ميتوان از زهآبها كه شوري آنها از حالت متعارف بيشتر است، استفاده كرد. با اين حال زه آبها منابعي براي گياهان شورپسند ميشوند تا در نهايت، حجم آبهاي موجود بالا ميرود و صرفه جويي در بخش آب افزايش مييابد.
بحران مديريت كشت
هوشمند خاطرنشان ميكند: مديريت كشت نيز مسالهاي است كه به آن توجه نشده است. موضوعي به نام آب مجازي وجود دارد كه مربوط به حجم آبي است كه به ازاي واحد توليد مطرح ميشود. در بخش بايد دقت كنيم كه آب را صادر نكنيم. ما گاهي اوقات ميوهها را با حجم زياد آب توليد كرده و بعد صادر ميكنيم؛ با اين صادرات ما در حقيقت به صورت غير مستقيم آب را صادر ميكنيم. اين موضوع بايد مورد توجه مسئولان قرار گيرد، اينكه چه مقدار آب لازم است در بخش كشاورزي مصرف شود و بر همين اساس مديريت آب صورت بگيرد. به گونهاي كه الگوي كشتي تعريف كنيم تا محصولات و گياهان متناسب و با حداقل مصرف آب، توليد شوند. در كنار اين موضوع بايد مديريت توزيع آب نيز مطرح شود.
نبايد با بحران آبي كه وجود دارد، تمام نيازهاي خود را در داخل توليدكنيم بلكه مانند ساير كشورها بايد برخي نيازها را از خارج از كشور تامين كرد تا دچار كمبود آب در كشور نشويم. به هر صورت آب مايه حيات است و اگر نباشد همهچيز تحت تاثير اين مساله قرار ميگيرد.
جاي خالي آموزش و تبليغات
او ادامه ميدهد: آمارها نشان ميدهد سطح آب مصرفي در جامعه شهري نسبت به بخش كشاورزي پايين تر است. به همين دليل اگر آموزش و تبليغات در بخش كشاورزي باشد، اين وضعيت بهتر خواهد شد. از طرفي در بخش تبليغات محلي، فعاليت خاصي ديده نميشود. در تبليغات شهري، شهرنشينان كه آب شرب مصرف ميكنند، جامعه هدف قرار ميگيرند. در اين ميان آب شرب حجم زيادي از آبهاي مورد مصرف را در ساير زمينهها پوشش نميدهد بلكه مقدار اندكي است. بنابراين بايد در بخش محلي و كشاورزي، تبليغات و آموزش بيشتر و بهتري صورت گيرد زيرا تبليغات شهري روي مصرف آب شرب تاثير ميگذارد كه نسبت به تلفات موجود آب، درصد كمي را شامل ميشود.
با اين وجود بايد در بخشهاي مختلف از جمله صنعت، كشاورزي و شرب صرفهجويي صورت بگيرد و ترويج كشاورزي توسعه پيدا كند. به شكلي كه كشاورزان درخصوص كشت و كار، كاهش مصرف آب و كاهش توليد زهآب آموزش ببينند زيرا اصليترين معضل در همين بخشهاست. اگر بخش ترويج را توسعه دهيم و روشهاي آبياري و كشت گياهان را به زارعان آموزش دهيم، تاثير بسياري در ميزان تلفات آب خواهد داشت و آن را كنترل ميكند. آموزش و تبليغات در بخش كشاورزي در درجه اول اهميت دارد و پس از آن تبليغات جامعه شهري و صنعتي در درجه دوم قرار ميگيرند.
فاصله ايران با استانداردهاي بين المللي
اين كارشناس آب ميافزايد: تاكنون درصد موفقيت در زمينه تبليغ و آموزش مصرف بهينه بسيار كم بوده است. براساس استانداردهاي بينالمللي حجم مصرفي آب شرب در ايران نسبت به ساير كشورها بسيار بالاست. البته امروز افزايش آپارتمان نشيني بر روي مصرف آب شرب تاثير گذاشتهومصرف بالاست كه بايد كاهش پيدا كند و به سطح استانداردهاي بين المللي برسد. به اعتقاد بنده، قانونهايي كه نسبت به مصرف و مديريت آب وضع ميشوند، بايد بازدارنده و سختگيرانهتر باشند تا از اتلاف جلوگيري و با آن برخورد شود.
در حوزه كشاورزي نيز نسبت به كشورهاي پيشرفته، بسيار عقب هستيم. توليد زه آب در ايران بسيار زياد است كه اميدواريم با تدوين روشهايي بتوانيم به صورت قانونمند كاهش زه آب را عملي كنيم. آب متعارف نبايد تبديل به آب نامتعارف شود تا مشكلات حادتري براي جامعه ايجاد نشود؛ به دليل اينكه توليد آب هزينهبر است و بشر براي زندگي به آب نياز دارد و بدون آب، حيات دچار مشكل ميشود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
دست خالي و سر پايين حماس!
اجرای جزای اسلامی فقط درجامعه اسلامی جایز است
ايران مقصدي گرانتر از اروپا و آمريكا براي چينيها
امنيت لرزان
خشکی دریاچهاروميه سبب مهاجرتي عظیم می شود
شهامت كُشي در داوري
آژير قرمز براي بحران آب
چه كساني در كرمانشاه كانكس نگرفتهاند؟
دو رویداد، یک رویکرد!
مصاديق«رجل سیاسی» نهايي شد
مستندات فساد در شهرداری را ارائه كنيد