استراتژی دایره‌های تغییر

سعید اصغرزاده روزنامه نگار در بسیاری از بحران‌هایی که در کشور شاهد آن هستیم، در چرخه مدیریت بحران ابتدا عوامل بیرونی امدادرسان شکل گرفته و سپس به عوامل درونی امدادخواه اتکا می‌شود. این درحالی است که در بسیاری از مواقع خود افراد درگیر با بحران به راحتی و آسانی می‌توانند در مقابله با بحران به‌عنوان یک نیروی کمکی یا حتی اصلی قوی ظاهر شوند، اما راهکار اتکا به خود افراد بحران‌زده چیست؟ چگونه می‌توان اجتماعی از مردم را که در معرض آسیب‌هایی جدی و جدید هستند، آموزش داد و فرهنگ فردی مقابله با حوادث پیش‌روی را تبدیل به فرهنگی جمعی کرد؟ شاید پاسخ آسان باشد؛ آموزش، فرهنگ‌سازی، تغییر نگرش و جلب مشارکت!
شاید از همین‌رو رئیس جمعیت هلال‌احمر معتقد است که شرایط فعلی می‌طلبد تا این جمعیت ارایه آموزش‌های همگانی به مردم را به صورت جدی دنبال کند و بناست آموزش خانواده‌ها به‌ویژه در مناطق روستایی به صورت چهره به چهره، ارایه آموزش به پرسنل ادارات و دستگاه‌های اجرایی استان‌ها و انجام اقدامات فرهنگی در دستور کار باشد. فراموش نکنیم که این جمعیت در سازمان جوانانش 1200 دانشگاه و موسسه آموزش عالی کانون دانشجویی و در 800 شهر کشور کانون جوانان، در 200 حوزه علمیه کانون طلاب و در 700 روستا، کانون روستایی دارد که همگی می‌توانند بستر مناسبی برای آموزش و فعالیت و جلب مشارکت باشند.
یکی از راهکارهای موثر در فرهنگ‌سازی و ایجاد مشارکت جمعی، استراتژی الگوی سازماندهی دایره‌ای باشد. الگویی که می‌تواند در انجام و اجرای طرح‌هایی همچون طرح خادم که توسط جمعیت هلال‌احمر در دست اجراست، مورد استفاده قرار گیرد.
تریسی تامسون، در دانشکده کسب‌وکار دانشگاه میلگارد در ایالت واشنگتن تدریس می‌کند و قبل از سمت فعلی، استادِ «دانشکده مدیریت کلاگ» در دانشگاه Northwestern بود. مطلبی از او در وب‌سایت «مجله نوآفرینی اجتماعیِ ستنفورد» تحت‌ عنوان «استراتژی دایره‌های تغییر» منتشر شده بود که در ایران توسط «مدرسه پرتو» اقتباس و ترجمه شده بود. تریسی می‌گوید؛ یکی از قدیمی‌ترین، موثرترین و رایج‌ترین ابزارها برای ایجاد تغییرات اجتماعی، الگوی سازمانی دایره‌ای است. این الگو یا مدل سازمانی، به دلایل مختلف با اسامی مختلف و در جاهای مختلف در دنیا ظاهر می‌شود. در سوئد و نروژ، دایره‌های درس‌خوانی بخشی از ساختار آموزشی بزرگسالان است و میلیون‌ها شرکت‌کننده در گروه‌های مختلف کوچک دور هم جمع می‌شوند و با هم به یادگیری و تبادل‌نظر می‌پردازند. در آمریکا میلیون‌ها نفر عضو دایره‌های کتاب‌خوانی خودجوش هستند، که به «کلوپِ کتاب» معروفند. در ژاپن، صدها شرکت مثل تویوتا و هُندا از کارمندهایشان دعوت می‌کنند تا در «دایره‌های کیفیت» شرکت کنند؛ این دایره‌ها از درون مدیریت می‌شوند تا استعدادها و توانمندی‌های کارکنان را افزایش دهند و روندهای سازمانی و کیفیت محصولات را بهبود بخشند. در هند، سازمان‌های غیردولتی و بانک‌ها به‌طور معمول دایره‌های اعتباری تشکیل می‌دهند تا به فقرا خدمات مالی ارایه دهند و توسعه اجتماعی را ارتقا دهند. در ایران نیز، گروه‌های زیادی با طرح دایره‌ای فعالیت می‌کنند، مانند جلسات کتاب‌خوانی یا قرآن‌خوانی، جلسات آمادگی برای کنکور. در زلزله اخیر کرمانشاه نیز، گروه‌های حمایت روانی هلال‌احمر تحت عنوان تیم سحر در برخی نقاط از روش دایره در جهت بهبود و تغییر فضای زندگی در میان زلزله‌زدگان به‌ویژه زنان و کودکان بهره بردند. آنها حتی در مواقع فراغت تجربیات خود را با همراهان خود به صورت دایره‌ای به اشتراک می‌گذاردند.
چرا الگوی سازمانی «دایره» تا این حد رواج دارد؟ چون ساختار دایره‌ای، خود باعث توانمندسازیِ شخصی و گروهی می‌شود. دایره به جلسه‌ای گفته می‌شود که از زمان‌های قدیم برای تبادل‌نظر همراه با احترام به کار گرفته می‌شد. الگوی دایره با الگوی «مثلث» یا «هرم» در تضاد است، که در سازمان هرمی، مقام اعضا در ساختار قدرت مرتبا به خودشان و به دیگر اعضا یادآوری می‌شود. در دایره‌ای که خوب عمل می‌کند، اعضا حس تعلق دارند، به دنبال‌کردن اهداف مشترک تعهد نشان می‌دهند، سطح پاسخگویی اعضا نسبت به هم بالاست، محیط برای طراحی راه‌حل گروهی و یادگیری از دیگران مساعد است، احساس مشارکت عمیق است و روابط با اعتماد بالا همراه است. دایره‌ها، نهادهای اجتماعی جذابی هستند، چون می‌توانند راه‌حلی برای مسأله‌ای باشند که دیوید الرمن، متخصص اقتصاد سیاسی، به آن می‌گوید؛ «چالشِ بنیادیِ کمک»، یا این‌که چگونه «کمک‌کنندگان» می‌توانند به «انجام‌دهندگان» کمک‌هایی بکنند که اراده آنها را برای کمک به خود تضعیف نکند. در بسیاری از موارد کوشش‌ها برای مهندسی اجتماعی در سطح شخص و در سطح اجتماع با شکست روبه‌رو می‌شود؛ چون روش‌های به کار برده شده، اراده و کوشش گروه هدف را نقض می‌کند. کمک‌کنندگان یک راه‌حل یا خدمت یا برنامه‌ای ارایه می‌دهند و تا جایی که می‌توانند، «انجام‌دهندگان» را به پیروی از روال از پیش تعیین‌شده ترغیب می‌کنند؛ اما با خارجی‌بودن منبع دانش و منبع اراده، درنهایت شرکت‌کنندگان یک کار گروهی هرمی را دنبال می‌کنند که به جای ارتقادادن، مهارت‌های گروهی و فردی را نقض می‌کند. برعکس، «دخالت» که براساس الگوی دایره ساخته می‌شود، از حس اراده درونی افراد، قدرت گروه برای توسعه مهارت‌ها و دانش و ایجاد راه‌حل و انجام فعالیت‌های گروهی استفاده می‌کند. با وجود مزایایی که دایره‌ها برای اشخاص و برای گروه‌ها دارند، استفاده از آنها کار راحتی نیست. دستیابی به ظرفیت دایره‌ها نیاز به درکی اساسی از ماهیت این الگو و کارکرد آن دارد.