«همدلی» دستور مقام معظم رهبری برای خروج نیروهای نظامی از اقتصاد را بازخوانی کرد فرمـانِ تاریخـی

گروه سیاسی- روز گذشته امیر حاتمی وزیر دفاع کشورمان خبری داد که احتمالا تا مدت‌ها بحث داغ محافل سیاسی و اقتصادی قرار می‌گیرد. حاتمی در گفت‌وگو با روزنامه ایران از پیگیری واگذاری بنگاه‌های اقتصادی در ارتش و سپاه گفت و ادامه داد:«مسئولیت این کار از طرف مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار شده و ستاد در کل نیروهای مسلح این موضوع را دنبال می‌کند تا این نیروها از کارهای اقتصادی غیرمرتبط به هر دلیل، خارج شوند.» حاتمی البته این را هم اضافه کرد که «فعالیت‌های نیروهای مسلح در حوزه سازندگی براساس نیاز دولت ادامه پیدا می‌کند.» حاتمی درباره میزان موفقیت این تصمیم جدید گفت:«میزان موفقیت ما به شرایط و وضعیت بازار و امکان واگذاری بستگی دارد، ولی همه تلاش خود را خواهیم کرد.»
این اظهارات خبر خوبی برای اقتصاد ایران است. سال‌های متمادی است که کارشناسان از حضور نظامیان و نقش آن‌ها در اقتصاد گلایه‌مندند. این «فرمان تاریخی» نفس تازه‌ای برای اقتصاد ایرانی است. حالا دیگر نهادهای اجرایی نباید برای عبور از دهلیز تنگ گرفتاری‌های اقتصادی بهانه‌های مختلف بیاورند. البته با توجه به مشکلات بزرگی که کشور در پایان دولت دهم با آن مواجه بود، به‌طور قطع چنین تحول به سادگی روی نخواهد داد. چندی پیش محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلب تهران در نطق معروفی از مشکلات مبارزه با فساد گفته بود: «بعضی همکاران می‌گویند «فایده ندارد» اگر به فاسدها دست بزنیم کارها می‌خوابد.»
آیا این خبر، می‌تواند نویدبخش روزهای بهتری برای اقتصاد و سیاست ایران باشد؟
نظامیِ بدون بنگاه، بر تارک مطالبات


جنگ که تمام شد، سیاستمداران ایرانی و در راس آن مرحوم هاشمی رفسنجانی، عزم بازسازی خرابی‌های جنگ و توسعه ایران را کردند. اما در آن وانفسای دولت‌داریِ انقلابیون، آن هم پس از جنگ، چه کسی حاضر بود در ایران به سرعت وارد عمل شود و مگر کدام زیرساخت‌ها وجود داشت که سرمایه‌گذار خارجی بیاید. این شد که جهاد سازندگی و سپاه که هم ماشین آلات داشتند و هم آزمون خود را در عرصه‌های جنگ پس داده بودند وارد عمل شدند تا جاده و مدرسه و بیمارستان بسازند و ساختند. جلو آمدیم و همین سیاست با فراز و فرودهایی در دوره سید اصلاحات تداوم یافت. به دوره «معجزه هزاره سوم» که رسیدیم و آن تحریم‌های عجیب و غریب در طول هشت سال، دست نظامیان را در اقتصاد بیش از پیش باز کرد. بنا بود نهادهای نظامی تحریم‌ها را دور بزنند و به لطایف‌الحیلی پول نفت را به دولت برسانند، اما در یک قلم نیروی انتظامی نفت را گرفت و فروخت و پولش را هم به دولت نداد! نحوه اجرای سیاست‌های موسوم به «سیاست‌‎های کلی اصل 44» هم داستان را تراژیک‌تر کرد. سیاست‌هایی که قرار بود بخش خصوصی را فربه کند، از بس بد اجرا شد، خصوصی‌ها را که فربه نکرد هیچ، به ایجاد بنگاه‌هایی تازه‌ای به نام «خصولتی» هم منجر شده؛ شترگاو پلنگ. نه خصوصی بودند و نه دولتی. هم دولتی بودند و هم خصوصی و در هر حال بهره‌مند از مزایای شرکت‌های خصوصی و دولتی. برخی نهادهای نظامی هم از این قافله جا نماندند و در دوره‌ای که شرکت‌های سودده دولتی – مانند شرکت مخابرات – به ثمن بخس فروخته می‌شدند، این شرکت‌ها را صاحب شدند. از این هم بگذریم که احمدی‌نژاد – حداقل تا اواسط زمامداری‌اش – با نهادهای نظامی رابطه حسنه‌ای داشت و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را به شرکت‌های وابسته به این نهادها می‌داد. حتی آش اینقدر شور شد که رئیس‌جمهوری که خود همه‌جوره هوای آن شرکت‌ها را داشت، در جمعی صدایش درآمد و از «برادران قاچاقچی خودمان» گفت! دولت تمام شد، اما مگر می‌شد غول چراغ جادو را به چراغ برگرداند!؟ شرکت‌های وابسته در همه‌جا حضور داشتند. از سدسازی و ریل و جاده و بیمارستان و مدرسه بگیرید تا برق و مخابرات و تلفن همراه و واردات و صادرات و تولید و ... از این هم فعلا می‌گذریم که این شرکت‌ها به دولت مالیات نمی‌دهند و هرچقدر دولت زور می‌زند یک قِران مالیات از آن‌ها بگیرد نمی‌شود که نمی‌شود!
اما گویا هنوز امیدهایی بود. دولت روحانی که آمد خواست که «کار خدا به خدا و کار قیصر به قیصر واگذار شود.» در جمعی نیز از این گفت که فلان نهاد نظامی در یکی دو پروژه بزرگ ملی وارد شود. ناگفته می‌خواست بگوید که شرکت‌های وابسته به نهادهای نظامی نباید در سیر تا پیاز اقتصاد دخالت کنند. اما گویا حسن روحانی در چهار سال اول دولتش زورش نرسید که اگر زورش می‌رسید، حد فاصل پایان دوره اول و شروع دوم نمی‌آمد از «دولت با تفنگ و دولت بی‌تفنگ» حرف بزند.
آیا توافقی پشت پرده است؟
دور اول که تمام شد و روحانی از خوان تحلیف و تنفیذ که گذشت، روی دیگر روحانی نمایان شد. حالا این روی دیگر روحانی به تصادف یا غیرتصادف مصادف شده بود با بازداشت برادرش حسین فریدون. به‌هرحال هر چه بود، از حرف‌های سابق روحانی خبری که نبود هیچ، حتی او به بخشی از وعده‌هایش هم عمل نکرد.(آنقدری که حالا بعضی‌ها می‌گویند از علل بروز اعتراضات اخیر، یکی همین عمل نکردن روحانی به برخی وعده‌هایش بود.) همان زمان هم که روحانی تند و تیز به این و آن می‌انداخت، بعضی‌ها بودند که می‌گفتند ویژگی برجسته روحانی همان لابی‌گری‌اش است و باید بی‌خیال این مشاجرات شود. به هرحال آن رخداد تصادفی یا این توصیه‌های خیرخواهان یا شاید هم برنامه‌های روحانی برای آینده سیاسی‌اش، هرچه بود، روحانی مدتی است که به همان مشی قبلی‌اش رجوع کرده است و کمتر در تریبون‌ها سخن می‌گوید. آیا خبری که روز گذشته امیر سرتیپ حاتمی داد، اولین نتیجه این مشی جدید روحانی است؟
سایر اخبار این روزنامه
تلویزیون پس از نزدیک به 2 سال، ترانه‌ای از حبیب پخش کرد یاد «قوی زیبا» پس از مرگ صدا روحانی در مراسم دریافت استوارنامه سفیر جدید کوبا: ایران با تحریم به عنوان ابزار ناصحیح و کهنه مخالف است پای صحبت محمد باجلاوند، کمانچه‌نواز نامدار «دورود» و از مشاهیر موسیقی نواحی آسمان پناهگاه «تالِ‌محمد» است «همدلی» دستور مقام معظم رهبری برای خروج نیروهای نظامی از اقتصاد را بازخوانی کرد فرمـانِ تاریخـی «همدلی» از حبس نَفَس‌ها در هوای اهواز گزارش می‌دهد خاک؛ مهمان همیشگی جنوب امیرحسین ناصری نجفی کجا بودی؟! نامه سرگشاده وکیل محمد رضا حدادی به رئیس قوه قضاییه در مورد توقف اجرای حکم اعدام کودکان در ایران پیام دکتر غلامحسین خواجه، رییس دانشگاه شهید چمران اهواز به کنگره بزرگداشت شهید جمال پور نوبخت: برای بعضی منتقدان دولت ۲۹ اردیبهشت پایان رقابت‌ها نبود واکنش بعیدی‌نژاد به اظهارات یکی از منتقدان برجام در رسانه ملی «همدلی» پای درد دل تولید کنندگان کفش در یک بازار قدیمی نشست غم نان در باغ سپهسالار 137 سال پیش در چنین روزی عارف قزوینی به دنیا آمد راوی چرخ بی‌آیین