«ابتکار» از حال و هوای جای خالی ساختمان فروریخته خیابان جمهوری و وضعیت کاسبان آن یک سال پس از آتش سوزی گزارش می‌دهد

روزی روزگاری پلاسکو
نیلوفر اثنی‌ عشری
«پلاسکو امن بود خانم! کی گفته پلاسکو ناامن بود؟»، «پلاسکو هم ضدحریق بود هم ضدزلزله. می‏شد یک تکه از این ساختمان را برداری و ببری جای دیگر»؛ این جملات را چند نفر از باسابقه‏ترین کسبه پلاسکو به «ابتکار» می‌گویند که هنوز بعد از گذشت یک سال از ریزش کامل ساختمان هنوز به ناایمن بودن پلاسکو اعتقاد ندارند. وقتی به یکی از آن‏ها می‌گویم: «پلاسکو فرو ریخت و تمام شد»، می‌گوید: «پلاسکو نریخت، ریخته شد!»
این روزها در نخستین سالگرد فروریختن پلاسکو اگر سری به خیابان جمهوری و محدود ساختمان پلاسکو بزنید خواهید دید عبور و مرور افراد از جلوی این ساختمان فروریخته، عادی است. صرافی‏ها که در زمان حادثه چند روزی تعطیل بودند مانند هر روز تابلو‏های نرخ ارزشان روشن است و دلال‏های ارز نیز در چهارراه استانبول با گوشی و ارز‏های مختلف در دست، به دنبال مشتری‌اند. در واقع، از چهارراه استانبول حالا فقط غول آهنی 54ساله کم شده و خرابه‏ سوخته‏ای بر جا مانده است که با وزش هر باد خاکسترهای آن به هوا بلند می‏شود.


عکاسی برخی عابران
عملا پلاسکو از کانون توجه‏ها خارج شده است و مردمی که 30دی سال گذشته حتی روی ماشین آتش‏نشانی می‏رفتند تا بتوانند با گوشی فیلم و عکس بگیرند و شهروند خبرنگار باشند، حالا از کنار آن عبور می‏کنند و سرشان همچنان توی همان گوشی‌هاست. البته هستند عده‏ای که هنگام گذر سرشان را بلند می‏کنند و به در آهنی قفل شده و دیوار بتنی که مرز ساختمان ریخته و پیاده‌رو است، می‏نگرند. حتی برخی می‏ایستند و دوباره با همان گوشی‏ها از ساختمانی که کمی از آن از بالای دیوار بتنی 2متری قابل مشاهده است، عکس می‏گیرند. روی این دیوار، ماکت آتش‏نشانان بدون صورت چسبانده شده که یادآور زمانی است که همه منتظر صدایی، نفسی یا خبر خوشی از زیرآوار بودند.
«علی» یکی از شهروندانی که در حال عکس گرفتن از پلاسکو است. او به «ابتکار» می‌گوید: سال گذشته که خبر اتفاق را شنیدم، ناراحت کسانی بودم که زیر آوار زنده بودند و زجر می‏کشیدند. یک هفته بعد از آن هم از جلوی ساختمان که رد شدم، غم سنگینی بر دلم نشست چون یک اثر قدیمی و معروف تبدیل به تلی از خاک شده بود.
چند بار باید از یک سوراخ گزیده شویم؟
«ایمان» دیگر شهروندی است که در مورد حال و هوای واقعه ریزش ساختمان پلاسکو، به «ابتکار» می‌گوید: اول که خبر آتش‌سوزی را شنیدم، فکر نمی‏کردم آن‌قدر جدی باشد. گفتم یک ساختمان آتش گرفته اما هنگامی که فیلم ریخته شدن ساختمان را دیدم ته دلم خالی شد. حتی آن موقع فکر نمی‏کردم کسی داخل ساختمان بوده باشد فقط دیدم که ساختمان ریخت. از ریختن ساختمان ترسیدم، وقتی گفتند آتش‏نشان‏ها داخل ساختمان بوده‏اند شوکه شدم و همه اینها باعث شد در تمام روزهای آواربرداری اخبار را دنبال ‏کنم و امید داشته باشم که زنده باشند، اخبار مدام می‏گفت زیر آوار هنوز آتش روشن است که نشانه این بود که اکسیژنی زیر آوار نیست، اگرهم هست صرف آتش‏سوزی می‏شود و فقط گاز سمی وجود دارد. می‏دانستم کسی زنده نیست اما نمی‏توانستم باور کنم. در تمام آن روزها دلم می‏خواست کمکی کنم اما نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم، حتی خون هم نمی‏توانستم اهدا کنم. فقط می‏خواهم بدانم چرا از پلاسکو درس نمی‏گیریم، چرا هنوز پاساژ علاء‌الدین تخلیه نشده است؟ چند بار باید از یک سوراخ گزیده شویم؟
مغازه‌های در پستوی مجتمع نور
پس از ریختن ساختمان پلاسکو، وعده‏های زیادی به کسبه آن داده شد؛ از 2ساله بازسازی آن که مالک ادعا کرد، تا ارائه وام 300میلیونی از سوی دولت. برای محقق شدن این وعده‌ها و قول‌ها به سراغ کسبه پلاسکو می‌روم که قسمتی از آن‏ها در «مجتمع نور» اسکان داده شدند و قسمتی نیز در سه طبقه از مجتمع «تجارت جهانی فردوسی».
وارد مجتمع نور می‌شوم؛ طبق معمول ساکت و آرام است و شباهتی به پلاسکو ندارد. کسبه پلاسکو هم در همان ابتدا علاوه‌بر موقعیت مکانی نور نسبت به مغازه‏های کم‏رونق‏ این مجتمع، اعتراض کردند. تقریبا همه لباس‌فروشی‏های طبقه اول نور، کسبه پلاسکو هستند که یکی از آنها به «ابتکار» می‏گوید: «روز حادثه هفت دقیقه قبل از فرویختن ساختمان از آن خارج شدم. بعد از حادثه ما را به نور منتقل کردند اما هر چه مغازه به درد نخور و پستو بود را به کسبه پلاسکو دادند، مغازه من هم در طبقه دوم نور بود اما در طبقه اول هم کسی نمی‌آید چه برسد به طبقه دوم. من هم مجبور شدم مغازه طبقه دوم را تحویل بدهم و در طبقه اول اجاره کنم، حتی اگر هم اجاره‏ای پرداخت نکنم، وسط بیابان‏های ورامین هم بنشینم، اما هیچکس سری نزند به چه دردی می‏خورد؟ دولت هم اعلام کرد وام 300میلیونی می‌دهیم که عملا 300میلیون تومان می‌دهند 600تومان پس می‏گیرند، الان هر بانکی برویم با بهره 24درصد وام می‏دهد دیگر چه نیازی به کمک دولت داریم؟ بنیاد هم گفت 2ساله می‏سازیم امروز سالگرد پلاسکو است هنوز کلنگ آن را هم نزده‌اند.»
زحماتی که برای سودآوری کشیدیم
این مغازه‌دار در پاسخ به این سوال که اگر به عقب برمی‏گردید، در حالی که می‏دانستید پلاسکو ناایمن است باز هم در مغازه می‏ماندید یا آن را تخلیه می‏کردید؟ می‏گوید: «یک کاسب زحمت زیادی می‏کشد تا مغازه را از ضرر به سودآوری برساند و حتی اگر نصف سقف هم بریزد آن را تخلیه نمی‏کند زیرا تمام هویت مغازه در آن محل است. کمبودهای عمرانی و شهری باید اصلاح شود اما برای هرکس اول جانش مهم است بعد مالش.»
«مهران» یکی دیگر از کسبه پلاسکو ساکن در نور، به «ابتکار» می‏گوید: پلاسکو محکم بود واقعا نمی‏دانم چه اتفاقی افتاد که ریخت اما اگر به عقب برگردم و می‏دانستم که ناایمن است تخلیه می‏کردم. تعداد زیادی از ساختمان‏های تجاری تهران از پلاسکو هم بدتر است مثلا علاءالدین را که اصلا مقاومتی در برابر حوادث ندارد.
یک سال است که کاسبی نکرده‌ایم
مجتمع تجارت جهانی فردوسی هر چند مانند پلاسکو نیست، اما به گفته کسبه نسبت به نور ارجح است. «محمود» یکی از کسبه‌ای است که در طبقه دوم مشغول به کار است. او به «ابتکار» می‏گوید: «در مجتمع نور یک مغازه در سوت و کور و در طبقه دوم به ما داده بودند که به درد نمی‏خورد، این جا هم مثل پلاسکو نیست و از کاسبی خبری نیست اما چند پله از نور بهتر است. کسبه پلاسکو یک سال است که کاسبی نکرده‏اند، کسانی که داشتند از جیب خوردند و کسانی که نداشتند به فنا رفتند. بسیاری از کسبه هنگامی که در پلاسکو بودند بیمه آتش‏سوزی نداشتند و تمام اموال‌شان از بین رفت اما این جا و بعد از سوختن پلاسکو تقریبا همه خودشان را بیمه آتش‏سوزی کردند. بنیاد مستضعفان گفته است پلاسکو را 2ساله می‌سازیم اما هنوز اتفاقی نیفتاده است. آن‌طور که شنیده‏ام دولت هم 850 تا 300میلیون تومان در اختیار بانک‏ها قرار داده تا به کسبه پرداخت کنند که نرخ بهره آن اول چهار درصد بود که بعد تا 18درصد افزایش یافت. یک سال از آن واقعه می‌گذرد و هنوز چیزی به دست کسبه نرسیده و در بانک خوابیده ‏است، در حالی که سود همان پول الان نزدیک به 70میلیارد تومان می‏شود.»
هیچوقت اخطاری از شهرداری نیامد
هنوز ناایمن بودن پلاسکو و فرویختن آن برای کسبه غیرقابل باور است، کسبه باسابقه‌تر پلاسکو همچنان معتقدند «میخ در دیوار ساختمان نمی‏رفت چه برسد به ریختن آن.»
«احمد» یکی دیگر از کسبه پلاسکو ساکن در مجتمع نور که 52سال در پلاسکو کاسبی می‏کرده است، به «ابتکار» می‏گوید: زمانی که وارد پلاسکو شدم 13سال داشتم و الان 67ساله شده‏ام، در واقع، از سال 44 در پلاسکو بودم. آن ساختمان هم ضدحریق بود هم ضدزلزله. تا جایی که می‏توانستی یک تکه از آن را بکنی ببری جای دیگر. هیچوقت هم اخطاری از شهرداری برای کسبه نیامد اگر هم آمده بود به مالک داده‏اند نه به ما. کسبه داخل پلاسکو خرج زیادی کرده بودند، نرده‏ها را عوض کرده بودند کاشی‏های حوض را تعمیر کرده بودند، اگر می‏دانستیم ساختمان ناایمن است و مشکل چیست به جای این هزینه‏ها، سیم‌کشی را ترمیم می‏کردیم. ساختمان‏های ناایمن تهران هم مشکل زیاد دارند اما تمام زندگی کسبه همان جا است، چگونه می‏توانند تمام زندگی‏شان را رها و تخلیه کنند.
وقتی از او درباره کمک‏های دولت به کسبه پلاسکو می‏پرسم، می‏گوید: «دست آقایان مسئول درد نکند فقط حرف‏های قشنگ می‏زنند. 300میلیون می‏دهیم، فلان کار رامی کنیم، غاز می‏گیریم اردک ول می‏کنیم اما تاکنون هیچ کاری انجام نداده‏اند، فقط سه میلیون تومان از طرف بیمه به کسبه پرداخت شده است. بنیاد هم به جز ادعای مالکیت کاری انجام نداده است.»
نظام مهندسی ساختمان را تائید کرده بود
«پیمان» یکی دیگر از کسبه باسابقه که 10سال با 2مغازه در پلاسکو مشغول به کار بوده وقتی درباره ناایمن بودن پلاسکو می‏شنود، به «ابتکار» می‏گوید: چه کسی گفته پلاسکو ناامن بوده است؟ میخ در دیوار پلاسکو فرو نمی‌رفت حتی نظام مهندسی نیز تایید کرد که کیفیت بتن و فونداسیون پلاسکو از بسیاری از ساختمان‏های جدید بهتر بوده است.
این کاسب درباره وعده‏های مسئولان پس از پلاسکو، می‏گوید: برای کاسبی که یک میلیارد جنس در پلاسکو از دست داده است دنبال وام چند میلیونی نیست. اما باید توجه کرد که پس از جان باختن آتش‏نشان‏های حادثه پلاسکو، مرگ بعدی، مرگ کسبه پلاسکو بود. بعد از پلاسکو افراد زیادی به مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی دچار شدند و حتی کارشان به طلاق کشید و بنیاد هم هیچ کاری در این زمینه انجام نداد.
همه اظهارات کسبه جان به در برده از فاجعه ساختمان پلاسکو درحالی است که طبق گفته مسئولان هنوز 243 ساختمان مشابه پلاسکو در تهران وجود دارد، می‏توان به قول اخوان ثالث «دندان غفلت بر جگر نهاد» و 243دفعه برای قربانیان پلاسکو دوباره گریست، مگر اینکه عبرت بگیریم که چه زیادند عبرت‏ها و چه کم‏اند عبرت‌گیرندگان.
سایر اخبار این روزنامه
در بیست و سومین سالمرگ مهدی بازرگان بازخوانی شد ایستاده تا آخر «ابتکار » دلایل رفتارهای ناهنجار برخی از سیاسیون را بررسی می‌کند لات ها و لوطی ها در کوچه سیاست سیدحسن خمینی: دوره «نگفتن‌ها» و «ندیدن‌ها» گذشته است محمدعلی وکیلی نسبت تدبیربه تغییر «ابتکار» حواشی پرداخت تسهیلات 5میلیارد تومانی برای توسعه پیام رسان های ملی را بررسی می کند قانون هوای پاک چه کمکی به مهار ریزگردها می‌کند؟ تنفس در آرزوی هوا دو سناتور جمهوری خواه طرحی را برای سخت‌تر کردن شرایط توافق هسته‌ای به کنگره ارائه کردند «ابتکار» از تلاش نمایندگان برای تحقیق وتفحص از شهرداری تهران گزارش می دهد «بهارستان» پشت درهای «بهشت» «ابتکار» از بازیگرانی که در نخستین حضورشان سیمرغ گرفتند گزارش می دهد تازه‌کارها به بهشت می‌روند «ابتکار» از حال و هوای جای خالی ساختمان فروریخته خیابان جمهوری و وضعیت کاسبان آن یک سال پس از آتش سوزی گزارش می‌دهد پلاسکو همچنان می‌سوزد